سلام
پدر و مادر شوهرم خيلي سرد و بي عاطفه هستند هيچ گونه محبتي به من و همسرم نمي كنند انگار كه اصلا" وجود ندارند اين مسئله مرا ازار مي دهد لطفا" راهنمايي ام كنيد چگونه رفتار كنم .
باتشكر
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
پدر و مادر شوهرم خيلي سرد و بي عاطفه هستند هيچ گونه محبتي به من و همسرم نمي كنند انگار كه اصلا" وجود ندارند اين مسئله مرا ازار مي دهد لطفا" راهنمايي ام كنيد چگونه رفتار كنم .
باتشكر
خوب استارت را شما بزنيد شما با گرفتن كادو و اينجور چيزا بهشون محبت كنيد
يا اكثرا مادر شوهرا دوس دارن عروسا تو كارهاي خونه كمكشون كنه
بالاخره اخلاقشون را بدون ببين بيشتر از چي خوششون مياد اون كار را بكن
موفق باشيد
باتشكر از راهنماييتون ولي هر كاري كردم همه جور بهشون احترام گذاشتم محبت كردم كلا" سرد و بي تفاوت هستند براشون فرقي نمي كنه براشون هديه بگيرم يا نگيرم . بهشون سر بزنم يا نزنم هميشه محبت از جانب من بوده ولي پدر شوهرم كه اصلا" حال منم نمي پرسه با وجودي كه هميشه بهش زنگ مي زنم مريض بشه مي رم حالشو مي پرسم ولي وقتي من مريض مي شم انگار نه انگار كلا" آدمهاي بي تفاوتي هستند با همسرم كه پشرشونه هم همينطورن مي دونم من نمي تونم انها را درست كنم اگه مي شه راه حلي نشون بدين تا بتونم با اين مسئله كنار بيام.
متشكرم
ببخشيد با شما اينطورند يا با اعضاي ديگه خونشونم اونطورند
عوس ديگهاي غير شما هم دارن ؟ اگه اره ميانشون با اون چطوره
نه من عروس اولم عروس ديگه اي ندارند با بچه هاي خودشونم تقريبا" همينطورند ولي با من كه غريبه هستم بدتر اين رفتاراشون باعث مي شه جلوي خانواده خودم سرافكنده بشم خانواده خودم خيلي خونگرمند اهل رفت و امدند ولي اينا حتي عيدا حتي به خانواده من زنگ نيمزنند خانواده من هم به اين چيزا اهميت مي دن اين رفتارا باعث مي شه براي شوهرم ارزش قايل نباشند.نمي دونم چيكار كنم خسته شدم بارها بهشون مستقيم و غير مستقيم گفتم ولي كوچكترين تغييري احساس نكردم.
[align=justify]man sharayeteto dark mikonam khanevadeye shohare manam sardan montaha be shoharam tavajoh mikonan vali dar eine hal sarkooftesham mizanan ke vasashon kam kari mikone shoharamam nesbat be man bi tafavot bar avordan age rahi darid be manam begid vali man dge kari be kareshun nadaram joori ke shaki shodan akhe ta key hey man bayad be ina zang bezanam vaghti una yebar hale mano naporsidan az avalam mikhastan man ziad bahashun ghati nasham vali pesareshono dashte bashan[/align]
سلام
یکی مثل شما از سرد بودن خونواده همسر شکایت میکنه یکی هم مثل من از صمیمی بودن و محبتاشون کلافه شده.آرزومه باهام سرد باشن و بی تفاوت.کاری به کاره من نداشته باشن.ولی اونا اونقد بهم محبت میکنن نمیتونم بهشون نه بگم.بعضی حرفاشون از رو صمیمیت رنگ دخالت میگیره.اینارو گفتم بدونی محبت و صمیمت با خانواده شوهر شده واسه من و خیلی های دیگه که میشناسمشون معضل.خیلی حساس نباش.به خدا همینجوری بهتره.کاری به کارت ندارن.خودت زندگیتو میکنی.
ُسلام
همین مشکل رو منم دارم و همینم باعث میشه که خانواده ی من نسبت به همسرم اهمیت کمتری بدن .یعنی مامانم میگه چون اونا به تو اهمین نمیدن منم به پسر اونا کم محلی میکنم ولی منم با نظر teliموافقم همون بهتر که ازشون دوری کنی .بخدا اگه بهت نزدیک بشن هیچ خبری نیست .سعی کن حالا که همسرتم از طرف خانواده از لحاظ عاطفی ساپورت نمیشه با محبت بیشتر جذب خودت کن و خودت باشو همسرت و در نهایت خوشی .:43:
سلام عزیزم
بهتره بهت بگم که بهتر حداقل توی زندگیت می تونی خانومیتو بکنی پیش بقیه فامیل محبت کن تا همیشه همه جذب تو باشن هر چه قدر خونواده شوهر دورتر باشن توقع شان کمتره در ضمن برای اینکه به این موضوع حساس نشی بزار به حساب اینکه اونا آدمای خوبی هستند که نمی خواهند حتی با کوچکترین حرف تو رو ناراحت کنند در ضمن تو هم یکمی کمتر محبت کن تا شیرینتر بشی
اگه تو زندگیا تعادل وجود داشت دیگه هیچ مشکلی نداشتیم.منم مثل teli از محبت ها بیش از اندازه کلافه ام اما موافق حرفش نیستم چرا که وجود بزرگتر و محبتش برای زندگیمون برکته اما متاسفانه بعضی ازین ور می یوفتن و بعضی ازون ور.بچه ها حداقل خدا کنه ما جوونا اینا رو یادمون بمونه وقتی مادر شوهر مادر زن شدیم تعادل رو برقرار کنیم.البته شوهرم که می گه تو هم همین طوری و بهتر از مامانم نمی شی:311: