راستی تو از کدام دسته ای ؟
دکتر علی شریعتی انسانها را به چهار دسته تقسیم کرده است :
1. آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم نیستند .
عمده ی آدمها حضورشان مبتنی بر فیزیک است . تنها با لمس ابعاد وجودی آنهاست که قابل فهم می شوند . بنابراین اینها تنها هویت جسمی دارند .
2. آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی نیستند هم نیستند .
مردگانی متحرک در جهان . خودفروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی گذاشته اند . بی شخصیت اند و بی اعتبار . هرگز به چشم نمی آیند . مرده و زنده اشان یکی ست.
3. آنانی که وقتی هستند هستند و وقتی نیستند هم هستند .
آدمهای معتبر و با شخصیت . کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می گذارند . کسانی که هماره به خاطر ما می مانند . دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم .
4. آنانی که وقتی هستند نیستند و وقتی که نیستند هستند .
شگفت انگیزترین آدمها . در زمان بودنشان چنان قدرتمند و با شکوه اند که ما نمی توانیم حضورشان را دریابیم . اما وقتی که از پیش ما می روند نرم نرم آهسته آهسته درک می کنیم . باز می شناسیم . می فهمیم که آنان چه بودند. چه می گفتند و چه می خواستند . ما همیشه عاشق این آدمها هستیم . هزار حرف داریم برایشان .اما وقتی در بربرابرشان قرار می گیریم قفل بر زبانمان می زنند . اختیار از ما سلب می شود . سکوت می کنیم و غرقه در حضور آنان مست می شویم و درست در زمانی که می روند یادمان می آید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم . شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد .
راستی تو از کدام دسته ای ؟
RE: راستی تو از کدام دسته ای ؟
"به همین سادگی"
از کنار یکدیگر رد می شویم و تنها چیزی که در سال های دور باقی می ماند ، تنها ،خاطره ایست که مثل باد به هر کجا که می خواهد می رود...می وزد.
مانند دانه برفی که فقط یک بار درست در برابر چشمانت ،از بالا ،از میان هزاران دانه برف آرام فرود می آید و در انبوه سپیدی برف پوش زمین ، جایی می نشیند و گم می شود و تو دیگر آن را نخواهی یافت ، نخواهی دید...
همچون رهگذری که فقط یک لحظه از کنارت می گذرد و تو تا پایان دنیا دیگر او را نمی بینی و نخواهی دانست که او که بود ...
من هم یکی از آن رهگذرانم. درست مثل تو !!!
همه ما از کنار یکدیگر رد می شویم ، گاهی به سادگی...گاهی به مهربانی...گاهی دیر و...گاهی ناتمام.
ناتمام از کنارم رد شوید و سنگ ها را از راهم جمع کنید تا به سادگی از کنارتان رد شوم...
RE: راستی تو از کدام دسته ای ؟
سلام
تاپیکی با سئوالی سخت می زنی؟ هیچ کس جرات جواب دادن نداره یا جوابش سختتر از آن است که براحتی جواب داد.
هنوز درگیر یافتن جوابی هستیم.. که پست بعدی را میزنی... با عنوان «به همین سادگی» ، که سخت ترین کارها را به ساده ترین شیوه بیان می کنی....
در حالیکه ما در حال بحث و بررسی روی این محتوا هستیم که :
اگر مرحم نیی بر زخم ریشم
نمک پاش دل ریشم چرایی...
یعنی ما در ساده تر از این هم مشکل داریم که سنگی را جلوی پای کسی قرار ندهیم...
وجالب تر اینه که اگر متوجه بشویم که جلوی پای خود را سنگ نیندازیم و سد نکنیم، چه کار بزرگی کرده ایم....
وقتی بحثی به این سنگینی و سختی شروع می شود، ادامه اش سختتر و سنگین تر میشود...
RE: راستی تو از کدام دسته ای ؟
آخه .......
من از کجا بدونم وقتی نیستم درباره ام چی فکر میکنن .
همینکه خدا بگه چقدر از من راضیه برام کافیه :228:
RE: راستی تو از کدام دسته ای ؟
طاهره خانم صحبت آقای شریعتی درست اما دنیای ما آدم ها آنقدر بزرگه که قرار دادن اون توی 4گروه بی انصافیه شکی نیست که همه دوست دارن تو گروه 3 باشن امابودن و نبودن ما خیلی وقتا دست خودمون نیست پس شرایط چی میشه نگید شرایط را هم ما میسازیم :101:من خودم دوست دارم وقتی هستم فراموش نشم خودش کلی یه
RE: راستی تو از کدام دسته ای ؟
سلام،
با اجازه طاهره جون ،چون این مقاله با موضوع این تایپیک مرتبط بود من این رو در این قسمت قرار دادم.
بیایید غالب ها را بشکنیم!!!
شما از کدوم دسته هستین؟ادم هایی که هر کاری رو همون توری انجام میدن که روز پیش ،یا یک ماح پیش ،یک سال پیش ویا حطی سالهای سال انجام میدن؟یا اینکه هر دفه به یه روش جدید کاراتون رو سر وسامان میدین؟متلا برای وارد شدن به خونه یه روز از در یه روز از پنجره وارد میشین ،یه روز از دیوار بالا میرین و یه روز هم از در وارد میشین؟
دسته اول به نظر من خیلی کصل کننده هستن ،هم برای خودشون وهم برای دیگران ،پیشرفت تو کارشون نیست ،اصلا نمی تونن اهل هنر باشن،حتی اگر خودشون رو بکشن،دنیا رو رنگی نمی بینن. سیاه ،سفیدو اگه خودشون رو به اب و اتیش بزنن خاکستری رنگ های توی زندگی اونهاست و چه بد ترکیب میشه زندگی با این سه رنگ تا رنگ.
اما دسته دوم همه چیز رو زیبا می بینن،هر روز شون بهتر از دیروز ،همیشه ادمای سرزنده و موفقی هستن.
درسته ادمای دسته دوم خطرای بیشتری رو تو زندگی سر راه خودشون می بینن اما گاهی تنها چیزی که برای رسیدن به خوشبختی لازمه ،خطر کردن و همین جسارت عمل کردن به روشی غیر از روش معموله و این که نباید به انجام کارها عادت کرد و همیشه سعی کنیم کمی خلاقیت رو چاشنی کارمون کنیم.
یادمون باشه برای رسیدن به یک زندگی خوب و خوشبخت شدن ،کافیه کمی جسارت داشته باشیم و غالب شکنی کنیم.
به نظر شما کدوم دسته از زندگی لذت بیشتری می برن؟
شما می خواهید جز کدوم دسته باشین؟
اگه غلط املایی توی این متن دیدین تنها دلیلش این بود که ما هم فقط خواستیم قالب شکنی کنیم واملای کلمات رو جور دیگه بنویسیم(اینم یه نوعشه)
البته باید سعی کنیم به انجام نادرست کارها عادت نکنیم و اگر هم غالب شکنی می کنیم یه سری خطوط قرمز رو رعایت کنیم.
مجله موفقیت
RE: راستی تو از کدام دسته ای ؟
آدمهای که وجودشان سراسر عشق و شور و حرکته، وقتی هستند کسی نمی بیندشان، وقتی نیستند هم کسی نمی بیندشان، اما اگر وجود نداشتند جهان این قوام و این میزان انسانیت را هرگز تجربه نمی کرد.
اینها در گمنامی بوده و در هیچ یک از دسته های 4 گانه فوق نمی گنجند و نه در هیچ چارچوب دیگری. چون حد ندارند.
RE: راستی تو از کدام دسته ای ؟
سنگ تر از سنگ
هر یک از ما در مسیر آرزوهایمان چندبار به سنگ رسیدهایم!؟ به سنگ ناممکنها!؟
آدمها سه دسته اند:
دسته نخست وقتی به سنگ می رسند بر می گردند.
دسته دوم به سنگ که می رسند همانجا می نشینند و به هر رهگذری که رد می شود و از آنها می پرسد چرا تا اینجا؟ می گوید این هم قسمت و قدر ماست.
واما دسته سوم انسانهایی هستند که سنگتر از سنگاند. قسمت و قدر آنها رمق و اراده آنهاست. افرادی که می دانند از سنگها نیز میتوان عبور کرد، خوب میدانند باید همیشه «درب» ساخت! دربی برای عبور از ناممکنها، جنساش اهمیت ندارد، مهم این است که نه تنها وقتی میگشایندش دنیای آن سو را ببینند، بلکه مطمئن باشند این راه پیوسته برای تمام رهگذران پس از آنها دیگر یک راه ناممکن نیست.
این جاست تفاوت انسانهای بزرگ و کوچک.
میگویند انسانهای بزرگ گرچه تخته سنگها را کوچک می بینند اما همچون کوهی هستند که هر چه بدانها نزدیکتر می شویم به عظمتشان پی میبریم در حالیکه انسانهای کوچک سراباند، هر چه بدانها نزدیک تر می شویم حقیرتر از آن چیزی می نمایانند که از پیش تصور می کردیم.
"آرش قمیشی"
RE: راستی تو از کدام دسته ای ؟
:72:
آدمهای کوچک غالبا به «ماندن» فکر می کنند و انسان های بزرگ همواره به «رفتن» . این قانون است! چرا ماندن و از چه رو رفتن؟ سکونت؛ آرمش دهنده است ، اطمینان بخش، حفظ کننده. رفتن؛ لغزیدن بر پل بخت و تدبیر، ترک خواستنی ها، دلهره رسیدن به سرچشمه و همیشه سوزن نبودن را به پای ماندن فرو کردن! طبیعی است که همیشه انتخاب آسانترینها آسان است اما نباید فراموش کرد که برگزیدن سختیها هم با انسان است، و انسان الماس شیشه مشکلات و ابهامات دنیای خود، بهتر است چنان ببرد که بخت خود نشکند که هیچ ، لوحی بسازد و آن را بر قامت قاب خوشبختی بیاویزد! این است راز رفتنها.
"آرش قمیشی"
http://www.cloob.com/profile/blog/one/username/violonboy/logid/637050/redirectkey/d2f312a65da49094dd235e0b1af42562
RE: راستی تو از کدام دسته ای ؟
تاپیک بسیار تأثیر گذار و مفیدی بود . ممنون طاهره عزیز