آقا فرید چون می بینم کارشناسهایی مثل آنی و فرشته مهربان هستند و اومدن و گفتنی ها رو گفتن دیگه زیاد پست نمی زنم تا تاپیکتو شلوغ نکنم. ولی ازاینکه می بینم خیلی خوب داری پیش می ری خیلی خوشحالم و هر روز بهت سر میزنم. :72:
نمایش نسخه قابل چاپ
آقا فرید چون می بینم کارشناسهایی مثل آنی و فرشته مهربان هستند و اومدن و گفتنی ها رو گفتن دیگه زیاد پست نمی زنم تا تاپیکتو شلوغ نکنم. ولی ازاینکه می بینم خیلی خوب داری پیش می ری خیلی خوشحالم و هر روز بهت سر میزنم. :72:
سلام.
فرشته ی مهربون تشخیص شما درست بود.من لی لی رو دوس نداشتم خودمو دوس داشتم.خودخواه بودم.خودمو صاحبو مالکش میدونستم.ادعای عشق میکردم اما راهشو بلد نبودم.البته لی لی هم اشتباهات داشته.اما اول خودمو میسازم بعد با همراهی همسرم زندگیمونو میسازیم.
الان با لیلی تلفنی صحبت کردم.دقیقا زمانی که جدل بین فریدوقازان بود لی لی تماس گرف(بدموقعه بود)قازان میخاس گوشیو برداره اما نذاشتم.گفتم بره دنباله کارش ودس از سرم برداره.باخودم تصمیم گرفتم ایندفه باهاش بهتروصمیمیتر صحبت کنم.متاسفانه بعضی جاها قازان همه چیوخراب کرد.و الان احساسه خوبی ندارم.
ل=سلام.
ف=سلام عزیزم.خوبی؟
ل=(باصدایه بلند)شوهررررررررررررررررر رررررررررخوبی؟(دوستاش زدن زیره خنده.قازان فعال شد)
ف=خوبم گلم.چه خبرا؟(احساس میکنم رانده دوم شرو شده ومیخاد بره رواعصابم تاامتحانم کنه)
ل=هیچی گشتیم خوردیم خندیدیم.سواحله زیبا جات خالی.غزاله میخاد باهات صحبت کنه گوشی...
ف=(غزاله:دختری25 ساله بسیار بسیار افاده ای از دماغ فیل افتاده که هر سال طرح تعویض بوی فرنده فرسوده رودارن ودرواقع سرکرده ی بیکله هاست.)واستا نه.من میخام باخودت صحبت کنم نه با اون قذافی(بلانصبته قذافی که بسیار بسیار زیباتره)
ل=اااااااااااااافرید(باخند ه)
غ=الو(با عشوه ی..... الله اکبر)فرید الو
ف=(فرید؟دقت نکردیدفرید گفتا.نه اقایی نه چیزی.انگار بسرخالشم)الو بله؟
غ=الوفریدجان سلام خوبی؟
ف=(جانم؟؟؟؟؟!به من میگه فرید جان سریع یه نقشه کشیدم.)الو خانوم.خانوم.الوخانوم.(صداش میومد انقدگفتم خانم تا بفهمه با من صمیمی نشه)
غ=الو اقافرید(ایول قازان!بعضی جاها کارش درسته ما یه تیمیم!)
ف=(قازان فعال بود اخه هرچی بداموزیه از این قذافی میگیره.ومن ازچشمه این بی کله میبینم.)سلام خانوم قذاف...(به خدا کاره قازان نبود ازدهنم برید!!!)منظورم غزالس.خوبید؟شنیدم دماغتونو عمل کردیدباید با کمبوت وساندیس میومدیم بیمارستان متاسفانه دیر مطلع شدیم!
غ=(بلافاصله کنایمو باکنایه جواب داد)سلام قازا..اوه ببخشیدفرید خان.جاتون خالیه.(تیکه رو که انداخت داشتید؟)بله بینیمو بهزاد نمیبسندید عمل کردم.
ف=اقا بهزاد واقعا بیسلیقس.واقعا مشکلی نداشتا(منظورم این بود انقدبی سلیقس که کلا به شما بیشنهاد دادن!!)اخی بس اقا رسول چی شدن؟ترکتون کردن؟!!(اینا قازانه اما انصافا دمش گرم.بگو بگو خوب میگیا)
غ=لیاقت نداش.من ولش کردم.هیشکی لیاقته مارو نداره منو لی لیرو(بازم تیکه)از من خدافظ
ف=(کم اورد ناراحت شد)لی لی جون
ل=چی گفتی ناراحت شد؟بیخیالش.راستی هفته ی بعد متاسفانه میام خونه به خاطر کلاس.
ف=نههههههههههههههه(حول شدم به خدا)کی؟چرا؟یعنی باشه.چقدخوب!!!
ل=واقعا که هیچ وخ درکم نمیکنی ازت بدم میاد
ف=چرا چی شد اخه؟کی میای؟(خاستم جم کنم خرابکاریمو)
ل=من میخام ازت جدا شم.توفقط به خودت فکر میکنی.
ف=(خاستم ارومش کنم)واست 1چیزی خریدم.
ل=کادوتو نمیخام.نقشتو خوندم.میخای بهت شک کنم بیام خونه تا دوباره روزاز نو روزی از نو؟
ف(وای خدا کاش این مخو صرفه دانشگاهو درسش میکرد)بلافاصله گفتم نه عزیزم تا هر وقت دوس داری بمون اما بهم زنگ بزن ومواظبه خودتم باش.سعی کن خوش بگذرونی عزیزم.
ل=بس متکا...بیخیال تو بهم خیانت نمیکنی نه؟تازه کی بهتر ازمن!کی اصلن به قازانی مثه تو نگاه میکنه(بادوستاش خندیدن)
ف=(بازم گفت بازم.قازان فعال شد)لی لی بس کن دیگه.کاری نکن ....
ل=ها چی؟میخای بزنیم؟برو بابا.تو عوض نمیشی.
ف=الووووو
قط کرد.بد شد.شکست تو رانده دوم
امان از دست این قازان خان که کارارو خراب میکنه :311:
شما باید بتونی کنترلش کنی و وقتی فعال شد میدونو براش خالی نکنی .نباید با غزاله حرف میزدید که بعد بخواید بگید ایول قازان اینجا میدونه تو هست . بهش می گفتید من صحبتم با خانومم تمام نشده بود میشه لطف کنید گوشی رو به خانومم بدید .
اما اون حول شدگی که گفتین: نه کی میای...! .
نیازی نبود برای جمع کردنش دروغ بگین یا بحثو عوض کنین اونم وقتی میدونین که لیلی دستتونو میخونه .
هر وقت همچین چیزی پیش اومد خیلی راحت بگین که منظور بدی نداشتم تو برداشت بد کردی . اما تو جمع کردنش موفق بودی اما آخرش قازان کارو خراب کرد .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
عیب نداره داش فرید، ما انتظار نداریم تو یه شبه بشی یه آقا فرید دیگه، همین دو روز اخیر اینهمه پیشرفت کردی خودش خوبه واقعا، خودتو سرزنش نکن، ناامیدی هم نداریم، فقط اشتباهاتو پیدا کن و سعی کن هر دفعه کمتر به قازان خان مهلت بدی کاراتو خراب کنه . :72:
قرار نيست كه از اين اتفاقات نيفته هيچ كس نتوانسته به كل قازان درونش رو كنترل و سركوب كنه كه تو بتوني اما چون در مسير كنترل رفتار و احساس و عمل هستي خيلي نمود پيدا مي كنه .
از اشتباه كردن نترس .
دوستانش هم سر جمع زنگ زده بودند كه ترا بسنجند و..... در شرايط فعلي به غير از خود ليلي با كس ديگر صحبت نكن و وارد بازي هاي آنها نشو .
عملا در زندگي تو وليلي دو تا بازي جريان دارد كه بين شما تكرار ميشه . گاهي تو به او تي پا مي زني و گاهي او به تو . از بازي كردن و وارد بازي اينچنيني شدن خود داري كن .لازمه ي بازي نكردن حضور هر لحظه ي خودت در جايگاه آگاهي مسير گفتگو ست كه خودت بهتر از هر كسي مي دوني ته اش به كجا ختم ميشه .
http://www.hamdardi.net/thread-9560.html
در ضمن يادت باشه كه به جا و به موقع بايد نوازشش كني - تائيدش كني . تشويقش كني .آن هم از نوع خوبي كه واقعا نياز به بازي راه انداختن نباشه با حرفهاي منفي و بد به خدمت هم نرسيد .
من جاي ليلي بودم همون روز دادخواست طلاق مي دادم...شما متاسفانه هيچي از رفتار با يه زن بلد نيستي....واااااااقعا براي ليلي متاسفام....معلومه كه دختره مي ترسه با شما تنها باشه شما تعادل روحي ندارين....براي چي دست روش بلند كردين؟افسوس وصد افسوس كه ....:300:نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
شما به شدت بد بين و شكاك هستيد!!بهتره با يه مشاور يا روانشناس صحبت كنيد تا بيماريتون برطرف بشه!!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
چه طور دلتون مياد با يه دختر بيست ساله مثل برده ها رفتار كنيد؟چه طور روتون ميشه بهش بگيد دوستت دارم؟انتظار داري باور كنه عاشقشي؟شما قطعا بايد تحت درمان باشي:300:
سلام آقا فريد .نقل قول:
نوشته اصلی توسط farid.lili27
ليلي گفت مياد چون دلش ميخواست اينو بشنوه :
واي عزيزم چه خوب . خيلي دلم واست تنگ شده ....... ( و يك عالمه حرف عاشقانه )
اگه ميگفتي اونم ديگه به دوستاش اجازه نميداد راجع به تو نظر بدن و بهت تيكه بندازن .
ولي قازان خان نذاشت اينو بگي .
پس يادت نره :
قازان چو بيرون رود ليلي درآيد
ليلي محبوب ما از سفر آيد
اقا فريد گل
خوشحالم كه داري خودت را ميسازي پيشرفتت چشمگيره ادامه بده برات دعا ميكنم :323:
ليلي طلاق نمي خواد، محبت مي خواد! آخه مهندس خودت قضاوت كن! كسي كه مي خواد طلاق بگيره نگران اينه كه زير سر شوهرش متكا باشه؟!
اقا فريد ميشه بگين چند ساله زير يه سقفين ؟ چقدر نامزد موندين
متشكرم