من عاشقش شدم ولی اون دوستم نداره چیکار کنم؟؟؟
سلام...
حدود ۶ ماه بیش با برادر دوستم که اهل ورامینه دوست شدم اولین دوست بسرمه اوایل رابطه خوب بودیم من شدیدا بهش وابسته شدمو دوسش دارم ولی اون به من بی توجهه و دائم قهر میکنه ۹ماه از خودم کوچیکتره هر موقع قهر میکنه من التماسش میکنم تا اشتی کنه نمیتونم بهش فکر نکنم میگه با چند نفر دیگه دوسته تا من بیخیالش بشم ولی تاثیر نداره نمیتونم ازش بگذرم الانم ک اشتی کردیم خیلی کم با هم حرف میزنیم دیر جواب میده یا اصلا نمیده میگفت اخلاقت گنده خیلی گیر میدی ازت خوشم نمیاد ولی با این حرفا نمیتونه کاری کنه که ازش متنفرم بشم من یزد درس میخونم خونمون اصفهانه یه بار رفتم تهران و دیدمش باید چیکار کنم نگین که بیخیالش بشمو ازش بگذرم میخوام یه جوری به خودم وابستش کنم. چیکار کنم که اونم منو دوست داشته باشه وقتی تصور میکنم با کس دیگه ای باشه حالم خیلی بد میشه وقتی قهر میکنه خیلی بی طاقت میشم و فقط گریه میکنم وقتی هم اشتیه خیلی کم محلیم میکنه و همش از این میترسم که نکنه یه چیزی بگمو باز قهر کنه تو رو خدا بگین چیکار کنم؟؟؟؟
ممنون
RE: من عاشقش شدم ولی اون دوستم نداره چیکار کنم؟؟؟
به کجا چنین شتابان مرضیه عزیز؟ ....
اگه میگه با شصت نفر دیگه دوسته، بهت راستشو گفته
اگه میگه از تو خوشش نمیاد داره حرف دلشو می زنه
اگه بهت کم محلی می کنه، خلاف دلش عمل نکرده! ....
عزیز دلم. غرورت رو داره له می کنه ... تو چت شده دختر خوب که هیچی واست مهم نیست؟ ....
مگه تو چی کم داری که اجازه می دی اینطوری با خودت و احساساتت بازی کنه ؟ ....
ازش بگذر
RE: من عاشقش شدم ولی اون دوستم نداره چیکار کنم؟؟؟
یاد اون جمله حضرت علی افتادم که دوست داشتن شدید( و البته بدون دلیل و منطق) ادم رو کور و کر می کنه
مرضیه جان یک کلام ، شما دارید خودتون رو از بین می برید...سعی کنید پاسخ مناسبتری برای رفع نیاز های عاطفیتون پیدا کنید
ایشون نمی تونه سرچشمه عشقی که شما میخواهید باشه...
یا حق
RE: من عاشقش شدم ولی اون دوستم نداره چیکار کنم؟؟؟
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد |
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد |
|
RE: من عاشقش شدم ولی اون دوستم نداره چیکار کنم؟؟؟
هرچی بیشتر بدوی دنبالش :324: از تو دورتر می شه :300:
رهاش کن اگه سهم تو باشه بهت برمی گرده :310:
و اگر هم برنگشت حداقلش اینکه خودت رو و شخصیتت رو پیشش کوچیک و بی ارزش نکردی:101:
RE: من عاشقش شدم ولی اون دوستم نداره چیکار کنم؟؟؟
:305:مث تشنه ای که داره اب شور دربا رو می نوشه شدی
:305:
خودتو بیشتر از این اذیت نکن
به خدا زندگی ارزششو نداره:300:
RE: من عاشقش شدم ولی اون دوستم نداره چیکار کنم؟؟؟
همه این حرفارو قبلا هم شنیدم خیلی سخته. هر روز صبح که چشمامو باز میکنم دارم به اون فکر میکنم قبل از اینکه حتی کاملا بیدار شده باشم دلم میخواد یکی بگه چه جوری برگردونمش دارم دق میکنم.کارم به خود زنی رسیده از دستش.بازم قهره. دارم دیوونه میشم:316::302:
RE: من عاشقش شدم ولی اون دوستم نداره چیکار کنم؟؟؟
مرضيه محترم
فرض بگير بيمار شده اي و پزشكان غذايي را براي تو ممنوع اعلام كرده اند . چكار مي كني ؟! هر روز از سر صبح به اين فكر مي كني كه من غذاي ممنوعه را مي خواهم بخورم ؟!
عزيزم فكر نكنيد كه كسي از بيرون مي تواند به شما كمك كند . اين خود شما هستيد كه بايد به داد خودتان و دلتان برسيد . دل خيلي چيزها مي خواهد اما يك چيزي به اسم منطق و عقل به ما مي گويد كه اين كار به صلاح نيست
بايد ذهنت را از روي اين آقا برداري هر زمان ايشان به يادت مي آيد به جاي اينكه به رويا پردازي بپردازي به چيزهاي ديگر فكر كن و بعد هم بپر برو يك دوش اب سرد بگير . برو به دوستي تلفن كن و از مسائل روز حرف بزن اما ابدا از اين آقا صحبت نكن . ورزش كن . نفس هاي عميق بكش و دم و بازدم خودت را طولاني كن و.....
روي اعتماد به نفس خودت كار كن و باور داشته باش كه دوست داشتني هستي چه اين آقا دوستت داشته باشد و چه دوست نداشته باشد افرادي هستند كه صميمانه تو را دوست دارند . به فرصتهاي بي نظيري كه پيش رو داري فكر كن در لحظه ي حال زندگي كن و براي آينده ات برنامه ريزي و هدف گزاري كن .
در آخر او را رها كن . بايد اين رهايي را در خودت به وجود بياري . منتظر اينكه خود به خود برايت اتفاقي بيفتد تا فراموش شود نباش .
RE: من عاشقش شدم ولی اون دوستم نداره چیکار کنم؟؟؟
سلام
من خودم هنوز درگیر یه رابطم!
ولی خواستم بگم بعضی وقت ها تنهایی خیلی بهتر از وابستگی و ابراز عشق ب کسیه که لیاقتشو نداره.خیلی کم پیش میاد اینجور رابطه ها به جایی برسند.نظرم اینه که شما با کسی دوست نشو.منم تنهام ولی الان که میبینم ارزش تنهاییم خیلی بالاتر از این رابطه های بی اساسه
خودم دارم تجربه میکنم.چوبشو دارم میخورم
RE: من عاشقش شدم ولی اون دوستم نداره چیکار کنم؟؟؟
مرضیه جان،
راهی که خاله سوسکه گفتند اصلا روش خوبی نیست. شما الان در وضعیتی نیستی که درست و عقلانی تصمیم بگیری ( بخاطر ناراحتی و بحران کوچیکی که داری پشت سر می ذاری ) و همین ممکنه باعث بشه که به هر خس و خاشاکی آویزون بشی. اتفاقا باید یه مدتی رابطه ای را با کسی شروع نکنی.
وقتی خیلی گشنه ای ممکنه هر چیزی را برای خوردن قبول کنی ولی وقتی سیری، باید حتما یه غذای مناسب و باب سلیقه ات بهت بدهند تا بپذیری.
الان روحت نیازمنده محبته و یک کم ضربه خورده. ممکنه هر محبت الکی و دروغین و بی ارزشی را قبول کنی. حواست را جمع کن.