من می خوام پیام خصوصی بذارم اما چون عضو نیستم نمیتونم. من الان باید با یکی خصوصی صحبت کنم .چطور میشه ایمیل اون که می خوام رو بدست بیارم. لطفا راهنمایی کنید
نمایش نسخه قابل چاپ
من می خوام پیام خصوصی بذارم اما چون عضو نیستم نمیتونم. من الان باید با یکی خصوصی صحبت کنم .چطور میشه ایمیل اون که می خوام رو بدست بیارم. لطفا راهنمایی کنید
توی پروفایل اعضا اگه ایمیل درج شده باشه میشه ازش استفاده کرد اما اگه خود شخص ایمیل رو در پروفایل قرار نداده باشه نمیتونی از راه دیگه ای گیر بیاری...
قارون جان ثمین هم که اینجاست؟؟؟؟ :227: الان فکر کنم خیلی بهتر بشه رابطه شما رو نگاه کرد... حرفای او هم خوندیه..... چقدر خوب که هر دو اینجا هستید!!!! :227:
آره برو حرفهای اونم بخون اینطوری خیلی از سوءتفاهمات برطرف میشه:303:
خبری ازت نیست قارون جان . زنده ای؟
چه تصمیمی گرفتی!؟ . ما صحبت های اون خانم هم خوندیم.من فکر می کردم تو یکم اغراق کردی. اما مثل اینکه همه اینها حقیقت داشته. برام جالب بود که اینهمه صبوری چطوری داشتی. درسته که اشتباهات فراوون بوده اما فکر می کنم واسه بدست اوردن زندگی جنگیدی پس این نشون میده که لیاقت زندگی خوب و داری.
سعی کن شناختت و بیشتر کنی و بعد تصمیم بگیری. چون واقعا نمیشه فقط با حرف فهمید که یکی پشیمون شده یا نه. آدما باید در شرایط خاص قرار بگیرن تا فهمید عوض شدند یا نه. اما اینم بگم که تغییر اخلاق و رفتار به نظر من همیشگی نیست. موقتیه !
من از نوشته های این خانم هم ترسیدم چون همون احساس تو در من بوجود امد که هنوز اون ته فکر خانم بر میگرده به گذشته. باید دید که این خانم اینقدر اراده رو داره که در نا ملایمات زندگی اینده باز مرتکب اشتباهی نشه و اگه کسی جلوی راهش سبز بشه چطور می خواد باهاش روبرو بشه. امیدوارم منظورم و فهمیده باشی.
و اما هنوز فرصت داری . پس عجله نکن . زندگی بازیچه نیست که بر اساس حرفهای من یا اون خانم ساخته بشه ! پس سعی کن از خانوادت و دوستانت و مشاور حتما کمک بگیری.
اون خانم به نظر که پشیمون شده و تصمیم به یه زندگی جدید گرفته اما تا چقدر این موضوع میتونه جدی باشه و نمیدونه کسی.
نوشته های حنان رو هم بخون. نکته های جالبی اونجا داره.
با سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط mohadeseh
وقتي كه دو نفر حرفهاي خود را خصوصي به هم بزنند و قانع نشوند. اينطور نيست كه اگر در اينترنت همان حرفها را عمومي بزنند قانع بشوند؟!
اينجا افراد مي آيند كه جوانب مختلف كارشان برايشان روشن شود.
اتفاقا چون هر دو اين افراد اينجا هستند، ممكن است كار مشاوره با مشكل بيشتري همراه باشه.
چرا؟
چون ممكنه خيلي از اين حرفها را فرد به خاطر طرف ديگر نزند، يا طور ديگر بزند و اين اطلاعات ناكامل منجر به راهنمايي ناكامل شود.
در جلسات حضوري، ما معمولا يكي از طرفين را به نوبت بيرون نگه مي داريم تا ماوقع را دقيق بگيريم. اما اينجا اين محدوديت را داريم.
منم موافقم. من فکر می کنم الان حرفهای قارون به واقعیت نزدیکتره . اما هر دونفر میتونن بیان حرفهای همدیگرو نقد کنند . و اونا با نقد همدیگه دیگران هم میتونن بیشتر کمک کنند. اما امیدوارم دو طرف بدور از احساسات واقعیت هارو بیان کنند و واقعیت هارو بیان کنند . اگر که دوست دارند کمک بگیرند.
من از اینده اینها بیم و هراس دارم . چون داره یه خاطره تلخ برام تداعی میشه !
اما دوستان و مشاوران عزیز خواهش می کنم راه حل اصولی رو نشون اینا بدین .
بچه ها این قضیه ثمین و اینجا بودن دوست قارون رو چجوری متوجه شدین که من نمی تونم بشم؟!
میشه به من هم بگین...
ولی خیلی بده که دنیای مجازی و واقعی با هم یکی بشن!
معذرت می خوام اما قارون تو مشکل داری .
چه مشکلی داره؟