مهریهم30سکه وحج وکربلا.همین وهم نداره بده
عزیزم مجبورم خلاصه بگم الان شوهرم میاد.منم همین تصمیم وگرفتم یاامروزیافردازنگ میزنم
ممنون
فعلا
نمایش نسخه قابل چاپ
مهریهم30سکه وحج وکربلا.همین وهم نداره بده
عزیزم مجبورم خلاصه بگم الان شوهرم میاد.منم همین تصمیم وگرفتم یاامروزیافردازنگ میزنم
ممنون
فعلا
حتما حتما با خانوادت تماس بگیر دیگه از زمان حفظ آبرو و لاپوشانی گذشته این کار ایشون خیلی وقیحه
خانم ساحل یک بچه هم اینطوری از علاقه کسی مطمئن نمیشه اگه واقعا کسی به این شکل بخواد علاقه همسرشو محک بزنه اصلا تعادل روانی نداره و تیمارستان براش جای بهتری هست از زندگی بین آدما توی اجتماع
ببخشید دوست عزیز اون چیزی که باعث میشه آدم تحت ظلم قرار بگیره خود آدم هست. این مظلوم هست که به ظالم قدرت میده اصلا لازم نیست نقش مظلوم رو بازی کنی
حتما با خانوادت مطرح کن اگه میتونی مشاوره حضوری هم برو
اینجوری نمیشه ادامه داد رویه ات رو عوض کن تا همین الان هم بیش از حد نشستی نگاه کردی دیگه مظلومیت کافی هست
این مشکل با نشستن و دعا کردن حل نمیشه حرکت کن
من تمتم حرفای ایشون رو خوندم
توی حرفاش نوشته وقتی با همسرش رفتار بهتر و ملایم تری داره یا حتی براش یه فنجان چایی میاره همسرش آرومتره و دیگه خبری از اون حرفا نیست خب این یعنی اینکه میخواد محبت همسرش رو جلب کنه و تو این مورد کمبود داره.
این دوست عزیزمون باید توضیح بده که رفتار عاطفیش با همسرش چطوره . وقتی داره با خونواده ی شوهرش زندگی میکنه یعنی اینکه عضوی از خونوادشون شده و باید بتونه راحت در مقابل اونها با همسرش صحبت کنه .
اگه این قضیه جدی باشه مطمئنا با توجه به اینکه دو خانواده فامیل هستن خانواده ی همسرشون اقدام پیشگیرانه ای انجام میدن که زندگی پسرشون الکی و برای هیچی از هم نپاشه و حتی روابط خانوادگی لطمه نبینه پس احتمالا خیلی هم جدی نیست
این دوستمون تمام انتقاد ها رو از شوهرش کرده اما از رفتار و برخورد خودش با شوهرش چیزی نگفته
عزیزم مطمئن باش شوهرت دوست داره حمایت تو رو داشته باشه و بدونه برات اهمیت داره.
بهش بگو چقدر زندگیتون رو دوست داری و چقدر با وجود بودنش آرامش داری.
اگه حتی گفتن این حرفا برات سخته باید برای تداوم زندگیت یادشون بگیری . باید یاد بگیری ابراز عشق و محبت بکنی
وقتی تو جمع خونوادگیشون هستی کنار همسرت بشین و توی گوشش یه حرف عاشقانه بزن و لبخند به لبش بیار(مثلا بگو چقدر دوست داشتم الان توی بغلت مینشستم)
اگرم واقعا انجام این رفتار و حرفا برات سخته که باید بشینی منتظر خراب شدن زندگیت و یه عمر پشیمونی باشی که اگه بخوای اینجوری بی تفاوت عمل کنی واقعا باید ازت پرسید برای چی اصلا ازدواج کردی؟
ساحل جان من هم با فکور در مورد اینکه یک بچه هم اینطوری از علاقه کسی مطمئن نمیشه اگه واقعا کسی به این شکل بخواد علاقه همسرشو محک بزنه اصلا تعادل روانی نداره و تیمارستان براش جای بهتری هست از زندگی بین آدما توی اجتماع موافقم
ولی پیشنهادت که وقتی تو جمع خونوادگیشون هستی کنار همسرت بشین و توی گوشش یه حرف عاشقانه بزن و لبخند به لبش بیار(مثلا بگو چقدر دوست داشتم الان توی بغلت مینشستم)
اگرم واقعا انجام این رفتار و حرفا برات سخته که باید بشینی منتظر خراب شدن زندگیت و یه عمر پشیمونی باشی که اگه بخوای اینجوری بی تفاوت عمل کنی واقعا باید ازت پرسید برای چی اصلا ازدواج کردی؟ خوبه ...
راحتتون کنم عزیزان خیلی هم خشک باشوهرم برخوردنمیکردم حرفای عاشقانه هم کم بهش نگفتم
امروز زنگ زددم به مامانم خداروشکرحالش بهتربودوخونه بود نتونستم بی مقدمه همه چیزو بگم گفتم بیایید دنبالم دلم خیلی تنگ شده البته جلوی پدرشوهر وشوهرم
مامانم فکرکنم متوجه شدچه خبره.گفت به داداشت میگم فردابیاد
تلفن که تمام شدپدرشوهرومادرشوهرم خیلی خاهش کردن که چندروزدیگه صبرکنم خودمون درستش میکنیم واون وزیر ماشین میکنیم اگه زن بگیره منم تورودروایسی موندم وفقط چندروزدیگه میمونم
برای مامانم یه بهانه اوردم که داداشم ونفرستن
عزیزان منم دیگه طاقت ندارم هرچی باخودم فکرکردم دیگه دلیلی واسه موندن پیدانشد
مرسی ازشما .واسه خانواده م دعاکنیدچون همه چیزومجبورم برم یه دفعه ای بگم
فدای شما
سلام
شما همسرتون رو دوست دارید؟ زندگیتون براتون مهمه؟
پس اگه واقعا اینطور هست هرکاری که لازمه رو انجام بدید!
مشخصه مادر همسرتون نمیخواد شما خلاف میلشون رفتار کنید.
به نظر من اول از همه باید با همسرتون خیلی جدی در این مورد صحبت کنید و بگید اگه این رفتارشون رو تغییر ندن ترکشون میکنید! و بگید اگه واقعا میخواستن با اون خانم ازدواج کنن چرا زندگی شمارو تباه کردن؟!
دومین قدم هم این باشه که با دختری که همسرتون باهاش ارتباط داره بدون اینکه خودتونو بهش معرفی کنید قرار بذارید و رک حرفتون رو بزنید و ازش بخواید پاشو از زندگیتون بیرون بکشه. و اگه این کارو نکرد با خانواده ی اون دختر خانم مطرح کنید قضیه رو.
بدترین حالت اگه هیچ کدوم اینا جواب نداد برید به پدر و مادرتون مشکلتون رو بگید سکوت همیشه خوب نیست. نذارید پشت سرتون دیگران به ریشتون بخندن. و بی توجهی نشون دادن شما به همسرتون نشون میده براش ارزش قائل نیستید مردا از زنایی که بی دست و پا هستن و همیشه حرف گوش کن باشن زیادم خوششون نمیاد!
بهتره کمی غرور رو کنار بذارید و برای زندگیتون قدمی بردارید.
ضمنا کسی رو تهدید نکنید فقط از حقتون دفاع کنید.
سلام دیگه دلیلی برای دوست داشتنش ندارم
همه ی حرفامون باهم تمام شده حالاهردومون طلاق میخایم
اون دختره ازیه شهرستان دیگه س اصلانشدشماره ای ازش پیداکنیم که زنگ بزنیم
نه عزیزم دیگه فداکاری برای اینا بسه ومنم فقط طلاق میخام
ممنون ازشما
عزیزم اگه یه وقت تصمیم گرفتی که به جز طلاق به یه فرصت دیگه فکر کنی از خانواده شوهرت بخواه که با خانواده دختره حرف بزنند.
دست رو دست نذار اگه واقعا دوست نداره جدا شو و زندگی جدیدی را با چشم باز با کسی که واقعا دوست داره شروع کن. اگه هنوزم دوست داره برا زندگیت بجنگ و برو خانواده دختره را تهدید کن نذار کسی پا تو کفشت کنه حالا هم که کرده بجنگ و درش بیار. منم شوهرم بهم خیانت کرد ولی در حد یه عقده که در دوران مجردیش اهل دوست دختر نبوده در غیاب من رفته بود عشق و حال با یه دختر که خدارا شکر زود به خودش اومد و من به دختره گفتم .به شوهرم عکس العمل نشان دادم اگه دوسش داری و اونم یه کوچولو میخودت جلوی رابطشون بگیر
ازدختره هیچ نشونه ای نداریم فقط شوهرم باهاش درارتباطه
عزیزم جلوی اون هیچ جورگرفته نمیشه
منم دیگه میخام برم وخودم طلاق بگیرم
اگه هم چنددرصدشوهرم خوب بشه چندتاشرط دارم برای ادامه زندگی باهاش
مرسی ازشما