نمایش نسخه قابل چاپ
ساحل خانوم شما در پستی که همسر ایندتونو توصیف کردین یک فرشته رو توصیف کردین!
توی چند پست بعدی فرمودین"""هر انسانی ضعف هایی داره و هم من و هم اون از این امر مستثنا نیستیم. سعی خواهم کرد بهش در رفع اونها کمک کنم""
دیگه در بهبودیه کدوم ضعف میخواید بهشون کمک کنید؟؟؟؟
این هم خدمتون عرض کنم همه مواردی که فرمودین به غیر ازمورد 7 به طور کامل و ما بقی تا 40 درصد میتونید قبل ازدواج پی ببرید 60 درصد باقیش بعد ازدواج مشخص میشه.
خب به نظر شما دوستان من چطوری می تونم انتظاراتم رو تعدیل کنم؟ از کدوم یک از اونها می تونم فاکتور گرفته و چشم پوشی کنم؟ لطفا راهنمایی بفرمایید.
ساحل عزيز نيازي نيست كه خواسته ها و انتظاراتت رو تغيير بدي همه مواردي كه در ذهن داري درسته چون من ديديم هيچ حرفي از پول نزدي كه راستش رو بخواي اين كمي جاي پرسش و تعجب داره كه آيا واقعا به اين مواردي كه گفتي اعتقاد داري و يا در فكرت چيزهاي ديگري هم هست،چون الان من اشخاصي رو سراغ دارم كه گفتن پول براي ما در زندگي اهميتي نداره و فقط عشق و علاقه مهمه و من ميدونم بشدت دروغ ميگن و در فكرشون تصورات ديگري دارند
رامتین گرامی دقت کن در کلمه استقلال مالی که به کار بردند تا متوجه بشی که اهمیت پول برای ایشون مستتر هست. در ضمن ایشون از مرد منتطر یک کوه هستند. و هم زمان این قضیه رو می خوان که مردشون با ایشون مشورت کنه!! آخه این دوتا که غیر ممکنه با هم باشه. مرد ایشون اگر نتونه ضعیف بشه گاهی اوقات مگه می شه فقط به خاطر دوست داشتن همسرش باهاش مشورت کنه!! این مشورت نباید کمکش هم کنه؟!!
ساحل خانوم فاکتورهای شما مشکلشون اینه که همشون یه سطح دارند . این از عدم شناختهای نیازهای خودتون برمیاد. مگه ممکنه 17-18 فاکتور یک سطح باشند!! ؟
غیر از اینه که یه سری از این فاکتورها تحت تاثیر قرار گرفتن افکار شما رو نشون میده؟ من تصور می کنم دقت کنید در اولویت بندیش. مسلما مواردی که در مورد 7 آوردید جایگاه بالاتری رو داره و مهمتره برای عمده خانومها. ولی این رو فراموش می کنند چون می ترسند که اگر در ذهنشون اولویت بندی کنند به یه سری از خواسته هاشون نرسن. خوب زندگی رو واقعی ببینید. شما خیلی از چیزها رو تا به حال نتونستید به دست بیارید. همسر شما نمی تونه نقش یه سوپرمن رو بازی کنه و شما رو به خواسته هاتون برسونه.اولویت بندی کنید. به ترتیب اهمیت و از 5 -6 مورد اول تحت هیچ شرایطی نگذرید !
آقای رامتین، پول چیزی نیست که کسی ازش بدش بیاد! چون به دنبال خودش رفاه میاره. الان هم مشکل خیلی از زوج ها در زندگی زناییشون مسائل مادی هست. اما اگه بخوام واقعا منطقی فکر کنم می بینم من 24 ساله دختر، وقتی خودم هیچی به غیر یک حقوق ساده فعلا چیزی ندارم و از خدمت هم معاف هستم. دور از انصاف هست که انتظار داشته باشم پسری با 3-4 سال اختلاف سن بتونه همه ملزومات زندگی رو فراهم کنه. اما این برام مهمه که طرف مقابلم عرضه کار کردن و اداره زندگی رو داشته باشه. خصوصیات اخلاقی برام ارجحیت بیشتری داره. چون مسائل مادی رو میشه یک به یک و با کمک هم و با گذشت زمان بدستشون آورد اما خصوصیات که یک عمر با اون بزرگ شده رو نمیشه به این راحتی ها تغییر داد.نقل قول:
نوشته اصلی توسط رامتين
اگر می خواهید همسرتان مثل دوست خود به شما نگاه کند و دید از بالا به پایین نداشته باشد باید هر دو اداره زندگی رو به دوش بکشید.مسلما مردی که توانایی کار کردن رو نداشته باشه به درد شروع زندگی نمی خوره. ولی آیا مردی که توانایی خرج میلیونی یک شب عروسی ویا رهن خونه 20-30 میلیونی و.. رو نداره هم همچین شرایطی رو داره؟ (به درد زندگی نمی خوره)
آقای سورنا شما چرا با این قضیه مشورت کردن مشکل دارید؟ مگر نه اینکه زندگی دو طرفه هست و دو طرف باید برای زندگی تصمیم بگیرند؟ من از طرف مقابلم انتظار ندارم که بی عیب و نقص باشه و هیچ وقت کم نیاره و از خودش لغزش نشون نده. چون این اصولا عملی نیست و با واقعیت جور در نمیاد. اما انتظار دارم که بتونه شرایط رو مدیریت کنه. مثلا وقتی مشکلی براش پیش اومد نشینه و اقدامی نکنه. والا در مورد هم سطح بودن فاکتورهام هم هر چی فکر کردم دیدم نمیتونم یکی رو نسبت به دیگری در اولیت پایین تری قرار بدم. شاید مشکل از طرز تفکر من باشه؟؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
شما از حرفای من همچین انتظاراتی رو برداشت کردید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در کجای حرفام به این مورد اشاره کردم؟؟؟؟؟؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
من با کسی مشورت نمی کنم که من رو مدیرشرایط بدونه!! این دیدگاه منه. زندگی یا سنتی و یا مدرن!! من با مشورت کردن مشکل ندارم. اصولا زنی رو که باهاش نخوام مشورت کنم رو نمی گیرم. این هم حقه اونه و هم وظیفه اون که به من کمک کنه. و متقابلا من هم همین طور. اما در شرایطی با همسرم مشورت می کنم که اون به من به عنوان یکی از دو نفر مسئول در برابر زندگی و نه مدیر شرایط نگاه کنه. ما با هم برنامه می ریزیم. با هم مشکلات رو حل می کنیم و متقابلا به یک اندازه!! از همدیگه انتظار داریم.
مشکل در طرز تفکرتون وجود داره. شما تحت تاثیر هستید. تاثیر افکاری که ساختید برای خودتون و افکاری که به ذهنتون تزریق شده!!! 18 فاکتور هم سطح این رو به وضوح نشون می ده. با یه مشاور صحبت کنید حتما و از ایشون بخواید که کمکتون کنه که نیازها و علایق واقعیتون رو براتون تفکیک کنه.
اگر نخواید اولویت بندی کنید بهتره فعلا قید ازدواجو بزنید.
من اینو از حرفهاتون برداشت نکردم!! من یک راهنمایی کردم فقط همین!! منظور من این بود که اگر گزینه مناسبی براتون پیدا شد به صرف اینکه نمی تونه خرج عروسی رو بده از دست ندین. همین. ببخشید اگر جسارتی دیدید:72:نقل قول:
نوشته اصلی توسط sahel2008