RE: مشکل جدی با نامزدم،لجبازی و شرط گذاشتن
سلام
خانمي همه ما دركت ميكنيم كه شوهرتو دوست داري و نميخواي بخاطر يه سري از اشتباهات زندگيت خراب بشي . ولي عزيزم باور كن الان هر چي بيشتر بري به طرفش بيشتر ازت دور ميشه .چقدر ميخوايد برا اشتي پيشقدم شيد براي چي اينهمه با خانوادت ميريد خونه اونا!!!!! كه بگي اشتباهاتو قبول داري و الان رفتارت عوض شده اينا رو هر چقدر بگي باور نمي كنه چون در عمل يه چيز ديگه ميبينه (مشكل شما بيشتر عجول بودنت وابسته بودنت بود)كه الان با هر بار رفتنت پيشش يا اس دادنت زنگ زدنت بهش ثابت ميكني كه عوض نشدي و همچنان اون رفتارا رو داري .
ارزش و احترام خودتو خودت نگه دار
با اين كارات داري خودت بهش ميگي كه به من بي احترامي كن(برا چي خودسر ميريد عيد ديدني كه برگرده بگه نياييد الن وقته عادي كه ميريد عيد ديدني )
هر چقدر بيشتر اصرار كني فك ميكنه چه خبره .......
يه مدت ولش كن اصلا سراغشو نگير بچسب به كارت خودتو سرگرم كن خودتو دست كم نگير اعتماد بنفستو ببر بالا از خودت ضعف نشون نده عجز و ناله و التماس نكن درسته شما يه اشتباهاتي كردي ولي ديگه نبايد خودتو تا اين حد كوچيك كني (مردا از يه دختر با اعتماد بنفس بالا خوششون مياد نه ضعيف ) بذار خودش برگرده بذار دلش برات تنگ بشه بذار به بودنت نياز داشته باشه بذار احساس كنه كه عجب كسي رو از دست دادم ولش كن تا خودش برگرده .................
چند ماه بدون كوچكترين تماس يعني( بدون اس بدون تلفن بدون فرستادن واسطه.... )بي خيالش شو نگو كه اين كارو كردي چون شما يه هفته ولش ميكني بد يه هفته دوباره يه اس ميدي كه اين معنيش ول كردن نيست .
خانمي به نظر من رفتارش به اين دليل تو ادارش باهات اروم بوده كه ترسيده كه سر صدا راه بيندازي برا اين نسبت به قبل ارومتر رفتار كرده كه بدون سر و صداي احتمالي شما رو از اونجا دور كنه ..
RE: مشکل جدی با نامزدم،لجبازی و شرط گذاشتن
بالاخره تکلیفم معلوم شد . عصر زنگ زدم جواب نداد اس ام اس دادم که دیگه نمی دونم چی کار کنم. با طلاق توافقی موافقه که اونم جواب داد اگه تو اینجوری میخوای من حرفی ندارم!! به شرطی که بدون ناراحتی و دعوا باشه! خلاصه حرفی رو که 4 ماه نمی تونست بزنه بالاخره امروز زد. قرار شد هفته بعد اقدام کنیم. حالم خیلی بده. اصلا باورم نمیشه داره این اتفاق برای من میافته.
RE: مشکل جدی با نامزدم،لجبازی و شرط گذاشتن
واییییییییییییییییییییییی ییییییی پروانه عزیزم من تو جریان تاپیک شما بودم و مرتبا دنبال میکردم واقعا متاسفم امیدوارم که مشکلت حل شه
RE: مشکل جدی با نامزدم،لجبازی و شرط گذاشتن
حالم خیلی بده. چرا همسر من باید باهام اینجوری بکنه. هیچ وقت نمی بخشمش. امروز بابابزرگم زنگ زده بود به بابا می گفت همش تقصیره منه که کار به اینجا کشیده. اونقدر گریه کردم که سردرد گرفتم . چرا یه مرد باید اینقدر مغرور و یکدنده باشه. گفتم رفتارامو عوض می کنم بهم فرصت بده اما اون اصلا.... خدایا بهم صبر بده این روزا رو بگذرونم
RE: مشکل جدی با نامزدم،لجبازی و شرط گذاشتن
پروانه ی عزیز
تاپیک هایت خیلی طولانی شده ...
دوست داری یه مختصر بگی چی شده و شرایط چه جوری هست و الان در چه وضعیتی هستی؟
بعد من معنای دو تا نقل قول پایین از شما رو نگرفتم ، میشه توضیح بدی؟:72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط parvane123
الناز تو رو خدا تاپیک های منو بخون. نذار با لج و لجبازی زندگیت خراب شه. یه مشکلو تبدیل به بحران نکن. مشکل منم از این موضوعات بچه گانه شروع شد و با بی مهارتی من و همسرم روز به روز بزرگتر شد.نذار زندگیتو مفت ببازی الناز جان.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط parvane123
بالاخره تکلیفم معلوم شد . عصر زنگ زدم جواب نداد اس ام اس دادم که دیگه نمی دونم چی کار کنم. با طلاق توافقی موافقه که اونم جواب داد اگه تو اینجوری میخوای من حرفی ندارم!! به شرطی که بدون ناراحتی و دعوا باشه! خلاصه حرفی رو که 4 ماه نمی تونست بزنه بالاخره امروز زد. قرار شد هفته بعد اقدام کنیم. حالم خیلی بده. اصلا باورم نمیشه داره این اتفاق برای من میافته.
RE: مشکل جدی با نامزدم،لجبازی و شرط گذاشتن
عزیزم اینهمه از اول همه گفتند صبر داشته باش. اس ام اس نزن. شروع کننده ارتباط نباش. باز رفتی اس ام اس دادی . اگر واقعا زندگیتو دوست داری دو کار رو یاد بگیر : داشتن عزت نفس. صبر سودمند کردن.
(چرا در مورد طلاق توافقی بحث رو شما شروع کردی؟ واقعا هدفت چی بود؟ میشه به این سوال جواب بدی؟)
RE: مشکل جدی با نامزدم،لجبازی و شرط گذاشتن
شما نمی دونین من با چه جور آدمی طرف هستم. 4.5 ماهه که کوچکترین خبری از من نگرفته. به بابام گفته دوست دارم همینجوری بمونم به شما هم ربطی نداره. برین برای خودتون هر تصمیمی می خواین بگیرین. من چی کار باید می کردم ؟ به چه امیدی خودمو دلداری می دادم که زندگی خوبی خواهم داشت؟ من قبول دارم که اشتباهاتی داشتم اما اون که خودشو پخته تر از من می دونه نباید یه کم گذشت داشت؟ من تو این مدت خیلی برای حفظ زندگیم جنگیدم چند بار مشاوره رفتم ، هر روز اومدم سایت همدردی و سعی کردم مهارت های زندگی رو یاد بگیرم. اما اون کوچکترین تلاشی برای حفظ زندگیش نکرد.بهش گفتم بهم یه فرصت دیگه بده و ببینه آیا اصلاح شدم یا نه؟ اما اون کلا خودشو کشیده کنار. از ترس مهریه هم پیشنهاد جدایی نمی ده. من نمی تونم تا آخر عمر معطل تصمیم ایشون باشم. چند روز پیش که حرفای توهین آمیز به من و خانوادم زد دیگه از تصمیم برای جدایی ناراحت نیستم. شاید خدا بامن بود که چهره واقعی شو قبل از اینکه منو ببره خونه خودش بهم نشون داد. من خیلی ساده هستم تو برخوردهام با دیگران این برای من یه تجربه بود هر چتد قیمت گزافی داشت.
RE: مشکل جدی با نامزدم،لجبازی و شرط گذاشتن
عزیزم شاید من نوعی در شرایط شما نبودم اما خیلی از کسایی که اومدن اینحا حای شما بودند و همشون به شما گفتند که چه باید بکنی اما شما چشمهاتو به روی توصیه های اونا بستی و به خیال خودت داشتی مهارت یاد می گرفتی. اگر همسر شما به شما توهین کرد چون خودت خوب می دونی که شرایطش رو هیا کردی با رفتن به خونش و با اس ام اس زدن در مورد رفتن.
حالا هم می گی بهش گفتم بهم یک فرصت بده تا اصلاح بشم: اولا باید با عمل نشون بدی که اصلاح شدی. یعنی نباید خودت رو مثل گذشته اویزون و وابسته و شکننده نشون بدی. مردها از زنهایی که برای خودشون ارزش قائل نیستند متنفرند. با همین یک جمله که گفتی بهش ثابت کردی که عوض بشو نیستی.
دوما کسی که باید فرصت بگیره همسر شماست نه شما. اگر هم قرار باشه فرصتی گرفته بشه هر دوی شما باید سعی در اصلاح داشته باشید. چطور انتظار داری اون هم شروع به اصلاح کنه وقتی خودت داری با فرصتی که ازش گرفتی می گی من فقط نیاز به اصلاح دارم.
RE: مشکل جدی با نامزدم،لجبازی و شرط گذاشتن
خواهش می کنم سعی نکنین بهم بگین که مقصر فقط منم و همسرم هیچ تقصیری نداره. اون با برخوردها و رفتارهاش بهم نشون داد که علاقه ای بهم نداره. اون هیچ تلاشی برای حفظ زندگیش نکرد. فرض بر اینکه من کاملا مقصرم و رفتارام پر از ایراده. اینکه اون بذاره و بره رابطه رو بدتر نمی کنه؟ آیا کمکی به اصلاح من و رابطه می کنه؟ من 1 عمر با کسی که تو مشکلات و اختلافات برخورد منفعلانه داره و با قهر و زور سعی می کنه حرفشو پیش ببره چه طور باید زندگی می کردم؟ من قبول دارم ساده و بی مهارتم ، اما خوبی های زیادی دارم که خیلی از مردا ارزوشو دارن. نباید به خاطر اونا یه کم کوتاه میومد؟ میدید که من دارم تلاش خودمو می کنم نمی دید؟ 4.5 ماه دویدم همه جوره جلوش کوتاه اومدم . اصلا نمی فهمم چرا فقط اینجا توصیه به بی تفاوت نشستن و به قول شما صبر کردن میشه؟ من به چند تا مشاور و وکیل مراجعه کردم هیچ کس نگفت برو چند ماه بی تفاوت بنشین تا خودش بیاد. همه گفتن سعی کن باهاش صحبت کنی. من تو صجبت های حضوری محکم و قاطع بودم باهاش تو اس ام اس لحنم ملایم تر و پر از احساس بود و بعضا اونقدر دلتنگش بودم که التماس می کردم آشتی کنه. من از این سایت خیلی چیزا یاد گرفتم و قصد دارم بازم بیام و از مطالبش استفاده کنم اما خواهش می کنم جایی که مراجعه کنده نیاز به همدردی داره یه کم ملاحظه حالشو بفرمایید.
RE: مشکل جدی با نامزدم،لجبازی و شرط گذاشتن
عزیزم من هم که همینو گفتم . همسر شما مقصره پس اون باید بیاد به شما بگه که فرصت بده. اگر فقط دوست داشتی کسی به شما بگه که همسرت مقصره و با شما اینگونه همدردی کنه مسلما اینجا نمیومدی. اومدی اینجا چون فکر کردی اگرچه همسر شما مقصر بوده اما شاید شما بتونی زندگیتو نجات بدی. درسته؟
ثانیا ما به همسرتون دسترسی نداریم پس کارشناسان به مشا گفتند که با حفظ عزت نفست همسرتون رو متوجه اشتباهش کنی و بیدارش کنی. اما ...باز جوری با همسرت برخورد کردی که همسرت گمان کرد همه اشتباهات از جانب شماست و شروع کرد به شرط و شروط گذاشتن.
امیدوارم از من نرنجیده باشی. حداقل به سوالهای خانم بالهای صداقت جواب بده. ایشون خیلی بهتر بلدند راهنمایی کنند.
ضمنا تاپیک زیر رو هم بخون و به توصیه های کارشناسها دقت کن. امیدوارم نذاری یک تراژدی دیگه تکرار بشه:
http://www.hamdardi.net/thread-15117.html