پیشنهاد شما چیه دوست من ؟

جناب مهدی

شما مرتب به از بین رفتن تبعات منفی می نگری و تاکید می کنی ، مگر پیامبر همه احکام اسلام را به یکباره در محیط جاهلی عربستان و ایضاً دنیا تونست پیاده کنه ؟ و ..... برادر عزیز ما می گوییم واقع بین باش نه ذهن گرا ، آری منم با شما هم عقیده هستم که باید اون مشکلات سر راه ازدواج موقت با شرایط را ازبین برد ، و لی آیا با حلوا حلوا کردن دهن شیرین می شود ، گاهی تن دادن به یک عمل شرعی که می توان در برابرش خویشتن داری پیشه کرد با شرایط عرفی موجود چنان به اصل دین و دینداران لطمه میزنه که بنا به اولی ، خویشتن داری برای جلوگیری از تقابل دین و عرف جایی که به ضرر دینه لازم می آید .

اگر بنا به دید شما بود ، امام مهدی خطا کرده که تا حالا ظهور نکرده ، چون می بایست می آمد و زودتر همه دستورات دین را اجرا می کرد و گوشش به فراهم نبودن شرایط و زمینه هم بدهکار نبود . اماامام نه ذهنی و فرضی که واقع بینانه قدم جلو می گذارد و برای همین هم تاکید به اینه که باید زمینه فراهم بشه که عمده این زمینه هم احساس نیاز به وجود یک امام معصوم برای سرو سامان دادن به اوضاع نابسامان بشر ساخته است . در مورد ازدواج موقت مد نظر شما هم همینطور ، شرایط مناسبش نیاز به مرور زمان دارد ، بله زمان شهید مطهری چون این همه اسباب تحریک شهوت مهیا نبود نظر به شرایط اضطراری این کار ممکن می شد و چندان هم تبعات منفی نداشت ، زن هم اگر بود بنا به شرایط تن به چنین کاری میداد و سالم بود و تبعات منفی که از آن گفته میشه دقیقاً مال این زمانه ، و مقتضیات زمان همینجا خود را نشان می دهد ، از خود شهید مطهری بحث مقتضیات زمان را هم بخون و دنبال کن ، خوب نیست از سخن بزرگان گزینشی بهره ببریم ، که اگر به سخنان ایشان در باب مقتضیات زمان توجه کنی تناقض در نظر خود خواهی یافت با توضیح بلکه توجیح شما از زمان شهید مطهری ( که شهید مطهری برای زمان خاصی سخن نگفته بلکه اصل ازدواج موقت را در باب کلیت آن بحث کرده و شما اینگونه تخصیص زمانیش می دهی ) یعنی این که در این مورد هیچ مقتضیات زمانی در کار نیست و این خود بدعت است در حالی که خود شروط ازدواج موقت ناظر به اقتضاء است .

مشکل اینه امروزه که اسباب طرب فراهمه ما نمیخواهیم از این اسباب طرب دوری کنیم و راه جلوگیری از تحریک را درپیش بگیریم و می گوییم ازدواج موقت هست و ..... در حالی که چاره اینه که شما تقوایت را شدیدتر کنی . ایمانت را بتوانی با کف نفس نگه داری به قول پیامبر (ص) مثل آتش کف دست.آیا این حرف پیامبر (ص) ناقض این که ما رنج حفظ خود را نبریم و بخواهیم در مقابل شهوت خود را راحت کنیم نیست ( که این بیان یعنی اگر در آخر الزمان بخواهی دینت را حفظ کنی مثل آتش کف دسته ، یعنی سختی دارد ، و ما امتش بی اعتنا دنبال راحت کردن خودمونیم پس هنر شما در پیروی وقتیه که باتوجه به تبعات منفی بتونی خود را تا ازدواج دائم نگه داری ، بلکه خود را با فراهم کردن شرایط ازدواج دائم مشغول سازی که خدا هم قطعاً یاری می کند )

مهمترین حرفم به شما اینه :

که شما ظاهراً مشکل خودت را اینجا آمدی مطرح کنی ، اما در اکثر پستهایت با کلی گویی در مورد اصل ازدواج موقت که گفتم کسی ردش نمیکنه و بحث جوانان و فلان و بهمان بخصوص در این پستت ، خودت را به کنار زده ای و وارد بازی سفسطه شده ای .

هیچ کدام از توضیحات شما جواب واقع بینانه برای سئوال بنده نبود . شما باز هم به نظر بزرگان و بحث کلی و مثالهایی را مطرح کردن که در ظاهر منطقی اما هیچ ربطی به ازدواج موقت ن دارددر باطن پوشاندن پاسخ اصلی ( مبتنی بر واقعیت امروزه ) رو آوردی که به نوعی ناخواسته سر ازسفسطه درآورد .( چه ربطی بین طلاق و ازدواج موقت هست که آنها را مثل هم می دانی ؟؟؟؟؟؟؟ )

از خودت بگو ، صادقانه و در یک کلام (چنانکه ما فهم کردیم ) که>>> نمیتوانی جلوی خودت را بگیری و به گناه می افتی و در مقابل عوامل تحریک زا نه قدرت مقاومت داری و نه توان خویشتن داری و ..... یا این که فی نفسه نیروی جنسیت اینقدر بالاست که مهارش ازت بر نمیاد و حالا حالاها هم قصد ازدواج دائم را نداری و.... خیلی دوست داری ازدواج موقت کنی .

هیچ کس اینجا بخیل شما نیست برو انجام بده ،خیر ببینی ، مبارک باشه ،

درست همینه که فقط به مسئله خودت بپردازی ، کلی گویی و بحث نظری و جامعه شناختی در این باب و مجوز گرفتن برای بقیه را رها کنی ، چون اینجا یک سایت مشاوره است و مراجعین مشکلشان را مطرح و راهنمایی می گیرند که یا عامل می شوند یا خیر ، نه جایگاه بحثهای نظری غیر همسو با هدف اصلی تالار و.....

باز هم تاکید می کنم فقط موضوع خودت را مطرح کن که ظاهراً دیگه نیازی نیست چون از اول تصمیمت را گرفته بودی در آخر هم به همان رسیدی ، پس ظاهراً بحث تمامه .

.

سلام
نادیای گرامی اتفاقا" خیلی هم عالی بود
ممنون از اینکه به فکر بودی
فرشته مهربان فرمودی : "گاهی تن دادن به یک عمل شرعی که می توان در برابرش خویشتن داری پیشه کرد با شرایط عرفی موجود چنان به اصل دین و دینداران لطمه میزنه که بنا به اولی ، خویشتن داری برای جلوگیری از تقابل دین و عرف جایی که به ضرر دینه لازم می آید "
صد درصد درسته ، اما من کسانی رو میشناسم که نه تنها به اصل و فرع دینشون اسیبی وارد نشده ، بلکه به خاطر فشار روحی کمتر ایمان خودشونو هم قوی کردند ، پس این حرف شما در مورد ازدواج موقت صدق نمیکنه ، که در همه ی موارد به دین اسیب بزند ، چون هم میتونه اسیب بزنه هم نمیتونه ، این بستگی به خود ما دارد ، عده ای پس از ازدواج موقت هوس باز و تنوع گرا میشوند و عده ای هم مثل فردی متاهل رفتار میکنند و ایمان خود را هم تقویت میکنند
فرمودید : "بلکه توجیح شما از زمان شهید مطهری ( که شهید مطهری برای زمان خاصی سخن نگفته بلکه اصل ازدواج موقت را در باب کلیت آن بحث کرده و شما اینگونه تخصیص زمانیش می دهی ) یعنی این که در این مورد هیچ مقتضیات زمانی در کار نیست و این خود بدعت است در حالی که خود شروط ازدواج موقت ناظر به اقتضاء است"
فرشته ی گرامی نه این طور است ، که من منکر مقتضیات زمانی باشم بلکه بسیار مهم است ، و نه اینطور است ، که استاد مطهری در نوشته های خود مقتضیات زمانی را در نظر نگرفته باشد ، اتفاقا" ایشون فرموده اند که ازدواج موقت در چه دوره ای و در چه زمانی مناسبه
با هم به چند خط از نوشته های ایشون توجه کنیم ، که دیگه بدون اطلاع همدیگه رو محکوم نکنیم
آدرس : کتاب ، نظام حقوق زن در اسلام ، ص 50 ، خط هفتم
"اگر در دوران ساده ی قدیم یک پسر بچه در سنین اوایل بلوغ طبیعی از عهده ی شغلی که تا آخر عمر به عهده ی او گذاشته میشد بر می امد ، در دوران جدید ابدا" امکان پذیر نیست . یک پسر موفق در دوران تحصیل که دبستان ، دبیرستان و دانشگاه را بدون تاخیر و رد شدن در امتحان اخر سال و یا در کنکور دانشگاه گذرانده باشد و در 25 سالگی فارغالتحصیل میگردد و از این به بعد میتواند در امدی داشته باشد . قطعا" سه چهار سال هم طول میکشد تا بتواند سر سامان مختصری برای خود تهیه کند و اماده ی ازدواج دائم گردد و ...."
در ادامه هم ایشون به این نکته اشاره میکنن ، که کسی با این شرایط باید یکی از این سه راه را انتخاب کند :1-رهبانیت موقت 2-کمونیسم جنسی 3- ازدواج موقت
و در ادامه ازدواج موقت را برای چنین کسی بهتر از دو گزینه ی دیگر میداند
حال شما که از بدعت حرف میزنی و بنده رو محکوم میکنی ، بگویید ببینم کدام مقتضیات زمانی تفاوت کرده است ؟
ایا الان نسبت به زمان اقای مطهری ، تفاوتی کرده ؟
کدام تفاوت ؟ الان نسبت به اون موقع تحصیلات ما زودتر به پایان میرسد ؟ الان نسبت به اون موقع شرایط کار پیدا کردن و کار کردن بهتر شده ؟ یا شایدم الان نسبت به قبل همه جا را ارزانی فرا گرفته و ما خبر نداریم ؟
پس اگر ما حرفای اقای مطهری رو قبول داریم ، و میخوایم نسبت به زمان بسنجیم ، میبینم که الان نسبت به قبل نه تنها تغییر خاصی نکرده بلکه شرایط بره ازدواج دائم سخت تر هم شده
فرمودید: "مهمترین حرفم به شما اینه :
که شما ظاهراً مشکل خودت را اینجا آمدی مطرح کنی ، اما در اکثر پستهایت با کلی گویی در مورد اصل ازدواج موقت که گفتم کسی ردش نمیکنه و بحث جوانان و فلان و بهمان بخصوص در این پستت ، خودت را به کنار زده ای و وارد بازی سفسطه شده ای"
در مورد کلی گویی گفتی ، بسیار تعجب کردم و خندم هم گرفت
من در اکثر نوشته هام در مورد جزء به جزء و سطر به سطر نظر دوستان حرف زدم
اگر میخواید به اشتباهتو پی ببرید ، برید یه بار دیگه نوشته های منو مرور کنید
میبینید مثل همین الان که دارم در مورد اکثر جمله هاتون نظر میدم ، در اوایل این بحث و گفتوگو خیلی ریزتر حرف میزدم
در مورد سفسطه گفتی دوست عزیز ، سفسطه این است که از بحث اصلی جدا شوی ، و به بیراهه بزنی ، من مثالهایی زدم مربوط ، و برای درک ملموس تره منظورم ، حال اینکه شما توانایی درک اون صحبت رو و تطابق دادن اون مثال رو نداشتی ، دلیل نمیشه سفسطه باشه صحبتهای من
فرمودید : "شما باز هم به نظر بزرگان و بحث کلی و مثالهایی را مطرح کردن که در ظاهر منطقی اما هیچ ربطی به ازدواج موقت ن دارددر باطن پوشاندن پاسخ اصلی ( مبتنی بر واقعیت امروزه ) رو آوردی که به نوعی ناخواسته سر ازسفسطه درآورد .( چه ربطی بین طلاق و ازدواج موقت هست که آنها را مثل هم می دانی ؟؟؟؟؟؟؟ )"
همونطور که گفتم اگر شما توانایی درک حرف منو ندارید دلیل نمیشه حرف من سفسطه باشه ،
شما در این مورد گفتی که کسی که ازدواج موقت میکنه انگیزه ی ازدواج دائمش ضعیف میشه ، من میگم
کسی که سه سال ازدواج موقت کرده و از همسرش بعد از تمام شدن سه سال جدا میشن
شباهت زیادی داره ، به کسی که سه سال ازدواج دائم کرده و بعد طلاق گرفته
بین این دو (یعنی کسی که ازدواج موقت کرده و کسی که ازدواج دائم کرده و طلاق گرفته) ، انگیزه ی ازدواج دائم برای کسی که طلاق گرفته کمتر است نسبت به کسی که ازدواج موقت کرده
من در صحبتهام گفتم که حتی کسی که ازدواج دائم کرده و طلاق گرفته هم برای ازدواج دائم انگیزه داره ، چه برسه به کسی که ازدواج موقت کرده
امیدوارم ربطشو فهمیده باشید ، من توضیحاتمو ریزتر از ایندیگه نمیتونم بدم ، اگه بازم متوجه نشدید ، متاسفانه کاری دیگه از دست من برنمیاد
فرمودی : "از خودت بگو ، صادقانه و در یک کلام (چنانکه ما فهم کردیم ) که>>> نمیتوانی جلوی خودت را بگیری و به گناه می افتی و در مقابل عوامل تحریک زا نه قدرت مقاومت داری و نه توان خویشتن داری و ..... یا این که فی نفسه نیروی جنسیت اینقدر بالاست که مهارش ازت بر نمیاد و حالا حالاها هم قصد ازدواج دائم را نداری و.... خیلی دوست داری ازدواج موقت کنی"
من از خودم تنها نمیگم ، از تمام جوونهای اطرافم میگم و نه تنها من میگم ، بلکه امار هم میگه ، و نه تنها آمار میگه جامعه ی ما هم تایید میکنه
که خویشتن داری و صبر ، در مورد غریزه ای که خدا درون ما قرار داده و اجازه ی ارضای اونو به وسیله ی ازدواج به ما داده ، بسیار سخت است و با مشکلات فراوانی قابل کنترل است
جوونایی که من باهاشون سر کار دارم 90 درصدشون مرتکب لغزش میشن
امار میگه 80درصد مجردا به خود ارضایی مبتلا هستند
جامعه هم نگاه کنی ، پر از جوونای رفیق باز میبینی که معلوم نیست رفاقتشون به کجاها که ختم نمیشه
پس میبینید که هم منطق میگه بسیار سخته هم امار و هم تجربه
اما با این وجود ، به حمد خدا و سپاس او و توفیقی که خدا فقط باید به بندش بده ، من قدرت مقابله دارم (البته چون زیاد روزه میگیرم ، و روزه از منظر معصومین عطش شهوت رو کم میکنه)
ولی با این وجود فشار روحی بسیاری به من و هر کسی که مقابله کنه وارد میشه
و من اگر مورد مناسبی برای ازدواج موقت پیدا کنم ، بین ازدواج موقت و صبر بر گناه ، ازدواج موقت را انتخاب خواهم کرد
در ضمن فرشته ی مهربان ، بهتره بدونی که اگه همین الانم کسی با توجه به معیارام و ملاکای ازدواجم پیدا بشه و حاضر بشه به عقد دائم بنده در بیاد ، بنده استقبال میکنم ، ولی چه فایده که کسی نیست و به احتمال زیاد تا چند سال دیگه هم کسی نخواهد بود
و بنده تا موقعی که فردی برای ازدواج دائم پیدا نکنم ، در پی پیدا کردن فردی مناسب ، برای ازدواج موقتی مناسب و موفق ، با یاری و توکل به خدا ، خواهم بود

من هم با شما موافقم
بحث تمام

بی ربط بودن حرف شما در مورد ازدواج موقت و طلاق فردی که ازدواج دائم داشته در اینه .

که در ازدواج موقت خیلی هزینه ها و مسئولیتهای ازدواج دائم وجود نداره ، و زندگی دائمی و با ثبات نیست ، بنا براین کسی که مزه این گونه اطفاء غریزه رو بچشد و عادت کند شونه از زیر بار مسئولیت زندگی دائم که مسئولیت دارد حداقل تا سنین بالا خالی میکنه .

بنده هم بنا به شواهد و مصاحبه با همین نمونه پسرهایی که به ازدواج موقت رو آورده اند صحبت می کنم که حتی شرایط و امکان مالی ازدواج دائم را داشته و دارند و د رنج 30سنی به بالا هستند اما چون از همین سنین شما رو به ازدواج موقت آورده اند می گفتند اینجوری راحت تریم ، یعنی رفته رفته در اینها فقط رابطه جنسی انگیزه شده ، چرا ؟ چون در ازدواج موقت هدف براشون همین بوده و از این سن هم که شروع کرده اند عادت شده و بلوغ عاطفی و اجتماعی و.... اونها به عنوان یک مرد عقب افتاده . اما کسی که طلاق گرفته جز مواردی که از ترس یا تلخی ازدواجی که داشته اند نخواهند تا مدتی ازدواج کنند ، بلکه اغلب انگیزه ازدواج مجدد دارند چون زندگی مهیا و آماده ای دارند ، اما پسرهایی که این تجربه رو ندارند با ازدواج موقت و رواج آن سن ازدواجشون بالا رفته و عجله ای برای زودتر به استقلال در ابعاد مختلف رسیدن ندارند . نظر کنید ببینید چرا در گذشته پسرها زودتر مرد می شدند ؟ چون انگیزه تشکیل زندگی اونها را به تلاش و .... که بلوغ در ابعاد مختلف را در آنها بالا می برد وا می داشت ، اما امروز چی ؟

بهتره بدونید که نظر بسیاری از روانشناسهای امروز در مورد جامعه ما اینه که دوران کودکی طولانی شده یعنی با وجود این که سن بالا میره اما فرد از نظر ویژگیهای سنی عقب تره ( کودکانه رفتار میکنه )، به خاطر روند تربیتی پر مشکل ، در مورد پسرها عدم مسئولیت پذیری ، دیر ازدواج کردن ، میل به طفیلی بودن و ثروتمند و شاغل بودن گزینه هاشون برای ازدواج رشد کرده ، و این نشونه چیه ؟ حال در این شرایط ما توصیه کنیم خویشتن داری که اتفاقاً رشد را به دنبال دارد را کنار گذاشته برید سراغ ازدواج موقت دیگه چه خواهد شد ؟؟؟؟

من با کسانی مواجه بوده ام مقید ، که در به در دنبال یک مورد برای ازدواج موقت بوده اند البته بیشتر از سن شما را داشته اند و مشکلشان مواجهه با زن و دخترهایی است که به دروغ می گویند صیغه می شوند و همزمان با اونها با کسانی دیگر به طور نامشروع بوده اند و اصلاً عده نگه نمیدارند و این افراد مقید دچار مشکل شده اند که مورد مطمئن یافت می نشود ، چرا ؟ آیا از آن نیست که جوانها فیلم و عکس و .... پرونو را برای خود مجاز شمرده و به جای خویشتن داری رو به اینها آورده و بازار تحریک شهوت داغ شده و بعدش هم تجویزهای اینچنین . پس اینجاست که خویشتن داری اگر بود این وضع نبود ، و هر کدام از ما به سهم خود در تقویت عدم خویشتن داری به شکل خاص خود نقش داریم و به هیچ وجه توصیه های موردی به صحن عمومی کشیده نمی شود همین بزرگان که مدیر هم اشاره داشته کجا در رادیو و تلویزیون صریح تجویز کرده اند !!! چون عموم مخاطب اونهاست این کار را نمی کنند اما به صورت موردی اگر فردی از آنها سئوال کنه و شرایطش رو یگه بنا به شرایط راهنماییش می کنند .

کلی گویی شما را همچنان اذاعان دارم ، شما حرف ما را ذکر کرده و جوابهاتون کلی گویی و مربوط به اصل ازدواج موقته نه وقعیات موجود از نظر تبعات مطرح و صرفاً پرداختن به خودت از نقطه نظر این تبعات ، والا همون چند پست اول تاپیک جمع می شد چون اعضاء تبعات را می گفتند شما هم نمی پذیرفتی و به این نتیجه می رسیدی که من بی تبعات اقدام خواهم کرد ما هم می گفتیم مبارکه .

نهایت هم همینه

لذا این تاپیک دیگه بسته میشه ، امیدواریم موفق باشید .

حرف و مورد مستندات در این باره زیاده و ما می گذریم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahdi_yar_bash

من هم با شما موافقم
بحث تمام

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahdi_yar_bash

ایا به خاطر این مشکلها من باید اصل ازدواج موقت رو که یک امر صحیح است کنار بگذارم یا ، از مشکلات جلوگیری کنم

---

بهتر است كنار بگذاري، چون تو نمي تواني از مشكلات جلوگيري كني، چون يا در توان تو نيست (وابستگي هاي احساسي در اين شرايط )يا در دست تو نيست. (مثل فشارهاي جامعه )

دوست عزيز
ما همه اعضاء‌ فقط مي توانيم فردي كه خوابست را بيدار كنيم. اما كسي كه خود را به خواب زده نمي توانيم بيدار كنيم.

حالا هم توصيه ام اينه بري ازدواج موقت بكني

علت:
به هر حال هميشه براي جلوي پاسگاه پليس راه يك ماشين تصادفي براي عبرت ديگران قرار مي دهند.
اتفاقا از اين نظر هم ثواب مي بري، چون شايد با تجربه تو كسان ديگر به چاه سقوط نكنند.


در ضمن اين قصار را هم يه تغييري مي دهم و تقديم مي كنم به شما:

خود كرده را تدبير نيست، حالا كه از از تجارب ديگران عبرت نگرفتي ناچاريي كه كه خودت عبرت ديگران شوي‌ !!!!!

چندین چراغ دارد و بیراهه میرود ......
بگذار بیفتد و ببیند سزای خویش ..!!

---