حال و احوال یاران همدردی (12)

سلام
فرشته مهربان عزیزم ممنونم ازت شما لطف داری به من!
راستش امشب که میخوام بنویسم وبه قول شما از دیدگاه هام بگم حال عجیبی دارم وبدجور دلتنگ وغصه دار!!
نمیدونم چه حکمتیه که از شهادت آن عزیز سفرکرده،غصه ها فراوان وروزها طولانی تر شده،اما مدام باخودم میگم این امتحان خداست،خدایی که داره بزرگی اش رو به رخ میکشه،فکر نمیکنم جز با دوسه تا از دوستان جایی درد دل کرده باشم راجع به این اتفاقات!اون هم نه عمقی!
دوستان همدردی دلم پره از این اتفاقهای تلخ!کوچکترین مشکل رو من دارم دربرابر بقیه!بزرگترینش رو عموی عزیزم که مبتلا به سرطان بدخیم شذه ودکتر گفته از خدا معجزه بخواین!!!
خدایا معجزه ات را وقتی دیدم که پدرومادرشهید پیشانی تیر خورده فرزندشان را دیدند وتوانستند اورا رها کنن وبه سوی تو بفرستند،معجزه ات راوقتی دیدم که دربرابر دیوانگی وبی قراری همه مان ،کم کم صبر وایمان رادر قلبمان ،دلتنگی وشوق دیدار را در لحظه لحظه های مان جانهادی.

خدایا بدون شک بازهم معجزه ای برایمان داری وبازهم امتحانی دیگر...من خسته نیستم ،به یکتایی خودت قسم خسته نیستم!هنوز توان دارم وهنوز امید دارم...تو فقط زودتر نشانم بده که برایمان چه روزهایی در پیش است

خدای من دوستت دارم باتمام وجودم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شمیم الزهرا

سلام به اعضای خانواده بزرگ همدردی:72:
ان شاالله این روزهای آخر سال که مصادف با ماه مبارک رجب میشه سرشار از انرژی مثبت و تحرک و پویایی در مسیر بندگی خدا باشین:72:
منم خوبم خداروشکر. فعلا شرایط یکم متلاطمه اما سعی میکنم از اتفاقات اثر نگیرم

همش میخوام تاپیک بزنم ولی میدونم فرصت استفاده از لبتاب رو ندارم:54: که بخوام پیگیر تاپیکم بشم
میشل پست 294 خوندم منم حس خاصی به اعضای این سایت دارم مثل یک خانواده. مثلا بی نهایت مادر مهربون دلسوز سایته:43: فرشته مهربان مادربزرگ که میخوای بشینی پای حرفاش :311: مدیر همدردی پدری که خیلی گرفتاره ولی همون اندک وقتی که واس بچه هاش میذاره خیلی ارزشمندو مفیده:72: میشل فرزند بزرگ خانواده که خیلی عاقل و فهمیدست و الگوی بقیه بچه هاست:18: پوه بچه تحت قاری (هیچوقت فکر نمیکردم این کلمه رو بخوام بنویسم اخه املاش چه جوریه واقعا؟) که همرو کچل کرده و همه توجها سمتشه:311: پاییزه ازدواج کرده رفته و گرفتاره زیاد سمت خانواده نمیاد:324: خاله قزی یک دایی خیلیی باحال و بانمک و پرانرژی:72: فکور عمه خانم عاقل و فهمیده:43: .
خدا همتون حفظ کنه
یاعلی:43:

---

سلام به همه
شمیم جان من عمه بعدا میشل دختر خانواده :47: یعنی من انقدر پیرم:97:
شوخی کردم جدی نگیر همین که یاد من هم بودی ممنونم

پاییزه جان درکت می کنم
من هم خاله عزیزم به سرطان بدخیم مبتلا بود و چقدر روح و روان همه درگیر بود
ای کاش داروی این بیماری هر چه زودتر کشف بشه تا افرادی که الان مبتلا هستن یا در آینده مبتلا میشن بتونن شفا پیدا کنن

در رابطه با کاربری که گفته شده بود آقای باغبان هست هم به نظرم کلا ابراز نظر نشه بهتره
اگر بر فرض این کاربر همون کاربر باشه حتما دلیلی داشته که نخواسته با اون نام بیاد

میشل جان پاسخی که به من در حال و احوال داده بودی رو دیر دیدم برای همین عکس العملی نداشتم. امیدوارم مسائل زندگیت حل شده باشن یا در مسیرش قرار گرفته باشن

فرشته مهربان عزیز پست یکی مونده به آخرتون جالب بود
پست آخر هم البته برای من فایلهاش باز نشد

اسفند ماه رو خیلی دوست دارم حتی بیشتر از عید
شور و شادی و جنب و جوش توی مردم موج می زنه
هر چند امسال وضعیت اقتصادی مردم خوب نیست ولی به هرحال این شور و نشاط هنوز هست و برای من خیلی ارزشمنده

خودم هنوز درگیر کلاسهام هستم وگرنه بیشتر می رفتم بیرون و نظاره گر شادی و نشاط مردم می شدم

خدایا به همه هموطنان من سلامتی و خوشبختی بده

به امید روزهای بهتر برای این سرزمین و هموطنانم

سلام
قبلا تایپیکی با عنوان خداحافظی از همدردی وجود داشت.
گشتم بسته شده بود و امکان گذاشتن پست وجود نداشت.
من میخواستم از دوستان همدردی که با خوندن تایپیک ها و پیام هاشون خیلی چیزها یاد گرفتم تشکر کنم و از تالار خداحافظی کنم.
ممنون که هستین و خیلی چیزها از شما یاد گرفتم.
خدانگهدار همگی.

تولد آرزوی عزیزم، خوشحالم که خوبی و داری به خودت نیکی می کنی. http://www.thesmilies.com/love/10800000.gif منم ازت ممنونم که همراهم بودی و هستی. http://www.thesmilies.com/love/10800000.gif

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط paiize

خدایا معجزه ات را وقتی دیدم که پدرومادرشهید پیشانی تیر خورده فرزندشان را دیدند وتوانستند اورا رها کنن وبه سوی تو بفرستند،معجزه ات راوقتی دیدم که دربرابر دیوانگی وبی قراری همه مان ،کم کم صبر وایمان رادر قلبمان ،دلتنگی وشوق دیدار را در لحظه لحظه های مان جانهادی.

---

پاییزه چقـــــــــــــــــدر این حرفت به دلم نشست. http://www.thesmilies.com/love/10800000.gif http://www.thesmilies.com/love/10800000.gif

زندگی خوب http://www.thesmilies.com/love/10800000.gif

وقتی تاپیک خداحافظی از همدردی بسته شده، یعنی اجازه ی خداحافظی از همدردی به شما داده نشده دیگه، غیر از اینه؟

:82:

حالا اگه می خوای یه مدت مرخصی بگیری، درخواست کتبیتو تقدیم کن، شاید موافقت بشه.

:18:

فکور جان اگه اشتباه نکنم پارسال هم گفتی که دلت می خواد وقت داشتی و میرفتی مردم رو موقع خرید کردن نگاه می کردی. حالا امسالم باز وقت نداری. اگه سال دیگه شد و دیدی دیگه دلت اینو نمی خواد چی؟ آرزوها تا همیشه منتظر نمی مونن که ما برآوردشون کنیم و بذاریمشون در اولویت. خسته می شن، میرن. بعد آدم می گه کاشکی بازم دلم فلان چیز رو ازم می خواست که می تونستم الان از انجام دادنش حسابی لذت ببرم.. http://www.thesmilies.com/love/10800000.gif

این دانشجوهای طفلک هم کلی برنامه دارن برای خودشون، یه هفته زودتر تعطیلشون کنی، جای دوری نمی ره.

:82:

سلام من نمیدونم چرا نمیشه تشکر بزنم زیر پستها:54:
کلی خندیدم اینقدر ما خانما رو سنمون حساسیم و با یک پست کلی تالارو به هم ریختم:311: فرشته مهربان اینقدر پستتون شیرین بود که دلم میخواست دکمه بوس هم علاوه بر تشکر وجود داشت:43: (مسئولین رسیدگی کنن لطفا:303:)
خدا همه پیرزن پیرمردها و جوون ها و نوه و نتیجه های سایت و نوزادان و نوپایان و نوباوگان و کودکان و عمه و دایی و عمو و خاله هارو حفظ کنن الهی:43::227:

از احوالات خودم بگم... دعا کنین خدا هدایتم کنه این روزها یکم بی قرارم...
پاییزه جون چقدر دلم میخواد حرفاتو بشنوم... فکر میکنم خیلیا مثل من شاید با حرفات تلنگری بخورن:43:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط میشل

فکور جان اگه اشتباه نکنم پارسال هم گفتی که دلت می خواد وقت داشتی و میرفتی مردم رو موقع خرید کردن نگاه می کردی. حالا امسالم باز وقت نداری. اگه سال دیگه شد و دیدی دیگه دلت اینو نمی خواد چی؟ آرزوها تا همیشه منتظر نمی مونن که ما برآوردشون کنیم و بذاریمشون در اولویت. خسته می شن، میرن. بعد آدم می گه کاشکی بازم دلم فلان چیز رو ازم می خواست که می تونستم الان از انجام دادنش حسابی لذت ببرم.. http://www.thesmilies.com/love/10800000.gif

این دانشجوهای طفلک هم کلی برنامه دارن برای خودشون، یه هفته زودتر تعطیلشون کنی، جای دوری نمی ره.

:82:

---

سلام
راست میگی میشل جان
پارسال هم کار پیش اومد نشد از اون چیزی که دلم می خواست لذت ببرم

و اینکه به این فکر نکرده بودم که ممکنه یه روز این موضوع برام جذاب نباشه همش میگم اشکال نداره بمونه برای بعد
صحبتت جالب بود برام. از این زاویه به مسائل نگاه نکرده بودم

حالا این مورد که زیاد بزرگ نیست
ولی حق با شماست هر چیز یه وقتی داره

ولی کلاسها واقعا دست من نیست
نمیشه بهشون بگم نیایید
حتی هفته پیش که می خواستن بگن نمیایم مجبور بودم بهشون بگم باید بیایید وگرنه غیبت می خورید
جو اینجوریه حتی نمیشه کلاس اضافه گذاشت و یه هفته به جاش تعطیل کرد
میگن فلانی کلاسهاشو برگزار نمی کنه
هزار جور حرف می زنن

پدرم یه ضرب المثل داره "هزار به به، به یک اه اه نمی ارزد"

ولی هفته دیگه مطمئنم کلاس نداریم بنابراین هفته دیگه رو سعی می کنم به تمایلات درونیم گوش کنم:310:

سلام
چقدر حال و احوال دوستان بوی عید و نو شدن می ده.
فرشته مهربان عزیز زیارتت قبول. عکس های پست آخرتون برای من هم نیامد.
من خونه تکانی هنوز شروع نکردم. هیچ حسی ندارم، فرشته مهربان باید برم پست پارسالت برای خونه تکانی رو بخورم.
یادمه تو هم نتونستی خونه تکانی کنی ولی با این حال راضی بودی.

اخه یک چیز دیگر هم هست، ما اینجا هیچ دوست و فامیلی نداریم که بیان خونمان، و همیشه تعطیلات عید مسافرت هستیم.

وای ولی کلی کار دارم.

سلام به همگی امیدوارم خوب باشید

سلام و سلام

بی نهایت جان .... امسال هم هنوز فرصت نکردم شروع کنم ... با این تفاوت که در طول ماه های گذشته از هر فرصت مقتضی ای برای تغییر و تحول و نظم و نظافت استفاده کردم بنا براین کارم زیاد نیست ... معتقدم که وقتی در طول سال مرتب و منظم و هر از گاهی یه گرد گیری و ... خلاصه دستت توی خونه داری باشه برای آخر سال و خونه تکونی خیلی بار سنگینی نداری .

خب مثل اینکه مجبورم حجم تصاویر را کم کنم که همینجا بار گذاری بشه ... حیفم اومد حجمشو کم کنم که کیفیتش کمک نشه ولی چاره ای نیست :

http://www.hamdardi.net/imgup/169365c8652c900081.jpg



http://www.hamdardi.net/imgup/169365c8652f6a8607.jpg


http://www.hamdardi.net/imgup/169365c86534456be9.jpg

فکور جان منم از از جنب و جوش و فعالیت های زنده و نشان از جریان زندگی در مردم لذت می برم . یادمه دوران دانشجویی ... شبها که خیلی ها توی راهروها و راه پله های خوابگاه مشغول درس خواندن بودند ... من می رفتم دور می زدم و نگاه می کردم و از دیدن این فعالیت هدفمند و اون مشغول بودنها ها و ... لذت می بردم و یه انرژی وجد آفرین می گرفتم .

وقتی با دوستی که با او نوبت خونه داریمون در خوابگاه می رسید ... می رفتیم خرید توی بازار میدان امام حسین تهران ... لحظاتی گوشه ای می ایستادم و چشمهامو می بستم و به صدای فروشنده های که دعوت به خرید جنسهاشون می کردند و در هم شدن این صداها گوش می کردم و جملات جالبی از این درهمی صداها به گوشم می خورد و گاه خندم می گرفت ... و از اون جنب و جوش و نبض زندگی در تپش بازار و مردم لذت می بردم . کلاً گویی فعالیت هدفمند و همراه با شور و امید هر انسانی را به وجد میارد . اینطور نیست ؟

میشکل خانم گل .... منم حرفهای بی نهایت در پست قبلیش .... خیلی لذت می برم از پستهات که بوی پویایی و رشد مداری و جویای تحول بودن می دهد و ایضا ًسازگاری سازنده در این مسیر ... خدا قوت و انرژی و لذت وافر در این سیر عطایت کند

این هفته برنامه عمده من در کنار بعضی برنامه های جاری خیاطی است بر خواهر و خواهر زاده و خودم و .... خدایا شکرت

سلام سلام 100 تا سلام ، به همه ی کاربرهای عزیز و گرامی.....به خصوص کاراگاههای گرامی و ارجمند





http://www.hamdardi.net/imgup/659065c86b0d5b521f.png




خانم ها ی مارپل شامل : " 7 " و " پاییزه " و " تولد آرزوها "

کرای ...کرای هست
آقای باغبان ، آقای باغبان
آقای محمد 93 .. آقای محمد 93
گیسوگمند ...گیسوکمند
و....


چطور فکر کردید ، کرای آقای باغبانه ؟
ای بابا ....
مسئولین رسیدگی کنند.

:)

-------------------------


کاربر زندگی خوب ....
وجود شما و دانش شما در همدردی لازمه
انشا الله که باشید و از پست های شما استفاده کنیم
اگه خسته اید یه مدت برید مرخصی و برگردید.


-------------------------

آخر سال هست و گرد گیری :)
الان باید برم آشپزخونه را تمیز کنم
ما بریم حمالی مون را کنیم ( خدا کنه همیشه باشه - اصلا یه افتخاری هست کمک به خانواده )
:)


آخر سال خوبی داشته باشید :72:

cry عزیز
من از خوندن تالار همدردی لذت میبرم و خسته هم نمیشم.این جا جای خوبیه. آدماش همه خوبن.
علت این خداحافظی چیز دیگه ای که واقعا روم نمیشه بگم :(
حالا که دارم میرم بذارین راستشو بگم تا بفهمین با چه موجود خبیثی طرف بودین....
من اینجا آبرو داشتم ... نمی دونم بعد این که رفتم کاربرا در مورد من چه فکری خواهند کرد...
وااااای واااای اگه بفهمن که اون کسی که راهنمایی شون میکرد کی بوده...
حتی از تصورش مو به تنم سیخ میشه...

فکر کنم اگه بگم مدیر خودش بلاکم کنه!!!...
اما میگم... میگم و خودمو خلاص میکنم...
خدایا منو ببخش....

من زندگی خوب هستم. یک معتاد!!!

همش احساس تنهایی میکردم...
همه بهم بی توجه بودن...
هیچ کس دوستم نداشت...
تا این که باهاش آشنا شدم...
امان از دوستای ناباب....

هر شب بهش التماس میکنم ولم کنه...
میگم تو رو خدا بذار بخوابم...
اما دست از سرم بر نمی داره...

دیگه پولی واسم نمونده.... هر ماه کل حقوقمو میریزم به پاش...
دستم خودم نیست... انگار اگه نباشه دیوونه میشم...
درد خماری نکشیدین که بفهمین... خدایا آخه چرا باید زندگی من این طوری بشه... چرااااااا من....
چند وقت دیگه کارتون خواب میشم....
ههههههی آره دیگه از اون زندگی خوب چیزی نمونده...
به خدا دیگه خودمم خسته شدم... دیگه بریدم... دیگه نمی تونم...
خدایا این چه زندگی ایه؟ چرا آخه چرا؟؟؟؟ چراااا من؟
من که به همه کمک می کردم!!! من که خوبی همه رو می خواستم!!! این حقم نبود!!!!

آره...

من زندگی خوب هستم یک معتاد اینترنتی...


اولش با یه مگ شروع شد بعدش شد یه گیگ حالا هم دیگه دیگ به دیگ...
به خدا دیگه پول ندارم اینترنت بخرم. به خدا دیگه بریدم!!!
بذارید برم و به درد خودم بسوزم....
اما یادتون باشه آهای شماهایی که منو از خودتون طرد کردین... اعتیاد جرم نیست اعتیاد یک بیماریست...

اما من این لعنتی رو ترک میکنم... نمیذارم ته مونده ی حسابمم خالی کنه...
من تصمیمم جدیه... من ترکش میکنم...
من دیگه تلگرام رو چک نخواهم کرد!!!
من دیگه فیلم آنلاین نگاه نخواهم کرد!!! اصلا لعنت به هر چی فیلم آنلاینه...
میدونم دارین بهم میخندین!!! میگین این دختره زیادی اینترنت مصرف کرده تنش داغه فردا صبح که تلگرام رو چک نکرد اون وقت میفهمه...
تو خماری بی اینترنتی که افتاد...اونوقت زمین و زمان و گاز میگیره که بره اینستا ...

اما نه من دیگه این کارو نمیکنم....
من دیگه اینترنت نمیخرم... حتی اگه بمیرم...
وااای گفتم....چقد سبک شدم....
:) :) :) :)

حالا بهم اجازه ی مرخصی میدین؟
اگه خیلی دوستم دارین شماره تلفن بدم برام اینترنت بفرستین؟

هرهرهر خندیدم !!! واااای من چقد بامزه ام:(

سلام ، صبح بخیر

یعنی صبح زیبایتان به خیر و شادی ان شاء الله

می دونید چیه ؟!!!

آخه از کجا بدونید !!!

راستش ، چند ماهیه افتادم در کار ذهن و کنترل همه جانبه .... اولش برای تمرکز در نماز سفت و سخت یقه اش را چسبیدم که هیچ جا نمیری ، از کنار من تکون نمیخوری و همه حواست به کار و کلام من هست و ..... دیدم عجب حالی داره .... به نظرم رسید تسری بدم .... یعنی چی ؟ یعنی در همه ساعات و لحظات در کنترل باشد که نه که فقط منفی و یا بیهوده که کلاً مثبت و باهوده هم جایی نره .... شاید بگید عجب !! مثبت و با هوده دیگه چرا ؟!!!
راستش اینو خودمم پرسیدم .... وقتی به عمق این مهار همه جانبه توجه کردم و اثرات اون .... به جان خودم دیدم این هدایت خود خود خداست .... یعنی برکت تصمیم بر مهارش در نماز شد اینکه هدایتم کند به وسیع تر و جدی تر از آن ....شنیدید میگویند یک قدم به سوی خدا برداری ف خدا ده قدم به سوی تو بر می دارد ؟ یا اینکه گفته اند ، از تو حرکت از خدا برکت ؟ .... یعنی همین .... من اینو فهمیدم که خدا میگه بیا بنده من بیا من کمکت می کنم به قوی تر از این تصمیمی که خودت گرفتی .... دیدم هان ، بزرگان یه چیزی گفته اند باعنوان « دفع خواطر » شاید این حد اعلای آن باشد... وای خدای من چه شود اگر این شود . اما ..... چشمتون روز بد نبینه
.
.
.
.

حالا کنجکاو می شوید که چی شد ؟؟؟

باشه برای پست بعدی ...

بعد از نماز امروز ... پیرو اون چشمتون روز بد نبینه .... ذهنم درگیر اینکه بیام همدردی بگم شد و ....

طلبتون در پست بعد ...

زندگی خوب عزیزم مارو تنها نزار
من بهت احتیاج دارم:43:
حرفات ارامش بخشن :16::16:
چیزی که شاید توی افراد خیلی کمی پیدا بشه
پس تو بمون و بنویس :72:

زندگی خوب گرامی ....داشتیم نوشته های شما را می خوندیم ...به خودمون گفتیم خدایا یعنی چی شده ،
بعد یکم که رفتیم جلوتر رسیدیم به این که گفتید : معتاد شدید :)
به خودم گفتم ای داد بی داد ، زندگی خوب هم از دست رفت :)
باز چشم ما رفت پایین تر که فهمیدیم معتاد اینترنتی شدید ...
ای بابا، اینکه غصه نداره :)
این چیزها که زیاده ، یادمه یه بنده خدایی می گفت :
اولش با یه بایت شروع شد ...بعد رسید به الان که می بینی:


http://www.hamdardi.net/imgup/659065c87901766731.jpg



:)


---------------------



زندگی خوب ، من سه عامل را به شما می گم ، ببنید در کدام دسته هستید :
عامل " ه "
عامل : "ش "
عامل " ی "



عامل "ه " مال همدردی هست و عاقبتش میشه این :

http://www.hamdardi.net/imgup/659065c8790017682f.jpg





عامل "ش " مال شبکه های اجتماعی هست و عاقبتش میشه این :


http://www.hamdardi.net/imgup/659065c87902f843e9.jpg





عامل "ی " مال یوتیوپ هست و عاقبتش میشه این :

http://www.hamdardi.net/imgup/659065c87900d5bf52.jpg



اول باید مشخص کنید چه نوعی هستید که به درمان بپردازید.:)
به زودی کلاس هایی در این زمینه برگذار میشه ، زیر نظر استاید مجرب
:)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط زندگی خوب

حالا بهم اجازه ی مرخصی میدین؟

---

مرخصی فایده نداره ....:)
این بلای خانمون سوز هست که باید در کلاس ها شرکت کنید تا بتونید بالینی این مشگل را حل کنید ...
الان بری مرخصی .. یک ماه گذشت می خوای چی کار کنی :)
می ری مرخصی از جاهای ناجور سر در می یاری :)
پس حتما بالینی حل کنید .

-------------------------------------



می دونی زندگی خوب گرامی ، یه بار داشتم از یه جایی رد می شدم ، دیدم صدای دست می یاد و عده ی خیلی زیادی می گفتند :
کبوتر ما هم آزاد شده ...آزاد شده .. بزن دست قشنگ رو :)
ما گفتیم بذار بریم ببینیم این کبوتر رو :)
یه جمعی بود به هم انگیزه می دادند تا بتونند ترک کنند ( افراد سیگاری و ....)
"" کبوترشون آزاد شده یعنی : یه پیشرفتی کرده بود . ""



خب من خوشم اومد ، از اینکه می بینیم آدم ها می تونند با اراده خودشون، خیلی از کارها را بکنند ..
طرف داشت از انگیزه خودش می گفت ، از اینکه چرا تصمیم گرفته بود در مسیر ترک قدم برداره ...
می دونی زندگی خوب ...آدم ها تغییر نمی کنند و یا یه هدفی را انجام نمی دند ، مگر با یه شرط !
آدم ها در صورتی تغییر می کنند که تغییر را ضرورت بدونند ...



تو این دنیای زود گذر ، همیشه اطراف ما چیزهایی هستند که ما را به خودشون مشغول میکنند...
درد و دل ها شما درست بود و حقیقیت. ( همون حقیقت خودمون ) :)
شاید این حقیقت ظاهرش ساده و یا عنوان طنزی داشته باشه ..ولی حقیقته...




مراقب باشید و در پناه خدا


...................

سلام
خیلی ممنون.
امروز که تصمیم به ترک داشتم کمتر از اینترنت استفاده کردم.
خادم الرضا عزیز خیلی من رو تعجب زده کردین!!!
خوشحال شدم که دوست خوبی مثل شما دارم.نمی دونستم.
cry گرامی
ممنون از لطف شما. شما هم من رو متعجب کردین. از توجه شما خیلی خیلی خوشحال شدم. ممنون که بهم یادآوری کردین دوستای خوبی دارم و تنها نیستم.
تو زندگی من هدف هست انگیزه هست فقط بعضی وقتا تا سرت نخوره به سنگ انگار نمی خوای بفهمی. منم سرم خورد به سنگ!!!
امروز اولین روز از بقیه زندگی ایم بود.
خوش گذشت بهم. قدر دوستام و خانواده ام و زندگی خوبم رو بیشتر خواهم دانست.
چشم همدردی میام . مشکلم با فیلم و تلگرامه.
فیلم که واقعا درگیرم میکنه. تلگرام که دیگه هیچی.
اصلا آدم نمیفهمه کی شب شد. کی صبح شد. اصلا چی گذشت...

سلام

تا حالا شده احساس کنید چقدر تنهایید ؟

حتی نزدیک ترین آدمای اطرافتون خسته میشن از اینکه شما میرین طرفشون برای اینکه تنها نمونید
...

اون وقت بهم میگن خیلی دوستت داریم ... مگه دوست داشتن چیزی بغیر از محبت کردن و وقت گذاشتن برای عزیزانمون هست ....نه اینکه هر کس به کار خودش بپردازه ...

سلام

سال نو رو به همه اعضای خوب همدردی تبریک میگم.امیدوارم تا آنجایی که در اراده ماست هر کسی به سهم خودش بهترین روزها رو با تلاش و امید خلق کند و از آنجایی که در اراده ما نیست پرودگار بزرگ با مهربانی و رحمت ازلی بهترین رو برای همه خلق کند:72:

سلام برعزیزان تالار همدردی

سال نوبرشما مبارک
در این لحظات پر محتوای صبحگاهی از درگاه رب جلیل وکریم ولطیف برای شمادربسترتوجهات خاصه اش خیر وبرکت وسلامت وعافیت مادی ومعنوی وجسمی وروحی وخلقی وخلقی بهتراست بگویم همه جانبه را خواهانم.
امیدم از سوی رحمت واسعه اش اجابت این خواست است.
ومی خواهم همه از این دنیا پرکشیده ها به سوی عالم برزخ را قرین مغفرت ورحمت قرار دهد از جمله تازه سفر کرده مارا .دیروز که برمزارش حاضرشدیم ودیدم دوهمسایه خاص کنارش آرمیده اند نویدی حس کردم ولبخند وشعف واحوالات شوخ طبعانه اش را حس کردم.
یادم آمد به احوالات مادر بزرگ وتوجه خاصش در پرهیز از اختلاط بامردان و....تا آنجا که حساس بود که در طرفین مزارش بعداز مرگ مردی قرار بگیرد ودر کمال تعجب چند وقت بعد از تدفین دیدیم که در دوطرفش دوخانم دفن شده اند.
دغدغه ها واعمال ماهمراه همیشه ماست.
خدایا این سال را بطور ویژه سال برخورداری از بصیرت،حکمت ومعرفت،محبت ورافت ، پرهیز از هرآنچه نشاید،رغبت وعزم برآنچه که باید و صبروتوکل قرار بده ای مهربانترین مهربانان.
آمین یا رب العالمین
والحمدلله ....برای آنچه که اینگونه بر قلب وزبان ونگارش جاری ساخته ای که هرچه خیر وخوبیست از توست ووقتی تو عنایت کرده ای که چنین از تو درخواست کنیم که نشانی از محبت وعشقق تو به ماست ...چگونه میشود امید واطمینان به اجابتش نباشد. پس حافظ ماباش که از مسیر آنچه اینگونه خود برای ما پسنیده ای وبر زبان سئوال ودرخواستمان جاری ساخته ای خارج نشویم.مارا در این مسیر هدایت وکفایت فرما به حق عظمت وبزرگی خودت وبه آبرو واعتبار خاصان درگاهت
آمین به آمین ملائک هفت آسمان

سلام دوستان خوبم
سال نو مبارک. امیدوارم سال جدید براتون پر از لحظه‌های شاد و عمیق باشه.

میشل عزیزم ممنون از پستت و همینطور ممنون از نوازش پر مهری که کلی بهم انرژی داد. کاش من هم می‌تونستم دلیلی شبیه تو داشته باشم ...
بی‌نهایت عریزم ممنون که برام نوشتی. دلم رو گرم کرد.

چند روز پیش یک کتاب خوندم که بهم چسبید. "دوست بازیافته". کتاب کوچکیه و می‌شه یکی دو ساعته خوندش، اما وقتی تموم شد، نفسم بند آمده بود، کتاب رو بستم و احساس کردم لذت نابی رو دارم مزه مزه می‌کنم که فقط گاهی وقت‌ها آدم می‌تونه بهش برسه.
مثل وقتی که آدم کوله‌ش رو بر می‌داره و می‌زنه به دل کوه و جنگل، جایی که تقریبا هیچ صدایی به جز صدای طبیعت نمی‌شنوی و انگار که درونی‌ترین جای وجودت، چشمه حیات رو داری قدم می‌زنی. فیلم خوب هم کم و بیش همین حس رو داره، یا وقت بازی کردن با برادرزاده کوچولوم و محو حرکاتش شدن و یا دیدن سوسوی چزاغ‌های شهر در سکوت ...

سلام دوستای خوب،
دوستان خانمی اینجا بود به اسم پوه من کامنتاشو خیلی دوس دارم ولی فک میکنم چن وقته نیومدن همدردی،کاش بیان و‌دوباره برای دیگران کامنت بذارن:72:

سلام به دوستان و مدیران گرامی

به نظر میرسه این تاپیک با حضور مدیران و کاربران قدیمی ، جای بهتری برای گفتگو باشه. راستش برام جالب بود که نظر شما دوستان رو (چه کاربران و چه مدیران) در مورد آخرین ارسال های خودم بدونم :

ارسال اول:
http://www.hamdardi.net/showthread.p...l=1#post451758
ارسال دوم:
http://www.hamdardi.net/showthread.p...l=1#post451338

ظمن اینکه خوبه نظرات مون رو به اشتراک بزاریم، فکر می کنم بد نباشه که مقداری در مورد موضوعات مغفول هم صحبت بشه. شاید اثر مطلوبی داشته باشه و بعد از اون هم خوبه که از آخرین حال و روز همدیگه با خبر بشیم. البته با حفظ خلاصه نویسی! :smile:

سلام
بعد از آخرین پستم توی این تاپیک بلند شدم و خانه تکانی را شروع کردم،
به محض شروع، خود به خود انرژی و انگیزه ام بیشتر می شد.
خانه تکانی حس و حال خوبی داشت.
خیلی از وسایلی را که مدت ها بدون استفاده بودن را وارد کار کردم و یا آون وسایلی را که نیاز نداشتم و سال ها توی چمدان ها بود را در آوردم و کنار گذاشتم تا ببخشمشون.
خانه تکانی واقعا احساس سبکی به آدم می ده.
چند روز اول عید را استراحت کردیم و بعد از آون زدیم به جاده و سفر.
سفرهای امسال پر از نکته بود برام و اینکه چقدر جای کار و تمرین دارم.

شما چه خبر؟

سلام دوستان
سال نو شما مبارک

چقدر سخته بعد یک عالم خونه نشینی و تعطیلات و صبح تا ساعت 10 الی یازده خوابیدن برگردی سر کار
صبح زود بیدار بشی و بچه رو راهی مدرسه کنی

تنبلی بر زندگیم سایه افکنده و دور کردنش نفس گیر شده

حالا توی این شرایط پرستار بچه هام هم مریض شده و نمیاد
بچه رو با خودم می برم سر کار
صبح زود بیدار کردن و بردنش هم داستانیه

خلاصه که اینطور
چقدر غر زدم

ان شاالله روزگار بر وفق مرادتون باشه

سلام به همگی

اواخر سال گذشته به خاطر موردی که مجبور به دوا و درمون بودم خیلی خیلی خسته شدم.همش منتظر تعطیلات عید بودم که استراحت کنم.

چند روز تعطیلی اول که یه مسافرت تقریبا اجباری پیش اومد که خیلی جالب نبود کلی تو دلم غر غر کردم و منتظر تعطیلات روزهای آخر بودم.

که اونم چشمتون روز بد نبینه همش رو توی بیمارستان گذروندیم.خلاصه که حسرت یه استراحت درست حسابی موند به دلم:47:

سلام دوست های خوبم http://www.thesmilies.com/love/10800000.gif

حالتون خوبه؟

زندگیتون چطور می گذره؟

چرا اینقدر کم پیدا شدین؟

محمدرضا چرا این همه وقته نیستی؟ مینوش چی شد که رفتی؟ گیسوکمند خوبی؟

طوری ساکتید که انگیزه ندارم یکی یکی اسم ببرم، فکر نکنم این باعث بشه سکوتتون رو بشکنید...

ولی حس می کنم همتون همچنان همراه همدردی هستید، حضورتون حس می شه. یا شایدم مثل وقتاییه که انگشتری که همیشه دستم بوده رو در میارم و تا مدتها حس می کنم هنوز سر جاشه.

چند وقت پیش خواهرم از یه مربی مهدکودک نقل قول می کرد که: "یکی از بچه ها نقاشیش رو خراب کرده بود، یکی دیگه اومد بهش راهنمایی کرد که اینطوری می تونی درستش کنی. من بهش آفرین گفتم، برگشت بهم گفت: خانوم من معتقدم انسان می تونه از اشتباهاتش اثر هنری خلق کنه."

خیلی باشکوهه، نیست؟ اینکه ما موجوداتی هستیم که اشتباه می کنیم، و بعد از اشتباهاتمون آثار هنری خلق می کنیم.

سلام به همه همدردی ها
دلم خیلی تنگ شده واسه اینجا وواسه اون روزهای پرشور وشوقش!
چقدر همه چی پیش بینی نشده ست!
چقدر زندگی ها درحین پیچیدگی ها ساده ست!
ازسن سی سالگی به بعد دنیات یه جور دیگه میشه!پرهیجان تر!اما آروم‌تر
انگار که قراره همه چی خودش بیاد ‌بگذره ‌و بره!!!
همه چی آسون‌تره
درحال حاضر این زندگی گذراتر از هرزندگیه دیگه آیه که میتونستم داشته باشم.گاهی احساس می‌کنم تو هوا دارم باسرعت بالایی پرواز می‌کنم!نمیدونم چه حسیه اما خیلی سبکم!یادتونه مغزم پر بود از فکرهای آشفته!یادتونه گاهی سردرد میگرفتم از این ذهن شلوغ؟؟الان سبکبال آسوده هستم!خیالتون راحت هیچ قرصی هم مصرف نمیکنم!یهو اینجوری شدم!یهو تواین جاده از زندگی پرت شدم ودوستش دارم.گاهی هم احساس می‌کنم مرگم نزدیکه که بعدش میگم خو باشهههه!!فقط به خدا میگم یه کم بیشتر فرصت بده تا بیشتر از شیطونی های پسرم لذت ببرم!!!!شیطون وبلااااا!!!اما نعمت ورحمتیه واسه خودش،من فدای اون دنیای پرهیجان بشم پسرم!فدای دل مشغولیهای کودکانه ات!



میشل جان درست حدس زدی!هممون هستیم وحواسمون به اینجا هست!
منم امیدوارم همه خوب باشن!اتفاقا منم توجه کردم محمدرضا نیستش!!!شاید بچه رفته سربازی!!!!تنها دلشوره ای که به دلم میفته همین دیدن سربازهای و...انشاالله که به برکت این ماه های عزیز،به حق دعای مادرهاشون تن همه سربازها سالم باشه مخصوصا تو این اوضاع.

اروم باشید وشاد

سلام به همه عزیزان
ان شاالله سال خوبی شروع کرده باشین:43:
مدتی بود شرایط تلاطم کمی داشت و منم خسته نباشم که خوب بودم!!!!!!!!!!
اما یک هفته ای هست شدم شمیم درست 7 سال پیش!! یعنی تمام افکار احساسات حالات7 سال پیشم عینا یک هفتس دارم تجربه میکنم! تپش قلب بالا حالت تهوع دست در شدید سردرد... قدرت خدا از اینهمه پسرفت...

چقدر میشل بعضی حرفات تا عمق جان آدم میره. گفتی همسر من رفتارش تکراریه پس من نباید به طور تکراری ناراحت شم و همون کار تکراری قبل بکنم (مضمونش این بود)
البته این جمله فقط واسم قشنگه این بار اصلا عملیش نتونستم بکنم!

چقدر بده هنووزم میشه که کل وجودم یک نفر دیگه به هم بریزه فکر میکردم لااقل ازین مرحله رد شدم... تازه فهمیدم امتحانای خدا کوچیک بوده نه اینکه من قوی شده باشم...
خب حسابی غر غر کردم براتون بعد یک مدت که اومدم
ببخشید انرژی منفی داشتم خیلی سعی کردم نیام اینجا ولی حتی شب خواب نداشتم و جایی بهتر ازینجا واس گفتن دردم سراغ نداشتم...
الهی همتون سلامت روح و جسم داشته باشین:43:

سلام به همه دوستان حاضرو غایب:72:

حال و احوالتون چطوره...حال و هوای ماه رمضون هم داره میاد

بچه ها گیسو کمند چرا رفت ... چرا گذاشتید بره...بعصی ها رو باید ممنوع الخروج کرد:)...صبا هم نیست...

شمیم جان خیلی خوب کاری کردی اومدی اینجا نوشتی
خاطره ات هم خیلی قشنگ بود....بعید میدونم شماها پسرفت داشته باشید...دیروز یِ تاپیک خیلی قدیمی داشتم میخوندم
اقای خاله قزی گفته بودن همه دخترها خیالات خام دارن از ازدواج به جز دخترهای همدردی...اینها فرق دارن:311::227:
با استناد به این حرف...خیالتون راحت ....
فقط گاهی شاید لازمه
ادم صبرکنه زمان و یِ دوره ای خاص سپری بشه تا جای خودش و به زمانی از نوع متفاوت بده...تا اون موقع به استراحت و خوشی خودتون فکر کنید:82:
امروز داشتم با خدا حرف میزدم یِ آن گفتم وای خدا
چی میشه اگه مثل بعضی از این سریالها که اخرش میزنه
انچه در اینده خواهید دید...تو هم ی تیکه هایی از اخر
زندگی ماهارو نشون بدی ...همش یِ ذره...چی میشه
خیلی خوب میشه نه؟ تازه خیلی هم هیجان میده

مراقب خودتون باشید...همتون خیلی گلید:72:

سلام
حااااااضر
من هستم حالمم خوبه خداروشکر یعنی الان نصفه شب حالم خیلی خوبه دوست داشتم بگم خوبمممم بعد مدت ها یه ذوقی اومد سراغم...
بچه ها خوشحالم که هستین و مینویسین و همیشه میام سر میزنم احوالتون رو میخونم...

اما دوستان غایب بیایین حاضری بزنین بگین حالتون خوبه :)

عمورضا کجایی بیا یکم تالارو بهم بریز...


:72:

سلام به همه همدردی های عزیز و محترم
چند ساعتی بیشتر تا ماه رمضان نمونده ،از همه دوستانی که احیانا باعث رنجش شون شدم عذر خواهی می کنم و طلب حلالیت دارم(اجازه بدین دیگه نخوام تک تک اسم بیارم) و چون می دونم که همه شون اون قدر دل بزرگی دارن که این برادرشون می بخشن پیشاپیش خیلی ازشون سپاسگذارم.

ان شاء الله که همه مون بتونیم بهترین بهره ممکن رو به واسطه رحمت و بخشایندگی بی کران صاحب این ماه بزرگ ببریم .

سلامی به زیبایی ماه رمضان
انشا الله همه خوب باشند :)


ماه رمضان و روزه ‌داری مورد توجه خیلی ها بوده ،،،یکیش همین شاعران عزیز ،،
مثلا مولوی زمانی روزه‌ را درست می‌دونه که انسان به خدا وصل باشه ،،
یعنی تقوای او چنان از سر اخلاص باشه که انسان خود را در محضر خدا بدونه و می فرماید :

روزه گوید کرد تقوا از حلال / در حرامش دان که نبود اتصال



سپس تصویر زیبایی از نماز را اینگونه بیان می کنه :

گفت پیغمبر رکوع است و سجود / بر در حق، کوفتن حلقه وجود
حلقه آن در هر آن کو می‌زند / بهر او دولت سری بیرون کند


انسان به وقت نماز در سجود یا رکوع خود را به صورت حلقه درمی‌آورد
در حقیقت این حلقه‌ای ست که بر در خانه خدا ست.
در این صورت است که اقبال به او روی می‌آورد،،
در این زمینه ایشون نصیحتی از حضرت پیامبر اعظم (ص) می‌آورد و انسان را به قناعت تشویق می‌کند:


چون قناعت را پیامبر گنج گفت / هر کسی را کی رسد گنج نهفت
حد خود بشناس و بر بالا مپر / تا نیفتی در نشیب شور و شر




مولوی همچنین در «مثنوی» شرحی درباره روزه‌داران می‌آورد:

جای روح پاک علیین بود / کرم باشد کش وطن سرگین بود
بهر مخمور خدا جام طهور / بهر این مرغان کور این آب شور
چون برهنه رفت پیش شاه فرد / شاهش از اوصاف قدسی جامه کرد
خلعتی پوشید از اوصاف شاه / بر پرید از چاه بر ایوان شاه
عاشقان عریان همی خواهند تن / پیش عنینان چه جامه چه بدن
روزه‌داران را بود آن نان و خوان / خرمگس را چه ابا چه دیگران


روح پاک از نظر مولوی روحی ا‌ست که جسم ممزوج با دنیا نشود،،
انسان بایدبرهنه پیش شاه فرد برود. شاه فرد کنایه از حضرت خداوند است و عریانی یعنی خالی ازاغراض و مطامع زمینی بودن.
خداوند به چنین کسی شراپ پاک جام طهور می‌دهد و از شرابمراد فیض خویش مستش می‌کند.
حال اگر انسان برهنه (خالی از اغراض زمینی) نزد خداوندبرود، آن هم در ماه مبارک رمضان خداوند جامه قدسی بر تن او می‌پوشاند.
..............


سعدی در بوستان حکایتی نقل کرده و در پایان فلسفه روزه‌داری را بیان می‌کند :


به سرهنگ سلطان چنین گفت زن / که خیز ای مبارک در رزق زن
برو تا ز خوانت نصیبی دهند / که فرزندکانت نظر بر رهند
بگفتا بود مطبخ امروز سرد / که سلطان به شب نیت روزه کرد
زن از ناامیدی سر انداخت پیش / همی گفت با خود دل از فاقه ریش
که سلطان از این روزه‌گویی چه خواست / که افطار او عید طفلان ماست
خورنده که خیرش برآید ز دست / به از صائم الدهر دنیاپرست
مسلم کسی را بود روزه داشت / که درمانده‌ای را دهد نان چاشت
وگرنه چه لازم که سعیی بری / ز خود بازگیری و هم خود خوری؟


در این حکایت کلی‌ترین بحث همین است که:

مسلم کسی را بود روزه داشت / که درمانده‌ای را دهد نان چاشت





سعدی با زبان خیلی ملایم و لطیف روزه‌داران را دلداری می‌دهد تا مبادا صبرشان لبریز شود.
ایشون می فرمایند :
نگفتم روزه بسیاری نپاید / ریاضت بگذرد سختی سر آید
پس از دشواری آسانی است ناچار / ولیکن آدمی را صبر باید


.....................



اللهم،،، ربِ شهر رمضان ،، هرسحر وقت اذان ،،،یادکرب و بلا



التماس دعا

سلام به دوستای عزیز همدردی من بااینکه خیلی دشواری دارم و از همش سختتر نگرانی و دغدغه من واسه مشکلات جسمی همسرمه
اما حال الانم خیییلی خوبه
کنار پنجره قدی نشستم بیرون رعد و بارون و صدای زوزه سگ و باد شدید که از دوطرف شیشه های خونه رو میلرزونه

شاید بنظرتون وحشتناک باشه اما واسه من حس خوبیه چون انگاری که با طبیعت گره خورده باشم

جای همتون اینجا خالیه
البته خونمون اونقد بزرگ نیس که حتی نصف اعضا همدردی اینجا جا بشن
اما جای تک تک شماها رو تو ذهنمو خیالم خالی میکنم و این حس خوبمو باهاتون شریک میشم

سلام دوستای عزیز
بااینکه حالم الان مساعد نیس
اما خیلی خوشحالم که زنده موندم

عصر حالم بد شد و بعدش بیهوش شدم
خانوادم مسافرتن و من خونه تنها بودم
همسایمون که قبل از بیهوش شدنم صداش کرده بودم ازش کمک خواسته بودم همون بود که زنگ زد اورژانس
اومدن‌ منو بردن بیمارستان اتاق احیا
بهوش اومدم دیدم رو تخت احیا خوابیدمو لیدهای مانیتور رو سینم وصلن

بهرحالت الان ترخیص شدم و خونه هستم
میخوام بگم اقدام به موقع خییییلی مهمه
اگه همسایمون زنگ نمیزد اورژانس
من صددرصد به فنا رفته بودم

میتونس به بیخیالی بگذرونه جدی نگیره اما اهمیت قایل شد

الان خیلی خوشحالم خیلی خیلی
عصری واقعا بطرز فجیعی ترسیده بودم
پیش خودم میگفتم کاش یکی بیاد کمکم کنه
چندبار همسایمونو صدا زدم اما خیلی امید نداشتم صدامو شنیده باشه
بهرحال زندگیمو در درجه اول مدیون همسایمونم
بعدشم مدیون زحمات پرسنل اورژانس

سلام دوستان

حالتون خوبه؟

کاش میشد زمانو نگه داشت یکم استراحت کرد ، نظرتون چیه!؟ :)

ایشالا خوش و خرم باشید.

--------------
پ.ن.: من همیشه اونایی رو که میخواستند همه جا رو به هم بریزند ، به آرامش و الگو برداری از خودم به عنوان نمونه ی نَزم و غانونمندی دعوت میکردم! :)

سلام دوستان همدردی :((
امیدوارم حال همگی خوب باشه..

وقتی میام تاپیک های سایت رو می بینم می گم کاش منم مشکلم مثل بقیه بود.. اصلا تاپیک هاتونو می خونم دوست داشتم جای شماها بودم..

اومدم یه کشوری دیگه و به زور دارم یه رشته مسخره رو می خونم.. اصلا حس خوبی ندارم..

52 روز دیگه امتحانامون تموم می شه می شه برگردیم کشورمون.. دوست دارم خیلی خیلی زود زمان بگذره و برگردم و نیام دیگه.. :(((

بانوی آفتاب!!!
هیچ حرفی برای گفتن ندارم برات جز اینکه کمتر غر بزن دختر!!!

سلام به همه دوستان
نماز روزهاتون مقبول درگاه الهی
امیدوارم توشه ی خوبی از این ماه برداریم و برکت زندگیمون باشه
در پناه خدا میسپارمتان
ماه رمضان آمد دل من همچو زلیخا شد
که در این دشت به دنبال خدا شد
ما ز اسرار او آگاه نیستیم
فقط می‌دانیم بدون او هیچی نیستیم
پروردگارا ما را در لطفت قرار ده
همچو مقربانت به ما ایمانی محکم ده
امین

سلام دوستان عزیز همدردی حالتون خوبه؟

خیلی وقت بود که به سایت سر نزده بودم نمیدونم کسی هنوز منو یادش هست یا نه؟

زندگی خداروشکر میگذره ،اما میگذررره ها امیدوارم به زودی روزهای خوب برسه واسه هممون

گفتم شبهای قدر که نزدیکه وامشبم که شب تولد اقا امام حسن مجتبی (ع) هست ،حداقل یه پست،بذارم منو وسط دعاهاتون یادتون نره دعا کنید
که خیلی محتاجم
دوستون دارممم زیااااد

سلام عیدتون مبارک
من اول
من اول عید تبریک گفتم
فقط نگید یه چیپسم برای تو:311:
عیدتون مبارک
امیدوارم سالیان سال کنار خانواده محترمتون شاد و خوشحال و سلامت باشید:72:

سلام

حال من خوب است اما،
خوب بودن یعنی چی؟ از نگاه هرکسی جوری می توان خوب بود.
اما خوبی امروز من از آن جنس خوبی های بی دغدغه ایست که مثل نسیمی ملایم می آید و می ماند تا آرامش ات را وسعت دهد. می آید و قلبت را نوازش میکند و سپس روحت را و حتی موهایت را.
با خودم خلوت میکنم و چه خلوت دلنشینی. امروز دیگران سخت میتوانند مرا برنجانند آخر من با خودم خلوت کرده ام و خوش ندارم غیر را به این خلوت راه دهم.
امروز همه چیز به همین سادگی است...