هي گنه كرده و گفتيم خدا ميبخشد
عذر آورده و گفتيم خدا ميبخشد
« در ضمن
زندگي زيباترين شعر خداست
زندگي همرنگ اشك غنچه هاست »
نمایش نسخه قابل چاپ
هي گنه كرده و گفتيم خدا ميبخشد
عذر آورده و گفتيم خدا ميبخشد
« در ضمن
زندگي زيباترين شعر خداست
زندگي همرنگ اشك غنچه هاست »
تو اين روزا كه ادما دوز و كلك زياد دارن؛
تو عصر آهن و ماشين، فقط دروغ به ياد دارن؛
ديگه كسي به اون يكي دل نميده
دنيا ديگه، عشقو به عاقل نميده
تو سينه ها، مچاله هاي كاغذي
اول آشناييا، جاي سلام خدافظي
"دوست دارم"، "عاشقتم"، ديگه همش بي نفسه
به قول سهراب كه بگم، واژه ديگه تو قفسه
بازم از سروده هاي خودم "مچاله هاي كاغذي"
سلام به دوست شاعر خودمون :
اومدنت رو توی جمعمون خوش امدمی گم .سالی خوبی داشته باشی
هرگز نمیرد انکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است برجریده ی عالم دوام ما
سلام
ممنونم
شما هم سال پر مهر و پر بركتي رو داشته باشين
اون كه يه روز دلمو شكست
اومد و پيش من نشست،
زنگِ درِ قلبمو زد
داد ميزد: "مجنون خونه ست؟"
بازم يكي ديگه از شعرام "بهونه بي بهونه"
با سلام .
تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز ،
سال هاست که در گوش من آرام
آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندشه کنان
غرق این پندارم
که چرا ،
- خانه کوچک ما
سیب نداشت .
شب همگی بخیر .
روزی به جای لعل و گهر، سنگریزه ای
بردم به زرگری که بر انگشتری نهد
بنشاندش به حلقۀ زرین عقیق وار
آن سان که داغ بر دل هر مشتری نهد
دل خرابی می کنددلدارراآگه کنید
زینهارای دوستان جان من وجان شما
الان ديگه هر آدمي دلش ميخاد تنها باشه
شايد، فقط تنهاييه كه يار باوفا باشه!
يكي از سروده هاي خودم "مچاله هاي كاغذي"
هر چه کمتر شود فروغ حیات
رنج را ، جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید
سایه ها را ، درازتر بینی
یادم آید روز باران
گردش یک روز دیرین
خوب و شیرین
........
سیزده بدر مبارک