-
RE: برام شده آرزو
[align=justify]دوست خوبم،
مدتی از دیگران و این شرایط فاصله بگیر (فاصله ی روانی و فکری)، تا بتونی انگیزه ها و نیروهات رو زنده کنی.
ادامه ی این وضعیت، و ابراز نارضایتی از همسرت، خانواده ش، و جامعه هیچ مشکلی رو ازت حل نمی کنه. حتی هرچه بیشتر از همسرت انتظار داشته باشی، مشکلات بیشتر می شن. چون در این شرایط ایشون هم نیروی لازم برای تغییر در خودشون و شرایط رو ندارن.
در ضمن خیلی قاطع و محترمانه به خونواده ت بگو که نمی خوای در مورد زندگیتون صحبت کنند. بهشون بگو این حرفها مشکلی رو حل نمی کنه و فقط باعث می شه شما تحت فشار قرار بگیرید. مطمئنا اونها هم خواهان ناراحتی شما نیستند، بلکه به اشتباه تصور می کنند با این صحبت ها باعث می شن که شما به وضعیت مناسب تری برسی.
سعی کن جو اطرافت رو تا اونجایی که مقدوره، آروم تر و شاد تر کنی.
:72:[/align]
-
RE: برام شده آرزو
الینای عزیز :72: امیدوار بودم که مشکلت حل شده باشه.
عزیزم میدونم خیلی سخته که آدم حتی کنار پدر و مادرش هم راحت نباشه. اما چرا یه مدت سعی نمی کنی خودت رو راضی نشون بدی، شاید اینطوری خانواده ات حداقل پیش خودت چیزی نگن.
برای اینکه بتونی توی این شرایط زندگی کنی و احساس بدی نداشته باشی باید سعی کنی کاری کنی که پدر و مادرت حامی همسرت بشن، اینطوری حداقل آرامشت به هم نمیریزه..
دیگه با همسرت در مورد مستقل شدن حرف نزدی؟ برنامه ای نداره؟
:72:
-
RE: برام شده آرزو
philosaraعزیز ممنون.:72:
شاد عزیز چه جوری خودمو شاد نشون بدم وقتی دلم مثل سرو سرکه میجوشه و آروم ندارم. باور کن کار خیلی سختیه البته جلو اونها هیچ وقت ناراحتی مو عنوان نمیکنم ولی باز مادر میفهمه که بچه اش ناراحته. همسرم هم تا میخوام باهاش صحبت کنم جلوم جبهه میگیره. دیشب بهش گفتم من شریک زندگیتم نه دشمنت چرا زود موضع میگیری مقابل من . اون هم عصبی شده بهم میگه دیگه حق نداری جلوی من گریه کنی ولی باور کنید دیگه دست خودم نیست حساس و بی طاقت شدم. :72:
ممنون از توجهتون.
-
RE: برام شده آرزو
elina ی عزیزم،
تاکید کردن مودبانه نیست، اما امیدوارم بی ادبی من رو ببخشی. ازت می خوام که برگردی و پست 69# رو با دقت بخونی.
مطمئنا زندگی شما به این تاریکی که الان دارید می بینید، نیست.
:72:
-
RE: برام شده آرزو
الینای عزیزم :72: میدونم برات سخته اما سخت تر چیزی که الان داری تحمل می کنی نیست. همسرت هنوز تهران کار می کنه؟
الینای عزیز، من و همسرم هم شده بودیم دشمن هم، اما الان وضعیتمون خیلی بهتر شده، یعنی میتونم بگم که داره زندگیمون خوب میشه، ببین عزیزم کاری که خنده و شیطنت یک زن می کنه هیچ وقت گریه و بهونه گیریش نمی کنه. رویه ات رو تغییر بده، همون الینایی بشو که قبلا بود، این دفعه که همسرت برگشت اونو سورپرایز کن، میدونم حال و حوصله نداری اما تمام تلاشت رو بکن، باور کن مردها برای زنی که همیشه خوشحال هست هر کاری می کنند، این رو از این فهمیدم که همسرت ازت خواسته جلوش گریه نکنی، حتما این کار رو بکن، به خاطر خودت و زندگیت رویه ات رو تغییر بده، من هم همین کار رو کردم، از وقتی تصمیم گرفتم دوباره به فکر خودم باشم همه چیز تغییر کرد...
امیدوارم موفق باشی..
:72:
-
RE: برام شده آرزو
ممنونم philosara عزیز
شاد عزیز چشم. سعی میکنم به توصیه ات حتما" توجه کنم عزیزم.
-
RE: برام شده آرزو
سلام
متاسفانه کار ما داره به جدایی میکشه. واسم دعا کنید.
-
RE: برام شده آرزو
دوست گلم الینای عزیزم
همیشه به خاطر داشته باش چیزیکه هنر و توانایی می خواد حفظ کردن یه رابطست طوریکه اون رابطه همیشه طراوت و تازگی خودش رو داشته باشه جدایی هنر نیست همه این راه رو بلدن....
در ضمن عزیزم یه کم کم طاقتی ....صبور باش زندگی و پستی و بلندی هاشه که آدمو می سازه عزیز دلم به شوهرت فرصت بده تو کمتر مردی رو پیدا می کنی که از اول زندگی کاملا همه چی رو بدونه و کاملا پخته و با تجربه باشه اما اگه از زنهای موفق که سالهاست دارن زندگی می کنن بپرسی متوجه می شی که هیچکدوم از ابتدا مردهای صد در صد کاملی نداشتن .......به شوهرت فرصت بده که خودش به نتیچه حفظ فاصله ها برسه و صبور باش و مجکم........
موفق باشی
-
RE: برام شده آرزو
ممنون دوست عزیز
ولی این پیشنهاد خودشه که یا با شرایط من بساز یا جدا شو. برای نگه داشتن من کوچکترین تلاشی نکرد . با اینکه به توصیه شاد عزیز گوش کردم و کارم رو با خنده جلو بردم. کارمون به جایی که نباید رسید.
-
RE: برام شده آرزو
چرا عزیزم ؟ لابد باخنده حرف عوض کردن خونه رو زدی؟ باید صبر داشته باشی، همه چیز زود اتفاق نمی افته. در این موردی هم که پیش اومده صبر کن، مطمئن باش همسرت برای اینکه دیگه این حرف رو ازت نشنوه این پیشنهاد رو داده.
یه کم صبر کن ...
:72: