حجاب

با درود؛علیرضا! شب بخیر و دوباره درود بر شما!!دیدم که الان حس نوشتن دارم و مهیای گفتگو،پس با نفی نوشتار پیشینم رشته سخن را بدست می گیرم و راستی واقعا خسته نباشی از این متن طولانی !!
1-برداشتتان از سخن من کاملا مردود و نادرست است.زیرا حجاب امری فرهنگی و شخصی است وانگهی در ادیان دیگر حجابی در کار نیست(این موضوع بر می گردد به برابری ادیان و یا نحوه رفتار هر کس) و در آن مکاتبی هم که شما آورده اید،هیچ کجایشان کاری به حجاب و لزوم بودن یا نبودن آن و اجبار بر داشتن یا نداشتن آن نکرده اند؛
2- پیش از آنکه شما سخنی از بشر و انسان نمایید،داشتید از غرب سخن می راندید که برداشت عادی از سخنانتان،انسان غربی خواهد بود و اگر هم به قول شما انسان و بشر در معنای کلیش باشد که خوب دوست درازنویس و خشمگینم:انسان یا بشر غربی جزیی از مفهوم کلی انسان و بشر است و اوضاع سیستم ادله تان بدتر می شود!!!
3-راجع به عقب ماندگی میهن عزیزمان،من نمی دانم و الان در این نیمه های شب و با خستگی زیاد حضور ذهن ندارم که کجا درباره اش سخن رانده ام که شما با این حجم زیاد و با حرارت درباره اش حرف زده اید!!!!!!!!!!(هر چند که یقین دارم در این باره صحبتی نکر ده ام)
4-حضرتعالی آیه ای را آوردید که مفهومی را می رسانید که دادار مهرآفرین را منتقم و مهیب می نمایاند، خدایی را که شما می شناسید و می پسندید که انگار بیکار است و در شمایل انسانی که صفت قهرش بر بزرگی و داناییش رجحان دارد و همواره در هیأت منتقمی است که کسانی را که به آنچه شمایان می حواهید و باور دارید،رفتار نمی کنند تنبیه و عذابشان می کند،برای خودتان خوب است.
هرچند که گوش شنوایی ندارید:ولی بدانید که این پروردگاری را که شمامعرفی می کنید،کنه ذات او نیست که همانا او مهربان است و پذیرا و همگانی را که بر مدار انسانیت و خرد زندگی کند،در آغوش خویش می گیرد،حتی آن چوپانی را که به زبان خودش با او نیایش می کرد و موسای پایمبر بر او خرده گرفت.
5-من به خدا،جهان دیگر و رستاخیز باور دلی دارم(هر چند که لازم نمی دیدم به شما پاسخگو باشم،اما به *دلایلی* صلاح کار در این بود) و نیز به بسیاری از مقولات زیست غربی و تفکر ماتریالیستی و ابزار گرایی و مادیگری اتقاد داشته و ناباورم؛من به عنوان انسانی آزاد و خردگرا به نگاه سراسر زمینی انتقاد دارم،اما اجبار در هیچ امری را نمی پذیرم.(مگر در رفتارهای مخل آسایش افراد و جامعه)
6- این را بدانید که در اکثریت جامعه مسلمین که سنی هستند،صیغه حرام است و به قول شما این از مواردی است که باید رهبران دینی حال حاضر بر حسب زمانه تدبیری برایش بیندیشند.و پرسشی از شما دارم:آیا اگر همسرتان پیش از ازدواج با حضرتعالی صیغه مردی بوده باشد،با او ازدواج می کنید؟؟؟؟
7- اگر کسی قصد تهران داشت و زودتر بدانجا رسیده و کار مردم را راه می انداخت یا می خواست بیماری دیالیزی را با اهدای کلیه اش از درد و رنج رها نماید و آن افراد متدین متشرع در همان میانه راه تنها و تنها به عبادت پرداخته و علاوه بر زحمت بر دیگران جهت اطراقشان،از کار اصلی خود که همان رسیدن به مقصدشان یعنی تهران بود باز بمانند،آن وقت چه؟؟؟؟؟
می بینید با بهره از همین مثال سست بنیاد شما می توان نتایج دیگری را بدست آورد؟؟؟
8-جان هرکسی که دوست دارید یا به هر چیزی که اعتقاد داشته و می پرستید،در غرب که به قول شما معنویت به حاشیه رانده شده و انساسنگرایی و اومانیسم جایش را گرفته است،اوضاع و احوال و وضع معیشت و خوشبختی بهتر و بیشتر است یا در ممالکی که دین بر آنها حکمفرماست؟؟؟؟؟خود نیز یقین دارید در کشورهایی که با ابزار خرد اداره می شوند و برای تسلی خاطر خود هم آن آیه را می آورید که نه درباره غرب است و نه در باب این مطالب.(باز هم گوشزد می کنم که بنده به بسیاری از موارد غرب اتقاد دارم)

سلام دوستان
از آفات عقلگرای محض، اینست که می تواند تحت تاثیر احساس، انگیزه ها و کشش ها، سوگیری داشته باشد، این را در پست 78 می توانید مشاهده کنید. گردآفرید طرفدار اندیشه به ناگاه، صحبتی را در راستای خواسته های خود می بینند و فراموش می کنند که هیچ استدلال عقلانی در آن نیست، بلکه یک توصیف شخصی هست.
ما همه با دوستمون در این مسئله هم نظر هستیم که حجاب درونی ریشه ای و اصلی هست و بدون آن، اصلا حجاب معنی ندارد، اما باید بدانیم هر حقیقتی جلوه و نشانه ای دارد.
نمی شود که من مدعی دوستی با شما باشم، ولی حتی سلام شما را جواب ندهم....، همین طور حجاب درونی را ما از حجاب بیرونی فهم می کنیم و حجاب بیرونی به هیچ وجه صرفا منظورم پوشش نیست.
کاش گردآفرید و دیگر دوستان به جای جروبحث، صرفا حجاب را برای هر دو جنس تعریف کنند، تا اینطور ما هم تکلیف خود را بدانیم، شاید آن چیزی را که گردآفرید حجاب می داند ما هم قبول نداشته باشیم.
حجاب آقایون چی؟ هیچ حرفی نشنیدم....

با درود؛حضرت آقای مدیر،دوست گرامی . . . .
خرسندی بنده از سخن *reza_ta_4* نه به آن دلیل سست ذهنی شما بود،که دیدم بالاخره یکی از هم انجمنان بدون تعصب یا ابرام بر اعتقادی که دارد،یک حرف حساب زده است.و این بر خلاف خیال واهی شما، هیچ ریطی به کشش یا احساس یا انگیزه ای خاص ندارد و اگر هم انگیزه ای در کار بوده،تنها و تنها روشنگری از سوی بنده و گفتن حقایقی است که از جنس اعتقادات=تعصبات نبوده است.
مثال شما را نیز که در باب جواب سلام ندادن به کسی و در رابطه با نمود ظاهری حجاب باطنی بود را، من که نمی دانم چگونه باید تبیین کرد؛زیرا که اصلا ربطی به این موضوع ندارد.این باوری را که حجاب باطنی باید حتما و به ناچار در ظاهر نیز نمود دلخواه شما و هم فکرانتان داشته باشد،نظری ویژه خودتان است و نباید آن را حقیقت مطلق بینگارید.
هرچند که من بدان احترام می گذلرم،همانند هر باور دیگری؛
جناب مدیر تالار علی رغم میل باطنیم باید اعلام کنم که: حضرتعالی با تأسف فراوان در این بحث کاملا موضع گرفته و دارید جانبداری یک سوی گفتگو را می کنید من در همین جا مطلبی را مطرح می کنم که اگر شمایان آن را بپذیرید،می پندارم که این بحث پایان پذیرد:
**بنده حق حجاب از هر نوعش و با هر کیفیتی را می پذیرم،آیا شمایان نیز آزادی فرد را در گزینش پوشش خود و چگونگی آن را نیز می پذیرید؟آیا شمایان نیز اعتراف می کنید که نباید کسانی را که در همه دنیا در برخلاف اعتقاد شما رفتار و زندگی می کنند را با آوردن دلایل به ظاهر عقلی و با تکفیر و تفسیق،تخطئه کرده و آنها را بدکار و فاسد نپندارید؟**

خودتان خوب می دانید که بنده نه در هیچ کجای سخنانم و در در دل و باورم،حرفی از متحجر بودن شمایان یا عقب افتادگی نیاورده ام.
با پذیرش مطلب اخیر فوق الذکر این بحث نیز خاتمه خواهد یافت،وگر نه:**بتاز تا بتازم**
و این تاختن نه از روی جهل یا بیکاری (به قول معشوق همینجاست )، که فقط جهت روشنگری و پاشیدن بذر خردمندی و اندیشه ورزی است؛؛؛بدرود.

سلام به همه ی دوستان ،
خسته نباشید از این بحث نفس گیر و کوبنده و قاطع ...
انشاا... که همه احساس پیروزی و برتری می فرمایید ...

احتمالا می دونید که شخصا از اینجور بحثها که معمولا همراه با جبرگرایی و مطلق نگری ست و اصولا با توجه به شیوه ی بحث منجر به تحقیر ، تمسخر و زیر سوال بردن افکار ، دیدگاهها و باورهای افراد مختلف می شود ، عموما پرهیز می کنم .

به نظر من ما حق نداریم چیزی رو به دیگران دیکته کنیم چه از منظر دین باوری و چه از منظر روشنفکری ...

ما فقط مجازیم با این تفکر که اندیشه های ما می تواند راه گشا باشد و یا می خواهیم چیزی جدید یاد بگیریم در چنین جایگاهی که داری ماهیت عمومی ست به ارائه ی نظرات خود بپردازیم و این اختیار و اجازه را برای همه ی دوستان خود در این تالار قائل باشیم که خودشان فکر کنند و بهترین ایده که متناسب با روحیات و الزامات زندگیشان و وجودشان هست را انتخاب کنند و یا به ابراز نظرات متفاوت بپردازند ...

دانی عزیزم ، mashoogh haminjast ، گردآفرید ، علیرضا و ... خواهش می کنم در طرح موضوعات و پاسخگویی به یکدیگر به این حق را برای همه قائل باشید و آن را زیر پا نگذارید .

یادمان نرود ما مسئول افکار ، اعمال ، احساسات ، گفتار ، کردار و ... هیچ کسی نیستیم الا خودمان .

جبر گرایی و مطلق نگری در هر شکلی ناپسند است حتی در اصرار و ابرام بر اثبات اندیشه ای آزاد . تا جایی که من
می دانم اگر سخنی مقبول باشد ، مقبول خواهد افتاد .
به نظرم گاهی ایجاد سوال برای تولید فکر کافیست و اگر خودتان سوال کنید و خودتان هم پاسخگو باشید از زیبایی و اهمیت طرح و اندیشه تان کاسته می شود . بگذارید دیگران هم فکر کنند . امان دهید بقیه هم نفس بکشند ...

نکته ی آخر ؛
بی نهایت ممنون و سپاسگذار خواهم شد اگر آقایان محترم به جای اینکه وقت و انرژی خود را صرف دعوا و تصمیم گیری برای حجاب و نوع پوشش خانمها کنند، این امر را به ما واگذارند و به تعریف حجاب از جنس مردانه بپردازند .

یا حق

با سلام خدمت همه دوستان!
از همه شما ممنون و سپاسگذارم که در بحث شرکت کردید. اما انگار دارد بحث به سوی فرسایشی شدن پیش میرود و فکر میکنم که اگر بخواهیم همینطور ادامه دهیم، باید یک دور کامل از عقاید اسلامی را بحث کنیم . به همین دلیل فکر نمی کنم ادامه بحث سودی داشته باشد و آزاد اندیشان و اهل خرد خود تصمیم بگیرند که چه چیزی با روح و فطرت آنها مطابق است و به همان عمل کنند. اما به عنوان نکته آخر خدمت همه دوستان عرض میکنم که همه عقاید انسانها مورد احترام هستند به شرط اینکه هر کس با منطق و استدلال به ان ها رسیده باشد و هیچ کس در یک بحث نباید انتظار تغییر موضع سریع را داشته باشد که هدایت و ضلالت دست خداست.
« اُدعُ إلی سبیل ربٌِکَ بِالحِکمَةِ و الموعِظَةِ الحَسَنَه وَ جادِلهُم بِالٌِتی هِیَ أحسَن إنٌِ رِبٌَکَ هُوَ أعلَمُ بِمَن ضَلٌَ عن سِبیلِه وَ هُوَ أَعلَمُ بالمُهتَدین. »نحل/ 125
با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن. پروردگارت بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است و او به هدایت یافتگان داناتر است.

امیدوارم که ما جزء هدایت یافتگان باشیم.
با مدعی مگویید احوال عشق و مستی تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی

پستم اشکالاتی داشت و مواردی را بدان افزوده ام که با توجه به اتمام زمان ویرایش آن را در اینجا می آورم:
با درود؛سرکار خانم طاهره،ضمن ابراز خرسندیم از دیدن نوشتار سرکار نکاتی چند را یر خواهم شمرد:
1-اگر با دادگری و به انصاف به سخنان بنده نگاهی افکنده باشید،آشکارا در می یابید که من هیچگاه و درهیچ کجا در فکر داشتن احساس پیروزی و برتری نبوده،نیستم و نخواهم بود.
2-همچنین تحقیر و تمسخر و توهین و تهمت در فرهنگ لغات من و روش سخنانم وجود ندارند و این درست نقطه مقابل روش گفتگو و رفتار هم انجمنانی چون . . . که در پستش این جانب را جاهلی بیکار و دنبال جر و بحث خواند.
3-من در همه جا و همه حال بر احترام بر باور و دین افراد تأکیدی مؤکد داشته و پا را از دایره ادب بیرون ننهاده ام که به فرمایش سرکار:
**جبر گرایی و مطلق نگری در هر شکلی ناپسند است حتی در اصرار و ابرام بر اثبات اندیشه ای آزاد . تا جایی که من
می دانم اگر سخنی مقبول باشد ، مقبول خواهد افتاد.**
گزینش زنان ودختران را هم که در هرجایی که به *آزادی*ارج نهاده می شود و به *اختیار* و *اراده* و *خرد* آنان،باید درباره اش سخن راند و رای داد؛ لذا،از شما می خواهم که نام مرا از فهرست مخاطبین سخن خود در پست 84 حذف نمایید که البته خودبخود با این مواردی که یرشمردم،محذوف شده است.

و با علیرضا خان سخنی دارم و آن اینکه:هدایت و گمراهی آدمیان در گام نخست بر عهده نعمتی تام و اکمل بنام *خرد* است و صد البته با یاری پروردگار؛؛
و در پایان با مدیر جو گرفته و جانبدار تالار که از دایره انصاق،دادگری و ادب خارج گشته و سخن مرا در پست شماره 83 بنده سانسور کرده است:بدان که راه اندازی سایتی اینترنتی و داشتن مخاطبینی که از زور و اجبار این جامعه عصیان زده به سایتت پناه آور ده اند،و در همان حال اجازه دان به یرخی در ایراد مواضع و حرفشان و سانسور و حذف نظرات و سخن دیگری،اصلا افتخاری ندارد . . . .برایتان از ته دل متأسفم که مدرکی را و مسئولیتی را یدک می کشید و البته سزاوارش نمی باشید.
من دوباره بخش سانسور شده پستم را در اینجا می آورم،باشد که شکیبایی و خرد را سرلوحه منش ناپسند فعلی خو نمایید . . .؛؛؛بدرود.

**مدیر گرامی،حضرتعالی با سوءاستفاده از اصطلاحات و واژه های روانشناسی(کشش،احساس و انگیزه) سعی در القای حس بدبینی و تحقیر در مخاطب را،نسبت به من دارید.
برای شما متآسفم که خام اندیشانه می خواهید بنده را *ترور شخصیتی* نمایید.**

سلام طاهره ؛:72:
با این نحوه ی برداشتت از بحث ها موافق نیستم .

ولی با قسمت آخر ارسالت یعنی "نکته ی آخر ؛
بی نهایت ممنون و سپاسگذار خواهم شد اگر آقایان محترم به جای اینکه وقت و انرژی خود را صرف دعوا و تصمیم گیری برای حجاب و نوع پوشش خانمها کنند، این امر را به ما واگذارند و به تعریف حجاب از جنس مردانه بپردازند . " موافقم و در چند پست هم به آن اشاره کردم .

در هر حال تالار همدردی موضوعات مختلفی داره و همه ی ما می تونیم در هر موضوع که دوست داریم شرکت کنیم .

سلام Ali reza ؛:72:
حق با شماست تازه بعد از اینکه یک دور کامل از اصول و عقاید بحث بشه تازه می رسیم همین جایی که هستیم و بعضی ها می پرسند تایتانیک دختره بود یا پسره !!! ؟ :D

من هم با سخن طاهره موافقم.به هرحال باید پذیرفت که جامعه نسوان محترمه در همه دنیا دارند کار خودشان را می کنند و حجاب بر بی حجابی و بی حجابی بر حجاب برتری نداشته و بستگی به نظام حاکم و گزینش هر زنی دارد.
ولی دستکم چقدر خوب شد که با طرز برخورد و عقاید برخی هموندان آشنا شدیم و اندازه احترامشان به رای و سخن دیگران!!!

با سلام
((همه ی روزها عاشورا و همه ی زمین ها کربلاست)):47:

از دوستان و هم وطنان گرامی که سؤال ها و نظرات مفید شون رو که در این تاپیک پست کرده اند بسیار ممنون و متشکرم.

ظاهرا در بعضی از پست ها کمی از موضوع اصلی خارج شده است تقاضا دارم در مورد حجاب بحث بشه واز مسایل رمانتیک و غیره پرهیز نمایی کنید.

:72: :72: از دوستانی که پست ها و یا سؤالهایی بی مورد (سؤال ها و پست های ضد بحث حجاب)می فرستند پرهیز نمایی کنند.:72: :72:

من این موضوع را راه انداختم تا همگی نظرات خود شون رو درباره ی(( حجاب)) این نعمت الهی بدهند پس سعی کنید در این مورد پست بفرستید.

دوستان عزیز و گرامی
حجاب مسئله ای است که در بیشتر کشور ها از آن بحث شده و یا حتی برای بهتر شدن حالات روحی و جسمی آدمهای اون کشور (منظور تمام دنیا) به اجرا در آمده
پس جدا از دین اسلام و فرهنگ قرآن می بینیم که حجاب حتی در دین های دیگر بروز کرده خوشبختانه . پس چرا ما هنوز در کشور خودمان که کشوری اسلامی و بر مبنای راه ولایت تا آنجا که باید برنامه ریزی شده هنوز ما باید بگوئیم که چگونه با مسئله حجاب کنار بیاییم . چرا ما نباید درک کنیم که شهدایی که 8 سال جنگیدن برای دفاع از ما و اعتقاداتشان . مگه اونا نرفتن تا کشور رو از چنگ بیگانه هایی که فقط به فکر منافع خود بودند در بیاورند. مگه قرار نشد نسل اول جوانان این مملکت استقلال را به این کشور بیاورند و نسل دوم کشور را از چنگ بی گانه در بیاورند و نسل سوم که ما باشیم کشور رو اداره و بر مبنای دین اسلام و قرآن بسازیم و آبادش کنیم.

مگه قرآن کلام خدا نیست و کلام خدا حق نیست پس چرا ماباید در مورد حجاب این طور بحث کنیم که آیا حجاب خوبست یا بد ؟ آیا باید باشد یا نباشد؟. این نشون می ده که آدمی هنوز به درجه سعادت نرسیده.
مگه خدا فقط برای مسلموناست خدا مخصوص اون کسیه که اونو آفریده بهش نعمت داده پس اگه اینطوره خدا مال همه است . و ما مخلوقاتشیم . و باید تابع اطاعت آن باشیم.

حالا که این مطالب رو خوندی بگو حرفت نظرت عقایدت راجع به حجاب چیه؟ آیا بازم میگی ((حجاب محدودیت است نه مصنوعیت)). :303: