نوشته اصلی توسط
maryam123
نسیم جان من رو حساب تجربه تلخی که داشتم بهت گفتم خودت در دادگاه حاضر شو.متاسفانه گوش نکردی.از کجا مطمئنی وکیلت خوب دفاع کرده ازت ؟خیلی وقتا قاضی وقتی میبینه یه زن انقدر داشته که رفته وکیل گرفته رای رو به ضررش میده.متاسفانه روال دادگاههای ما همینه.تهیه منزل و اسباب و اثاثیه اش طول میکشه و بعد از دادگاه یک نفر میاد و بررسی میکنه ایا اون خونه در شان شماست یا خیر.شما هم فعلا با شرایط پیش امده چاره ای جز تمکین نداری.و اگر تمکین نکنی نفقه ات رو از دست میدی و همسرت هم میتونه ازدواج مجدد کنه بدون اینکه طلاقت بده.اگر تو دادگاه تمکینت شرکت میکردی میتونستی به قاضی بگی تعهد بگیره از همسرت که دیگه رفتارهای قبلش رو ادامه نده.این کار رو وکیل هرگز نمیکنه.وکیل فقط میخواد یه دادگاه تموم بشه و بره به دادگاه بعدیش برسه .به نظرم وکیلت اگر خبره بود خیلی راحت میتونست نذاره رای اینجوری صادر بشه.باور کن اگر دادگاه بدون حضور تو و وکیلت هم انجام میشد همین رای صادر میشد و من حس میکنم وکیل محترمت هیچ دفاعی ازت نکرده.
نسیم جان
منم مثل تو این روزا رو گدروندم.خواهش میکنم گوش کن.منم تحت فشار بودم.رفتم به خانوادم گفتم وکیل میخوام بگیرم و دیگه نمیتونم برم دادگاه.(بعده دو سال هر روز دادگاه رفتن) و همون گرفتن وکیل لعنتی هم منو دو سال انداخت عقب و هم ضرر مالی بهم زد و کلی هم حق و حقوقمو از دست دادم.دوباره همت کردم.و با حال افتضاحم خودم رفتم دنبال کارام.حتی از فشار روحی زیاد و غصه قوز دراورده بودم و موهام سفید شده بود در سن 22 سالگی!!.اما فهمیدم این راه رو باید تا ته برم.و چاره ای ندارم.وکلیم رو عزل کردم و خودم رو قوی کردم و افتادم دنبال کارام.من حتی خانوادم رو هم یکبار نبردم دادگاه چون میدونستم درگیری پیش میاد .( به خصوص که پدرم قند داشت و براش حرص و جوش قدغن بود و مادرم هم شاغل و برادرم هم عصبی از دست همسر سابقم).حتی خیلی وقتا اونا خبردار نمیشدن از دادگاهام تا روزیکه رای میامد دم درخونه.به پستچی محلمون هم پول دادم و گفتم هر بار رای اوردی بیار بده به خودم وو نه کسی دیگه.کلا خانواده من فکر میکردن من دیگه دادگاه ندارم و من تقریبا یکروز در میون دادگاه بودم.
یهو قوی نشدم.یه شبه نبود.کلی زحمت کشیدم و قوی شدم.
وقتی میدیدم همه دخترا با پدر مادراشون میان و چطور دورشون میگردن و اب به دخترشون میدن و ...داغون میشدم.اما میدونستم با شرایط خانواده من امکانش نیست.
روزیکه تو دادگاه طلاق محکم وایستادم و دلایلم رو گفتم قاضیه گفت خانم وکیل پروانه وکالتت رو نزدی داخل پرونده !! وقتی بهش گفتم من خواهانم باورش نمیشد.اون مریم قوز کرده و شکسته که حتی توان بالا اومدن از پله های دادگاه رو نداشت و با دیدن خیابون دادگاه حالت تهوع عجیبی میامد سراغم، حالا محکم وایستاده بود تا از حقش دفاع کنه.
من وقتی اوایل دادگاه میرفتم با سر و وضع داغون میرفتم.اما کم کم شروع کردن به لباس شیک پوشیدن تو دادگاه.بهترین لباسامو میپوشیدم.درسته حفظ ظاهر بود اما کم کم من رو قوی کرد و کلا باعث شد تیپ و ظاهر من عوض بشه.
کم کم باید خودتو قوی کنی و خودت بیفتی دنبال کارات.این راه طولانی و سخته.اما شدنیه.وکیلا هیچ کمکی نمیکنن.دستت رو به زانو بگیر و بلند شو.به خدا توکل کن و برو جلو.اطلاعاتت رو ببر بالا در زمینه حقوقی.