RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
خانم نازنین 1 خانم داملا اقای بی بی خانم موعود خانم شادی خانم رو زن خانم باران 68 گرد افرید اقای لرد حامد خانم طاهره اقای کامران خانم بلوم خانم شیدا حاتمی چند وقتی توی تالار نیستند جا در تالار خیلی خا لی است امیدوارم زودتر به تالار بر گردید براتون ارزوی موفقیت سلامتی می کنم:72::72::72::72:
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام به اعضای خوب تالار
باید کم کم از تالار برای همیشه از تالار بروم حق عضویت تالار تمام شود از تالار برای همیشه می روم
من در تالار دوستان خوب با تجربه بادانش پیدا کردم
به امید دیدار
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
آقا سلام علیکم جمیعا :)
حالتون چطوره؟
خوبید؟خوشید؟سلامتید؟
خانواده خوبن؟
چه خبراااا؟
مارو نمیبینید خوش میگذره؟؟؟
من که بسی دلم تنگ شده براتون :43:
:311:
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام دوستان
من امرزو یه حال عجیب و غریبی دارم...
نه خوبم...نه بدم ! اصلا تا حالا همچین چیزی رو تجربه نکرده بودم.کاملا خنثی هستم !
نه دلیل برای خوشحال بودنم پیدا میکنم و نه دلیلی برای ناراحت بودنم !
دقیقا احساس میکنم چیزهایی که میتونه خوشحالم کنه با چیزهایی که میتونه ناراحتم کنه الان تو یه کفه ترازو هستش !
وقتی به یه چیزه بد و ناراحت کننده فکر میکنم میبینم در مقابلش خدا یه چیزه خوبی بهم داده.وقتی هم در مورد یه چیز خوشحال کننه فکر میکنم میتونم راحت به چیزهای فکر کنم که از دست دادم و یا ندارم .
افتادم تو یه سیکل انگار...
به اتفاق بد فکر میکنم ..خودمو خوشحال میکنم با افکار مثبت
به اتفاق خوب فکر میکنم...خودمو ناراحت میکنم با افکار منفی...
ای بابا ! خودمم نفهمیدم چی نوشتم !!!!!
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
maryam123 جان
به این حالت میگن: خود درگیری مزمن
فکر کنم 99/99 مردم دنیا همینجورین
زیاد فکر نکن مشکلی داری..عادی و طبیعی هست
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام به تمام بچه های همدردی
امیدوارم همتون خوب و خوش باشید
چشمک به تمام دوستان تالار سلام رسوند و گفت تا دو ماه دیگه به همدردی برمیگرده
گیر ساختمان سازی و اینا هست......
راستی من خیلی خوشحالم کاش این حالو همتون داشته باشین :310:
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
سلام
من امروز زیاد خوب نیستم..........
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
eghlima جان خدا بد نده
کسالتی چیزی نداری که ایشالله!!!
بعضی وقتا تکیه بده به صندلی و فقط نذاره گر دنیا باش...همین
یکم خودتو از محیط بکش کنار
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
نادیا جان گاهی وقتا این که درک نشی بیشتر آزارت می ده تا کار زیاد
آره والله الانم باید تکیه بدم به صندلی و فقط نزاره گر باشم
RE: حال و احوال یاران همدردی (6)
صبح ها که از خواب پا می شم ، اونقدر کار عقب افتاده دارم که دوس دارم باز هم بخوابم ، بیدار شم و تا شب فیلم و موسـیقی نگاه کنم ، افســوس بخورم ، ناراحت بشم و گریه بکنم .
میرم و سایت ها رو سر می زنم تیتر خبرها رو می خونم ، اونقدر اوضاع بهم ریخته هست که سر درد می گیرم ، بی کفایتی های گسترده ... . آخه چرا اینقدر بدبختی داریم ؟ این مملکت اسلامیه ؟
کجامون درسته آخه ؟
نمی دونم دلم آخه به چی این مملکت خوش باشه ؟
دلم خوشه که یه پوشه واسه موسیقی های شاد درست کردم ، می خونه "بی وفایی بی وفایی بی وفا"!
به آینده نگاه می کنم همه اش مبهمه . کاش ارشد نمی خوندم .
ولی بعضی موقع ها دلم می خواد کارم رو ببوسم بذارم کنار ، بشینم پای ارشدم تا اخراجم نکردن !
ولی فکر می کنم که پس، پس انداز چی ؟
دختره رو که نمی شه با جیب خالی مراسم گرفت واسش !
بعد می گم باشه کار می کنم ، بعد قیمت های دلار و خرج زندگی و ماشین رو نگاه می کنم ، فکر می کنم میگم فایده این همه کار کردن چیه آخه ؟
پول من دیگه ارزش گذشته رو نداره ، چرا کار کنم ؟ بذار ارشد می خونم و یه مقاله می دم و میرم از این مملکت کوفتی ، بعد دوباره حرف دلار پیش میاد !
اصلاً نخواستم.
بذار همین جوری بگذره !
من که نمی تونم تغییری توی زندگی ام بدم.