-
تنهایی وسردرگمی
سلام دوستان عزیز.من مشکل تنها یی دارم.دلم میخوادبایه نفرصمیمی وهمراه باشم.متاهلم ولی ازنظراحساسی وعاطفی کمبوددارم.جنسیت برام فرقی نمیکنه ولی یه نفرکه هرروزببینمش و ازش کمک عاطفی ومالی بگیرم منوراضی میکنه باهاش بیرون برم وتفریح کنم.مشکل مالی دارم.نمیدونم کسی میتونه راهنماییم کنه یانه؟30سالمه ویه بچه هم دارم.ازرابطه جنسی باجنس مخالف به جز همسرم خوشم نمیاد.ولی مردایی که سرراهم قرارگرفتن چیزای دیگه ای میخواستن که من اصلانمیپسندم.تنهایی؟مشکل مالی؟
وهمراهی بایه جنس مخالف ویه دوستی پایدار؟درون من تضادهست رابطه یاتنهابودن؟نمیدونم باتضادهای فکریم چه کنم؟شوهرم تماه هم وغمش کاره وتمام درامدشوصرف هزینه کارمیکنه تاحدی که ازغذاومیوه خونه هم میزنه.نمیدونم احساسم وسردرگمیموبه کی بگم:325:گاهی ازفکرخودمم بدم میاد ولی باز تو خوابم جنس مخالفو میبینم که دستامو گرفته وباهم حرف میزنیمو دردودل میکنم.
-
RE: تنهایی وسردرگمی
سلام عزیزم.
فکرت اشتباهه. چرا از کسی که داری تقاضای همراهی نمیکنی؟ باید یه جوری همسرت رو متوجهش کنی که چقدر توی تنگنا هستی. مطمئنم از یه راهِ درست، میشه این زندگی رو لذت بخشش کرد. چرا میخوای با یه کار اشتباه زندگیت رو خراب و تلخ تر از اینی که هست بکنی؟!!
مشاورای عزیز تالار میان و راه درست رو بهت نشون میدن.
-
RE: تنهایی وسردرگمی
عزيزم بيشتر از خودت و شوهرت و زندگيت بگو
دوستان مهربون تالار كمكت ميكنن و مشكل رو از ريشه حل ميكنن .
-
RE: تنهایی وسردرگمی
:302:نیکا.امین وفرشته عزیزم مرسی ازهمراهیتون.من 9ساله که ازدواج کردم.خیلی شوهرمودوست دارم.ولی همینطورکه گفتم ازکمبودای زندگیم خسته شدم.برای مشکل مالیم ازپدروبرادرم یه کم کمک میگرم ولی خیلی از اوقات نمیشه مرتب ازشون کمک گرفت.اخه اونام مشکلات خودشونودارن.اهل قهرکردن ورفتن خونه بابا هم نیستم بدون همدیگه خیلی سخت میگذره.همسرم هم میگه منو خیلی دوست داره.ولی خونمون مثل خونه دو تا دانشجوست.ساده کمی خالی.وباوسایل 10سال پیش.دوست دارم کارکنم ولی تاحالا که اجازه نداده.حتی دست ودلم به اشپزی کردن هم نمیره چون هردفعه که تصمیم به پختن بکنم یه چیزی کمه.البته الان کمی بهترشده ولی بازم مشکل هست.فعلا دارم تمرین میکنم به چیزای مثبت فکرکنم.چندماهه که حالم بهتره ولی چندروزه که دوباره فکرای نا امید کننده میان سراغم.مشاوره هم رفتم باهمسرم.نه برای این مورد برای یه چیزدیگه.وضع خدا ر شکر بهترشده ولی فکرمیکنم بازحساس شدم.دلم میخواست میتونستم مامانمو راحت ببینم.بابامو وداداشامو.ولی خونمون ازبقیه دوره.مامان وداداشم یه شهردیگن وبابامم باخانمش فعلانیستن.باباومامانم 3سالی میشه که ازهم جدا شدن.
دلم میخوادسرموبذارم روی شونتونو ذارذارگریه کنم.الان که تایپ میکنم دیگه اشک امونم نمیده.تاهمینجا.فعلا.میبوسم ون
-
RE: تنهایی وسردرگمی
سلام. خدا رو شکر که همسرت برای مشاوره میاد. میدونی خیلی ها هزار تا مشکل دارن و هسرشون حاضر نیست برای حل این مشکلات بیاد مشاوره؟
بنظرم برای این مشکلت هم با هم به مشاوره برید.
میتونی مشکل دور بودن پدر مادر و خانوادت رو باید با زیاد کردن روابط اجتماعیت پرکنی. توی این موارد چه جوریه برخورد همسرت؟ گفتی که سر کار نمیذاره بری. در مورد شرکت توی کلاسای مختلف چی؟
-
RE: تنهایی وسردرگمی
:72:سلام من اوایل بهمن ماه 89امتحان امادگی جسمانی دادم ومیخوام مربی ایروبیک بشم.ولی هزینه ثبت نام ر هم ازبرادرم گرفتم.4ساله که ایروبیک میرم ولی بعضی وقتا پول شهریه باشگاهمم دیرمیده.خرجی هم خیلی دیربه دیر میده.اینقدرکه اگه یه کمشوبذارم کناریا بایدخرج خونه بشه یابنزین یاخدانکرده دکترو....توکلاسای مربیگری تازه 2_3تادوست پیداکردم.بادوستام رفت وامدکنم مشکلی نداره ولی اونارم هفته ای یه بارشایدببینم ولی پول رفت وامدمو بازبایدخودم جورکنم.کلاسای ایروبیکم نصفه مونده چون باید امتحان عملی بدم.وکلاساش تابستونه.تا اونموقع بایدصبرکنم.بازم تشکرعزیزم.:43:
-
RE: تنهایی وسردرگمی
عزيزم هر طور شده به كلاسات ادامه بده و سعي كن واسه خودت يه كار و كاسبي راه بندازي
اين جوري هم سرگرمي هم درآمد داري . :46:
-
RE: تنهایی وسردرگمی
همسرتون با كار كردن توي خونه هم مشكل داره ؟ مي توني كاراي خونگي كه درآمدزا هست هم پيدا كني . اينجوري هم به خودت كمك كردي كه از تنهايي در بياي هم يه كمك خرجي مي شه واسه هر دوتون .
-
RE: تنهایی وسردرگمی
سبک تکین عزیزونیکا.مین وفرشته جون ازتوجهتون ممنونم.سعیمومیکنم تا اخرراه ادامه بدم ومربی خوبی بشم.فکرمیکنم باید ازمشاورم هم کمک بگیرم.همسرمن ازکارخونه هم خوشش نمیاد.من خیاطیم قبل ازازدواج خیلی خوب بود ولی ترجیح میدادازبیرون خریدکنیم.ونگذاشت که من خیاطی کنم.کار توی خونه ئ دیگه ای هم بلد نیستم.شمافکرمیکنین کاراینترنتی خوبه؟تازه این لب تاب ر خریدیم زیاد واردنیستم.راستی میشه شمام بیشترخودتونومعرفی کنین؟
-
RE: تنهایی وسردرگمی
سلام دوست خوبم. شما خيلي حساسين و با مسائل احساساتي برخورد ميكنيد و اين يه خطر بزرگه. چون ممكنه در اثر فشارهاي عاطفي كارهاي غير منطقي و اشتباهي انجام بدين، در حالي كه شما بايد سازگار شدن با شرايط رو ياد بگيريد، چرا كه بهبود وضعيت فعلي شما نيازمند صبر و حوصله است. بنابراين اولين پيشنهاد من به شما اينه كه منطقي باشين و شرايط موجود رو بپذيريد و به فكر چاره باشيد، نه از چاله به چاه پريدن. قدم دوم اينه كه نيازهاتون رو با همسرتون مطرح كنيد. بدون بحث و جدال، در وقتي مناسب به همسرتون بگين من چنين احساسي دارم و نياز دارم اين لطف هارو در حق من انجام بدي. اگر شرايط شما جوريه كه بايد پس انداز كنيد، خب با همسرتون همكاري كنيد و اما اگر ميبينيد قضيه ي خسيس بازيه، به همسرتون يادآوري كنيد كه پول در آوردن براي بهتر زندگي كردنه، زندگي كردن براي بهتر پول در آوردن نيست، پس خوشبختيتون رو فداي عشق به مال اندوزي و ثروت نكنه و بهشون بگيد نياز داريد وقت بيشتري رو با شما بگذرونن، اگر براي شما بيشتر از كارشون ارزش قائلند. همسرتون آدم آهني كه نيستند. حتما شما رو درك ميكنند و سعي ميكنند تا حدامكان تلاش خودشونو كنند.