RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
با اجازه آقای بی بی نظرمو می گم.به نظرم رفتار شما درست بوده.مطمئن اگه همین طور رسمی برخورد کنید اونم متوجه بشه.البته اینجا درسی که باید یاد بگیرین اینه که به هر قیمتی از کسی که نمی دونیو چقدر جنبه داره ازین درخواستها نکنید.
آقای بی بی رفتار های من سرتاسر رفتار منفعلانست تازه دارم با کمک اینجا چیزهائی یاد می گیرم.عصری مادر شوهرم اومد خونمون سر بزنه.و من طی همین نیم ساعت 2 رفتار منفعلانه انجام دادم.قرار بود شام اونشبو مادرم درست کنه بفرسته وقتی مادرشوهرم خونمون بود مادرم زنگید گفت آمادست به همسری جونت بگو بیاد بیاره.من دوست داشتم بعد از قطع تلفن رو به مادرشوهرم بگم مادرجون چون درس دارم مامانم شام درست کرده اما از فکری که راجع به من کنه (چه تنبل)نگفتم.می دونم این موضوع زیاد مهم نبود ولی همین که جرات نکردم خیلی بده.
دومین رفتارم مربوط به وقتی بود که گفت امشب مسجد مراسم هست بعد شام می یایم بریم.من دوست نداشتم برم ولی چیزی نگفتم.حتی ازش پرسیدم ساعت چند می یاین بریم؟....خلاصه بعد رفتن به همسرم گفتم اگه اشکالی نداره من نمی یام تو خودت برو و همسرمم گفت باشه.آقای بی بی این رفتارم منفعلانه بود یا جراتمندانه؟من که فکر می کنم ترکیبی از هر دو.در اون لحظه رفتارم منفعلانه بود ولی بعدش اونجور که دوست داشتم مسجد نرفتم.
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
بازم سوال آقای بی بی.همون طور که گفتم من رفتارهای منفعلانه من زیاده.اکثرا هم دربرابر خانواده شوهرم.
من یه فرد درون گرا هستم زیاد از رفت و آمد خوشم نمی یاد.باور کنید حتی خونه مادرمم گاهی دوست ندارم برم.
اما اینو بگم که بعد از دواج این احساسمو نا دیده گرفتم و اکثر قریب به یقین همه دعوت به مهمونی روقبول کردم.منظورم مهمونی های رسمی و بزرگ نیست چون اونو که حتما باید قبول کنم.منظور مهمونی های هفتگی گاه و بی گاهه.حتی شبای امتحان رفتم..(اما از درون عذاب کشیدم)حالا من به این رسیدم که تا کی؟بالاخره باید یه روزی تموم کنم رفتارمو
امروز ناهار خونه مادربزرگ همسری دعوت بودیم.رفتیم ناهار.بعد ناهار دیدم واسه شام هم دارن تدارک می بینن.من گفتم به خاطر امتحان ما نمی تونیم بمونیم.گفتن باشه برو ولی موقع شام بیاین منم با قاطعیت گفتم ممنون درسم زیاده نمی تونم بیام گفتن مگه فرداست گفتم نه پس فرداست اما واقعا نمی تونم بیام.موقع خداحافظی همسری گفت حالا ببینیم چی می شه.تو راه به همسرم گفتم چرا با من هم زبون نمی شی چرا این طور می گی؟
خلاصه نیم ساعت پیش که شام هم خورده بودیم زنگیدن به همسری گفتن بیاین شام اونم گفت شام خوردیم اما بعدش خیلی پکر شد.به نظرتون من زیاده روی کردم در رفتار جراتمندانه؟.
همسرم از مردائی نیست که داد و بیداد کنه اما اینکه ناراحت می شه از کارام حالمو می گیره.بهش گفتم چون همیشه کوتاه اومدم تو هم بد عادت شدی.
آقای بی بی واقعا رفتار جراتمندانه چیه؟من موندم درسته که الان به خواستم رسیدم ولی این ناراحتی همسرم نذاشت لذت رفتار جراتمندانه رو ببرم.
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
[b]بازم سوال آقای بی بی.همون طور که گفتم من رفتارهای منفعلانه من زیاده.اکثرا هم دربرابر خانواده شوهرم.
من یه فرد درون گرا هستم زیاد از رفت و آمد خوشم نمی یاد.باور کنید حتی خونه مادرمم گاهی دوست ندارم برم.
اما اینو بگم که بعد از دواج این احساسمو نا دیده گرفتم و اکثر قریب به یقین همه دعوت به مهمونی روقبول کردم.منظورم مهمونی های رسمی و بزرگ نیست چون اونو که حتما باید قبول کنم.منظور مهمونی های هفتگی گاه و بی گاهه.حتی شبای امتحان رفتم..(اما از درون عذاب کشیدم)حالا من به این رسیدم که تا کی؟بالاخره باید یه روزی تموم کنم رفتارمو
امروز ناهار خونه مادربزرگ همسری دعوت بودیم.رفتیم ناهار.بعد ناهار دیدم واسه شام هم دارن تدارک می بینن.من گفتم به خاطر امتحان ما نمی تونیم بمونیم.گفتن باشه برو ولی موقع شام بیاین منم با قاطعیت گفتم ممنون درسم زیاده نمی تونم بیام گفتن مگه فرداست گفتم نه پس فرداست اما واقعا نمی تونم بیام
به نظر من كه رفتارتون جراتمندانه بوده ولي جمله همسرتون كه گفتن حالا ببينيم چي ميشه منفعلانه بوده
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
با اجازه دوست بزرگوارم جناب Baby
آفرین رایحه عشق،
چقدر این تاپیک سودمنده ... چقدر لذت بخشه!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
..
...
....
بعد ناهار دیدم واسه شام هم دارن تدارک می بینن.من گفتم به خاطر امتحان ما نمی تونیم بمونیم.گفتن باشه برو ولی موقع شام بیاین منم با قاطعیت گفتم ممنون درسم زیاده نمی تونم بیام گفتن مگه فرداست گفتم نه پس فرداست اما واقعا نمی تونم بیام.
این دقیقا رفتاری جرات مندانه است و یک رد تقاضا به روش صفحه خط خورده! آفرین!
موقع خداحافظی همسری گفت حالا ببینیم چی می شه.
تو راه به همسرم گفتم چرا با من هم زبون نمی شی چرا این طور می گی؟
این دقیقا رفتار پرخاشگرانه است!
اشکالات این رفتار:
استفاده از جملات "تو" به جای جملات "من" که زبان رفتار جرات مندانه است
اتهام و سرزنش فرد مقابل
عدم رعایت حقوق فرد مقابل در این رابطه که او حق دارد: موافقت کند! و حق دارد اشتباه کند!
می توانستید به روش انتقاد صحیح در زمان مناسب با ایشون صحبت کنید
.
وقتی جرات مندانه رفتار می کنید بدانید که گاهی افراد از شما ناراحت هم می شوند
شما مسئول شادمانی دیگران نیستید!
________________________________________
جناب Baby پاسخ کامل شما را خواهند نوشت...
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
آقای sci کاملا حق با شماست من بد جوری سر همسرم داد زدم.بعد از اینکه زنگ زدن موقع شام اون پکر شد داد و بیداد راه انداختم که تو چرا به فکرم نیستی اونم بدون دادن جواب خوابش برد منم وقتی آروم شدم یک کاغذ برداشتم نوشتم آدم دوست داره گاهی اونطور که دلش می خواد رفتار کنه.من درونگرا هستم و حتی خونه خودمو به خونه مادرم ترجیح می دم تو اینو می دونی پس چرا تز دستم ناراحت می شی؟اونم صبح نوشته بود من از دست تو ناراحت نمی شم فقط گاهی همراه شدن باهات سخته تو این مواقع خواهش می کنم فکر بد نکن
به قول شما با رفتار پرخاشگرانه جواب نداد ولی این راه جواب داد.من با خانواده همسرم رفتارم تا به حال منفعلانه بود ولی با همسرم پرخاشگرانه:302:
یک نکته چون همیشه با قاطعیت حرف نمی زدم این بار که دعوتشونو رد کردم فکر کردن مثل دفعاته قبله و من موقع شام می رم اونجا و به همین دلیل سهم ما رو هم گذاشته بودن و زنگ زدن بیاین.(شاید ناراحتی همسرم هم ازین بود چون قبلش با کمال خوش روئی خودش شامو آماده کرد)
نقل قول:
آقای بی بی رفتار های من سرتاسر رفتار منفعلانست تازه دارم با کمک اینجا چیزهائی یاد می گیرم.عصری مادر شوهرم اومد خونمون سر بزنه.و من طی همین نیم ساعت 2 رفتار منفعلانه انجام دادم.قرار بود شام اونشبو مادرم درست کنه بفرسته وقتی مادرشوهرم خونمون بود مادرم زنگید گفت آمادست به همسری جونت بگو بیاد بیاره.من دوست داشتم بعد از قطع تلفن رو به مادرشوهرم بگم مادرجون چون درس دارم مامانم شام درست کرده اما از فکری که راجع به من کنه (چه تنبل)نگفتم.می دونم این موضوع زیاد مهم نبود ولی همین که جرات نکردم خیلی بده.
دومین رفتارم مربوط به وقتی بود که گفت امشب مسجد مراسم هست بعد شام می یایم بریم.من دوست نداشتم برم ولی چیزی نگفتم.حتی ازش پرسیدم ساعت چند می یاین بریم؟....خلاصه بعد رفتن به همسرم گفتم اگه اشکالی نداره من نمی یام تو خودت برو و همسرمم گفت باشه.آقای بی بی این رفتارم منفعلانه بود یا جراتمندانه؟من که فکر می کنم ترکیبی از هر دو.در اون لحظه رفتارم منفعلانه بود ولی بعدش اونجور که دوست داشتم مسجد نرفتم.
لطفا راجع به این موضوع هم نظر بدید:316:
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
سلام رايحه عشق،
يك چيزي كه شما بايد روي آن بطور جدي كار كنيد اين است كه شما هميشه نگران هستيد نكنه ديگران، شما رو قضاوت كنند، از شما ناراحت شوند، از رفتار شما احساس بدي پيدا كنند و براي همين، همواره تلاش مي كنيد كه همه رو از خودتون راضي نگه داريد تا صداي منتقد دروني شما كاهش پيدا كنه و كمتر سرزنشتون كنه! و خب اين اشكالي در خلاف جهت رفتار جرات مندانه است و تا حدي شما رو ناخودآگاه به سمت انفعال همراه با رفتارهاي خاص خودش مي كشونه! يعني شما در اين لحظات خشم منفعلانه، رد منفعلانه، دروغ منفعلانه ( كه گاها مصلحتي هم هست) رو تجربه خواهيد كرد...
چيزي كه بايد خوب بدونيد اينه كه:
1. منتقد دروني شما، رفتاري جرات مندانه نداره و در خلاف جهت جرات مندي تلاش مي كنه و اصلا مهم نيست كه شما چي كار بكنيد! اون سرزنش مي كنه! اون مخالفه! اون ناراحته! پس بهتره كار خودتون رو بكنيد و نگذاريد شما رو سرزنش كنه! يعني اگر به مادر شوهرتون مي گفتيد كه غذا رو مادرم درست كرده... اون مي گفت حالا بهت مي گه تنبل! و اگر نمي گفتيد.. سرزنشتون مي كرد: چرا نگفتي! پس در هر دو حالت نمي ذاره آب خوش از گلوي شما پايين بره مگر اينكه محلش نگذاريد تا صداش رو بياره پايين
2. شما هميشه نمي تونيد همه افراد رو راضي نگه داريد. همه هم از دست شما خوشحال نخواهند شد چون مسئوليت شما به عنوان يك فرد جرات مند الزاما خوشحال كردن ديگران نيست! بلكه شما با احترام به ديگران،بايد نظرات خودتون رو ابراز كنيد، مطرح كنيد و براي ديگران حقوق فردي اونها رو لحاظ كنيد!
3. از قضاوت ديگران نترسيد! نظرتون رو بيان كنيد بدون اينكه بترسيد الان در رابطه با شما چه قضاوتي خواهد شد.
4. از دادن اطلاعات اضافي پرهيز كنيد. هميشه لازم نيست همه چيز رو توضيح بديد! هميشه ديگران مثل شما فكر نمي كنند... مثل شما قضاوت نمي كنند! هميشه چيزي كه براي شما سوال هست.. براي اونها سوال نيست! پس بسياري مواقع لزومي نداره بدون سوال چيزي رو توضيح بديد... در اين شرايط اگر مادر شوهر شما گفت چرا به مادرت زحمت دادي؟ اون موقع براشون توضيح مي ديد!
5. كسي رو براي بيان نظراتتون واسطه نكنيد! همسر شما واسطه جرات مندي شما نسبت به مادرش نيست! ايشون نمي تونه دليل خوبي براي نيومدن شما بياره...
5 نكته بالا رو مد نظر قرار بديد.
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شوکا
سلام
لطفا من رو هم به شاگردی بپذیرید
:72:ممنون از کارگاه:72:
من میخوام یه موضوعی رو تعریف کنم
میخوام بدونم رفتار جرات مندانه در این موضوع چی هست؟؟؟
من باید 4 تا مقاله ترجمه میکردم اما پشت گوش انداخته بودم:163:که یکدفعه بهم گفتن فردا باید تحویل بدم
منم خیلی هول شدم و تصمیم گرفتم 2 تاشو خودم ترجمه کنم و 2 تاشو بدم به یکی از همکلاسیهام که زبانش خوبه(کس دیگه ای رو نمیشناختم که بتونه 1 روزه واسم ترجمه کنه)
خلاصه به ایشون گفتم و قبول کردند
ایشون آقا هستند
بعدش که واسه هزینش گفتم دیدم دارن با لفظ تو منو خطاب میکنن و بعدش هم گفت نمیخواد پولشو بدی:163:
حالا تا این جاش هیچچی
بعدش دیدم یه جوک فرستاد که اصلا خوشم نیومد:163:
بعدش هم که دید جواب ندادم دوباره حالمو پرسید وگفت مقاله رو براش بفرستم
رفتار جرات مندانه در این موقعیت چیه؟؟؟؟
به شخصه خودم اصلا دوست ندارم این جور مواقع به طرف بگم این چیه فرستادی؟
ترجیح میدم سکوت کنم و با سکوتم و رفتارم بهش بفهمونم
درسته به نظرتون؟
منم دیدم نمیتونم واسه ترجمه ی 2 تا مقاله این قدر بخواد با هام صمیمی شه
منم بهش اس دادم که مرسی خودم روشون کار میکنم چون باید ترجمم قوی شه
بهش برخورد و گفت ایشالله امشب کابوس ببینم
البته ایشون یه مقدار شوخ هم هستند ولی من دوست نداشتم
به نظرتون چه رفتاری باید داشته باشه آدم تو این جور مواقع؟؟؟؟
سلام شوکا جان
به نظر من این رفتاری که داشتی درست بوده
شاید دقیقا نشه لفظ جرات مندانه رو بهش داد ولی درست بوده
البته میدونی کلا من فکر می کنم رفتار جرات مندانه یا منفعاله یا پرخاش گرانه بیشتر برای شرایطی میشه تحلیل کرد که درخواستی از ما شده باشه و ما بخوایم تو اون شرایط طوری برخورد کنیم که هم حقی از خودمون ضایع نشه و هم از دیگران و
ولی تو مثالی که تو زدی برعکسه : در واقع اون پسره منفعلانه درخواست تورو قبول کرده :311:
:311:
تو این مساله ای که تو گفتی ،تو از ایشون درخواستی داشتی و اون در مقابل خواسته صمیمی شه و تو با رفتار درست جلوی این صمیمت رو گرفتی .ولی اگر به خاطر رودرواسی تو هم صمیمانه برخورد می کردی اون جوری منفعل بودی
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
یه سوال:آیا داشتن رفتار جرات مندانه شامل مادر هم می شه؟؟؟
همسر من انسان درون گرا و ساکتی هست.من ایشون رو با این اخلاق کاملا قبول دارم چون خودم هم تقریبا همین طورم.مدتی است مادرم با ایشون رفتار مناسبی نداره و ساکت بودن ایشون رو بی اهمیتی و بی توجهی به خودش تلقی می کنه.من و همسرم تقریبا هر دو روز یک بار به منزل مادرشوهرم و مادرم سر می زنیم .همیشه به پیشنهاد من اول خونه مادر شوهرم می ریم و بعد می ریم خونه مادرم.دیشب مدت بیشتری رو خونه مادرشوهرم موندیم در صورتیکه دفعات همیشه بیشتر پیش مادر من می موندیم.این بهانه ای شد که مادرم به خاطر اینکه یه کم دیر اومده بودیم اونجا تمام مدت سکوت کنه و کلمه ای با شوهرم صحبت نکنه.من از این موضوع خیلی ناراحت شدم اما شوهرم گفت اشکالی نداره .دوستای گلم رفتار صحیح و جرات مندانه اینجا چی هست؟
من با مادرم منطقی صحبت کردم اما ایشون صحبت اش اینه که چرا شوهرت اینقدر بد سلام و احوال پرسی می کنه که صداش رو به زور می شنوه آدم!!!!
من دلم نمیاد بدون شوهرم جایی برم از طرفی دلتنگ مادرم هم می شم!
سعی در تغییر رفتار شوهرم هم ندارم و راحتی و آرامش ایشون رو می خوام.
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
ضمن تشکر از دوستان عزیز و آقای Sci که در غیاب بنده ، تاپیک رو جلو بردند،
در خصوص موضوع تسنیم الهی :
درهمین حدی که از مادرتان درخواست داشتید کفایت می کند.
هرکسی روابط بین فردیش را خودش می سازد لذا روابط بین فامیل شما و همسرتان به خودشان مربوط می شود.
انتظارتان را هم در یک فرصت مناسب با همسرتان در میان بگذارید ، راه حل را خود خواهد یافت.
اگر گاهی هم تنهائی به دیدن مادرتان بروید اشکالی نخواهد داشت و طبیعیست.
این هم خیلی خوبه که "سعی در تغییر رفتار شوهرم هم ندارم و راحتی و آرامش ایشون رو می خوام."
مهارت هايي براي ابراز جرأت مندي:
براي عيني تر كردن كاربرد مهارت ها، فرض كنيم كسي ما را به ميهماني دعوت مي كند كه اصلاً ديگران و آن خانه را نمي شناسيم، در اين صورت از روش هاي بيان جرأت مندانه زير استفاده مي نماييم:
– نه گفتن:
نه نمي آيم.
من اهل اين جور ميهماني ها نيستم.
نه حتماً بايد بروم منزل
– تغيير دادن موضوع:
در اين روش موضوع صحبت را عوض مي كنيم.
راستي فيلم ديشب را ديدي؟
فردا امتحان داريم؟
لباسي كه خريدي، خيلي قشنگه!
– دليل آوردن:
رفتن به خانه اي كه نمي شناسم را اصلاً درست نمي دانم.
دليلي ندارد به جايي بروم كه راضي نيستم.
روحيه ام در اين جور ميهماني ها ضعيف مي شود.
– ايجاد احساس شخصيت مهم تر در طرف مقابل:
انتظار نداشتم اين پيشنهاد را به من بدهي!
من روي شما يك جور ديگر فكر مي كردم!
من شما را عاقل تر از اين ها مي دانستم!
– ارائه پيشنهاد بهتر:
حاضرم با شما سينما بيايم ولي ميهماني نمي آيم.
بيا برويم منزل ما.
– نشان دادن شأن بالا خانوادگي خود:
در خانواده ما رسم نيست كه در اين جور ميهماني ها شركت كنيم.
اگر اين موضوع را درخانواده ام مطرح كنم، آن ها خيلي تعجب مي كنند.
– بيان موضوع در قالب شوخي:
من هنوز بچه ام، بزرگ نشده ام.
من شب ها زود خوابم مي بره.
– پافشاري و اصرار در رد درخواست:
گفتم كه اهل رفت و آمد با غريبه ها نيستم.
ديگر حرفش را نزن، به هيچ وجه نمي آيم.
– دور شدن از موقعيت:
در مواقعي كه مي بينيم شخص خيلي اصرار مي كند، بهتر است از آن محل و موقعيت دور شويم.
– ابراز همدلي:
شايد دلت مي خواست كه من با شما بيايم، اين موضوع را مي فهمم ولي متأسفانه در اين گونه ميهماني ها شركت نمي كنم.
– پيدا كردن راه حل مناسب با نظر خواستن از طرف مقابل:
موافقيد جایی غير از ميهماني برويم كه شما هم دوست داشته باشيد؟
– معذرت خواهي:
با عرض پوزش به هيچ وجه نمي آيم، اميدوارم مرا ببخشيد.
– تشكر و قدرداني:
لطف كرديد مرا به ميهماني دعوت كرديد، ولي من دوست ندارم و نمي آيم.
RE: کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
یه سوال داشتم
اگر پافشاری در رد درخواست موجب به قهر یا دعوای طرف مقابل بشه باید چیکار کرد؟
من مرحله اول رو خوب پیش میرم یعنی جراتمندانه حرف میزنم - رد میکنم- یا حتی جرات خود را هم به عمل میرسونم اما:
بعد از اون با واکنش پرخاشگری همسرم یا قهر و یا خط و نشون کشیدن ایشون مواجه میشم گاهی ایستادگی میکنم گاهی اون قهر باعث میشه احساس خطر کنم چون از دوری بدم میاد.
مثلا اگه درخواست ایشون رو بنا به دلالیلی رد کنم و ایشون رد منو قبول نکنه اخرش قهر میکنه که من این همه التماست کردم و تو بی توجهی کردی و ... و دیگه از اون روز به بعد منو تا یه مدتی از محبتش محرم میکنه (تنبیه) ایا باید باز هم پای خواسته خودم باشم؟؟
قابل ذکره من خیلی احساسی و دل نازک و انعطاف پذیرم سریع خیلی ببخشید خر میشم و نمی خوام ضعیف باشم در مقابل حق هایی که دارم
چطور باید این جراتمندی رو ادامه بدم حتی اگه با واکنش همسرم مواجه شم؟
ممنون از کارگاه بسیار خوبتون باید بگم تا به الان که خیلی کمکم کرده