يارم همه نيش بر سر نيش زند
گويم كه مزن ستيزه را بيش زند
چون در دل من مقام دارد شب و روز
ميترسم از آنكه نيش برخويش زند
ابوسعيد ابوالخير
نمایش نسخه قابل چاپ
يارم همه نيش بر سر نيش زند
گويم كه مزن ستيزه را بيش زند
چون در دل من مقام دارد شب و روز
ميترسم از آنكه نيش برخويش زند
ابوسعيد ابوالخير
دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم
مجنون ز شنيدن سلامش
پرسيد نشان و جست نامش
نظامي
ترسم از این است که بیایی و من نباشم
ترسم از ان است که بیا یی و من باشم
من از دو چشم روشن و گريان گريختم
از خنده های وحشی توفان گريختم
مجيد جان! دلبندم! شعرت بايد با حرف "ش" شروع بشه نه "ت".:Pنقل قول:
نوشته اصلی توسط khoda
نقل قول:
نوشته اصلی توسط khoda
مجيد جان! دلبندم بايد با "ش" شروع بشه نه با "ت"!
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
مرا یاد آورید ای بی وفا یاران!
که من بس ناجوانمردانه می میرم
و من یک هفته شاید هست انگاری
زخود کوچیده ام، با یار درگیرم!
مسافر چون بود رهرو كدام است
كه را گويم كه او مردِ تمام است
شيخ محمود شبستري