با سلام
چطور ميشه با خيانت همسر برخورد كرد
نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام
چطور ميشه با خيانت همسر برخورد كرد
سلام دوست تازه وارد . بهتون خوش آمد مي گم . :328:
ممنون ميشم اگه راجع به مشكلتون بيشتر بنويسيد تا دوستان بتونند راهنماييتون كنند . :325:
سلام
من اصلا حال خوبي ندارم يكسال و نيمه كه از ازدواجمون مي گذره يه ازدواج سنتي از روز اول ازدواج متوجه شدم كه يه جاي كار مي لنگه ولي به خودم مي گفتم نبايد سوءضن داشته باشم جرياناتش خيلي طولانيه هميشه موبايلشو مخفي مي كرد پسورد مي ذاشت براش و.... بعد متوجه شدم يه گوشيه ديگه تو كيفش داره با يه خط ديگه بهش چيزي نگفتم تا متوجه نشه من فهميدم ما دوتييمون كاررمنديم دو تا شهر دور از هم اخر هفته همو ميبينيم يه روز روفتم شهر محل كارش منتظر موندم تا از اداره اومد بيرون يه كم رفت يه ماشين منتظر بود روفت و جلوي ماشين نشست و راه افتادن تا اومدم برم دنبالشون گمش كردم رفتم جلو در خونش بعد 50 دقيق اومد واز اون ماشين پياده شد تو اين مدت چند بار بهش زنگ زدم و پيام فرستادم كه كجايي جوابي نداد وقتي از ماشين پيدا شد زنگ زد بهم و گفت تا الان داره بودم رفته بودم نماز بخونم متوجه تماست نشدم ولي من كه اونجا بودم ديدم كه كي اومده بريرون دنيا داره رو سرم خراب ميشه شبا نمي تونم بخوابم مي خوام حساب شده كار كنم از نظر قانوني نمي دونم چه جوري ميشه اثبات كرد اصلا حالم خوب نيست اصلا
ببخشيد شما جدا از هم زندگي مي كنيد . چطورممكنه؟ يعني زن و شوهريد ولي در دو خانه جدا از هم زندگي مي كنيد . امكان نداره محل كارتون رو تغيير بدهيد تا بتونيد در كنار هم زندگي كنيد .:43:
اگه من اشتباه متوجه شدم ميشه واضح تر عنوان كنيد .
خانم يا اقاي ايمان الهي....كار همسرتون تا اينجا بيشتر شبيه يه دروغ گفتن هست نه خيانت....
اگه توضيحات ديگه اي هم دارين بفرمايين
سلام
به تالار همدردی خوش آمدید.
اولا تا میتونید آرامش خودتون را حفظ کنید و از فکر و گمان های بدون دلیل و منفی اجتناب کنید. امیدوارم که این موضوع فقط سو تفاهم باشه.
چند تا سوال از شما دارم:
توی این یک سال و نیم ارتباط تون با هم چطور بوده؟
در کل بیشتر توضیح بدید که از کجا متوجه شدید که یه جای کار میلنگه؟
اگر میشه کمی بیشتر توضیح بدید.
برای اینکه بتونید از نظر قانونی این مطلب رو اثبات کنید اول باید برای خودتون ثابت شده باشه.
آیا برای خودتون ثابت شده؟
ما هنوز عقد هستيم عروسي نگرفتيم
تو اين زمان كه اوج احساسات و خوبي هستش هيچ وقت روي خوشي نداشته باهام هميشه رفتارش سرد سرد حتي يكبار نگفت كه علاقمنده به زندگي اين مدت داترين دوران زندگيم بود خيلي بهم سخت گذشته خيلي
نه اون دورغ گفتن تو زاتشه هيچ وقت راست نميگه تو اين مدت فقط دو يا سه بار باهام رفتيم بيرون حتي يه مسافرت هم نرفتيم
به دورغ ميگه محل كارم در صورتي كه محل كارش تعطيله خسته شدم از اين زندگي ديگه هر چي فكر ميكنم چي كم دارم من چيزي به ذهنم نمي رسه اون خودشو هميشه جدا داره ازم
سلام ورودتان را به تالار همدردي خوش مي گويم. :310:
شما مي توانيد يه كمي بر اعصابتان مسلط باشيد و تمامي سوال دوستان را جواب دهيد تا دوستان بتوانند يه راهكار درست رو جلوي شما بگذارند. يه كمي گنگ صحبت كرديد. شما عقد كرده ايد يا اينكه سر خونه و زندگيتون هستيد؟
شرمنده من تا پيغام گذاشتم شما جواب داديد. به نظر كاملاً رفتارش رو زير نظر بگيريد اگر مطمئن شديد مچش رو بگيريد و خيلي راحت ازش جدا بشويد وگرنه شما هم مشكلي شبيه مشكل آقاي m25teh را پيدا مي كنيد كه نه راه پس داريد و نه راه پيش. طلاق هر چند پديده بدي هست ولي در يه زمانهايي به نفع آدمه. تايپيك آقاي m25teh را بخوانيد فكر مي كنم يه كم مشكلتان شبيه ايشون هست.
با سلام من در وبلاگ یک فراکاو مطلبی راجع عنوان " راهکارهای مقابله با بی وفایی همسر " درج نموده ام . امید وارم مورد قبول شما باشد...
نقل قول:
اغلب زوجهایی که چنین مشکلی دارند، معتقدند که تا به حال هیچ گاه چنین هیجانات شدیدی را تجربه نکرده بودند.آنها احساس
خشم، افسردگی، ترس، گناه، تنهایی و شرمساری می کنند.
همسری که مورد بی وفایی قرار گرفته است، همیشه از خودش می پرسد:
چطور توانست چنین کاری با من بکند؟
چطور توانست به من خیانت کند و بارها و بارها به من دروغ بگوید؟
هرگز دیگر نمی توانم به او اعتماد کنم.
چنین فردی، دچار احساس خشم و انزجار شدیدی می شود و احساس می کند به قدری آسیب دیده است که حتی قادر به بیان آن در قالب کلمات نیست.
وقتی زوجین چنین هیجانات شدیدی را تجربه می کنند،
پرسش اساسی این است که آیا بهبود اوضاع و رفع اختلالات زناشویی امکانپذیر است یا خیر؟
چطور می توان این بحران را پشت سر گذاشت؟
حتی در صورت بهبود، آیا قادریم با خاطره این خیانت و بی وفایی به زندگی مشترک ادامه دهیم؟
متخصصان و مشاوران ازدواج با اطمینان پاسخ می دهند که بله و به شما اطمینان می دهند که در صورت در نظر گرفتن این پیشنهادات و البته دریافت کمکهای تخصصی، آینده خوبی در انتظار زندگی مشترک تان خواهد بود.
گام اول:آیا می خواهید زندگی زناشویی تان را نجات دهید؟
ظهور بی وفایی نشان دهنده این است که ازدواجتان برای مدت طولانی دچار مشکل جدی بوده است،
خواه آن را تشخیص داده باشید یا نه. یکی یا هر دوی شما نیازهای اساسی یکدیگر را بر طرف نکرده اید به همین دلیل بی وفایی فرصت رشد پیدا کرده است.
شاید آزار دهنده باشد اما علت اصلی بی وفایی در زندگی زناشویی، کمرنگ شدن ردپای عشق است. قربانی بی وفایی باید از خودش بپرسد:
چه بلایی بر سر عشق مان آمد؟
در برطرف کردن کدام نیاز او شکست خوردم؟
گام دوم:به هیچ وجه این وضعیت را تحمل نکنید.
ازدواج ارتباطی اختصاصی است که در آن دو نفر یکی می شوند و باید با هم بمانند. سه نفر در این میان نمی گنجد.
ظهور بی وفایی به معنای این است که زندگی مشترک قبل از این از هم پاشیده است. بنابراین بویژه به زنان توصیه می شود که مسیری مستقل و سختگیرانه را در پیش بگیرند و درصدد باشند که برای همسر بی وفا روشن کنند که به هیچ عنوان این وضعیت را تحمل نمی کنند.
اشتباه نکنید،
منظور ما این نیست که با فهمیدن این مساله، داد و فریاد به راه اندازید، همه دوستان و آشنایان را مطلع سازید و یا حتی خانه را ترک کنید
بلکه منظور ما این است که به سرعت میدان را برای نفر سوم خالی نکنید.
در اکثر مواقع زنان با مشاهده این وضعیت به شدت سرخورده شده و بعد از مدتی کشمکش و درگیری با همسر، زندگی زناشویی را ترک می کنند و به راحتی اجازه می دهند نفر سوم از این فرصت استفاده کرده و در دل همسر شان جا باز کند.
شما علی رغم شکست عاطفی که دیده اید باید بمانید، مشکلات را شناسایی و حل کنید و شخص ثالث را کم کم از زندگی خویش بیرون کنید.
اجازه ندهید به همین راحتی زندگی چند ساله تان را از دست داده و همه چیز را رها کنید. اگر لازم دیدید و یا به شدت احساس خشم و عصبانیت کردید، با همسرتان صحبت نکنید اما به نقشهای زناشویی خود مانند رسیدگی به امور خانه و فرزندان، آشپزی و.. عمل کنید.
گام سوم: بدانید چه انتظاری داشته باشید.
اغلب بی وفایی ها می تواند به طلاق منجر نشود و در نهایت به رفع اختلاف بینجامد.
فرآیند بی وفایی دردی غیرقابل تحمل را به افراد وارد می کند.
اگر خودتان را برای آنچه پیش خواهد آمد آماده کنید، نه تنها عذاب کمتری می کشید، بلکه به ازدواجتان فرصت بیشتری برای بهبود و دوام می دهید.
یکی از بهترین راهها برای افزایش آمادگی این است که بدانید چه انتظاری داشته باشید؟
برای مثال بعد از چند روز از وقوع این حادثه، وقتی به اندازه کافی توانستید بر اعصاب خود مسلط شوید، مهر سکوت را بشکنید و در فضای مناسب و در غیاب فرزندان(البته اگر صاحب فرزند هستید) به طور مفصل با همسرتان صحبت کنید و ببینید
چه انگیزه ای باعث بروز این رفتار ناشایست شده است؟
چه کمبودی در زندگی داشته است؟
از شما چه توقعی داشته است که نتوانسته اید آن را اجابت کنید؟
فرد جدید چه خلایی از همسر شما را پر می کند ؟و…
در برخی از موارد زندگی زناشویی دارای کاستیهایی است که اگر شناسایی و اصلاح شود، مشکلات تا حد زیادی بر طرف می شود اما در برخی دیگر از موارد، زن و مرد مشکل خاصی با هم ندارند و تنها مرد در یک موقعیت وسوسه انگیز قرار گرفته و دچار لغزش شده است.
اینجاست که نقش شما پر رنگ تر می شود. شما باید به عنوان یک زن ثابت کنید که هنوز هم مرکز عاطفی خانواده تان هستید و می توانید دوباره همسرتان را به خانواده بازگردانید.
بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو طرف است
گام چهارم: شروع به رفع نیازهای یکدیگر کنید
در این مرحله همسر خیانت دیده باید سعی کند نیازهای عاطفی را که فردی دیگر برای همسرش برطرف می کند، به شکل بهتری برطرف کند.
زن و مرد می توانند ازدواجشان را بازسازی کنند و با برطرف کردن نیازهای یکدیگر، فصل تازه ای از عشق را در زندگی خود برنامه ریزی کنند.
وقتی در نهایت می آموزید مهم ترین نیازهای عاطفی یکدیگر را برطرف کنید، عشق و ازدواجتان نیرومندتر از همیشه می شود.
بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو همسر است.
آنها با عبور از این شرایط سخت به همراه یکدیگر متوجه می شوند که بیشتر از همیشه یکدیگر را دوست دارند.
بی وفایی را به عنوان محرکی اصلاح کننده ببینید که در نهایت موجب می شود زوج ها در مورد نیازهای مهم شان کار کنند. وقتی شروع به کار کردن در مورد این نیازها کنید، زندگی مشترک تان همان می شود که همیشه خواهانش بوده اید از طریق ارتباط کلامی شما می توانید اولین گامهای اصلاح رابطه تخریب شده تان را بردارید.
توجه داشته باشید که ارتباط کلامی ویژگی اختصاصی انسانهاست. زوجین در قالب کلام، نگرشهای خود را درباره خویشتن، مخاطب خود، مسائل کلی و مسائل مشترک به یکدیگر انتقال می دهند. با توجه به اهمیت این مساله در یادداشتهای آتی به شما آموزش داده خواهد شد که چگونه از این طریق، رابطه زناشویی تان را بهبود بخشید.
نکته آخر و بسیار مهم این است که اگر شما جز آن دسته از زنانی هستید که مورد بی وفایی قرار گرفته اید انجام اقدامات پیشنهاد شده را به شما توصیه می کنیم از طرف دیگر مراجعه نزد مشاور خانواده به همراه همسرتان را اکیدا توصیه می کنیم. گاهی اوقات برخی مطالب از دید افراد نادیده گرفته می شود و تنها چشمان تیز بین یک متخصص است که می تواند مشکلات اصلی را شناخته و اصلاح نماید.
http://1farakav.wordpress.com/
دوست عزیز در طلاق دادن ایشان لحضه ای درنگ نکنید... الان که اولشه اینجوریه... بعدش رو خدا به خیر کنه... این نظر منه البته..... با گول زدن خودتون و به قول معروف گفتن اینکه ایشاالله گربه ست چیزی حل نمی شه.