<<< باغ همدردی >>> آلاچیق کل کل<<< خوش آمدید >>>

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی دل

همین بی بی رو به عنوان عبرت! نگاه کنین. بنده خدا خیلی دلش میخواست یه خاطره عاشقانه بنویسه، رفت گشت قدم زدن خانمش در دوران عقد توی قبرستون رو پیدا کرد آورد.
اییییییییییییییینه!
وگرنه ما که عمریه خاک صحنه میخوریم، چرا نمیایم خاطره عاشقانه از خودمون در وکنیم.

---

اول اینکه تصویرم رو شطرنجی کنین :311:
دوم اینکه خاطره زیاد داریم حافظه کلی کم داریم :227:

سوم اینکه تو به خاطره ما هم گیر میدی :316: :54: چه کنم اون موقع این تو ذهنم بود.

چهارم اینکه میخواستم بگم حتما لازم نیست یه جای خیلی رمانتیک ، با نور کم و ... عشقولانه تهیه و تدارک دیده بشه تا بستر یه خاطره عشقولانه رو فراهم کرده باشین تو قبرستون هم ...

پنجم اینکه

به مجنون گفت روزی عیب جویی که پیدا کن به از لیلی نکویی که لیلی گر چه در چشم تو حوریست به هر جزوی ز حسن او قصوریست ز حرف عیب‌جومجنون برآشفت درآن آشفتگی خندان شد و گفت اگر در دیده‌ی مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی

ششم

تو مو می‌بینی و من پیچش مو.... تو ابرو من اشارت‌های ابرو

هفتم تا آخرش هم باشه طلبت :D

امیدوارم حال تو بی دل عزیز و همه دل دارهای تالار خوب و خوش باشه.
تو بیا ، به خاطرات ما گیر بده

بی دل فقط یه دونس اونم برا نمونس

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

من یکی خودم طلبه تم طلبه
خشانت اصلا لازم نیست
راستی تالارمون یه طلبه کم داشت خوب شد که اومدی .
:122: برو یه صندلی واسه خودت بیار دور هم بشینیم
مساکم الله بالخیر

نقل قول:

---

مو که خودم بعد ِ اینجا رفتُم اونجا خاطره درورکردم

---

آخ جون! به هدفم رسیدم. نفر بعدی کیه که قراره دستش واسه بقیه رو بشه؟! هاااان؟!بی دل جون! یاللا دستا بالا :D

بزودی اعمال مدیریت می شود:305:

پستهای از این دست مال باغ همدردیه

آقا بی بی لطف کن در باغ رو باز کن ، بابا بهاره ها ، همگی وعده دیدار اونجا



پاورقی
======

این تاپیک قفل و سپس ببه حال و احوال منتقل می شود:163:

هن؟! :162:
آویژه جان منظورت این بود که بی دل لو رفته دستاشو بگیره بالا، یا اینکه دستاشو بزنه بالا (آستیناشو) و لهجه شناسایی کنه؟ من که نفهمیدم منظورت چی بید!

.................................................. ..................

بی بی!
اون اشعار پنجم و ششم بطرز جالب انگیزی فوق العاده بی ربط بود:311: و همین بار طنز مطلب ات رو بیشتر کرد:58:
بازم اعضای گرامی بی بی را ببینید عبرت! بگیرید. بنده خدا اومد با شعر بی دل رو "هشت هفت لکو" کنه خودش "چل منگ" شد:311:
از آنجایی که قراره در این تالار وزین روانشناسی، هر پستی جاوی پند و حکمت باشه و خلاصه "پیام" داشته بوا، پیام بنده هم اینه که شعر لیلی و مجنون فوق الذکر کلا هیچ ربطی پیدا نمیکنه با اینکه ما با عشقمون بریم تو قبرستون قدم بزنیم! و اونوقت این باعث میشود که آتو بدهیم دست بی دل و سارا و باقی ماجرا...
البته میشه درک کرد که آقای بی بی در قبرستان پیچش مو و اشارت های ابرو میدیدند که ما عمرا ببینیم:311: و کلا قدم زدن در قبرستان که سهله! توی خود قبر هم میرفتید جز "لیلی" جان دیگه چشمهای مبارک جایی را نمیدید!
اما!
مهم اینه که الان چی می بینید آقای بی بی:58:
به جان خودم اگر الان دیگه چشماتون چیزی ببینه! وگرنه بی بی چرا رفت دوران عقد؟:163:
.................................................. .........................
هشت هفت لکو شدی رفت:227:

سارا بیا همه اعضا رو شام بده
.................................................. ....................

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

بزودی اعمال مدیریت می شود

پستهای از این دست مال باغ همدردیه

آقا بی بی لطف کن در باغ رو باز کن ، بابا بهاره ها ، همگی وعده دیدار اونجا



پاورقی
======

این تاپیک قفل و سپس ببه حال و احوال منتقل می شود

---

هر کی به فکر خویشه
پشه به فکر نیشه:311:

بابا کشتی مارو با این باغ همدردیت! باغت ورودیه میخواد که ما نداریم عزیزم!
اینجا پاتوق کمرنگها شده فعلا. بذا حالشو ببریم. فردا آقای مدیر میاد بهش میگم قاچاق و ... میدونی که: خلاف مدیران و ... تبلیغ باغ همدردی در تاپیک "غیر قانونی" فرصت طلبان و خلاصه از این حرفها:163:

یارات رو فراموش کردی؟:311:

حالا من میشم یارت:227: خوبه؟

حالا کجا رو بهم بریزم برات؟ عکس بده جنازه تحویل بگیر ،غمت:301: نباشه301:

-------------------
در اون مورد هم باید بگم ، به هیچ وجه قصد جسارت خدمتتون نداشتم ، فقط محض یادآوری بود ، وگرنه همه میدونیم که شما هیچ وقت چنین قصدی ندارید:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط gole maryam

عکس بده جنازه تحویل بگیر

---

نه دیگه تا این حد :311::311:

اما خوبه اول از همین تاپیک و بی دل شروع کنیم ، هرچند همون کلنگ کعروف براش کافیه.
بعد هم یه حال اساسی به سارا بانو بدیم .
http://www.hamdardi.net/thread-13043-post-142903.html#pid142903

البته فرشته گفته بیا باغ :D، اما من اون باغ پراز جک و جونور (باز به کسی برنخوره ها ) رو دوس ندارم:311:
ببینم چیکار میکنی .

................................
بی بی خان نمیدونم جریان کلنگ چیه! کلنگ تغییرات رو میگی؟ اگه منظورت اونه باید بگم ربطی نداره به موضوع!

ضمنا گل مریم دلش به حال تنهایی شما سوخت یه چیزی گفت که یکی از اعضای ذکور تالار رو از افسردگی رهایی بده:311: وگرنه ما خانومها گوشت همدیگه رو هم که بخوریم:163: استخون هم رو دور نمیریزیم (نگه میداریم باهاش آب قلم برای سوپ درست میکنیم:160:)

گل مریم! میخوای بشیوانیش؟ خیلی گنده لات شدی ها! این بی بی رو اینقدر مظلوم نگاه نکن! هفت مترش زیر زمینه:311: میخواد بین جنس مونث تفرقه ایجاد کنه و حکومت کنه! به این میگن سیاست انگلیسی! مواظب باش رکب نخوریم:324:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط BABY

البته فرشته گفته بیا باغ :D، اما من اون باغ پراز جک و جونور (باز به کسی برنخوره ها ) رو دوس ندارم:311:

---

ما جک جونور اونجا نداریم دیگه :305:، فقط آدمه ، پس بهانه نیار جناب بی بی . از خانمت می ترسی :163:که بدون اون باغ بیایی یا با خودت بیاریش چرا جک جونور رو بهانه می کنی


.

درصد آلاینده های هوای تالار چند وقتی است خیلی رفته بالا! برای افرادی مثل من که به آلودگی حساسند نمیشه هوای تالار رو این روزها قابل تحمل دونست. اینه که یا مجبوری ماسک بزنی و بیای تازه حالا باز سر درد و ایناش بماند. یا اینکه عطای تالار را به لقایش ببخشی و بری رد کارت!

امروز داشتم جیب تکانی میکردم دیدم ته جیبم یه شارژ دو سه روزه همدردی هست، گفتم پیش بسوی بااااااااااااااااغ!
به به! جاااااااااااااااااانمی! آهاااااااااااااای صاحاب خونه کجاایی؟

بچه های قدیمی! خاطراتتون توی گوشه گوشه باغ با آدم حرف میزنه! منم خاطره باااااااااااااااااز:310:
مامفرد! باران68! شاد! موعود قهر قهرو! بالهای صداقت! فرشته! روزن! مههههههتاب گلی! گل مریم! غزاله! بی بی! کامران که کمرنگ بودی اما تشکرهات پای پستها میگفت که از مایی و با مایی! کیوووووووووووووووووون! و... کجایید بچه ها؟ یادتون سبز:72:
من امروز رادیو گلها رو توی باغ روشن کردم و آب رو انداختم پای درختها خودمم اومدم و دارم خاطره بازی میکنم.

http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:A...3-rEwtBStA48tg

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:A...FOACN8gjAmBdBu

سلام ، سلام

دیدم صدام کردند :324:، اومدم دیدم به به بی دل گل و گلاب بالاخره بعد مدتها غیبت ، اومد باغ .

خوش اومدی خواهر ، باور کن فقط خودت میتونی همه رو بکشونی باغ .

پس بی خیال مسائل اخیر . تو که دلت بزرگتر از این حرفهاست . همین باغ رو رونق بده ، منم حواسم هست ، خیالت راحت رفع آلودگی می کنم .

بچه ها بیایین جمعمون جمع بشه توی باغ با صفای همدردی .

منتظررررررررررررررم


سارا بانو بدو بیا شلوغ کن باغ رو تا بقیه هم بیان

کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش

[/color]

---

به به صاحابش اومد:311: خوش آمدی که خوشم آمد از آمدنت فرشته جان! این باغ شبهاش هم با صفاست:

http://www.hamdardi.net/imgup/19039/...42c7c34bb1.jpg

همچنان که متوجه شدی جانم برات بگه که داشتم چهچه میزدم این تصنیف زیبا رو:

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ آآآهاهاییییییییی ها ها ها ها هاااااااااااااااااااااااا اااااایییییییییییییییی آآآآآآآاااااااییییییییییی

ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب / نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
http://www.hamdardi.net/imgup/19039/...152b90250a.jpg
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار
طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد

برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد

ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد

آن که پرنقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد

فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد

حافظ

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

فرشته جان بابا بیکاری سارا رو دعوت می کنی؟
فکرش رو بکن وسط این آرامش نیمه شب تالار و چه چه بی دل و تصنیف و مهتاب و زلال آب و ... یهو اینا بپرن وسط <a href="http://www.sweetim.com/s.asp?im=gen&lpver=3&ref=11" target="_blank"><img src="http://content.sweetim.com/sim/cpie/emoticons/000203D6.gif" border="0" title="Click to get more." ></a> <a href="http://www.sweetim.com/s.asp?im=gen&lpver=3&ref=11" target="_blank"><img src="http://content.sweetim.com/sim/cpie/emoticons/000203DA.gif" border="0" title="Click to get more." ></a>

تو تالار فقط جای صلح و صفا و آشتیه

البته آلاچیق داریم برا کل کل . ولی اگه تو دیدی بی بی این طرفا بیاد:305: . همین که سارا بیاد اون آفتابی نمیشه به جون خودم :311:.

بابا باغ باغ بانوانه . خوش باشید که همه چی امن امانه ، شما آسوده باشید که میر عسس بیداره .:311:

باشه ! يادش باشه :302:

سر ساعت 8 شب كه ميشه ما رو مي فرستيد براي شب بخير - مسواك و لالا . :311:

خودشون ميان صفا و باغ و حافظ خواني و لاو و .....:302:

اي خدا از دست اين دوستان قديم اگر نرفتم مثل بي بي معتاد بشم !:316:

.
.
.
.
.
اااااااااااااااااااااه . ااااااه . معتاد شدم .:163::46:



دفعه بعد دستكم يه سوت بلبلي - يه گيتار پاي پنجره اي - يه اس ام اسي چيزي !!بابا جاااااااااان . ما را هم با خودتون بيارين ددر .

اما خدائيش من ديشب يواشكي از نردبان زير پنجره آمدم پائين :311:و زدم تو باغ و رميده احوال باران شدم .روح و جان و تنم را سپردم به قطرات باران و حالش را بردم . جاي همگي خالي

آنی جان حالا یعنی شما دیگه اونقدر صالحان شدی که ساعت 8 شب مسواک میکنی و لالا؟ !!!!!:311:
آره جووووووووون خودت گفتی و ما هم باور کردیم!:311:

حالا اگه سوت بلبلی رو شنیدی ... البته میدونم که حتما لالاکردی :58: ولی بر فرض محااااااال اگر شنیدی پاشو بیا باغ :122: بساط قهوه و چاییت رو هم بیار:82:
دیگه کیا هستند؟ فرشته! فررررررررررررررررشته! هستی؟
دیدی فرشته جان! این بی بی که من میشناسم عمرا ترک کنه! البته حالا فعلا دور با بی بیه توی صندلی داغ همچین سارا رو جیز کرد خوشم اومد:311:

هنوز به جاهای دیگه تالار سر نزدم ببینم در غیاب ما چه خبره. تا رفقا بیان چرخی بزنیم ببینیم دنیا دست کیه.
بر میگردم. قاقا لیلی ها رو تنها تنها نخورین!

خانوما یا الله ... دارم میام باغ سرم پائینه (آره جون خودت :227: ) اگه تو آب هستید

دیروز رفته بودیم نمایشگاه گل چندتائی گل برا باغ همدردی اوردم ، اگه نرفتید برید امروز روز آخرشه

http://www.hamdardi.net/imgup/5306/1...710c25f8a4.jpg

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

http://www.hamdardi.net/imgup/5306/1...825edbad5f.jpg

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

و این یکی که خودم خیلی خوشم میاد ازش

http://www.hamdardi.net/imgup/5306/1...0a1a6e5b29.jpg


وتبارک الله احسن الخالقین

به به بي بي عزيز

مرسي از عكس ها .

من هم اوائل هفته ي پيش نمايشگاه گل بودم خيلي جالب و ديدني بود .

چند تا از عكس هايي كه در نمايشگاه گل گرفتم را براي دوستان مي گذارم . لطفا بقيه دوستان هم عكس رو كنيد ببينيم دنياي نمايشگاه گل از نگاه شما چگونه بوده است :46::104::227:


چندتا از عكسهاي آن روز را با عشق تمام تقديم دوستاني مي كنم كه فرصت نمايشگاه را از دست دادند .

http://www.hamdardi.net/imgup/11448/...9313ce5dd8.jpg



http://www.hamdardi.net/imgup/11448/...1505f2cdca.jpg


http://www.hamdardi.net/imgup/11448/...96bafa3ab0.jpg

[align=center]

كلاس بن ساي هم ثبت نام كردم :46:

http://www.hamdardi.net/imgup/11448/...62ab84e18e.jpg

http://www.hamdardi.net/imgup/11448/...0d44469db0.jpg[/align]

سلام دوستان:324:

مثل اینکه فصل فصل باغ و بستان و آب و آب بازی و ..... هست ها:310::72::72::72:

پس شما کجایید:324:

منتظر اومدنتون هستم :43:

همه چیز اینجا مهیاست:310::310:

بچه ها!
کجایییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی د؟:324:
خوب؛ صدام بیشتر از این در نمی اومد! گفتم: با بلندگویی؛ چیزی صداتون کنم!:311:
مثل اینکه هیچ خبری نیست؛ فعلا که کسی نیومده، حالا بشینم زیر این درخت و یه دست بازی بزنیم!:322:
آخ! نمی دونید چه حالی میده! توی این فضا! با این عطر و بو چه حالی میده بازیه کامپیوتری کردن!:311:
http://www.hamdardi.net/imgup/3122/1...2133d31fb8.jpg
مثل اینکه! صدای پا می یاد!
یعنی کیه؟
بذار بلند شم، آه آه!بچه ها فرشته ست! بذار یه تکونی به خودم بدم!یه آبی پای این گلها بریزم!
http://www.hamdardi.net/imgup/3122/1...ecb569db61.jpg

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

حالا! اگه گفتید من کجا نشسته بودم؟
خوب؛ اونجا! اون گوشه!
بابا! یه کم دقت کنید شاید پاهامو ببینید! ببین! سارا! تو دکتری! خوب می تونی تشخیص بدی! نگاه کن! اون گوشه!
آها! آها!
همون گوشه؛ دست چپ، پایین، زیر اون درخت نشسته بودم!:311:

سلام دوستان شب بیداره همدردی.
دل عزیز سر صبحی اومده بودی. نبودیم همراهی کنیم.
حالا من این وقت شب اومدم ببینم این باغی که میگن توش خوش میگذره چه حال و هوایی داره.
راستش دلم گرفته واقعاً به حال و هوا عوض کردن احتیاج دارم.
کسی هست که بیاد با هم قدم بزنیم؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

دوستان شب زنده دار همیشگی، آقا حامد، آقای خارپشت(که چند روزه سر سنگین شده و کمتر میاد)، آقای فرهنگ،
شایانا خانم (که بعضی وقتا نصفه شب یهو پیداش میشه) و بقیه ی دوستانی که قایمکی میان تا ما نبینیمشون...
بیاین تا اینجا یه حال و هوایی عوض کنیم....

سلام
من پایه ام خانوم ِدختر مهربون
نمیدونی خونه چقدر گرمه،از گرما نتونستیم بخوابیم،بیخوابی زده پس کلمون،گفتیم بیایم ببینیم این باغو دار و درختو ادماشو،ولی الان اینموقع شب که کسی نیست اینجا!

میگم بیا کنار رودخونه،رختخوابمونو پهن کنیم و در حالیکه به ماه نیگا میکنیم،بخوابیم،نظرت چیه؟

نقل قول:

---

میگم بیا کنار رودخونه،رختخوابمونو پهن کنیم و در حالیکه به ماه نیگا میکنیم،بخوابیم،نظرت چیه؟

---

:) چه خوب:)
نسیم خنکی میاد...
صدای شاخ و برگ درختا که به هم میخورن رو میشنوی....
بعضی وقتا حتی میشه صدای محیط رو مجزا شنید...
صدای آب..
صدای جیر جیرکا...
صدای نسیمی که لابلای درختا میپیچه...

خب نصفه شبی چیزی دیده نمیشه که از دیدنی های باغ بگم برات!!:)

دختر مهربون کجایی پس؟
اینجا گروه گروه ادم صدا میکنی بعد پا میشی میری خودت لیست انلاینارو با حامد مشاهده میکنین،باید
بگیم خارپشت بیاد ترکت بده:311:
پاشو بیا،باشه نمیخابیم،میریم باغو میگردیم،ولی اخه دو تا دختر تنها این موقع شب...:163:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اِ،ناقلا کی پست زدی تو؟بیا جواب منو بده

باغ همدردی امنیت داره:)

میبینم که حامد خان هم آنلاینه. ولی فکر کنم اهل گردش و تفریح نیست.

اینجا جک و جونور نداره؟ من میترسم. تاریکه. چراغ قوه نداری همرات؟

اینجا تا دلت بخاد کرم شبتاب داره نیازی به چراغ قوه نیست،همه امکاناتش طبیعیه :D ،میگم
کاش صبح،موقع روشنایی میومدیم،یه میوه ای هم ازین
باغ فرشته مهربان نامرئی،نصیبمون میشد،اینجوری خشک و خالی که حال نمیده،حالا کجا بریم عزیزم؟

راستی اینجا مگه نباید کل کل کرد؟حالا ما کی رو پیدا کنیم باهاش کل کل کنیم؟
دختر مهربون خودت حاضری؟یا حامدو بزور بیاریم؟

کل کل هم میکنیم.
حامد که در رفت :)

شایانا شنیدم که خیال رفتن داری.....
خیال کمرنگ موندن و پر رنگ نشدن...
شایانا خجالت نمیکشی حاجت نگرفته داری میری؟
تا ازدواج نکردی باید اینجا عضو فعال و پر رنگ باشی.
معلوم نیست بری برای خودت چه انتخابی بکنی که!!!!
بعدشم آقای همسر آینده رو بیار اینجا با هم قدم بزنین و در مورد آینده با هم صحبت کنین. (البته نه این وقت شب:163: )
تازه بعدشم به تالار مدیون میشی مثل سارا بانو که بعد ازدواجش موند، تو هم باید بمونی و خوبی های ما رو تلافی کنی:)

سلام،

کبوتر بهم خبر داد که اینجا خبرهاییه! :)

کل کل؟

شایانا که 1 هفته است قرار شارژش تموم شه، نمی دونم چرا تموم نمی شه! :)
شارژ این تالار با برکته!
یکبار شارژ کنی، حالا حالا ها تموم نمی شه!
مدیر همدردی دست و پا به خیره!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط دختر مهربون

کل کل هم میکنیم.
حامد که در رفت :)
نه بابا دوباره برگشت اصلا خاصیت حامد قطع و وصل شدنه:311:،من که دیگه عادت کردم
بلو اسکای هم اومده،میگم بلو اسکای اگه یه گوشه چشمی به اینجا کنی خیلی خوف میشه ها.
شایانا شنیدم که خیال رفتن داری.....
اخه دختر مهربون تو خجالت نمیکشی؟نه واقعا میخام بگم خجالت نمیکشی از خودت شایعه در میکنی؟
خیال کمرنگ موندن و پر رنگ نشدن...

شایانا خجالت نمیکشی حاجت نگرفته داری میری؟
والا ما دخیل نبستیم به تالار بجون شب بارونی(با اینکه رفته ولی یادش همیشه در دلهای ما زنده میباشد )،که حاجت بگیریم یا نگیریم!
تا ازدواج نکردی باید اینجا عضو فعال و پر رنگ باشی.
اومدیمو ما اصلا ازدواج نکردیم،تکلیفمون اونوقت چیه؟اینجوری که ابرومون میره،بزار لااقل در تنهایی خود بگزیم:302:
معلوم نیست بری برای خودت چه انتخابی بکنی که!!!!
راست میگیا،خودم انتخاب کنم،معلوم نیست چی از اب در بیاد:316:
بعدشم آقای همسر آینده رو بیار اینجا با هم قدم بزنین و در مورد آینده با هم صحبت کنین. (البته نه این وقت شب:163: )
نه تو رو خدا خودمون کم معتاد شدیم اون طفلی رو هم بیاریم اینجا بیچارش کنیم:311:
تازه بعدشم به تالار مدیون میشی مثل سارا بانو که بعد ازدواجش موند، تو هم باید بمونی و خوبی های ما رو تلافی کنی:)
باشه،من یه اقای شوی متشخص پیدا کنم دینمو به همتون ادا میکنم،میدونی چجوری؟
.
.
.
خب معلومه دیگه با رفتنم

---

الان مثلا دختر مهربون ما با هم کلیدیم؟؟؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

سلام،

کبوتر بهم خبر داد که اینجا خبرهاییه! :)
چه کبوتر خوش خبر و باحالی بوده

کل کل؟
اره تا حالا بگوشت نخورده،مستر حامد؟

شایانا که 1 هفته است قرار شارژش تموم شه، نمی دونم چرا تموم نمی شه! :)
شارژ این تالار با برکته!
یکبار شارژ کنی، حالا حالا ها تموم نمی شه!
اره والا خدا خیرشون بده،ولی میدونی چقدر از شارژای ما در پی خرابیهای پی در پی تالار سوخته،باید یجوری تلافی کنن حالا بالاخره با چند ساعت فرصت بیشتر دادن به خداحافظی بنده با روزای پررنگی مگه اسمون بزمین میاد؟
مدیر همدردی دست و پا به خیره!
اقا حامد از شما انتظار نداشتیم کلمات جان نثارانه از خود دروکنین

---

نقل قول:

---

الان مثلا دختر مهربون ما با هم کلیدیم؟؟؟

---

:311:
تازه کاریم دیگه! چه میشه کرد:)
بیچاره شب بارونی! خوبه گفته میخوام برگردم:311:

نقل قول:

---

نه تو رو خدا خودمون کم معتاد شدیم اون طفلی رو هم بیاریم اینجا بیچارش کنیم

---

اصولاً یه نظریه جدید هست که همه ی انسانها معتاد هستند. حالا هر کس به چیزی...
البته به من ربطی نداره ها.
یه وقت میخوای به محیط پاک و بی ریای اینجا معتاد نباشه، میبینی رفته به یه چیز دیگه معتاد شده.:163: حالا خود دانی.
محیط بی ریای اینجا با اعضای توپش یا دوستای ناباب واقعی و ...
از من میشنوی از جلسه اول خواستگاری آدرس اینجا رو بده بهش، ببین اینکاره هست یا نه:)
اگه به اینجا معتاد نشد، بدون اعتیاد دیگری در کاره. :311:
انسانهای معدودی پیدا میشن که هم به همدردی معتادن هم به چیزای دیگه. چون معمولاً وقتی برای مصرف کننده ی همدردی نمیمونه بره دنباله چیزای دیگه :311:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

باشه،من یه اقای شوی متشخص پیدا کنم دینمو به همتون ادا میکنم،میدونی چجوری؟

---

شما پیدا کن.اونوقت برو. قول میدیم دلمون برات تنگ نشه، نامه هم ننویسیم:)
بعدش وقتی توی تالار نباشی دلمون هزار راه نمیره. میدونم سرت گرم همسر داری و بچه داریه:)

بابا من اسمم بد در رفته!

من این صفحه افراد آنلاین رو باز می گذارم، یادم می ره ببندمش. بعد 1-2 ساعت می بینم این باز مونده.
همه فکر می کنند من تمام وقت تو همدردی بودم.

در ضمن من همیشه کامپوترم روشنه و اکثراً پای کامپوتر مشغول کار هستم.
ساعتی یک بار یک سر به همدردی می زنم، کوتاه. بعضی مواقع 1-2 دقیقه.
اون وقت شما فکر می کنید من دائم آنلاینم.

وگرنه من اصلاً معتاد نیستم!
آخه شما بگید، مگه اگه کسی ساعتی یکبار همدردی رو چک کنه، حالا فوقش نیم ساعت یک بار، گاهی هم یک ربع یکبار، معتاد حساب می شه؟ :311::311:

باور کنید من هر وقت بخوام می تونم ترک کنم! خودم نمی خوام! :311:

اصلاً می خوای از فردا واسه یک هفته نیام؟ :311:

تازه من که هفته پیش نبودم اصلاً!! :)

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

حالا الاًن کل کل سر اینه که کی معتاده؟

دکتر دختر مهربون افشار(بجای نیما افشار)،اصولا نظریه جدید دیگه ای وجود نداره احیانا؟

نقل قول:

---

از من میشنوی از جلسه اول خواستگاری آدرس اینجا رو بده بهش، ببین اینکاره هست یا نه :)

---

کدوم کاره؟

نقل قول:

---

انسانهای معدودی پیدا میشن که هم به همدردی معتادن هم به چیزای دیگه. چون معمولاً وقتی برای مصرف کننده ی همدردی نمیمونه بره دنباله چیزای دیگه :311:

---

یه بار تو عمرت حرف نامربوط نزده باشی همین یکی بود اونم حالا مطمئن نیستم از مغز مبارک خودت تراوش کرد یا اجنه بهت رسوندن:311:

اره جون خودت حامد خان میتونی ترک کنی؟اگه تونستی من یه ماه شارژت میکنم واسه انجمن ازاد،میدونم که خیلی اشتیاق داری بری اونجا رو ببینی،برو یه یه ماه نیا،نه بیست روز نه بابا زیاده ده روز اینجا پیدات نشه،اونوقت جایزتو میدیم

باشه آقا حامد

ما قبول کردیم که شما پای بساط هستید ، اما ........ تلویزیون می بینید ، چایی می خورید ، حرف می زنید . فقط بساطتت باید به راه باشه تا بتونی به بقیه کارات هم برسی :311: حالا پای بساط هستی و دود و دم نداری .... باشه قبول تو معتاد نیستی ..... خوبه ؟ ( همه معتادا می گن ما معتاد نیشتیم ها ! تفریحیه :311:)

چایی بیارم یا قهوه ؟؟؟؟؟

:82::82:

آقا حامد ما که میدونیم شما بی گناهی.
شما یه ربع یه بار سر میزنی و هر سر زدنت هم بیست دقیقه بیشتر طول نمیکشه. میدونم. اینجوری ادامه بدی خوبه. :)
روز به روز بهتر هم میشی.:311:

دستت درد نکنه فرشته جون
منو دختر مهربون اینجا شلغمیم دیگه:302:اره دیگه :302:
فقط چایی تعارف میکنی به این حامد معتاد؟

باشه،ما هم خدایی داریم در این نزدیکی ها.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shayana

نقل قول:

---

از من میشنوی از جلسه اول خواستگاری آدرس اینجا رو بده بهش، ببین اینکاره هست یا نه :)

---

کدوم کاره؟
همین کاره دیگه.... همین موضوع اعتیاد به همدردی و اینا دیگه... باید ببینی قابلیتش توی اعتیاد به همدردی چقدره. اگه بالا باشه خوبه. یعنی از جهات دیگه پاکِ پاکه:)

اره جون خودت حامد خان میتونی ترک کنی؟اگه تونستی من یه ماه شارژت میکنم واسه انجمن ازاد،میدونم که خیلی اشتیاق داری بری اونجا رو ببینی،برو یه یه ماه نیا،نه بیست روز نه بابا زیاده ده روز اینجا پیدات نشه،اونوقت جایزتو میدیم

اینو خوب اومدی:)

---

میگم دختر مهربون پاشو بار و بندیلمونو برداریم و بریم،بگیریم بخوابیم،باشه؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

اینو خوب اومدی :)

---

فدات شم ابجی:46:

پاشو پاشو که دیگه جای ما اینجا نیست..

بعد میگن چرا دختر مردم از خونه فرار میکنه!!
چرا میره معتاد میشه!!
همین کارا رو میکنید دیگه:302:
ما رفتیم...

به به، فرشته مهربان هم اومدند! :)

مثل اینکه فقط اومدید که من رو اذیت کنید، بله؟ :311:


جداً این همدردی خیلی بده!
شدیداً اعتیاد آوره!
آدم فکرش رو نمی کنه!

به قولی:
چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون؟ :311:

من در سنین نوجوانی اعتیاد داشتم به چت.
4-5 سال پیش کنار گذاشتم.
به خودم هم قول داده بودم که دیگه هیچ وقت وارد چت روم یا تالار گفتمان نشم.

پاک پاک بودم!!! :)

حالا می بینم که دوباره ... :(

آره داداش، ما برای خودمون کسی بودیم، برو بیایی داشتیم!
اینطوری به چشم حقارت به ما نگاه نکنید! :311:

ما که دیگه رفتیم،ولی حامد بالا بری پایین بیای تو معتادتر از مایی:311:
میبینم که از بچگی سابقت خرابه:311:،اره دیگه ادم باید پیشزمینه داشته باشه که الان به این حد از اعتیاد برسه.

خب دیگه اینجا تو ایران داریم میریم کم کمک به اسقبال اذان صبح به افق ِ......:163:،دیگه اون بلاد غربو نمیدونم
نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی:311:
مثل اینکه من دیگه زیادی قاط زدم،برم ولی صبح نیام ببینم با فرشته پشت سر من و ابجی نازکتر از برگ گلم سرکار علیه دختر مهربون خانوم:43:،حرف زدینا،چون
یوقت خدایی ناکرده صبح اومدیم دیدیم اها شارژمون نیست شده،نمیتونیم جوابتونو بدیم،حرفاتونم میشه غیبت
خوشحال شدیم از گشتزنی در باغ.

شب بخیر

اساساً من شما دو تا رو ندیدم ....... البته حالا دیدم ....

چایی یا شربت ؟؟؟

http://www.hamdardi.net/imgup/16936/...e48f7c4334.jpghttp://www.hamdardi.net/imgup/16936/...ec0fbf6036.jpg

دختر مهربون مهربونیت کجا رفته ، چرا هنرت رو به کار نمیگیری اینجا رو شلوغش کنی که همه بیان ، اصلاً تو و شایانا . بیاین دست به دست هم بدین یه جشن شعبانیه راه بندازیم . چطوره ؟

از حالا دنبال سور و سات تا نیمه شعبان . همه رو دعوت کنین ، کارت دعوت بدین ها .... از اون خوشگلاش ..... اگر این یاسا و بی دل و فرانک و آویژه و آریانا را هم به کار بگیرید عالی میشه .....


منتظرم ببینم چی می گید ....... اوکی ؟؟؟؟

بابا! اومدید باغ رو بگردید؟مثلا!!!!!!!!!!!!!!!
ببینید این طرف باغ چه خبره!
http://www.hamdardi.net/imgup/3122/1...9c943a2723.jpg
واقعا! حیف نیست که کسی نمی یاد کنار رودخونه پاهامون رو بندازیم توی آب و یه کتاب سهراب سپهری هم بگیریم دستمون و شروع کنیم، " قایقی خواهم ساخت / خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاك غریب
كه در آن هیچ كسی نیست كه در بیشة عشق
قهرمانان را بیدار كند.":43:
چقدر رمانتیک! کاش گلم هم اینجا بود!:46:
اِ، بچه ها! بیایید دیگه!

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

آها! یادم رفت. ببین فرشته جان! من از وقتی کوچیک بود، توی محله ی دوران کودکیم، یادش بخیر! پایه واسه ی تزئین جشن نیمه ی شعبان کوچه مون بودم!:311:
نه! تعجب نکنید! من دخترم، پسر نیستم! :311:
اما چی کار کنم به خاطر مدیریت درست؛ :P علاقه به این نوع کارهای گروهی؛:D و همین طور هیجان و شور و حرارت این جور کارها و البته علاقه ی زیادم به آقا امام زمان(عج)، همیشه من تدارک این برنامه ها رو با یکی از پسرهای همسایه مون که البته بیشتر باید دختر میشد تا پسر(:311:) آخه! خیلی باسلیقه بود توی تزئینات؛ این جشن ها رو آماده می کردیم!
حالا! اگه دعوت کنید من در خدمتم!:227: