از صبح چندین بار به این تایپیک سر زدم تا شاید خبر جدیدی بهمون برسه ، نمیتونم فکرمو متمرکز کنم ، روز زن عزیز ما رو بی خبر نذار ، خبر قبلیت خیلی تکان دهنده بود.
نمایش نسخه قابل چاپ
از صبح چندین بار به این تایپیک سر زدم تا شاید خبر جدیدی بهمون برسه ، نمیتونم فکرمو متمرکز کنم ، روز زن عزیز ما رو بی خبر نذار ، خبر قبلیت خیلی تکان دهنده بود.
300تا من
جمع:26800
من از دیروز 1500 تا
28300
روزن جان من می تونم بفهمم این لحظات برای شما که به شادی نزدیک ترین خیلی سخت تر می گذره
خیلی سخته بتونین آرامشتنو حفظ کنین. ولی شادی اینو نمی خواد
شما و به خصوص همسرش باید آروم باشین امیدوار باشین باهاش حرف بزنین براش دعا بخونین به آرامشش کمک کنین
از چیزایی که دوست داره براش صحبت کنین
وقتی بالای سرش میری اگه میتونی زیارت عاشورا رو بخون حدیث کسا رو دعات سمات...
اینا الان خیلی بهش کمک می کنه
ما شادی رو به خدا سپردیم وخدا خیلی مهربونه
الینا جان و بلوم عزیز به خاطر قلب مهربونتون بهتون تبریک می گم وهمکاری مستمرتون...
مرسی
28300+400=28700
600تا
جمع:29300
بچه ها دارم میرم سید علاءالدین حسین واسه سلامتی شاد عزیز دعا کنم
شما هم هر حاجتی دارید تو دلتون بگید
به امید شفای شاد مهربان
من واقعا فقط شفای شاد عزیز رو می خوام بطلبی شما الینای عزیز...
الینا جان فقط دعا کن شاد عزیز زودتر سلامتیشو به دست بیاره:203::203::203:
شاد عزیزم از وقتی تنهامون گذاشتی هیچ کس دل و دماغ نداره هیچ کس دیگه به مشکل خودش فکر نمی کنه همه ما دوست داریم دوباره تو رو کنار خودمون داشته باشیم چه طور بگیم که دلمون برات خیلی تنگ شده مطمئنم دل تو هم برای ما تنگ شده و به زودی میای پیش ما مگه نه؟همه دوست داریم خدایا توکه رحمانی و رحیم کمکش کن ...
سلام شادی عزیز/دیشب منم مرده بوده بودم چه خوب شد برگشتی وگرنه منم نمییومدم!
منم داره پدرم توی جنگل وحشی ادما یا آدم نماهای دورو بریم در میاد/شایدم...من باید میمردم!
کاش برنمی گشتی /منم برنمی گشتم ولی نه!اون موقع شاید 2 تا پرنده دیگه هم باید با ما پر میکشیدنو میرفتن !که برای رفتنشون هنوز خیلی زود بود!
شاید برای رفتن منو و تو که هیچ انگیزه ای برای موندن نداریم هیچ وقت زود نیست ولی برای هیچ کاری هیچ وقت دیر نیست!بازم خوش به حال تو که دکتری هست که مرز بین وقتی که رفتی و هستی را به بقیه نشون بده برای ما که جز خدا یاور و شاهدی نیست!
بازم میدونم که برمیگردی تا وقتی دلی هست که برای تو بتپه برمیگردی!
موفق باشی و شادبرگردی!
"shad نوشته:
سورنای عزیز، من دوباره عصبانی شدم ببخشید، منظورم به هیچ وجه شما نیستید، اما شما فقط به خودتون نگاه نکنید، همون قدر که به نظر شما زنان خودخواه وجود دارن، مردان خودخواه هم وجود دارن، ولی یه چیزی که اصله اینه، ما نباید بذاریم کسی ازمون سوء استفاده کنه، اگه ما این اجازه رو ندیم هیچ کس به خودش این حق رو نمیده که با خودخواهیش زندگیمون رو خراب کنه... اون جوابی که توی پست شما دادم،( الان دقیقا اسمش یادم نیست، اما در مورد این بود که خانمها از چه چیزی گذشت می کنن)، طرف صحبتم این آقایون بود، اون یه زندگی معمولی بود، یه زندگی که شاید خیلی از خانمها باهاش درگیرن، و مردانی که فقط انتظار دارن خودشون درک بشن.. باور کنید هیچ بهشتی منتظراین خانمها نیست!
72
درود شاد عزيز
خيلي خوشحالم كه جواب من رو مي دين. من از تمام صحبتهاي شما حتي اگر در اوج عصبانيت شما باشه استفاده مي كنم و بابت تمومشون حتي اگر ناخواسته توهيني به من هم باشه توش ازتون ممنونم . باور كنيد توهين از سمت شما(هرچند كه اصلا تا حالا رخ نداده* برام با ارزش و خيلي قابل هضم تر و قبول تر ازنصيحت از سمت افراديه كه جز غرور و خودخواهي چيزيو به يدك نمي كشن. پستتون رو خوندم. جواب دادم. بسيار ممنونم."
این رو امروز دیدم دوباره. بی اختیار اشک رو چهرم نشست. شاد واقعا خیلی دلتنگ صحبتهای دلنشین گرم پر آرامش و زیبای شما هستیم. فقط امیدوارم از عمق حرفهای ما
، از بغضی که فقط منتظر یه خلوته برای ترکیدن با خبر باشی. من دلم خیلی برای این حرفهایی که شما فکر می کردی توهین به منه تنگ شده. آرزوی شنیدن دوبارشون رو دارم... مطمئنم خیلی زود به این آرزو می رسم.
منم 200 تا
جمع کل: 29500
300تا من
29800
29500+200 =31500
از ابراهیم ابن عجم (رح) یک عالم صده سوم ، معلم و دوست صفیان الثوری در مورد اين آيت قران مجید پرسیدند « که ما دعاء میکنیم ولی مستجاب نميگردد » وی در پاسخ ایشان گفت:
خداوند را ميشناسید ولی از او فرمان برداری نميکنيد.
قران را تلاوت ميکنيد ولی به آن عمل نميکنيد.
شيطان را ميشناسيد اما با او سازگار استيد.
اظهار ميکنيد که محمد صلی الله و علیه و سلم را دوست داريد، اما سنت او را رها کرده ايد.
ميگويد که بهشت را دوست داريد، اما برای بدست آوردن آن عمل نميکنيد.
از آتش دورخ ميهراسيد ، اما از گناه اجتناب نمی ورزيد.
ميگويد مرگ حق است اما برای آن آماده گی نميگيريد.
از ديگران عيبجوی ميکنيد، اما تقصير خود را ناديده ميگيريد.
از رزق که خداوند برايتان ارزاني داشته صرف ميکنيد، اما او را شکر گزاری نميکنيد.
اجساد را در دفن ميکنيد ، ولی از آن عبرت نميگيريد.
--------------------------------------------------------------------------------
برادر و خواهر مسلمان قبل از اينکه از اين صفحه خارج شويد - از خود بپرسيد که کدام یک از اين توضيحات فوق بشما بيشتر ميپيوندد و با خود برای اصلاح آن عهد کنيد.
از خداوند آرزو داريم که ما را به آن اعمالی که سبب کسب خوشنودی او ميگردد متصل گرداند و دعاء ما را لايق اجابت گرداند.
همچنان بخوانيد: بسم الله الرحمن الرحيم
يا منزل الشفا و يذهب الداء صل علي محمد و اله و انزل علي وجهي الشفاء
الان آهنگ تقدیر شادمهرو دانلود کردم و کلی باهاش گریه کردم . میدونم از این به بعد این آهنگو فقط به عشق شاد گوش میدم.
شادی جان تو رو خدا بیا . تو این دنیای بی کسی ما رو تنها نزار........
سلام الان داشتم مطالب تایپک جنگل رو میخوندم:
من برای شاد نوشتم که:
به خودت برس .دلت چی میخواد ؟ اون رو با چند روز دوری از این محیط(مسافرت)عملی کن.و فکرت رو از هر چی مشکل و... formatکن
و شاد در جواب اون نوشت:
من که گفتم دلم چی می خواد، نه می تونم بهش برسم، باید برنامه ریزی کنم،
شاید یکی دو ماه دیگه بشه....
شاد این مطلب رو در تاریخ:پنج شنبه ۳۰ آبان نوشته .تاریخ نوشته وخود متن .!!!!
به خدا با دیدن این نوشتش بغض چند روزم ترکید .
این چه شوریست که در دور قمر میبینم......
اروزن جان
امیدوارم هرچه زودتر حالشون خوب بشه
اطمینان دارم وقتی اینهمه آدم سلامت کسی رو از خدا میخواهند
خدا ناامیدشون نمیکنه
اکنون که دارم این پست را می نویسم اشکهایم می ریزد،دارم آهنگ تقدیر شادمهر را گوش می کنم . . .آهنگ شا را . . . شاد خفته مان را . . . شاد نازنینمان را . . .حس خوبی ندارم . . .
دوستان چی بگم . . .ای وای . . .ای وای . . . .
شعر آهنگ تقدیر شادمهر عقیلی:
باید تو رو پیدا کنم شاید هنوزم دیر نیست
تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست
با این که بی تاب منی بازم منو خط میزنی
باید تو رو پیدا کنم تو با خودت هم دشمنی
کی با یه جمله مثل من میتونه آرومت کنه
اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه
دلگیرم از این شهر سرد این کوچه های بی عبور
وقتی به من فکر میکنی حس میکنم از راه دور
آخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره
عطرت داره از پیرهنی که جا گذاشتی میپره
باید تو رو پیدا کنم هر روز تنها تر نشی
راضی به با من بودنت حتی از این کمتر نشی
پیدات کنم حتی اگه پروازمو پرپر کنی
محکم بگیرم دستتو احساسمو باور کنی
پیدات کنم حتی اگه پروازمو پرپر کنی
محکم بگیرم دستتو احساسمو باور کنی
باید تورو پیدا کنم شاید هنوزم دیر نیست
تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست
باید تو رو پیدا کنم هر روز تنها تر نشی
راضی به با من بودنت حتی از این کمتر نشی
روزن عزیز تورو خدا یه خبر ی به ما بده بچه ها همه دارن اینجا دق می کنن از نبودن شاد
نمي دونم اين دعاي خوبيه يا نه. ولي عميقا آرزوي مرگ مي كنم اگر قرار بر مرگ يك نفر اين وسط باشه... واقعا نمي خوام اون از دست بره.. شايد ناشكريه.. ولي واقعا از اينكه يه همچين كسي برنگرده به زندگي و من ادامه بدم به زندگي خودم احساس بي مصرفي مي كنم...از غرور خودم، از حماقتهاي خودم ، ازپوچ بودن زندگيم نسبت به اون احساس حقارت مي كنم.نمي تونم خودمو كنترل كنم...پستهاشو كه مي خوني تازه مي فهمي چه نازنيني الان تو بستر بيماريه... از شركت مي زنم بيرون كه يه 5-6 دقيقه تو راهي كه كسي منو نمي شناسه اشك بريزم. دوستان من مي خوام براي كودكان سرطاني نذر كنم .. كسي چيزي رو مي خواد من به نيابت از اون نذر كنم.. حتي يك شمع براي بچه هاي زيباي سرطاني؟ نمي دونم.. مغزم كار نمي كنه.. معذرت مي خوام
31500+200=31700
السلام علیک یا ابا عبدالله
31500+500=32000
رهی عزیز حتما همینطوره که شما میگید
ما به خدا توکل کردیم
معذرت با 300 تای bloom میشه 32000
اينجا بايد يه چيزي رو اعتراف كنم من همشه حس ميكردم آقاي سورنا يه مرد بدون قلب و احساسات اما الان................
از خدا ميخوام به حرمت اشكهاي شما عزيزان شاد رو به زندگي برگردونه.
بچه ها بیاین شرایطو برا برگشتن شادی مهیا کنیم
نمیدونم ولی باید اول پدر شوهرشو متوجه اشتباهش بکنیم بعدم یه کاری کنیم همسرش متوجه اشتباههای گذشتش بشه.
به نظر من اگه با این تالار اشنا بشه خیلی خوبه حرفای نگفته شادی رو میخونه و بدون عصبانیت در مورد رفتارای خودش قضاوت میکنه. شاید اگه پدرشوهرش هم بدونه این همه ادم اینجوری به شادی عشق میورزن متوجه خودخواهی و اخلاق بدش بشه.
اینجوری شاید شادی حس کنه اینجا میتونه ارامش داشنه باشه و برگرده.
نه خانم نفس شاعر اون شعر شادی نیست، فقط شادی این ترانه رو خیلی دوست داره.
روزن عزیز خبر جدیدی نداری؟؟؟
امروز استادهای شادی اومده بودن خونشون، با یک سری از دوستای دانشگاهش، یکی از استاداش که یه مرد مسن بود و شادی هم بیشتر درساش رو با اون برداشته بود خیلی گریه می کرد، همه شون از آرامشی که داشت حرف می زدن و اینکه جای خالیش توی کلاسها خیلی محسوسه. می خوان این ترم بدون اینکه امتحان ازش بگیرن بر طبق کارهایی که در طول ترم داشته بهش نمره بدن، کارهاش هم اونطور که میگن خیلی خوب بوده.
از دیشب که به اون حالت در اومده و دوباره برگشته تغییری نکرده البته اونطور که میگن حالش نسبت به دیروز زیاد مساعد نیست، البته این خبر رو پدر و مادر و همسر شادی (مرگ 6 دقیقه ای) نمی دونن و قرار شده که بهشون نگن.
الان ششمین روزی هست که شادی رفته.
پوارات این کار درست نیست، پدر همسر شادی خودش میدونه که شادی چه جور شخصیتی داره اما اونقدر مغروره که چیزی جز خودش رو نمی بینه.
سورنای عزیز و دوست داشتنی که حرفات از ته قلبت بود .چون با خوندن اونا اشکام سرازیر شد .منم تونذرت شریک کن .امیدوارم قبول بشه .من نمیدونم باید چیکارکنم خیلی دوست داشتم میرفتم و میدمش.گاهی میگم شایدروح اون بزرگتر از اونی که توی این دنیای کوچیک جابشه .وخودش میخواد که بره و توی جنگل خیالش خوش باشه..ولی شاد عزیز مارو ناامید نکن .خدای بزرگ برای تو که کاری نداره دعاهای این بچه ها و اشکاشون رو بی جواب نزار.(دوست عزیز بهتره ما فعلا هیچ اقدامی نکنیم شاید شاد دوست نداشته باشه.ایشالله خودش میاد و هرطور بدونه تصمیم میگیره.)
دوستای گلم شماها که انقدر دلتون پاکه منم یه نذر دارم که درمورد یه سری دیگه از بچه هاست که فقط مادرم میدونه به هیچکس نگفتم چون برای دل خودمه نمیخوام کسی فکر کنه ازروی تظاهره ولی به شرایطی نیاز داره که الان ندارم میشه خواهش کنم همراه من از خدا بخواین شرایطش رو برام ایجاد کنه شاید خدا منو دوست نداره که دعام رو قبول نمی کنه شمام ازش بخواین. تا آرزویی و نذری که شش ساله دارم اجرا کنم سورنا منویادت نره .
البته این نذر برای رسیدن به چیزی نیست.فقط به عنوان یه وظیفه است دعا کنید که شرایط جور بشه و بتونم این وظیفه رو انجام بدم.مطمئنن شما وشاد عزیزم هم دراون سهیم اند .دنیا چقدر بی ارزش خنده ام میگیره که به خاطر چه مسائل مصخره ای غصه میخوردم .حیفه خدایا چرا اونایی رو که می تونن به ما خیلی درسا بدن ازمون دور میکنی .به تمام مقدسات عالم قسمت میدم دلمون رو نشکن.
مرسی pooarot عزیز
32000+1000=4200
من واقعا داغون شدم . از موندن تو این تالار، از اینکه هیچ کاری نمی شه برات کرد ، احساس خوبی رو ندارم... از خودم متنفرم... چند دقیقه قبل یکی از دوستان نزدیکم زنگ زد خبر داد کسی که با هم 5 سال دوست بودند و قرار بود چند روز دیگه خواستگاری بره 3 ماهه عقد کرده و هیچی نگفته!!!!یکی دوسالم با نامزدش دوست بودند!!!!!!همکلاسیهامونم دعوت کرده بوده... سرم سوت کشید!!!واییییییییییییی.چقدر خیانت راحت شده. من اونطوری فهمیدم این بنده خدا اینطوری... چقدر زندگی کثیفه... حالم از خودم به هم می خوره.... شاد من دیگه نمی تونم خودمو، تالارو، هیچکیو تحمل کنم. التماست می کنم برگردی.. به پات میفتم به پاکیت قسمت می دم بانو برگردی.. بدون تو و امثال تو خیلی هوای دنیا متعفنه، اصلا احساس خوبی ندارم از اینکه تو می خواستی این کثیفی ها رو رها کنی واسه اینکه خودت به آرامش برسی، تو اینقدر خودخواه بودی؟... داره بغض خفم می کنه. زار بزنم جلوی پات بر می گردی؟همسرت چه گوهری رو داره.....
دلم خیلی گرفته، یکی به من بگه چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟
هفته پیش همین موقع ها بود بردیمش بیمارستان، کاش زودتر این روزهای خسته کننده بگذره، من حوصله هیچ چیز رو ندارم، دختر خواهرت، همون کوچولوی نازنین، امروز داشت راه می رفت و اسمت رو صدا میزد، به زبون خودش، همونطوری که هر وقت صدات می کرد کلی قربون صدقه اش می رفتی، ندیدی امروز چقدر صدات کرد، داشت دنبالت می گشت، از دیدن این صحنه بغضم ترکید وبلند گریه کردم، اونم اومد جلو و نازم کرد اما بعد دوباره راه می رفت و دنبال تو می گشت. یادته می گفتی خیلی دلت براش تنگ شده، ببین اومده اینجا به خاطر تو، اما تو نیستی که بغلش کنی، باهاش بازی کنی، بخندونیش، اونقدر صدات کرد تا خسته شد، بعد هم با یه حسرتی گفت «نییییییشششت»
خیلی دلم گرفته، خیلی
من هم که نزدیکشم و تقریبا روزی یک بار می بینمش کاری از دستم بر نمیاد، هیچ کاری،
یه کتاب داشت در مورد یه شخصی بود که یک بار مرگ موقت شده بود، بهم گفت توش نوشته که اون شخص قبل از اینکه مرگ موقت بشه زندگی خیلی خوبی داشته، اما با این حال وقتی می میره و زندگی بعد از مرگ رو درک می کنه اصلا دوست نداشته که به زندگی قبلیش برگرده و التماس می کرده که اونو به زندگی خاکی برنگردونن!! حالا می ترسم توی اون 6 دقیقه چیزهایی دیده باشه که دیگه دوست نداشته باشه بیاد اینجا، امیدوارم که فرشته ها به زور برش گردونن....
نمی دونم روزن...خدا به همه ما صبر بده... من به قول خواهرم مرد گنده دارم مثل یه بچه اشک می ریزم...گریه کردن دیگه از این شرایط بهتری رو می خواد؟!!! من شاید بی ارزشتر از اینم که خدا به ندای قلبم جواب بده.. فقط کسایی که مثل شاد پاک هستند برای برگشتنش ، برای مهربون بودن دوباره تالار ، دعا کنند... خبری ازش نداری روزن؟