RE: حال و احوال ياران همدردي (2)
یه کف مرتب به افتخار حضور online آریانا جان...
:104::104::104:
بزن زنگو....
:123:
هورا هورا هی هی.... هورا هورا هی هی.....
:104::104::104:
بزنم به تخته، رنگ و روت وا شده.... نه ببخشید این مال اینجا نبود. کیه؟ کیه ه ه؟ کیه ه ه ه ه ه ه ه ه؟ آریانا توییییییییی؟
RE: حال و احوال ياران همدردي (2)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
دوستای خوبم ازتون میخوام برام دعا کنید.
جمعه قراره مراسم بله برون برادرم باشه.
حتماً فکر میکنید که خیلی باید خوشحال باشم.
اما...
از مراسم بله برون برادر بزرگم خاطره خوشی نداریم.
دعا کنید که همه چی به خوبی تموم بشه.
اصلاً حس خوبی ندارم این روزا.
سلام. دیروز مراسم به خوبی برگزار شد:)
هر چند، روز قبلش یه خورده اوضاع خراب شد.
اما دیروز مشکلی پیش نیومد خدا رو شکر.
ازتون ممنونم که برام دعا کردید.:72::72:
دوباره خواهر شوهر شدم:D
آریانای عزیزم خوشحالم که دوباره اومدی و خوب و خوش هم هستی.:)
ایشالا بالهای صداقت هم به زودی میاد و هممون خیالمون راحت میشه:)
RE: حال و احوال ياران همدردي (2)
دلم براي بالهاي صداقت خيلي تنگ شه . جاش خيلي خاليه تو تالار .
خدايه زودتر مشكلاتشو حل كن .
:323:
RE: حال و احوال ياران همدردي (2)
سلام دوستان گلم
تعجب نکنید ازاینکه به جای آریانا شاهد داملا هستید.
به لحاظ (امنیتی)چون توسط همسرم وبعضی ازدوستام لو رفته بودم(آخه آریانا با آدرس ایمیلم یکی بود)ازنام کاربری
آریاناng به داملا تغییر نام دادم.عده ای میگن عادت کرده بودیم به آریانا، من مشکلی ندارم میتونید همون آریانا صدام کنید فقط نخواستم تایپیکهام به نام آریانا ثبت بشه.
RE: حال و احوال ياران همدردي (2)
خودتم می گی آریانا صدات کنیم پس عملن چیزی عوض نشده.
RE: حال و احوال ياران همدردي (2)
باورم نمی شه ... استاد اخلاقم از دستم رفت ... با معرفت ترین آدمی که می شناختم ...
RE: حال و احوال ياران همدردي (2)
آویژ ه ی عزیزم، غم از دست دادن یه استاد خوب که یه جورایی اسطوره ی زندگیت هم شده باشه رو خوب درک میکنم.
تجربه ش رو دارم.
باهات همدردی میکنم:72::72:
خدا رحمتشون کنه:72:
امیدوارم خدا بهت صبر بده:72::72:
RE: حال و احوال ياران همدردي (2)
خدایا چقدر منو بدبخت آفریدی
الان که اینجام دارم از خواب می میرم ولی نمی تونم بخوابم.
یه سوسک تو تختمون بود. تو تمام 35 سال زندگی ندیده بودم که سوسک رو تخت هم بیاد. همیشه دلم خوش بود که هرجای خونه هم سوسک داشته باشه، روی تخت نمی تونه بیاد.
ولی امروز این دلخوشی ازم گرفته شد.
من تو حد مرگ از سوسک می ترسم. نمی دونم چی کار کنم؟؟؟؟؟؟
خدایا من می ترسم...
RE: حال و احوال ياران همدردي (2)
آویژه جان تسلیت میگم.
وای بمیرم برات blue skyعزیز. می بینم که تا صبح نتونستی بخوابی!!!
چرا سم پاشی نمی کنید؟اینطوری دیگه شب زنده داری ندارید.
یه سوال دارم،هرکی جوابش رو میدونه بهم بگه.
چرا دیگه این کارشناسان محترم یانمیاند یاوقتی میان هیچ پستی نمیذارن؟؟؟؟؟
واقعا برای چی اینجاییم؟برای یاد گرفتن.ولی اینجوری که پیش میره هیچ پستی از این عزیزان دیده نمیشه
چرا باید وقتمون رو اینجا هدر کنیم؟؟؟واقعا نمیدونم این چه سیاستی هست که همگی یکجا درپیش گرفتند؟
برای اینه که میگم انگیزه ای برای اومدن به تالار ندارم.
RE: حال و احوال ياران همدردي (2)
داملای عزیزم
کارشناسان هرجا که نیاز باشه حضور پیدا می کنند .
عزیزم آخه کارشناس زندگیهامون هم هستیم :311: من که سرم شلوغه و .....
ضمناً بعضی دوستان غیر کارشناس خیلی خوب راهنمایی می دهند و بنده که نظارت می کنم می بینم خیلی جاها نیاز به حضور و راهنمایی دادن من نیست و دوستان خیلی خوب راهنمایی می کنند البته اگر بعضی مراجعین استفاده بکنند ، و شخصاً روش و روندم به میدان دادن و پرورش اعضاء دیگر در جهت رشد و شکوفایی در امر راهنمایی دادن هست . لذا در فرصتهای مقتضی که تاپیکها را مطالعه می کنم سعی در تایید پستهای مؤثر دوستان غیر کارشناس دارم چه با تشکر چه رتبه .
آریانا جان ..... رغبتت برای اومدن به همدردی را سعی کن بنا به انگیزه درونی خودت باشه نه وابسته به حضور دیگران . اگر اینگونه باشه ثبات در برنامه شکل حضور در همدردی پیش میاد و در عین اینکه نسبت به دوستان بی تفاوت نبوده و جویای حال و دعا گویشان خواهیم بود ، بدون حضورشان نیز نقش خود را ایفا خواهیم کرد .
نازنین ، هستیم و داریمت ...... دلخور نباش :46::43::72: