ممنون از همه شما سعی خودمو می کنم انشاء ا... خیلی زود میام و نتیجه رو بهتون می گم :72::72::72::72::72:
نمایش نسخه قابل چاپ
ممنون از همه شما سعی خودمو می کنم انشاء ا... خیلی زود میام و نتیجه رو بهتون می گم :72::72::72::72::72:
سلام دوستان خوبم
هفته اینده باید دو روز برم ماموریت .از اول هم می دونستم علی قبول نمی کنه با این حال بهش گفتم او هم طبق معمول شر وع کرد به داد و هوار که من نمی خوام بری .اگه نرم خیلی بد میشه نمی دونستم چه جوابی بدم :302:چند روز هست که صبح ها میاد دنبالم ولی خیلی غر می زنه که زود باش عجله کن اگه معطل کنی دیگه نمی یام زود برو پایین ...........
دیشب مادر شوهر محترمه اومدن خونمون من هم مثل همه مهمون های دیگه ازشون پذیرایی کردم امروز صبح که علی امده بود دنبالم تو ماشین بهم گفت مادر گفته کم تعارفی کردی چرا میوه براش پوس نکندی چرا اصرار نکردی که بمونن و از این حرفا بعدش هم گفت همین امروز میری میگی نمی ری ماموریت تو دلم گفتم فدای سرم که مادرتون بهشون برخورده مامویت هم به هر قیمیتی هست می رم البته از قبل مخالفتش رو اعلام کرده بود حالا میگید من چه کار کنم ؟؟؟؟؟؟؟
خزان عزیز
یه کم سیاست زنانه داشته باش.شما توی مسائل مالی منفعلانه عمل کردی و درارتباط با شوهرت پرخاشگرانه.سعی کن تعادل رو برقرار کنی گلم.روی روحیات خودت بیشتر کار کن.اگه جرات مندانه رفتار کنی همه چی حله.توی مسائلی مالی به هیچ وجه کوتاه نیا و خیلی محترمانه روی حرف خودت بایست .اما در ارتباط با شوهرت طوری باهاش رفتار کن که بهش قدرت بدی.به خانواده اش خیلی احترام بذار خصوصا به مادرش.
عزيزمنقل قول:
نوشته اصلی توسط خزان 1366
راعايت ظواهر احترامو بكن.حتي اگر از مادرش دل چركيني.اما متملقانه نه.. بهر حال ايشون يه خانم بزرگتره.اگر ماموريت برات مهمه برو. منطقي توضيح بده و برو در آخرش رو كارت و مداركت و پس گرفتنشون تاكيد كن. دلايلتو با احترام و بدون بلند كردن صدات براش بگو .بگو كه ثبات كارت و ياد گرفتن تجارب در گرو اين ماموريتهاست.
و در ضمن شما هنوز خونه پدرت هستي ايشون دارن اينجوري برخورد ميكنن. پس رفتي خونه خودت چه خواهد شد؟!
با دوستان موافقم تا مشكلاتتون حل نشده به ازدواج فكر نكن.
در ضمن موقع رفتن صبح ها نه عجله كن و نه معطل كن. اگر خواست با همين شرايط مياد دنبالت اگر نه نمياد. اين كه يادبگيره به اندازه منطقي صبر كنه مهم تر از اينه كه شما رو برسونه.
قضيه مدارك رو هم تاكيد ميكنم.
تا امروز پيگيري كردي يانه خانومم؟:72:
ssghsg sjjsjtr 146776378
عزیزم
یکم قوی باش مرگ یه بار شیون هم یه بار عزیزم مدارکتو بگیر رمز کارتت رو هم عوض کن گفته بودم که سعی کن از حق خودت دفاع کنی
اما سیاسیت باید بخرج بدی نا با زور کویی که این سیاست رو یک مشاور خوب بهت یاد میده
دریغ نکن اگه توی دوران عقد نتونی مشکلاتت رو حل کنی در اینده دیگه راهی نداری
الان هر گلی بزنی به سر خودت زدی ، قوی باش نترس انقدر هم دلهره نداشته باش
تا اخرش هم برو
مشاور یادت نره
نه هنوز موقعیت مناسب پیش نیومده تا بگم امشب سعی خودمو می کنم و مسئله رو مطرح می کنم هم ماموریت رفتنمو و هم قضیه مدارک و حقوقمو .نمی دونم چی میشه ولی سعی خودمو می کنم ممنونم که بهم قوت قلب می دین .........:46:
تمام مشاوره هایی که رفتم شنونده خوبی بودن ولی راه حلی نداشتن ضمن اینکه نمی خوام به تنش و مشاجره ختم بشه من دیوانه وار همسرمو دوست دارم پس جدایی راه حل مشکل من نیست نمی خوام حرفی بزنم که هیچ وقت نمی تونم بهش عمل کنم شاید یه خورده زمان لازم باشه ولی باز هم سعی خودمو می کنم امیدوارم درست بشه
سلام عزیز قبول داری مادر شوهر یه درجه بالاتر از مهمونای دیگست؟پس احترام بیشتری هم احتیاجه.خوب اونم تو جمع به احترام تو احتیاج داره.باور کن این حساسیتهای مادر شوهرت واسه اولاشه یکسال بعد ازدواج حساسیتاش کم می شه.
موقعیتو تو باید درست کنی و مدارکو اززش بگیری.دست دست نکن گلم
خزان نازنينم( كه بهار بشي ايشالله) اولا از اين كه عزم كردي ممنونم. بي شك خودت بهتر مي دونيكه كي و چطور تصميماتو عملي كني .اين خوبه كه از بروز تنش جلوگيري ميكني خانمم يه مثبت! اما اين بده كه به ايشون عادت بدي در برابر هر خواست خودشون بخصوص خواستهاي غلط صبوري ببينن و بله بشنون. الان دورانيه كه شما همسرتون در عين داشتن تعهد به هم بايد تغييرات لازمه براي بعد از رفتن زير يه سقف ايجاد كنيد . اشكالي نداره كه عاشق شوهرتون هستيد چه خوب.. چه زيبا!اما اگه عشق باعث چشم بستن به طور كامل بر عيب هاي ايشون بشه يه كم اوضاع نگران كننده است!نقل قول:
نوشته اصلی توسط خزان 1366
اميد دارم بتوني ايشون در عين دوست داشتن براي انجام تغغيرات مناسب همگاه كني عزيزم..وقتي ما كسي رو دوست داريم كمكش كنيم بهتر بشه! باشه؟:72:
بهتره قضیه مدارک و ماموریت رو با هم مطرح نکنی.تو که میدونی رو ماموریت حساسه حرف مدارک رو هم بزنی قاطی میکنه.ولی کلا اگه ماموریتت مهم نیست نرو.بیشتر مردا خوششون نمیاد زنشون تنهایی جایی بره.ولی به هر حال اگه خواستی بری راضیش کن بعد برو این با قضیه مدارک فرق داره.نقل قول:
نوشته اصلی توسط خزان 1366
هنوز فکر میکنی مادرش هم تو مشکلاتتون دخیله که ازش کینه به دل داری؟همه مسائل رو با هم قاطی نکن و بدون اگه با مادرش بد رفتاری کنی برات بدتر میشه (البته من نمیدونم میوه پوست گرفتن واسه مادر شوهر لازمه یا نه)