شما مگه كجا زندگي ميكنين؟چقد روز طولانيه.
من مطمئنم شما خيلي بيشتر از ما ثواب ميبرين با اين شرايطي كه دارين
نمایش نسخه قابل چاپ
شما مگه كجا زندگي ميكنين؟چقد روز طولانيه.
من مطمئنم شما خيلي بيشتر از ما ثواب ميبرين با اين شرايطي كه دارين
البته با اون عکس هایی که شما از خوزستان گذاشتید، فکر نمی کنم کسی مثل شما ثواب ببره :)
واقعاً روزه توی اون آب و هوا سخت باید باشه.
امیدوارم آلودگی هوا کمتر شده باشه.
من تو مناطق قطبی نیستم :)
کافیه یکم بیشتر به نیم کره شمالی زمین بریم، روزها خیلی طولانی تر میشن. ایران نسبتاً متعادله.
ای وای مریم جون من تبریک و کیکت رو الان دیدم مرسی عزیزم
حالا بزارید به هر حال مثل اینکه زود گفتم منم شدم مثل بچه مثب خان :)
------------------------------------------------------------------------------
اخی حامد چقدر دلم سوخت آخه قهوه هم که عطرش می پیچه ادم هوس می کنه ولی باز فکر کنم جای شما بهتره به جز اون قسمت آخرش یعنی ساعت یک ربع به 10...و این خوراکی های جورواجوری که می بیبینید....
ما هم صبح که می خوایم بریم سرکار می ریم خودمون رو به زوور یعنی به معنی واقعی کلمه به زور جا میکنیم تو مترو...بعد چند ایستگاه بعد به همون حالت به زورررر خودمون رو خارج می کنیم از مترو...(خوب کلی از آدم انرژی می گیره ) ..که سوار اون یکی خط شیم
بعدش که متروی اون یکی خط رسید مثلا ما هنوز رو پله برقی هستیم وچون دیرمون شده می دوییم تا برسیم به مترو...یکمی می دوییم همین جور که داریم می دووییم یهو احساس می کنیم داریم پرواز می کنیم و فضا آبی و ملکوتی شده .
بعد با خودمون می گیم اینجا کجاست من کجام؟چی شده...........
بعد هیاهو و صداهایی می شنوی می گن فشارش افتاده چیزی نیست.. می بینی چند تا خانم دورت جمع شدن.. ی خانمی بهت می گه روزه ای دخترم خوب نگیر چیزی نیست فشارت افتاده بشین خوب می شی ...
:(
:302:
حداقل شما قرار نیست با زبون روزه بدوویین
آخ آقا حامد مدینه گفتی و کردی کبابمنقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
خداییش 5 دقیقه میرم تو حیاط احساس میکنم بخار از بدنم خارج میشه
در همین راستا کل روزو میخوابم و شب عین جغد بیدارم.
میگن خواب تو ماه رمضون مثل عبادته
خانم نازنین گفتم که عجله نکنید! :)
حامد جان قبول باشه گرمای جنوب کشور سختی های خودش را داره روزهای طولانی شما هم سختی خودش را داره انشاء الله که ماجور باشید.
**************************
آدم پست توی تالار داشته باشه خوب نیستا! هی رفرش می کنه ببینه کسی جواب نداده! این وسط به تائیک های بقیه هم سر میزنه ! بعد نگاه می کنی میبینی کلی از وقتت گذشت! حالا اگه پستت برات مهم باشه دیگه سر کار هم نمی تونی خودت را کنترل کنی! یه دفعه می بینی روز تمام شده به کارات نرسیدی!
خلاصه این که هر چی پستت کمتر آرامشت بیشتر!
فکر نکنید گلنوش عوض شده سحرخیز شده ها....
این که این موقع اینجام و پست میذارم دلیل اینه که من هنوز نخوابیدم!!!!یعنی دیروز که از خواب بلند شدم
هنوز خوابم نبرده. احتمالا من اشتباهی تو ایران به دنیا اومدم ریتم بدنم با ساعت اینجا نمی خوونه
ای خدا من هنوز بیدارم:161::161::161::54::54:
ساعت 8:25 دقیقه صبحه:160:
وا دیشب این تاپیک دکمه تشکرش برای من نشون داده نمی شد جاش خالی بود
بعد من فکرم تشکر رو از پست های غیر مشاوره ای برداشتن
بعدش دیدم آقا حامد می تونه تشکر کنه فکر کردم فقط برای مدیران باز گذاشتن :) چه فکرا که نکردم :).
ولی الان هست
سلام صبح بخیر
منم بیدار شدم یعنی 2:30 خواابیدم 8 بیدار شدم.خوابم دیدم امتحانشفاهی فیزیک دارم استادم هم انیشتینه با همون قیافه
خیلی استرس داشتم تو خواب.حالا تو خواب هم چند تا سوال از من پرسید یکی از سوالاش این بود ،آلودگی در علم فیزیک چیست؟جوابش هم بود tt .
:311: بلد نبودم خو دش جواب داد حالا من تو خواب انقدر ر ر از روی این tt نوشتم که حفظ شدم و فکر کنم اگر درسام رو تو بیداری این جوری می خوندم منم برای خودم انیشتینی می شدم.:311:
گلنوش !!خیلی بده که باید شب بخوابی هیچی جای خواب شب رو نمیگیره
ویدا تو هم سحر خیزه :)
سلام به روزه داران عزیز و 1 سلام به روزه نداران که دلشون میخواسته روزه بگیرن اما نمیتونن
آقا حامد دلم براتون سوخت. قبول باشه. به شما میگن یک روزه دار واقعی :104: البته تهران هم گرمه اذانشم 4:30
منم اکثرا فقط سحرا شربت خاک شیر میخورم و بس. ساعت اذان هم اینجا یک ربع به 9 هستش. فقط یکم کوچولو
سخته.. تازه ماشالا همه هم روزه خورن قربونش برم :) هوام گرمه. ببینین چطور شرایط رو جلوه دادم که حس نکنین
تنهایین. خیلی ها به خاطر گرمای هوا روزه نمیگیرن اینجا.
گلنوش جان الهی قربونت برم اجرت با خدا. گرمای هوا خیلی زیاد شده میدونم. من که شاغلم زبونم میچسبه به
سقم. این دستمم که اینطوری دیگه واویلا :) اما التماس دعای ویژه دارم از همه روزه داران عزیز.
نازی جونم عزیزم اغر بخیر (املاش درسته؟) سحر خیز شدی بانو. من که از 6 بیدارم
درکت می کنم این مترو بد بلاییه. به خصوص خط 4. حالا خط 1 که دیگه واویلاست. تازه بدتر از همه اینه که مردا میان
تو واگن خانومها و انگار تا کنون جنس مونث ندیدن :311: تازه خراب هم که بشه تو اون شلوغی مرگت تا 70% حتمیه
عزیزم انیشتین به مهم سلام نرسوند؟ به شاگرد قدیمیش؟ :311:
======================
واسه ورزش انگشتا دکتر بهم گفته گاهی آتل رو باز کن بعد این انگشتم مثل یک تیکه چوب شده توی آتل. اصلا تکون
نمیخوره. به دکتره میگم چی اینو ورزش بدم؟ میگه نه پس فقط بذارش بیرون هوا بخوره دلش اون تو گرفته بود واسه
همین گفتم بازش کن. :) منم حرصم گرفت از اینکه درد منو نمیفهمه گفتم نه میشکونمش که وزنه سنگین بزنه
انگشتم :311: دکتره و مامانم انقدر از حاضر جوابیم خندیدن :) تازه انگشت سالمم هم که اون تو بوده اونم تکون
نمیخوره دیگه خشک شده چه برسه به این شکستهه :)
======================
بچه ها واسه سلامتی داداش گلمم دعا کنین. حالش خوب نیست. نمیدونم چرا هممون تیر غیب میخوریم همش.
سر سفره افطار برای ما هم دعا کنین روزه دارای ویژه و خوب خدا
:72:
آره واویلاست بهاری
من از خط یک و دو می رم و جفتش بده ولی خوب تو تابستون مترو چون خنکه بهتره .
بهار خوب با اون یکی دستت انگشتت رو حرکت بده
داداشت چطوره؟یعنی چرا حالش خوب نیست؟ایشالا که چیزی نیست :)
بهار می گم جای بی دل خالیه الان بیاد اینجا می گه اینجا شده آلاچیق حال و احوال:)
امروز صبح بیدار شدم دیدم برق نیست دوباره خوابیدم.دوباره بیدار شدم رفتم تو تراس ها کردم دیدم از دهنم بخار میاد
بیرونو نگاه کردم دیدم داره برف میاد.گفتم دارم خواب می بینم بعد چشمامو باز کردم.همه چیز طبیعی بود ولی برفه
به شکم انداخت.
بهار تو انگشتت خراب شده؟اشکال نداره درست می شه.
نازی نیاز به فیزیتوراپی داره. با اون یکی ورزشش میدم اما خود دکتر گفت خیلی زماننقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین 1
میبره تا مثل اولش شه.
بد نیست بهتره اما قلبش کمی مشکل پیدا کرده. خانومش خیلی ناراحتشه طفلی. آخه نیز تازه عقد
کردن خیلی عشقولانه ان :) خانومش 1 سره بالای سرشه. دعا کن براش. طفلی تازه میگه آخی تو
کسی رو نداری بذار من کمکت کنم بعد روحیه منو که می بینه میگه مطمئنی دستت
شکسته آبجی؟ (بهم میگه آبجی عروسمون) میگم نه واسه قشنگیش آتل گرفتم :311:
اتفاقا من این مدلی رو بیشتر دوست دارمش تا کل کل. اصلا از این به بعد من باغ میمونم به قول فرشته
باغ همش یک آلاچیقش کل کل داره. باقیش مهربونی و محبته :) اما جای بی دل خیلی خالیه.
===================================
جناب فرهنگ انگشتت خراب شده یعنی چی؟ :) شکسته برادر. خراب که نمیشه.
راستی آفتاب از کدوم طرف دراومده پست گذاشتین؟ اینی که تعریف کردین خواب بود یا بیداری؟ الان
بیدارین؟ برف؟ اونم تو کرج؟ :163:
===================================
دوستانی که زیاد تشنشون میشه 1 مطلب خوب راجع به خاک شیر :
دونه های خاک شیر آب در خودشون ذخیره می کنن و و وقتی که خاک شیر میخورین ، وقتی آب بدن
کاهش پیدا می کنه ، دونه های خاک شیر توی بدن آب خودشون رو آزاد می کنن و رفع عطش می کنن
اون دونه های فسقلی :) انقدر خوشم اومد این مطلبو خوندم. آخی نازی فسقلی ها چه توانمندن.
واقعا باید گفت سبحان الله به خلقت خدا.
بهار. زندگی نیای بگی کپی رایت رو رعایت نکردم صورتی - سورمه ای نوشتم :) من کلا رنگی رنگی
بودم از اولش به خدا ، تازه رنگ مورد علاقمم صورتیه...حالا اگه باز حق لایسنس باید بدم بگو :46:
وقتی پررنگی هستی..وقتی کم رنگی قاطی بقیه کم رنگا گم میشی.
محمد ابراهیمی هست..بین همون افراد انلاین..اما فرقش اینه که حالا باید چشاتو تنگ کنی و خیره بشی به صفحه تا پیداش کنی..محمد ابراهیمی عضو با دانش تالار :) خواستم بگم هنوزم یادمون هستی..
توجه
یه فقره خارپشت گم شده..طبق اخرین اخبار یه مدت تهرون نبوده..به همدردی هم سری نزده..اگه کسی خبری زش داره بگه..با تیغاش کجا ول کرده رفته؟
ماه رمضون کجا رفته..نکنه رفته که روزه نگیره..یا قصد ده روزکرده..خلاصه اول بیا اطلاع بده،امار بده کجا میری چند وقت میری سوغاتی چی میاری بعد برو.
بچمون تیغ داشت،خار داشت،زبون 6متری داشت اما بلاخره یکی ازموجودات تالار بود..اخرین وضعیتش هم رنگ و رو پریده و روزه گرفته بود.
کسی خبری داشت بیاد بگه.
چه میکنه این روزه..یکی میره تو عوالم ملکوتی،یکی هم طی الزمان میکنه و میره زمستون..خدا قبول کنه:323:
دوستان اقای جرجیس عزیز هم خوبن و فقط گرفتارن.
موفق باشید
بهار جون خودتو خسته نکن کارشناسی تو تالار نیست که بخواد این پستو ببینه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار.زندگی
دلم واسه حامد و کیوان میسوزه کل بار تالار رو دوششونه
گلنوش جاننقل قول:
نوشته اصلی توسط گلنوش67
شاید مشکلی براشون پیش اومده یا گرفتارن. اونها بنیان گذارن اما اینجا یک نهاد مردمیه و همه ما به یک
اندازه موظفیم. هم من هم شما هم کیوان و هم حامد. هر کی داره وقت میذاره از سر لطفه و انشالا
مسائلشون که حل بشه بازم میان. همین که اینجا هست باید خدا رو شکر کرد. بیا به جای دلسوزی
در مدیریت تالار کمکشون کنیم چون همه شماها به خصوص خود تو بسیار لایق هستین واسه مدیریت
امور تالار و کمک به نظم و راهنمایی اعضا به مقالات مفید و تاپیک های مشابه :46:
امروز خواستم واسه سحری ابتکار بزنم و سوپ جو سفید درست کنم. پدرم در اومد خیلی دردسر داشت!
قیافه اش که بد نشده امیدوارم مزه اش هم خوب باشه !
http://www.hamdardi.net/imgup/31769/...07532d7f73.jpg
این دیگه چیه .به همه چیز شباهت داره بجز سوپ بیشتر به آش دوغ میخوره.:311:
بچه مچه مثبت منفی تو سحری آش میخوری .!!!! تا افطار نگهت میداره.
نکنه منظورت افطار بود هان. اشتب شده.:311:
والا منکه 2تا بربری ویه دیس برنج با دومشت سبزی میخورم صبح ساعت 11 گشنم میشه.
تو چطوری با آش روزه میگیری.عجیبه والا
چه حالی میده آدم اینجا پررنگه ها :D
یکی هم میره سوپ سفید درست میکنه. اما این سوپ سفید سرشاره از سبزی سبز، ذرت زرد، هویج نارنجی، و یه چیزهایی شبیه سیب زمینی قاچ درشت زرد کمرنگ و سر و کله یه سری پیاز و قارچ خاکستری شده! هم بدجوری در سوپ مورد نظر خود نمایی میکنه. خلاصه اینکه فقط جای ما با لباسهای رنگاوارنگ مهمونیمون توی این سوپ سفید خالیه!!!:311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار.زندگی
البته از قرار معلوم چون اسمش سوپ جو هستش، احتمالا جو و دارو دسته اش هم باید اون زیر میرهای قابلمه جا خوش کرده باشن.
خسته نباشی برادر! سحری نوش جانت. انشا الله پیه بشه بچسبه به قلوه ات!!! اینم شد دعا آخه که قدیمی ها میکردن؟ نه! ایشا الله بخوری همش بشه عضله سفت و کلی بهت انرژی بده:323:
فقط یه سوال:
این تن بمیره، چه جوری سفیدش کردی این سوپو؟ :58:
+++++++++++++++++++
نبینم کسی اینجا رو تبدیل کرده باشه به تاپیک جون و قربون!!! خیلی دلتون بوس و بغل میخواد، برید یه آلاچیق بزنید اسمش رو هم یه چیز لوسی بذارید توی مایه های بوس و بغل! دهه!
خوب سوپ جو سفید همینه دیگه : هویج و قارچ و جعفری و جو و ذرت و شیر و آرد
http://www.roozmenu.com/showthread.php?t=921
از روی اینترنت دستورش را پیدا کردم :) آخه توی شرکت که به عنوان دسر می دن ما گاهی اوقات برنج را نمی خوریم و همین دسر را به عنوان غذا می خوریم :)
واسه افطار انشاء الله پنیر و هندوانه می خورم :)
زمان مغرب و اذانه. التماس دعا
الهیییییییییییییییییییییی یییییییییییییییییییییی:311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط نادیا-7777
دلم رفت پرنگ شدیا . حسابس خوش میگذرونیاد تو باغ مواظب باش دست به گلها نزنیا جیزه .:311:
پدر بزرگ مگه روزه نیستی؟؟؟
پاشو برو افطار کن
شنیدم شکمو هم هستی!!!
یعنی خوشم میاد ازاین اراده بچه مثبت..اگه انقد که تو اشپزی ول کن نیستی تو همه کاراتم اینجوری باشی حسابی موفق میشی.:).
کاش منم اینجور بودم.
منم التماس دعا شدید..دعا کنیدا..:43:
اشتباهی یه جا دیگه نوشتم !
نقل قول:
یعنی خوشم میاد ازاین اراده بچه مثبت..اگه انقد که تو اشپزی ول کن نیستی تو همه کاراتم اینجوری باشی حسابی موفق میشی
ممنون اما اراده کجا بود آخه! :311: بالاخره زندگی مجردیه دیگه. می خواستین چی کار کنم !:160:
از سر کار که میام یه استراحت کوچولو می کنم پا می شم غذا درست می کنم غروب می شه بعدش هم که افطار که می کنیم دیگه کی حال کار کردن داره ! می شینیم می وبیم تا آخر شب!
سلام :302:
هيچ چيز بدتر از اين نيست كه بيدار شي و ببيني اذان رو گفتن! :302:
آخه من بدبخت كه همين الآن شكمم سر و صدا مي كنه چطور بدون سحري روزه بگيرم :302:
روزه ي ٢٤ ساعته! :(
يك بار چند روز پيش اين بلا سرم اومد، اون موقع روز تعطيلي بود.
امروز ولي كلي كار دارم. خدا به خير بگذرونه!
فقط هر چي فكر مي كنم نمي فهمم چطور خواب موندم.
من ٣ تا ساعت كوك كرده بودم. وقتي هم زنگ زد بلند شدم. تنها چيزي كه ميمونه اينه كه گلاب به روتون ٤٥ دقيقه تو دستشويي خوابيده ام و خبر ندارم!!! :311:
آخه من وقتي اومدم بيرون و داشتم چاي درست مي كردم ديدم ١٠ دقيقه از اذان گذشته.....
الهي...........
فقط دعا ميكنم امروز از اون روزايي باشه كه نه كار زياد داشته باشين، نه خسته بشين نه گرسنگي بياد سراغتون نه تشنگي
همكاراتون هم هوس پپسي و ناهار و ... نكنن.
:323:
اصلا امروز از اون روزای گند بود..امیدوارم بقیش خوب باشه.
دیشب نفهمیدم کی خوابم برد؟صبح با یه بدبختی بیدار شدم هوس کردم مانتوی دیروزی رو نپوشم..یه چیزی بهم میگفت شاید کلید تو جیب اون مانتومه اما بازگفتم نه تو کیفمه و رفتم..رسیدم برا سرویس فقط یه نفر اومده همه خواب موندن..با کلی معطلی رفتیم وسط راه کیفمو میگردم اما کلیدا نیستن..زنگ میزنم خونه بله کلیدا تو جیب اون مانتومه..پیاده میشم..زنگ میزنم کلیدا رو برام بیارن..بعد چند دقیقه زنگ میزنن بهم که ماشین نیست..ماشینو دزد برده:(..وای خدا
امروزو دیگه مرخصی گرفتم برمیگردم خونه..ماشین وسط راه خراب میشه..یعنی دیگه خدا بخیر کنه
کاش ماشینمون پیدا بشه...امیدوارم
موفق باشید
[quote=نادیا-7777]
پدر بزرگ مگه روزه نیستی؟؟؟
پاشو برو افطار کن
شنیدم شکمو هم هستی!!!
[/quote
من محل کارم تا منزل دوره وقت نمیشه برم منزل افطار برگردم.
همنجا کنار همدردی با بچه ها تو باغ یه نون پنیری میخوریم. بچه مثبت هم میره از او ریحون های
که فرشته مهربون کاشه تو باغچه میچینه میارهم افطار رو باز میکنیم.
اعجب بویی داره این ریحون های که تو باغچه باغ کاشتن بوش فضای تالار رو برداشته.
بچه افطار امروز تو باغ دعوتیما جای قول ندیدا .فرشته مهربون افطاری میده .:324:
امروز بد نبود فقط آخرش اومدم دیدم یه نازنین خانومی توی تاپیکم یه 2 تا پست گذاشته که بد ندیدم بهش بگم که اینجوریام که خیال میکنی نیست آبجی.
خلاصه که بعضی حقایق رو براش تو تاپیکم نوشتم تا بفهمه چی به چیه.
حامد جان فکر کنم الان دیگه افطار کرده باشی امیدوارم خیلی سخت نگذشته باشه. خداوند پاداش سختی کشیدنتو بهت بده
خانم بهار زندگی انشاء الله که ماشینتون پیدا بشه.
توی صندلی داغ :
حالا دیگه زمانش رسیده شارژ من دیگه آخرشه و وقتشه که دوباره برم توی کما :) این مدتی که در خدمت دوستان بودم خوش گذشت. کمرنگ که بشیم دیگه حضورمون نامحسوس می شه :) خلاصه اگر کل کل کنان بودیم رفتیم :)نقل قول:
گاهی هر از یکی دو ماه حوصله ام سر می رفت به سایت سر می زدم اما خوب به علت عدم داشتن شارژ فعالیت خاصی نمی تونستم بکنم. چون خیلی کم هم می اومدم و قصد هم نداشتم بیشتر بیام شارژ نمی کردم. اما خوب چند وقت پیش تصمیم گرفتم شارژ کنم و خوب شارژ کردن همان و فعال شدن هم همان :)نقل قول:
3. من شمار و قبلا نمی شناختم فکر کنم فعال نبودید نه؟چی شد فعال شدید؟
ناراحت نباشید شارژم تموم شه دوباره غیرفعال می شم :)
یا علی
سلام،
هر طوری بود روزه رو گرفتم :)
نماز روزه همگی قبول باشه.
ولی صبحی ترسیده بودم ها! :311:
ببینید چقدر ترسیده بودم که اون موقع صبح اومدم همدردی پست گذاشتم :311:
کلاً روزه برای آدمها شکمویی مثل من خیلی سخته :)
بهار.زندگی امروز دعا کردم ماشین شما پیدا بشه!
---------------
امشب پدرم داشت با من راجع به رابطه با دخترها صحبت می کرد. می گفت که باید از رابطه های عاطفی جلوگیری کنید. سعی کنید وابسته نشوید و درگیر این نوع رابطه های احساسی نشید تا اذیت نشید.
پیش خودم گفتم، خدا رو شکر! بابا چه حرفهای خوبی می زنه... بابا هم حتماً رفته همدردی خونده :311:
بعد ادامه داد:
باید سعی کنید رابطه ها رو منطقی پیش ببرید. هر وقت هم دیدید که داره وابستگی پیش میاد، سریع رابطه رو قطع کنید و بعد نفر بعدی رو جایگزینش کنید!!!
پیش خودم گفتم نه! بابا همون بابای قدیمه :311:
--------------------
میگم این همدردی یه خوبی که داره، اینه که آدم هر وقت مرثیه سرایی احساسی می کنه، بعدش می بینه یکی دیگه هست که وضعیتش از آدم بدتره! اون وقت آدم می فهمه باید خدا رو شکر کنه...
بعضی مواقع فکر می کنم آدمیزاد دنیا رو هم بهش بدهند، باز هم ناشکری می کنه!
حالا حامد خان میشه بفرمایید مرثیه سرایی شما اصولا حول چه محوریه؟ ما که بالاخره نفهمیدیم کجای زندگی شما مرثیه ناکه!
در ضمن! یا کریمی که سر توالت خوابش میبره، هنوز وقت جفت شدنش نرسیده :311: بشین سر درست، زمانش برسه خودمون خبرت میکنیم:305:
اصولا این ذکور محترم دو مدل بیشتر ندارند: یا مجردند: که در اینصورت صبح تا شب غم تجرد گریبانشون رو گرفته و مدام یک نغمه دل انگیز میشنوند!
یا متاهلند که مدام کری میخونند که ازدواج چه طوق اسارتی به گردنشون انداخته!
عجب موجودات جالب انگیزی هستید شماها کللللللا!
بهارجان انشا الله که با خبرای خوش بیای تالار.
به نظر منهم جناب مدیر باید یه "وان یکاد" نصب کنند سر در تالار. فرشته و آنی هم یه اسفندی برا اهل و عیال همدردی دود کنند و صبح ها از زیر قرآن لاگینمون کن (ردمون کنن داخل سایت).
بچه مثبت! یه سوپ خیلی خوشمزه بلدم که خیلی هم مجلسیه به وقتش دستور پختش رو میذارم. جان عزیز خودت! تا اون موقع بی خیال پنیر و هندونه خوردن موقع افطار شو! فکر کن یه روز کامل هیچی نخورده باشی بعد بیای این دو تا رو با هم بخوری، چه شودددددد!!! یه خرمایی، شربت عسلی، فرنی ایی، حریره بادومی، سوپی بعد هم یه غذای کامل حالا به مقدار کم میتونه یه افطار و شام سالم رو ترتیب بده. در غیر اینصورت مواجه خواهیم بود با یک جوان جویای نام در آشپزی که در خورش قیمه اش نخود موج میزنه و سوپ سفیدش هم میشه یک همچون معجون هفت رنگی:311:
الهی بهار. انشالا پیدا میشه.
هممون انگاری بد رقم چشم خوردیم. اون از دست من. اون از دست و پای چشمک ، اینم از ماشین بهار اینا.
خوب نفر بعدی کیه؟ :D خودش داوطلب شه سریعا بهش شارژ مجانی میدیم جهت بلا گردونی :311:
آقا حامد
قبول باشه. اشکالی نداره. میگن روزه تمام چربی های زائد دور کبد رو آب می کنه. کبد شما با این روزه 24 ساعته
حسابی سالم شده :) احتمالا قبل رفتن به WC خواب بودین ساعت رو اشتباه دیدین. زیاد پیش میاد واسه خودم که
وقتی خواب خوابم میرم برگشتنه میگم اااااااااا چرا ساعت 7 شد؟ مگه 6 نبود :311: یا 1 وقتایی از خواب که پا میشم
نیم ساعت فکر می کنم الان صبحه یا عصر و من باید الان چی کار کنم. 1 گاهی هم جمعه ها پا میشم حاضر
میشم میرم سرکار (این دیگه شاهکاره ) مامان وسطای راه زنگ میزنه کجا رفتی نیستی امروز جمعس :311:
پیش میاد غصه نخورین.
جناب مثبت
تازه اومده بودین کجا با این عجله؟ تازه داشتیم از آشپزیهاتون لذت می بردیم. سالا ماکارونیتون خوب بود. سوپه هم
بد نبود. فقط یکم تمرین میخواد و اینکه یکم سلیقه. آخه آدم با قابلمه که عکس نمیندازه از اثر هنریش برادر من. اما
به قول "گوستو در رَتِ تویل" هر کسی میتونه 1 آشپز فوق العاده باشه. من که عاشق آشپزیم و عجیبه واسم چرا
بعضی خانوما انقدر سختشونه آشپزی.
بی دل جان
حریره بادوم رو مگه آدم بزرگا هم میخورن؟ بعد این افطاری که نوشتی یکم
سنگین نیست؟ ما افطار چای و خرما و گردو و نان و پنیر و سبزی و در نهایت سوپ میخوریم و تمام! نوشیدنی هم
کنارش شربت خاک شیر یا آب طالبی میخوریم. دیگه ای جایی برای شام نمیمونه.
----------------------------------
خدا قبول کنه ولی دیدین تو این افطاری های فامیل آش رشتشون فقط رشتس و حبوبات و سیر داغ؟؟؟؟؟ :163:اصلا
سبزی توش یافت نمیشه و نخودها هم نپخته. تو هم معدت حساس شده به خاطر روزه همینجوری بعد هی اصرار
می کنن رشته و نخود نپخته (همون مثلا آش) رو بخوری؟ :302:
بعد خونه ما که میان آش شله قلمکار ما رو میخورن همه مرداشون به به و چه چه میوفتن و زناشون به من و مامان
چپ چپ نگاه می کنن. خوب به ما چه که دست پختشون بده :)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.shadi
سلام بی دل
خوبی؟ چقدر جات اینجا خالی بود :46: خواستم همدردی کنم با آقا حامد وگرنه میدونم چه شاهکارهایی زدم :163:
با اثر هنریه قابلمهه بسیار موافقم :)
واقعیه. کارتون موش سرآشپز یا همون Ratatouille رو ندیدی مگه؟ "گوستو" اسم آشپز معروفه اون ماجراست :)
خاک شیر و آب طالبی رو کنار هم نمیخوریم. هر شب یکیشونه.
اینایی که گفتمم همش من 1 فنجان چای کمرنگ و 1 عدد خرما با گردو و یک پیاله کوچک سوپ با مقداری نون میخورم.
نیم ساعت بعدش نوشیدنی (آب یا شربت). 2 ساعت بعد افطار میوه. دیگه غذا نمیخورم. شاید سحر هم 2-3 قاشق بعضی وقتا
غذا بخورم (البته اگر برنجی نباشه چون کلا برنج رو زیاد دوست ندارم بخوم.)
طوری شده که ماه رمضونی 3 کیلو کم کردم.
اما جالب بود من تا حالا حریر بادوم نخوردم. دوست دارم امتحان کنم. اما هر شب مامان یک چیز سبک واسه افطار
آماده می کنه. یا سوپ ، یا کتلت ، یا تخم مرغ عسلی یا فرنی یا اولویه یا پیراشکی و .... .
آشپزی مامانم تعریفیه نه من. من هنوز شاگردشونم :) ضمنا مشک ما هم خودش می بوید که فامیل خودشون بدون
اینکه ما بگیم تعریف می کنن دیگه ;)
ولی من بیشتر از خود قضا ذوق آشپزی دارم و تزین غذا ، ملت فکر می کنن شکمو ام :302:
در حالیکه خیلی کم میخورم اما تنوع غذایی رو خیلی دوست دارم.
دوست دارم دست پختت رو بخورم بی دل. من عاشق امتحان کردن طعم های متفاوتم و یاد گرفتن نکات خوب
آشپزیم به خصوص که آشپزش ماهر هم باشه (من نمیدونم چرا سر از کامپیوتر و IT در اوردم فقط :D )
واسه اول کار دستور حریر بادام و شربت عسل رو میدی بهم بی دل؟
بچه ها اینجا کلاس آشپزی نیستا. فقط همین 1دونه بود :D
:72:
چه موجودات جالب انگیزی هستید شما که هم نبودتون دردسره هم بودنتون ! :311:نقل قول:
اصولا این ذکور محترم دو مدل بیشتر ندارند: یا مجردند: که در اینصورت صبح تا شب غم تجرد گریبانشون رو گرفته و مدام یک نغمه دل انگیز میشنوند!
یا متاهلند که مدام کری میخونند که ازدواج چه طوق اسارتی به گردنشون انداخته!
عجب موجودات جالب انگیزی هستید شماها کللللللا!
منتظر دستور غذاتون هستیم! اما مگه پنیر و هندوانه چشه؟ البته من افطار را با شربت عرق بیدمشک شیراز و خرمای شهرمون باز می کنم :) اما بعدش یه افطار سبک مثل پنیر و هندونه خیلی هم خوبه :) این شربت عسل را چه جوری درست می کنن؟نقل قول:
تا اون موقع بی خیال پنیر و هندونه خوردن موقع افطار شو! فکر کن یه روز کامل هیچی نخورده باشی بعد بیای این دو تا رو با هم بخوری، چه شودددددد!!! یه خرمایی، شربت عسلی، فرنی ایی، حریره بادومی، سوپی بعد هم یه غذای کامل حالا به مقدار کم میتونه یه افطار و شام سالم رو ترتیب بده.
جویای نام نه جویای نان !!!! :311:نقل قول:
در غیر اینصورت مواجه خواهیم بود با یک جوان جویای نام در آشپزی که در خورش قیمه اش نخود موج میزنه و سوپ سفیدش هم میشه یک همچون معجون هفت رنگی311
قیمه را که حرفش هم نزنید آخه مگه اون آب لپه ای که شماها می خورین به پای قیمه ی ما می رسه؟
سوپ سفیدم هم بد نشده بود اونی که شرکت می ده بهتر بودا اما اینم خوب بود :)
تازه که نیومده بودم فقط تازه فعال شده بودم اونم دیگه بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش :)نقل قول:
جناب مثبت
تازه اومده بودین کجا با این عجله؟ تازه داشتیم از آشپزیهاتون لذت می بردیم. سالا ماکارونیتون خوب بود. سوپه هم
بد نبود. فقط یکم تمرین میخواد و اینکه یکم سلیقه. آخه آدم با قابلمه که عکس نمیندازه از اثر هنریش برادر من.
خوب غذا باید توی قابلمه بمونه که گرمش کرد واسه سحر دیگه! :) بعد به قول خانم بیدل این خودش یه پا اثر هنریه :)
:311: خدا خیرتون بده بسی خندیدیم :)نقل قول:
گاهی هم جمعه ها پا میشم حاضر میشم میرم سرکار (این دیگه شاهکاره ) مامان وسطای راه زنگ میزنه کجا رفتی نیستی امروز جمعس 311
حالا مگه منافاتی داره؟ اتفاقا بچه های کامپیوتری از همه بیشتر ذوق و سلیقه دارن! یکی اش خود من :311::311::311: یا حامد یا lord hamed و خیلی از کاربرهای با ذوق دیگه ی تالار حتی خود شما :160:نقل قول:
من نمیدونم چرا سر از کامپیوتر و IT در اوردم فقط
حالا بیشترم شد جای دوری نمی ره باغه دیگه توش می شه ورزش کرد. می شه چرخید و گشت و گل بو کرد. می شه به درخت ها رسیدگی کرد یا حتی آشپزی کرد!نقل قول:
بچه ها اینجا کلاس آشپزی نیستا. فقط همین 1دونه بود
گفتم آشپزی برم که باید فیله ی ماهی را که گذاشتم توی آبلیمو خیس بخوره درست کنم :)
ظاهرا تا شب هنوز وقت دارم بیام این جا :72:
این آشپزی یه چیز بدی داره که اینه که بیشتر گرسنه می شی! الان بوی ماهی توی خونه پیچیده دل ضعفه گرفتم :(
توجه توجه
بچه ها کجاید یکی با یه اسم اومده پرنگه عضویتشم قدیمیه .
برام جالبه عضو قدیمی یک دفعه پرنگ بشه .
بهار و زندگی میری آمارشو در بیاری شجریه نامشو بیار یه نگاهی بندازیم زود پسش میدیم ببر بزار سرجاش.
این اسمشه. (راحیل خانوم)آواتارشم جدیده .وهمه جای تالارم بلده .
مردم از فضولی . آخه احساس میکنم خانم نیست . حسم میگه یه آقا تشریف دارند. نوع نوشته هاش اینجور نشون
میده یا .اثرات گرسنگی هست.:311: ای شکمم .
اثرات گرسنگی است پدربزرگ جان
ایشان از اعضای قدیمی تالار هستند و خانم هستند. یه چیزهایی یادمه که اهل قم بودند و کاراته کار هم بودند! یعنی این که ایشان شوخی ندارندا! حالا خود دانی ! :)
قبول دارم قدیمی هست اما . اصلا از قدیما پست نداره نتونستم پیداکنم.
وای بنده خدا بهار زندگی رو فرستادم دنبالش .برم سریع دنبالش تا خانم کاراته باز دست گل تالار رو نا کار نکنه.
بچه مثبت منفی تو نزدیکتری به قم تو برو نزار دعوا موا بشه .:311: