اقای رامین زمانی
دقت کن خیلی دقت کن :305:
شما اول دلت واسه خودت بسوزه بعد واسه دیگری
فکر نکن این نکات مثبت که گفتی فقط و فقط در خانوم شما هست
یه خورده عمیق تر ببین
نمایش نسخه قابل چاپ
اقای رامین زمانی
دقت کن خیلی دقت کن :305:
شما اول دلت واسه خودت بسوزه بعد واسه دیگری
فکر نکن این نکات مثبت که گفتی فقط و فقط در خانوم شما هست
یه خورده عمیق تر ببین
آقای زمانی
این را در جواب دو پست 78 و 80 شما می نویسم.
در ازدواج اشتباه کردید و به قول خودتان به حرف خانواده توجه نکردید یا تحقیق درست راجع به ایشون نکردید گذشت.
در طلاق به حرف دیگران کمی فکر کنید و نگذارید یکسال بعد افسوس این روزها را بخورید و اشتباهی که کردید!
دوستان این تالار تشویق به زندگی را همدردی و راهنمایی می دانند اما طلاق را هیچ کس هیچوقت پیشنهاد نمی کند یا کمک نمی کند. در صورتی که به نظر من اگر کسی باید طلاق بگیرید و ما به زور بهش بقبولونیم که باید زندگی کنی و تحمل کن و همه همینند و ... باز هم مدیونیم و مسئول.
به نظرم بهتر است کمی حواستان را جمع کنید که در طلاق سرتان کلاه نرود.
آقا رامین کجا هستید؟
من یعنی ما نگران هستیم
امیدوارم از از ما ناراحت نشده باشید چون همه ما خوشبختی شما و خانمت رو میخوایم.:72:
زودتر بیا و بگو چه خبر ؟
سلام
ممنونم که هنوز به فکرم هستید چون حتی خودم خودمو فراموش کردم
دیروز جلسه دوم مشاوره بهزیستی با حضور روانشناس برگزار شد
خانم روانشناس جوری صحبت کرد که خانومم فکر کرد داره از من دفاع میکنه و عصبانی شد
البته حق به خانومم میدم چون منم همین احساسو کردم
به خانومم گفت شما باید مسوولیت قبول کنین... شما مشکل روانی دارین و باید معالجه شین... گفت با گفته های شما من دلیلی واسه طلاق نمیبینم و شما مقصرید... و آخرشم گفت که من نمیخوام به زور زیر یه سقف برین ولی بیشتر فکرکنین و کلی حرفای دیگه
هفته دیگه ام قرار شد جلسه انفرادی واسه جفتمون تک به تک برگزار شه
3-4 روز پیشم خانواده همسرم مخفیانه منو خونشون دعوت کردن و کلی خواهش کردن و خواستن صبر کنم... کوتاه بیام به آینده فکرکنم
باور کنید توی این 2 هفته حداقل 10 بار همسرمو تو آغوش کشیدم ولی هربار منو پس زد
ما باهم زندگی میکنیم... میگیم ... میخندیم... شام و نهار رو مامانم درست میکنه منم میارم با زنم میخوریم...ظرفهارو زنم میشوره، یعنی تنها کاری که زنم تو خونه انجام میده فقط فقط ظرف شستنه... شبم که میشه هرکی میره اتاقه خودش و میخوابه... چندین چندبار رفتم پیشش ولی پسم میزنه
خیلی سردشده... یه تیکه سنگ...
آخه مگه میشه یه زنی اینقدر سنگ بشه؟سرد بشه؟مگه من چکار کردم که اینهمه ازم نفرت داره؟
بعد اینکه منو پس زد و ناراحتم میکنه...اس میزنه و معذرت میخواد ولی هیچکاریم نمیکنه...یعنی فقط معذرت میخواد و میخوابه
آخه این چه جور زندگیه؟ نه رابطه ای توشه؟نه احساس مسوولیتی؟
فقط شدیم 2تا همخونه
چندین بار بهش گفتم من بخشیدمت بیا از صفر شروع کنیم ولی انگار نه انگار
اونم ناراحته ولی هیچ کار مفیدی واسه نجات زندگی انجام نمیده ...منم که هر بیشتر میرم طرفش،سنگ تر میشه...جوری شده دارم اعتماد بنفسم رو از دست میدم...اخه منکه مشکلی ندارم
دلم براش واقعا میسوزه ولی واسه خودمم میسوزه
چون عشق 2طرفه است... و ادامه این زندگی یعنی مرگ تدریجی من...
یعنی دست پیش می گیره که پس نیافته؟؟
به جای معذرت خواهی و قدر زندگیشو دونستن داره شما رو پس می زنه؟
نمیدونم اسمشو چی بذارم یا بذارین ...فقط میدونم از زندگی با من به کل سرد شده
منی که آرزوم بود که اون دنیام چه بهشت چه جهنم پیش زنم باشم اما حالا تو این دنیا کل آرزوهام بر باد رفته
سابينا جان هم با اون همه گذشت كه در خودشون هست و ارسالهاي زيبا و منطقي كه معمولا ميزنن كم آوردن :46:نقل قول:
نوشته اصلی توسط سابینا
واقعا منم كم آوردم! يعني از قبل نظرم رو خيلي تند گفته بودم ولي حالا بيشتر ناراحت شدم. يعني نمي دونم واقعا چرا؟؟!!
اما آقاي زماني باز هم صبر كنيد و براي حل مشكلتون عجله نكنيد:72::72:
چون ما هيچكدوم نميتونيم خودمون رو جاي خانم شما بذاريم ايشون از لحاظ روحي در شرايط نرمالي نيست كه انتظارات نرمال از ايشون داشت.
به نظر من باز هم صبر كنيد. هيچ وقت براي طلاق گرفتن دير نميشه.
سلام آقا رامین،
فقط خواستم بگم که از همون اول تاپیک شما رو دنبال می کنم.
چون حرف خاصی برای گفتن ندارم چیزی نمی نویسم.
فقط از خدا می خواهم که شرایط زندگی شما بهتر شه.
به نظر من هم کمی بیشتر صبر کنید.
امیدوارم صحبت های مشاور روی شما و به خصوص روی خانمتون تاثیر مثبت بگذاره.
خانواده ی همسرتون دختر مورد دارشون را با اسم سه روز نامزدی به شما دادند ( فریب )
حالا هم برای حفظ آبرویشان از شما می خواهند که ساکت باشید تا به زور کتک و تهدید و غیره دختر را مجبور کنند که با شما بماند.
همسرتون رابطه ی قبلی و مسایل جنسی و غیره را از شما پنهان کرد ( فریب )
الان هم می خواهد که به مشاور و دادگاه نگویید تا مهریه اش را بتواند بگیرد و به قول دوستمان با مهریه اش و البته بکارتی که حالا با فریب شما سرپوش روش گذاشته شده و عدم نیاز به اجازه پدرشون برن دنبال معشوق سابق و با پول شما و فریب شما زندگی جدیدشان را شروع کنند. ( فریب )
آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شه. داری باز هم فریب می خوری!!
سلام رامین عزیز
خب خیلی مهم است که یک کاری درست انجام شود.در حقیقت به نظر من آدم یا نباید یک کاری را انجام دهد.یا اگر انجام داد درست انجامش دهد.این حتی برای طلاق گرفتن هم صادق است.یعنی اگر می خواهید طلاق بگیرید حداقل درست این کار را انجام دهید!
به عبارت دیگر بهزیستی و ... جانشان بالا آمده و دو زار خرج کرده اند و برای شما مشاوره گذاشته اند:).اگر بهزیستی یک کار درست کرده باشد آن همین هست.این مشاوره گذاشته شده تا مشکلات شما و امثال شما حل و فصل شود(در صورت امکان).شما دانای کل نیستید.مشاوران سال ها درس آکادمیک خوانده اند ، علم فراگرفته اند و نمونه های تجربی زیادی دیده اند.پس چه بسا مشکلی که از دید شما حل نشدنی است را مشاور بتواند حل نماید.
:82:
به نظر خودتان اگر قلبتان درد بگیرد و به دکتر مراجعه کنید ولی در عوض بگویید پایم درد می کند دکتر می تواند به شما درمان مناسب ارایه دهد؟
شما مشاور و روانشناس را فریب داده اید و در آخر به وی خندیده اید که چه راه حل مسخره ای پیشنهاد داده؟!!! انتظار دیگری داشتید؟
مشکل شما روابط جنسی و روابط قبل از ازدواج همسرتان بوده.شما به مشاور گفته اید مثلا خانمتان غذا درست نمی کنند و به شما بی محلی می کنند ! آن موقع انتظار پیشرف هم دارید؟
چرا از امکانی که جلو رویتان است و برای شما گذاشته شده استفاده نمی کنید؟استفاده از این امکان چه هزینه و ضرری برای شما دارد؟مگر به جز خودتان ، همسرتان و مشاور چه کس دیگری از قضیه مطلع می شود؟به نظرتان چند درصد احتمال دارد که آن مشاور را دوباره اتفاقی ببینید؟
بدانید آن انسانی که با عنوان مشاور جلو شما نشسته ، برای شما نشسته و واقعا و از ته دل می خواهد تا با تمام توان به شما کمک کند.ولی از آنجا که انسان است و علم غیب ندارد تا شما با وی همراه نشوید هیچ نتیجه ای حاصل نمی شود.:305:
:72: شاد باشید :72: