می دونم تا 2-3 هفته ای که پدر شوهرت گفته بود هنوز 10 روز مونده اما خواستم از حال و روزت خبری بگیرم
خوبی؟ ارومتر شدی خانمی؟
ما منتظریم
انشاءا.. هر چی صلاح و خیر هست برات پیش بیاد.
:46::72:
نمایش نسخه قابل چاپ
می دونم تا 2-3 هفته ای که پدر شوهرت گفته بود هنوز 10 روز مونده اما خواستم از حال و روزت خبری بگیرم
خوبی؟ ارومتر شدی خانمی؟
ما منتظریم
انشاءا.. هر چی صلاح و خیر هست برات پیش بیاد.
:46::72:
سلام دوستان حالتون خوبه ممنون از نظراتتون حالم بد نيست ولي خوبم نيستم نه به جدايي فكر ميكنم نه به طلاق يعني اگه شرايطي كه ميخوام درست بشه بر ميگردم اگرم نه كه طلاق.خبر جديدم اينكه همسرم چند روز پيش برا خالم smsداده بود كه فقط اسم يه سايت بود وقتي رفتم توش ديدم استخدامي يه كارخونه است كه مطمئنم همسرم قبول ميشه و اينطوري مي خواسته بگه داره كارشو عوض ميكنه.يكي از فاميلامون از دوستاي دوست همسرمه كه با هم در ارتباطن پيش دوستش گفته كه تمايلي به طلاق نداره و زنديگيشو دوست داره و گفته بهم انگ اعتياد زدن و برا اينكه ثابت كنم خلافشو ميخوام زندگي كنم و بمونم تا خلاف اين حرف ثابت بشه فاميلمون ميگفت اون دوست داره زندگي كنه و ميخواست زير زبون منو بكشه تا ببينه ته دل من چيه. منم گفتم هنوز دوسش دارم ولي تو اين مدت كه خبري ازش نشده ديگه بهش احساسي ندارم و از دستش خيلي دلخورم.نميدونم كي مييان نميدونم اصلا ميان واقعا هيچي ديگه نميدونم اصلا ديگه نميدونم چي به صلاحه ميخوام همه چيو بسپرم به پدرم هر چي اونا صلاح تشخيص بدن پدرمم خيلي موافق طلاق نيست اما با هر شرايطي هم نميخواد من برگردم بهر حال اونا بهتر از من با اين قضيه بر خورد كنن چون احساسي نيستن
سلام دوستان من يه مشكل جديد دارم راهنمايي كنيد.دوستان اطرافيانم همگي ميگن اين ادم به درد تو نميخوره ميگن كسي كه 5 ماه از زنش سراغ نگرفته ادم ايده الي برا زندگي نيست ميگن هيچ نقطه مثبتي برات نداره كه بخواهي غريبي و شهر دورو به خاطرش تحمل كني.ميگن ادامه زندگي فايده نداره نميدونم چيكار كنم نظر شما چيه با توجه به چيزايي كه ميدونيد؟
خيلي كلافه ام ومستاصلم نميدونم چي به نفعمه خانوادم ميگن كسي كه شخصيتش شكل گرفته نميتونه تغيير كنه و تو به اميد عوض شدن اون نرو ميگن تازه شرايطتت بدتر از قبل هم ميشه با اين وضعيت پيش امده اعتقاد دارن اگه الان جدا بشم خيلي بهترم ميشه و به نفعمه تا بخوايي زندگي كني با اين ادم و خانوادش.
در هر صورت پیشنهاد طلاق اصلآ درست نیست،اما به نظر من یه اقدام کوچولو بکن که موضوع رو جدی بگیره.اینطور که معلومه و من از صحبتات گرفتم صبر کردن دیگه فایده ای نداره انگار اهل زندگی نیست.تا زمانی که تحت تاثیر حرف اطرافیانشه این زندگی درست نمیشه.نذار از علاقه ت سوء استفاده کنه.
پیغام فرستادن اینطوری خیلی بی معنیه.اگه زنشو میخواد باید بیاد راضیش کنه و اشتباهاتشو جبران کنه نه اینطوری انگار نه انگار.با یه اس ام اس اونم به خاله ت یا حرف یه اشنا زندگی درست نمیشه.به نظرم اقدام کن و اگه اعتراض کرد بهش بگو 5 ماه خبری ازت نبوده انگار نه انگار که زن داری.تا حالا که برات مهم نبوده از این به بعدم همینطوری زندگی کن.
اگه راحت قبول کنه و اصرار نکنه که همون بهتر که بره.اگرم زیاد اصرار کرد و متوجه شدی واقعآ پشیمونه و عوض شده با شرط برگرد و رفتاراتو عوض کن که دوبار نشه مثل قبلش.
امیدوارم موفق باشی.
من هم با narnis موافقم یه اقدام کوچولو بکن بهتره که رودرو با هم صحبت کنید.
ممنون از پاسختون يعني نظر شما اينه كه به طلاق فكر نكنم و به نظرتون همچين ادمي قابل اعتماد هست كه من بخوام بازم به اينده باهاش فكر كنم؟ادمي كه اينقد ضعيف به نظر شما طبيعي اين كه 5 ماه هيچ سراغي از من نگرفته و هيچ خبري ازش نيست؟يه مسئله ديگه همسرم خونه رو عوض كرده و وسايلو برده به خونه جديد بدون اينكه هيچ خبري به من بده.واقعا ديگه نميدونم چيكار كنم مادرم ميگه برو پيش روانشناست و درباره اينكه چه طوري اين ادمو فراموش كني حرف بزن و تمام توانتو بذار روي فراموش كردن اين زندگي نه برگشت ولي نميتونم تصميم بگيرم همش دودلم نميتونم براي جدايي با خودم كنار بيام.اصلا ديگه نميدونم چه كاري درسته تلاش براي حفظش يا نه تلاش براي فراموشي و جدايي؟
دوستان منظورتون از يه اقدام كوچلو چيه يعني به صورت قانوني اقدام كنم؟
سلام مینای عزیزم :46:
مگه قرار نبود ۲ یا ۳ هفته دیگه که پدر شوهرتون عمل کردن بیان خونتون خوب عزیزم ۵ ماه صبر کردی ۱ هفته هم روش امیدوارم به زودی مشکلت حل شه و بیأی از قشنگیهای زندگیت بگی
:323::323:
فعلا اقدامی نکن تو این همه صبر کردی اخر کار و خراب نکن صبر کن ببین اونا بعد از عمل پدر شوهرت چه اقدامی می کنن. اما اگه دیدی بازم خبری نشد بهتره اقدام کنی. قبلش با شوهرت حرف بزن اشتباهی که نگار عزیز کرد ونکن همه چیز و به پدر محتمشون سپرد و او هم در هیچ زمینه ای کوتاه نیومد و اخرش طلاق گرفتن.
بهترین کار اینه یه لیست از خوبیها و بدیهای شوهرت بنویس از ریز تا درشت مشکلاتی که داشتین و اخلاقای خوب و بد خودت و همسرت. ببین می تونی با چنین ادمی زندگی کنی یا نه بعدش اگر اقدامی نشد با شوهرت حرف بزن. نه خودت و تحمیل کن و ضعیف نشون بده و نه اونقدر محکم بگیر که اون فکر کنه هیچ راه برگشتی واسش نذاشتی.
و اگه بازم بی تفاوتی و سردی دیدی و یا دیدی علاقه ای به برگشت نداره (البته مردا اینجور مواقع یه ذره سخت می گیرن در واقع می خوان گربه رو لب حجله بکشن) اقدام کن واسه جدایی.
سنجیده عمل کن
موفق باشی:72:
به نظر من که بیخیالش شو.این همه وقت واسه این مرد اتلاف وقته.جوونیتو نذار پای این مرد.ادم مگه چند بار زندگی میکنه که همه ی اونو بذاره پای یه مرد اینطوری.اونم مطمئننآ سرش گرمه وگرنه مرد نمیتونه بدون زنش زندگی کنه.تو خودتو داری جلوش ضعیف نشون میدی.وگرنه اون نمی گفت برو پیش روانشناس.
بهش بگو فراموش کردن تو احتیاج به کار خاصی نداره.راحتتر از اون چیزیه که فکرشو بکنی.
ولی جدآ ناراحت شدم.ایشالا زودتر ازش راحت شی گلم.
دوست عزیز هدف این تالار بهتر زندگی کردنه نه بهتر طلاق گرفتن و ... سعی کنید در جهت وصل راهنمایی کنید و نه فصل اون چیزی که باید برای هر کسی اتفاق بیفته خودش اتفاق میفته. شما نمک به زخم دیگران نپاشید.:72:نقل قول:
نوشته اصلی توسط Narnis