-
آرام جان صبورباش
این بحران هم میگذره
مواظب خودت باش تاباکمترین آسیب ازش بگذری
دلخورنباش...نگو کسی دوستم نداره مثل بچه ها!!
فقط به خداتوکل کن...دلتوبزرگ کن...هرچه زودترخودت وزندگیت روجمع وجورکن...شوهرت روهم دریاب
منم التماس دعای ویژه دارم...مادرم امروز یه عمل کوچک دارن...دعاکنیدواسش
ممنون
-
سلام عزیزان دلم
یه خبر خوب !
امروز با پدرم آشتی کردیم یعنی من پیش قدم شدم با اینکه بابام گفته بود حق نداری پاتو بالا بگذاری ولی من پرروتر از این حرفها بودم !!
خلاصه چشم هامو بستم و رفتم !!!! اما بابا اصلا تحویلم نمی گرفت اخم بود :(
منم می لرزیدما ولی خب به زور رفتم پیشش وکادو و کارت پستال رو دادم از دستم نمی گرفت گذاشتم کنارش و سرشو بوسیدم خودم از جلو چشم هاش دور شدم
الآن مادرم تماس گرفت و گفت بابات می گه واسه ی شام بیاین بالا :) خوشحالم بابام باهام خوب شد
الحمدالله به خیر گذشت منم بابامو گذشت کردم :)
همسرمم خوبه باهام...
همشو مدیون دعاهای شما مهربونا هستم خیر ببینید
-
آرام جان به توصیه فرشته مهربان عمل کن
خودتو درگیر نکن فعلا با اونا
اروم باش به کارو بار خودت برس
یه لینک بود فرشته مهربان تاپیکش رو نوشته بودن...... عزیز بودن بود. نفوذ ناپذیر بودن. سرچ کن. و اینکه هر چیزی رو ادم نبینه هر چیزی رو نگه هر جایی نره هر حرفی نزنه.
اگه نمی تونی خودت رو درگیر نکنی قران بخون که می خونی. کاری کن مشغول بمونی. یه جورایی باید فعلا که تحت درمانی روزه باشی و ارامش داشته باشی. روزه ی رفتاری.
موفق باشی
-
میشه دعا کنید همسرم منو سه طلاقه م کنه ؟!!!!!!! با هم جنسم ازدواج کردم !!!!!
به قرآن من ظرفیت ندارم همه عذابم می دند
واسه ی درد گردنش رفت دکتر دکترش گفت شاید عملی باشی زنگ زد کل خاندانشو خبر کرد که من دارم می میرم اونام اومدند خونه م پریدند به من که نمی رسیش؟!!!!!!
من نمی رسمش ؟!!!! ای خداااا پسرشون نمی دونست آناناس و نارگیل چیه ؟!!!!! اصلا رنگ بعضی غذاها و میوه ها رو ندید من به خوردش دادم از قرن بوق اومدند آخه !!!!!!!!!
به امام حسین قسم الآن انقدر اعصابم خورده می خوام جیغ بزنم به مولا من تحمل ندارم دعا کنید من از این بچه ننه و لوس و ننر بی عرضه خلاص شم
من نباشم از گشنگی غش می کنه گدا گشنه !!!!!!!!!!
خدایا منو ببین من هم بنده تم دیگه بسمه !!!!!!!!!!
اون از بابای بی رحمم اینم از همسر الدنگم...هیچ کسو ندارم!!!!!!!!!!!!!!
تا می رم یک ذره آروم بشم با اعصابم بازی می کنند چرا منو ول نمی کنند من می خوام فرار کنم من امشب خودمو سر به نیست می کنم !!!!!!!!!
جنونی شدم به مولا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من امشب خودمو می کشم
خداحافظ برای همیشه
-
سلام
کیتی گرامی انشالله که جواب آزمایش شما منفی باشه .... براتون دعا میکنیم و منتظر خبر خوب از شما هستیم ....
نازی 1371 ..... صبور باشید و به اعتقادات خانواده همسرتون بذارید .... نمیگم حق زندگی نداری ولی فرصت خوبیه برای استحکام پایه های زندگیتون پس حکمت قضیه درک کن و سعی کن در این مدت هم بهتون خوش بگذره ....خوشبخت باشی :72:
مینا 30 .... چه دعای زیبای ... ای خدا در حقش اجابت کن ... ودر حق من ....... ممنون ...محتاجیم .....
آیدا گرامی قبول باشه ... ثانیه ای بودن تو حرمش لیاقت میخواد ... شما که یه روز اونجا بودی ... اینکه به یاد عزیزان این تالار بودی ممنون ... بعضی ها تو این تالار و تو این انجمن به قدری محتاجن که شاید باورتون نشه ولی بردن نام عزیزان تو اون فضا بی تاثیر نخواهد بود ...که من از شما ممنونم .........
گنجیشکک گرامی سلام .... حاجت روا بشی حتما .......:72:
خواهرم پاییز .... چند وقتی هست در ناراحتی شما شریک شدم .... خبر سلامتی مادرتونو بعد عمل برامون حتما بگو ... باز هم دعاگو شما هستم....صبور باش ... وبرای خودت و خانوادت تشویش و استرس ایجاد نکن ... سلامتیشو بدست میاره ...:203:
مینوش گرامی ......بابت راهنماییت به آرام ممنون ....خدا کنه فقط به حرفت عمل کنه ....مینوش از درک شما در موثر بودن قرآن خوانی در ایجاد آرامش خوشحالم ... خودت بی بهره نمون ....حاجت هاتو آرزوهاتو ..... حین قرآن خونی مستقیم با دلی پاک و شکسته از خود خدا بخواه ... ازش بخواه بهت نشونه بده روشنی بده .. و مسیر خوشبختی بهت گواهی بده .. باهاش معامله کن ... من برات دعا کردم که با بند بند وجودت خدا رو حس کنی و با ایمان و یقین به خدا به ارزوهات برسی ...و خوشبختی حس کنی ...... خوشبختی واقعی ...
مینوش ... شما از نیمه اومدی ...ازت یه خواهش دارم ... از اول شروع کن با خلوص نیت تا 40 شب بدون وقفه ...موثر خواهد بود ........شک ندارم.. در پایان وجود یه نشانه خیلی با ارزشه ..........مینوش باور کن ......
خواهرم آرام .......دعوات بکنم ... :97:... آبجی افت خیز پست هاتو تو همین چند پست اخیر همین انجمن دقت کن ....
ناراحتی تو با پدرت تا چه درجه ای بالا بردی و در چه مرحله ای آشتی کردی ؟؟؟؟؟
مادر پدرت اخلاقیات هم میدونند ولی تو چه قدر این وسط به خودت آسیب زدی؟؟؟؟؟؟
حالا قضیه مریضی همسرت .... مدیریتت در کنترل رفتارت به شدت افت کرده ارزش هات خیلی در سطح پایینی قرار گرفته ...خواهر من از بعد بارداریت کلانی بهم ریختی ... از حرفها و خانوادها فاصله بگیر حرف فرشته م گوش کن ... امروز سلامتی همسرت از حرفها خانوادش و برخوردهای غلط اونها مهمتره ... پس خودتو جمع کن ... به خودت بیا پستهای این چنینی باعث سردی بچه ها از تاپیکهات خواهد شد ...و خدایی نکرده حذف شدنت ... درمان شروع کن ....
آرام میدونی که دعاگوت هستیم ...اساسی تغییر کن ...دوست ندارم فردا تاپیک خوشبختی بزنی دوست دارم همیشه خوشبخت باشی حتی تو مشکلات...
دعاگوی دیگر عزیزان در این انجمن هستم ... امید وارم مشکل زندگی موفق گرامی هم کمتر شده باشه ...
من نیز خود محتاجم ..... فراموشم نکنید ....
-
ممنون از همه دوستای همدردی بخصوص آقای پارسا که دعا می کنم گره از مشکلاتتون باز شه و همه دعاهاتون مستجاب شه
من هم محتاج دعاهای شما هستم
برای خوشبختی همه جوونها محبت زن و شوهرها سلامتی پدر و مادرها شفای مریضا ادای دین بدهکارا دعا کنید
برای آرامش خودتون و اگه یادتون باشه برای من هم دعا کنید ممنونتون میشم .
-
زندگی موفق عزیزم ممنونم برای ایچاد تایپیک خوبت ، من دارم هر شب میخونم موقع اذان غروب ها، و اسم تک تک بچه ها اینجا و مخصوصا شما رو که اغاز کننده این تایپک هستین میاریم ، انشالله به رحمت و عظمت و کرم خودش گره از مشکلات زندگی همه باز بشه ...توکل به خدای مهربون:
خداوندا ! نیاز خویش را نزد تو آورده ام
اکنون که اندیشه ام ناتوان گردیده
و دستم از کار کوتاه شده
به مهربانی تو نیازمندم
از تو میخواهم، ای کفایت گر کارها
و ای شفای سینه ها
همان گونه که میان دریاها، جدایی افکنده ای
میان من و زیاله آتش
من و دعوت به هلاکت
من و عذاب گور
جدایی بیفکن
باز خدایا!
آن نیکی ، که اندیشه ام آن را در نیافته
و کردارم در راه آن سست بوده
و آهنگ . آرزوی من بدان نرسیده
بار خدایا!
از تو نوازشی می خواهم
ویژه از نزد خود
که با آن دلم را راه نمایی
تنهایی ام را جمعیت بخشی
پریشانی ام را به سامان آوری
چهره ام را درخشان کنی
بالندگی ام را بر من سروش نمایی
و از هر گونه زشتی نگاهم بداری
بار خدایا!
باوری راستین به من ببخش
یقینی که از پی آن ، ناباوری نباشد
و رحمتی، که با آن
به بلندای بخشندگیت .، در این جهان و آن جهان دست یابم
اااااااااامین یا الرحمن الراحمین
-
دوستان خوبم تو این چند روز پایانی با خلوص بیشتری دعا کنید .... همدیگه رو یاد کنید
ازتون میخوام دوست گرامی خودتونو" کیت کت گرامی" حتما حتما یاد کنید ..... جواب اولیه پاتولوژی خوب نبوده :sad:
امید وارم آرام دل گرامی:72: هم به آرامش برسه و بیش از این به روحیه خودش و زندگیش آسیب نزنه ...
امیدوارم آقا مرتضی هم که خواهرم سوده:72: راهنماییشون میکنند برای برگشت به زندگی و به خواسته قلبیشون برسن
از وقتی به توصیه فرشته مهربان تو تاپیک ها شرکت نمیکنم و احساسات خودمو در همدردی با نزدیک ترین دوستانم کنترل میکنم درک بهتری از روند رو به جلو رفتاری خودم حس میکنم ....برا همین تصمیم گرفتم برا یه مدت کوتاه بعد این 40 شب تا ماه رمضان تالار ترک کنم ... تا به توصیه فرشته مهربان عمل کرده باشم و بیشتر بر رفتار های احساسی خودم کنترل داشته باشم ........
اگه تونستم تو تاپیک ها پستی نذارم میتونم سلامتی دوستانمو به خدا واگذار کنم و تاپیک هاشونم نخونم ....این محدودیت برام لازمه ...
-
سلاااام بچه ها خوبین؟
من چون نمیتونستم تو قسمت حال و احوال یاران همدردی پست بزارم این جا میزارم (عذر میخوام). اول این رو بگم که من رو هم لطفا در دعاهاتون لحاظ کنین (برا امتحانام دعام کنین. برای ازدواج خوب دعام کنین. برا سعادت مندی و مفید واقع شدنم دعام کنین). تو رو خدااااااا :203:
بعد دفعه ی بعد هم میخواستین دعای دسته جمعی شروع کنین لطفا من رو هم لحاظ کنین منم میخوام شرکت کنم.
کیت کتی خانوم مهربون و تحصیلکرده ناراحت شدم خیلی از خبری که ازتون خوندم و راستش بهتون حسودیم شد. من امیدوارم که اصن تشخیص اشتباه باشه و همچین چیزی نباشه. اما اون جمله تون که گفتین سرطان تاجی میشه روی سرتون رو خیلی دوست داشتم. ای کاش من جای شما به این مرحله میرسیدم. منم میخواااااام :54:
میدونین؟ این که یه مریضی چیزی داشته باشین قرار باشه 3 4 5 سال دیگه برین پیش خدا اونم تو این سن خیلی خوبه. ادم تو فرصت باقی مونده یه زندگی خوب و شاد و بی دغدغه فارغ از موضوعاتی وای اگه درسم فلان بشه چی میشم. اگه ازدواجم بهمان بشه چی میشم و ... رو خواهد داشت. دیگه دغدغه ی این که قراره عمرم رو چطور بگذرونم و چی کار باید کنم تو 20 30 40 سال باقی مونده رو نداره. قشنگ زندگی میکنه و کارهاش رو راست و ریست میکنه و حلالیت هاش رو میگیره و نماز روزه ی قضاش رو بجا میاره و با خیال راحت میره پیش خدا. بچه برا منم دعا کنین. منم یه عمر خیلی کوتاه میخوام. :203:
راستی یه چیز دیگه هم میخوام بگم. نمیدونستم کجا باید بگم که شیدا ببینه. اما میخواستم ازش بخوام که اگه دلخوری ازم داره بیاد با هم اشتی کنیم و من رو هم از نظرات دقیق و منطقیش بی بهره نگذاره. حس میکنم ازم ناراحته.
میخوام از همین تریبون استفاده کنم و بگم شیدا بیا اشتی. :72: :43:
-
سلام
نمی دونم من واسه ی کسی مهم هستم یا نه ولی من می گم
کدورت بین من و همسرم برطرف شد خودش پیش قدم شد واسه ی آشتی آخه نیست که من فشارم بالا میره !!! دوباره حالم بد شد و قلبم تند تند می زد ایشونم که طبق معمول هول کردند و اومدند منو بغلم کردند گفتند نمی گذارم بمیری!!!:))) الآن وقتی اون صحنه یادم میاد کلی می خندم...انقدر کیف می کنم وقتی کبودیای تنمو نشونش می دم دلش قنج میره !!!
سه شنبه دارم میرم پیش دکترم این جریاناتو واسش توضیح می دم
الآنم الحمدالله آرومم
خیلی وضعیت بدی داشتم :(
حال و احوال ما فقیر بیچاره ها اینجا گفته میشه :)) مدیر جونی رنگمو قهوه ای کن عمو
- - - Updated - - -
بــــــــــــله !! گزینه ویرایشم که نداریم ;-)