از بحث های الکی خسته ام دیگه نمی تونم
من چهار سال که ازدواج کردم و حدود دو سال می شه که اومدیم خارج کشور
شوهرم رفتار خوبی نداره سر هر چیزی که بر خلاف میلش باشه داد می زنه و حرف های زشت میزنه به خدا دیگه خستم غربت اینجا به قدر کافی اذیتم می کنه مادرم می گه برات بلیط بگیرم برگرد نمی دونم چی کار کنم؟؟ اگه امکانش هست راهنماییم کنید ممنون
RE: از بحث های الکی خسته ام دیگه نمی تونم
سلام،
به همدردی خوش آمدید.
قبل از ادامه تاپیک به شما پیشنهاد می دهم که این تاپیک که مربوط به مشکل شما هست را مطالعه کنید:
مقابله با پرخاشگری همسر
همینطور لطفاً کمی بیشتر راجع به مشکل خود توضیح بدهید.
آیا او از اول زندگی مشترکتان پرخاشگری می کرد؟ اگر نه چقدر وقت هست که این قضیه شروع شده؟ شما در مقابل پرخاشگری او چه برخوردی دارید؟
در صورت امکان با یک مثال قضیه را روشن تر کنید.
RE: از بحث های الکی خسته ام دیگه نمی تونم
شغل خودتون و شوهر و تحصیلاتتون را هم بگین.:303:
RE: از بحث های الکی خسته ام دیگه نمی تونم
ممنون از توجهتون
راستش اوایل حرف زشت اصلا نمی زد ولی مرد سالاری رو از همون اوایل داشت همیشه می گفت هر چی من می گم باید بگی چشم من رییس خونوادم ولی من فکر می کردم بعد از ازدواج خوب می شه مثلا یه دفعه قبل از عقد داشتیم می رفتیم ناهار بیرون من یه چیزی گفتم که خوشش نیومد دور زد برگشت منو دم خونه مامانم اینا پیاده کرد نمی دونم چرا اینقدر چشم پوشی کردم گفتم خوب می شه حالا نمی خوام بعد با یه بچه بگم چرا الان چشم پوشی کردم البته ایران که بودیم خیلی بهتر بود نمی دونم شاید چون هنوز زیر یه سقف نرفته بودیم
دیروز هم سر اینکه چرا برای فلان کادو از عموم دیر تشکر کردی شروع به فحش دادن کرد بعد زنگ زد به مامانم گفت دختر شما سطح فرهنگش پایینه مامانم هم گفت بفرستش بیاد اگه نمی خواهیش اونم گفت پول بلیطش رو خودتون باید بدید خلاصه آبروم رو جلوی مامانم برد از صبح هم می گه اگه مامانتم پول بده تو جرات نداری بری
نمی دونم چی کار کنم حالم از این زندگی به هم می خوره دلم می خواد برگردم ایران
ما هر دو فوق لیسانس هستیم من کاری اینجا پیدا نکردم شوهرم مشغول کار ولی بیشتر کار هاش رو تو خونه انجام می ده
RE: از بحث های الکی خسته ام دیگه نمی تونم
دوستان عزیز میشه راهنماییم کنید
مادرم امروز زنگ زده خیلی عصبانی گفته باید برگردی میگه مردی که بلد نیست با زنش و مادر زنش درست رفتار بکنه به درد زندگی نمی خوره
حالا من چی کار کنم؟؟؟ راستش خودمم هم از این زندگی راضی نیستم
RE: از بحث های الکی خسته ام دیگه نمی تونم
فكر نمي كني علت اين برخوردها بخاطر اينه كه هر دو توي خونه هستيد؟ والله منم از صبح تا شب با يكي كه خيلي هم دوستش دارم بمونم به پرو پاش مي پيچم. درضمن با هر تماسي از اينور و اونور با زندگيتون بازي نكنين. براي بليت گرفتن و رفتن هميشه وقت هست اما براي ساختن نه. نميشه شما هم دنبال يه كاري بريد؟ يا مثلا بريد دانشگاههاي اونجا براي ادامه تحصيل اپلاي كنيد؟
بهتره يكم بهم فضا بديد.
RE: از بحث های الکی خسته ام دیگه نمی تونم
حالم خیلی بده تورو خدا کمکم کنین
ما توی شهر کوچیکی زندگی می کنیم من کار نتونستم پیدا کنم دنبال دکترا خوندن هم بودن ولی بدون فاند نمی تونم که نتونستم بگیرم مادرمم زنگ زده با مادر همسرم دعوا کرده دیگه فکر نکنم زندگیم درست بشه خیلی سخته این همه سختی تحمل کردم گفتم درست می شه نشد
RE: از بحث های الکی خسته ام دیگه نمی تونم
ادم گاهی فقط زندگی میکنه به خاطر ابروش وقتی که ریخت دیگه چه فرقی میکنه؟ به قول خودت باید با یک بچه برگردی...برگرد و یک وکیل خوب بگیر و جدا شو
RE: از بحث های الکی خسته ام دیگه نمی تونم
چرا هیچکسی کمکم نمی کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مادرم قبل ازدواج بهم می گفت این به درد نمی خوره گوش نکردم دوست ندارم دوباره گوش نکنم و پاشو بعدا بخورم
یکی بگه من چی کار کنم؟؟؟ حالم از زندگی کردن توی این کشور بهم می خوره تا حالا هم فقط تحمل کردم ولی مگه آدم چند بار زندگی می کنه؟ شوهرم می گه می ری می بینی تو ایران مردم با یه زن طلاق گرفته چطور رفتار می کنن خودت برمی گردی حالا واقعا درسته؟؟ یعنی آدم باید یه عمر تحمل بکنه به خاطر مردم؟؟
RE: از بحث های الکی خسته ام دیگه نمی تونم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lighthouse
حالم خیلی بده تورو خدا کمکم کنین
ما توی شهر کوچیکی زندگی می کنیم من کار نتونستم پیدا کنم دنبال دکترا خوندن هم بودن ولی بدون فاند نمی تونم که نتونستم بگیرم مادرمم زنگ زده با مادر همسرم دعوا کرده دیگه فکر نکنم زندگیم درست بشه خیلی سخته این همه سختی تحمل کردم گفتم درست می شه نشد
مادرتون اشتباه کردن که تماس گرفتن با مادر همسرتون و دعوا کردند!
به مادر همسرتون ربطی نداره که بین دیگران چه اتفاقی افتاده مگر خودش توش دخیل باشه.
صرف نظر از خلط مباحث با هم باید با مادرتون صحبت کنید و بگید به عنوان یک مادر به کمکتون احتیاج دارم و منو راهنمایی کنید تا با مادر همسرتون تماس بگیرید.
دامنه مشکلات رو گسترده تر نکنید:104: