RE: یه یاعلی دیگه برای نجات زندگیم
فرانک جان، ما نزدیکه یک ماهیه رابطه نداشتیم، یعنی همش تو قهر و مریضی و جدا از هم زندگی کردن گذشت
درصورتیکه بهترین مسئله زندگیمون که هیچ مشکلیم نداشتیم همین بود
اقلیما جان
من خیلی چیزا رو اینجا نمینویسم و همینطوریم نوشته هام طولانی میشه
ولی بدون هیچ زنی الکی به شوهرش شک نمیکنه، همینو بهت بگم که اوایل زندگیمون یکبار رفتیم خرید، یه هویی در پرو رو باز کردم که بگم مانتوم رو عوض کنه، دیدم داره با دختر فروشندهه گرم میگیره و جاخورد درو باز کردم
رفتیم گل برای ساختمون بخریم، یه دفعه دیدم دختر صندوق داره لبخند زد برگشتم دیدم شوهرم داره بهش چشمک میزنه
چند باری که تو خونه صداشو ضبط کردم، دیدم مثلا برای اینترنتمون زنگ زده بود به یه شرکته، اولا که سریع باهاش شروع کرد مفرد حرف زدن بعدشم برگشته به دختره میگه میخوای شماره همراهمو یادداشت کنی هر وقت دوست داشتی زنگ بزنی؟
بازم بگم؟
RE: یه یاعلی دیگه برای نجات زندگیم
شمیم جان اینجور وقتها عکس العملی نشون نمی دادی؟
RE: یه یاعلی دیگه برای نجات زندگیم
نه
حرص میخوردم، تو خودم میریختم، گاهیم ناخودآگاه اشکم در میومد
میگفت چی شده؟ میگفتم هیچی
یه مدتی هرجا میرفتیم همش تو صورتش نگاه میکردم که نتونه کاری کنه، گفتم عادت میکنه و ترک میکنه
ولی وقتی با خودم اینطوریه، وقتی نیستم چکار میکنه؟
این چیزیه که همیشه اذیتم میکنه، مخصوصا که میدونم با دخترها گرم میگیره
اوایل عقدمون میگفت هر غلطی کردم مال قبل از تو بوده، ولی میبینم که تو این دوسال همچنان داره به غلطهاش ادامه میده
RE: یه یاعلی دیگه برای نجات زندگیم
شمیم همه مشکلاتت درست ناراحتی درست
ولی فقط به یه سوالم برو بدور از هیجان فکر کن تو خلوتت تنهای تنها اگه گفتی طلاق اونم به احتمال خیلی خیلی قوی نخواست کم بیاره که تا اخر عمر تو سرش بخوره پذیرفت بعدش چی؟
شمیم به ته این راه درست فکر کن به عواقب این داستان درست نگاه کن
مشاورت یادش رفت راه چهارم بهت بگه فکر کرد با این نحو حرف زدنت شوهرت به دست و پات می افته نه عزیزم شک نکن میگه بریم جدا شیم شمیم ببخشید ولی خر نشو مشاور بردت تو فضاها مدینه فاضله برا ساخته ها فکر نکن بعد طلاق فرش قرمز پهنه بدبختی هات 10 برابر میشه تازه اونموقع دلتنگی هات یادت میاد مثبت های شوهرت یادت میاد الان لیست نوشتی از بدیاش همه مام اگه بخوایم از بدی های هم بنویسیم طومار درست می کنیم کاری نداره .
شمیم جان کسی منکر مشکلاتت نشده و نمی شه ولی مسایلت که لاینحل نیست یعنی این همه ادم و کارشناس تو این سایت هیچ کس جز مشاور شما نمی فهمه؟؟؟؟؟ شمیم منم رفتم پیش مشاور تورو بخدا برو تاپیکم بخون منم بعد 4 جلسه مثل تو شدم همه فکرم حول طلاق بود برو بخون که فکر نکنی دروغ میگم ولی باز کمک اقلیما sci و ... باعث شدم جدی تر نگاه کنم شمیم قاطع باش ولی با سیاست جذب کن دفعش نکن الان زمانش نیست
خیلی ناراحتتم تورو خدا عاقل باش دختر
RE: یه یاعلی دیگه برای نجات زندگیم
صحرا جان
من نمیخوام بزرگنمایی کنم، نمیخوام از مشکلات فرار کنم، اگه اینطوری بود همون اوایل عقدم طلاق میگرفتم
دوسال موندم، تحمل کردم، کنار اومدم، سکوت کردم، داد زدم، به روم نیاوردم، به روم آوردم، هرکاری بگی کردم
من بدیها رو لیست نکردم که بگم خوبی در کار نیست، میخوام ببینم این بدیها چیزی هست که بشه درستش کرد؟ که ارزش به خطر افتادن روحو جسم و آینده منو داشته باشه؟
من چطوری میتونم ذات هیز شوهرمو تغییر بدم؟ براش تو مسائل زناشویی هیچی کم نزاشتم، تو لباس پوشیدنم، آرایشم و ... هرکاری کردم که چشم و دلش سیر باشه، ولی نمیشه
تو خساست چطوری تغییرش بدم؟ کنار اومدم، پول نگرفتم، بعد کم کم شروع کردم به پول گرفتن ولی تغییر نکرد
تو احترام گذاشتن، احترام گذاشتم، بخاطرش جاهایی رفتم که دلم نمیخواست، همیشه بی احترامی کرد، و جاهایی که دلش نخواست یا نیومد یا اگه اومد زهرمارم کرد
دیگه باید چکار کنم؟چقدر دیگه از عمر و جوونیم و روح و جسمم بزارم که آخرشم درست نشه؟
مشاور به من نگفت طلاق بگیر، گفت محکم برو جلو اگرنه همین آش و همین کاسه
گفت یه کاری کردی باید پاش وایسی، که براش درس عبرت بشه نه اینکه شل بگیری بگه اینم یه بچه بازی بود
من باهاش موافقم
شوهر من آدمیه که وقتی محکم جلوش وایستی تازه تکون میخوره،
دوسال هی چپ و راست گفت به درد هم نمیخوریم، طلاق بگیریم، حتی یک بار از خونه نیومدم بیرون
دیگه براش شده بازی
اینکه بگه طلاق و مطمئن باشه من عین احمقها میترسم و سکوت میکنم و تازه میرم جلو دعوامونم فیصله میدم
دیگه خسته شدم
عزیزم
دوساله دارم اینطوری زندگی میکنم
همش استرس، همش نگرانی، همش توهین، تحقیر
دیگه بسه
نیست؟
صحرا جان، دوستان خوبم
بهتون قول میدم، هیچ زنی نیست که الکی زندگیشو ول کنه بره
یا حداقل من تو زمره اون 2% که الکی ول میکنن میرن نیستم
کسی دوست نداره، سال اول زندگیش، زندگی که با عشق و شور شروع کرده اینطوری شکست خورده بره بگه انتخابم اشتباه بوده
خیلی سخته
مخصوصا اگه طرفتون کسی باشه که همیشه حق به جانب باشه و هیچوقت دلیلی برای تغییر یا بهبود زندگی نداشته باشه و همش توقع داشته باشه شما تغییر کنی و همیشه اعتقاد داشته باشه که تنها آدم منطقی و درسته این دنیا خودشه
RE: یه یاعلی دیگه برای نجات زندگیم
عزیزم
می فهممت نمی دونم چی الان توی این شرایط گفتنش درسته. اما منم با مشاورت موافقم اون خواسته بیشتر بفهمی شوهرت دردش چیه ؟ و چی می خواد.
شمیم جان از نظر محبت و عاطفه توی این دوسال و همینطور عقدت چطور بوده؟ کلا نحوه محبتش به تو چطور بوده ؟ و چند وقت ادامه داشت؟یعنی مدت محبت هاش چقدر طول کشید؟
RE: یه یاعلی دیگه برای نجات زندگیم
محبتش کاملا ابراز میشد
با هدیه، چشمک زدن، بغل کردن، حرف زدن، شوخی کردن، و ...
هیچ مشکلی نداشتیم
من بهش گفته بودم چطوریم، هم دوست دارم بشنوم یعنی هم شنیداریم هم لمسی
اونم طوری رفتار میکرد که بهم ثابت شده بود همونیه که میخوام
تو دوران نامزدی من چون خیلی معتقدم حتی دستشم نمیگرفتم
تو دوران عقد کاملا راحت شدم و تمام عشقی که یه زن میتونه نسبت به شوهرش ابراز کنه رو ازاد کردم و نثارش کردم، اونم همینطور
بعد عروسی هم کمتر شد ولی میگفت جنسش عوض شده تا جائیکه این اواخر دیگه حتی بغل کردنشم مصنوعی شده بود
میدونی به مشاوره چی میگه؟
میگه پدر مادر من هیچوقت برای هم لاو نترکوندن، هیچوقت الآن بابام مامانمو بغل نمیکنه، ولی مامانم میدونه بابام دوستش داره، ولی زن من متوجه نمیشه
یعنی میخواد من مثل مامانش که 70سالشه فکر کنم و زندگی کنم،
نمیفهمه بابا دوران اونا اونطوری بوده، الآن که دیگه نباید اونجور زندگی کرد
و البته اینا بهانس
اگه اینطوری فکر میکرد، خب دوستاش چند ساله باهاش دوستن؟ پدر مادرش، خواهر برادرش چند ساله میشناسنش؟
پس راجع به اونها هم نباید کلامی و رفتاری محبت داشته باشه و اونا بدونن دوستشون داره دیگه؟
ولی نه
هرکاری از دستش بر میاد ، کلامی، رفتاری، مالی، عاطفی انجام میده
این فقط بهونس برای پوشوندن کم کاریهاش
و خیلی چیزا میتونه باعثش باشه
من نمیگم مشکل ندارم، کاملم و بهترین زن عالمم، ولی واقعا هرکای میشد برای زندگیم کردم و نمیدونم این چی میخواد
به قرآن قسم اگه بخوام خوبیهامونو با هم بسنجم در مقابل هر 20تا کار من اون 1 کار انجام داده که البته هزارجا هم منتشو گذاشته
کاش لااقل یکی میومد یه نظر کارشناسی میداد
کارشناسهای این سایت فقط برای بستن تاپیکم به من سر میزنن :303:
RE: یه یاعلی دیگه برای نجات زندگیم
شما همراستا با نظر مشاورت پیش برو
این تالار جنبه کمکی داره و مشاور حضوری چیزهایی را دیده، همسرت را دیده ، شما را دیده و ما ندیدیم، حالا برگردیم بگوییم مشاور را ول کن بیا حرف ما را که با 4 سطر نوشته نظر می دهیم گوش کن.
متاسفانه در این تالار اول مراجعه کننده را می فرستیم مشاوره بعد اگر نظرات مشاور دلخواه ما نبود میگوییم ول کن. حالا شمیم جان اگر شما به مشاورت شک کردی عوضش کن، اصلا یکی دو نفر را امتحان کن، ولی کاری نکن که این تالار به جای فایده ضرری برای تو داشته باشد و فکر و ذهنت را بیشتر آشفته و نگران کند. موفق باشی
RE: یه یاعلی دیگه برای نجات زندگیم
من با نظر سابينا موافقم. البته با اين تفاوت كه روي چند جلسه اول مشاوره نبايد اتكا كني و بر مبناش تصميم بگيري بلكه بايد با مشاور پيش بري اگر در نهايت نظر مشاور باز همين بود اون موقع تصميم بگيري و تصميمت را عملي كني.
RE: یه یاعلی دیگه برای نجات زندگیم
شمیم جان هیچ کس هیچ چیز اگز قرار باشه ذهن و روح تورو از بین ببره ارزش نداره
هیچ کس نمیگه بساز و بسوز هیچ کسم نمیگه طلاق نه همه میگن عاقلانه فکر کن صورت مسالرو پاک نکن
هنر این دنبال راه حل باشی اره اگه به شیوه قدیم عمل کنی به همون نتایج قدیم هم میرسی !!!!
تو این همه تاپیک درست کردی به چند درصد حرفها گوش کردی خدایی تو این مدت تو چقدر تغییر کردی
ببین شمیم دست گرفتی که شوهرم نحوه محبتش اینه بابا اونم ادم مگه نه؟؟؟؟!!!!!!!!!!! حق داره به شیوه خودش محبت کنه چطور نمیبینی که همیشه برات گل میخره والا من تو ارزوی یه شاخه گل بعد 4 سال موندم خوب هرکی نحوه محبتش یجوره ....
شمیم به کارشناس های اینجا اعتماد کن اونا یک عالمه مشکلات عجیب غریب تر دیدن بزار کمکت کنن منفعلانه تصمیم نگیر