سطح طبقاتی

باسلام
من سارا30ساله وحدود11ساله شاغل درقسمت اداری هستم ولی بخاطر اینکه بچه اول بودم همیشه ازازدواج اشتباه میترسیدم .حدود 4ماه است ازطریق یکی ازدوستان قدیمی با آقائی آشنا شدم که ازنظر خودم شخصیت کاملا معقولی داره ولی ازلحاظ مالی وسطح زندگی حدودا2سطح پائینترن.پس از آشنائی 2ماه وطی رفت آمدهائی مثل کوه رفتن ومهمونیای دوستانه و... ایشون به خواستگاری من اومدن که پدرم درمورد پسر وپدرشون خیلی نظر مثبتی داشتن ولی نسبت به مادر وسطح زندگی ایشون اصلا نظر مساعدی نداشتن(چون ازما پائینترن ).الان میخوام بدونم داشتن اخلاق مناسب میتونی تظمینی برای آینده باشه یا نه حتما باید ازلحاظ مالی هم دریک سطح باشین .
البته این رو هم بگم یکی از بزرگترین استرسهای زندگی من همینه که بچه اولم ونوه اول (چون یک روز درهفته به مادربزرگم رسیدگی میکنم وازلحاظ مالی توی خونه کمک حال پدرم هستم )همه برای من یه زندگی کاملا موفق درنظر دارن.
ممنون میشم کمکم کنین واگه سوالی هست بپرسین

اختلاف اقتصادی به تنهایی مشکل زا نیست باید ببینی از نظر مذهبی فرهنگی اجتماعی اختلاف نداشته باشید.

بايد ديد اين خواستگار محترم چه خصيصه ي خوب و پررنگي دارن كه بشه از خير وضع اقصادي و ... گذشت؟

يعني بايد ببيني چي رو فداي چي ميكني و ايا اين فدا كردن ارزشش رو داره؟

نكنه فردا بگه حقوقت رو به جاي بابات بده به من؟؟؟يا حالا كه تو كمك حال بابات هستي منم كه خانوادم كمك ميكنم!!!

ممنون ازتوجهتون
راستش وجه اجتماعی خوبی داره کارش جوریه که خیلی توخونه های مردم رفت وآمد داره طی تحقیقاتی که من کردم همه به پاکیش قسم میخورن تو این مدت که باهم آشنائیم همه خانوادم ازش تعریف میکنن که اخلاقش خوبه اهل حرف زدنه خیلی راحت میشه باهاش حرف زد به موقع کادو میخره به موقع تحویلت میگیره و... ازاولم من بهش گفتم سرکارنمیرم چون خیلی خسته شدم ازکارکردن خودش گفته اگه سرکار بری ولی اعصابت خوردباشه تو خونه ترجیح میدم نری.راستش مشکل بزرگ من اینه که خیلی استرس دارم که اشتباه کنم اونم بشتر به خاطر اینه که اطرافیانم خیلی ازم انتظار دارن این باعث شده تو این 30سال نتونم تصمیم درستی بگیرم

عزيزم اين كه ديگران از ما چي انتظار دارن نبايد روي انتخابمون و تصميماتمون تا اين حد تاثير بذاره!!

منكر اثر انتظار ديگران نيستم اما بايد حد و مرزي داشته باشه در غير اين صورت تاثيرات بدي روي زندگيمون ميذاره...
مثلا مادر من انتظار داره من هر روز برم بهش سر بزنم!!خب من يه روز كاري برام پيش اومد نتونستم برم اون وقت چي ميشه؟؟

سلام،

شما گفتید که او از نظر مالی از شما دو سطح پایین تر است.
باید دید منظور از دو سطح چیست.

آیا کار او طوری هست که در آینده جای پیشرفت داشته باشد؟

ولی باز هم نباید فقط به امید اینکه در آینده وضعش بهتر می شود با او ازدواج کنید.
وقتی وضع مالی شما بهتر از او بوده، پس در خانه ای زندگی کرده اید که رفاه بیشتری داشتید و به آن زندگی عادت کردید.

ولی با رفتن به خانه شوهر سبک زندگی شما عوض خواهد شد. باید بتوانید با شرایط جدید کنار بیایید. بیشتر صرفه جویی کنید، کمتر خرید کنید، انتظاراتتان را پایین تر بیاورید و ...

بیشتر منظورم این است که شما با این ازدواج یک سری از امتیازاتی که در خانه پدری دارید را از دست خواهید داد. باید ببینید چیزی که به دست می آورید آیا آنقدر با ارزش است که به خاطرش این قیمت را بپردازید یا نه.

به نظر من پایین بودن سطح خوانواده یکی از طرفین اصلا دلیل کافی برای منصرف شدن از ازدواج نیست

ممنون از راهنمائیاتون خیلی کمکم کرد :72:

سلام سارا جون ، سطح زندگی از نظرشما شاید مهم نباشه اما امیدوارم پایین بودن سطح اقتصادی باعث ا زدست دادن اعتماد به نفسشون نشه ، چون اگر احساس کنه که شما خیلی از اون بالاترهستید اونوقت هر کاری در خونه اتفاق بیفته یاهرکاری بکنی میگه آهان خانم داره برای من کلاس میگذاره و به منظور بد برداشت میکنه .
از طرفی خودت هم ظرفیت این را داشته باشی که بعدا بالابودن سطح زندگیتون را مثل چماق توسرش نزنی و برات واقعا مهم نباشه . پس هردو موردمهم است .
خوشبخت بشی .:323:

سلام asamanجونم
مرسی راستش یکی از بزرگترین دغدغه خودمم همینه چون ما خانوما توعصبانیت شاید خیلی چیزا بگیم که بعد یادمون بره برای همین میترسم.همیشه هم دوست داشتم خانواده ای بالاتر ازخودم برم ولی چون این اقا اخلاق خیلی خوبی داره دودل شدم ترجیح میدم اخلاق خوب داشته باشه تا خانواده بالاولی بدون اخلاق.ولی خیلی خیلی انتخاب سخته عزیز:323: