-
RE: خیلی تنهام
اونطور که من فهمیدم همین هفته پیش دعواش شده. فعلا تصمیم گرفتم در مورد خونه اقدامی نکنم، احساس می کنم امید زیاد راضی نیست، اما سعی می کنم رابطه ام رو با پدرم بهتر کنم که ناراحت نشه.
میدونم که پدرم قصد بدی نداره و با رضایت کامل این کار رو می کنه و میخواد جبران کنه، اما من نگران امید هستم.. این زندگی که الان من و امید داریم، ساخت دست ما دو تاس، برای همین خیلی برامون ارزش داره، با هیچ گنجی عوضش نمی تونم بکنم.
اگه امید ادامه تحصیل بده همینجایی که الان مشغول به کار هست میتونه چند تا رتبه بره بالاتر و هم حقوقش خیلی بیشتر میشه هم شغلش بهتر و راحت تر، باید یه کاری بکنم که امید بتونه ادامه تحصیل بده. من باید دنبال یه کار دیگه باشم تا بتونم خرج تحصیل امید رو بدم، در این زمینه میتونم از پدرم کمک بخوام، فکر کنم اینطوری امید هم ناراحت نشه، نظر شما چیه؟؟
-
RE: خیلی تنهام
به نظر من از پدرت كمك بگير ..چرا مي خواهيد زندگي رو از اوني كه هست براي خودتون سخت بكنيد ...پدرت هم مطمئنا خوشحال ميشه كه شادي شما دو تا گل رو ببينه ...اينقدر مغرور نباشيد ..كمك بگيريد تا راحتتر و زودتر به اونجايي كه مي خواهيد برسيد ..هميشه شاد و سلامت باشيد
-
RE: خیلی تنهام
خیلی خوبه اگه برای پیدا کردن کار از پدرت کمک بگیری:72:. به خاطر امید فعلا نرو آپارتمان پدرت، فکر کن چنین پیشنهادی نداده. در مورد پدر و مادر امید هم فعلا صبر کنید. اگه میشه یه کم بیشتر از دعواشون توضیح بده.امید چرا رفته پیش خانوادش؟
-
RE: خیلی تنهام
دوست عزیز سلام
درسته من تجربه زندگی زناشوئی رو نداشتم ولی می تونم اینو بگم که غرور کمر انسانو میشکنه اگه اجازه بدی امید با پدرتون صحبت کنه قطعاً وضع از اینکه هست بهتر میشه البته نه برای درخواست کمک مالی چون خودتون این شرایطو برای خودمون درست کردید توصیه می کنم هر دو با هم به دست بوس پدر برید اینو قبول کنید که پدر جایگاهش با کسای دیگه متفاوته و دست بوسی از پدر غروره هیچ کسی رو زیر سوال نبرده و ترس از شکست بد تر از خود شکسته اینو قبول کنید
شما قطعا می دونید که چه روزی برای پدرتون عزیزه تو اون تاریخ برید و ترسو فراموش کنید
انسان اگه تنها باشه از خودشم بدش میاد چه برسه از همسرش
شما به این فکر کردید که اگه روزی مادر شدید شرایط چگونه خواهد بود ؟
حتما اینو می دونید که دلی که شکسته به دست آوردنش سخمه ولی غیر ممکن نیست پس نا امید نشید
شما تجربه یکبار شکستن غرورو دارید اونم غروره پدرتون پس غرور خودتونم بشکنید تا همه چیز مساوی باشه
شما الان فکر می کنید پدرتون خوشحاله آدم اگه به سنگ وابسته بشه دل کندن ازش سخته چه برسه به فرزند
از شما می خوام تخیلات هندی رو که تو وجود شما زیاده فراموش کنید اون تخیلات مال فیلماست
زندگی سخته سخت ترش نکنید تنها خانواده ای که با عشق ساختید نابود میشه نه چیز یا کس دیگه
شما به این فکر کردید که اگه این انرژی های مثبتی که دوستان جدیدتون به شما میدن اگه از طریق خانوادتون به شما تزریق بشه لذتش چند برابر میشه ؟؟؟
تنها خانوادتون براتون مهم باشه و از حرفای اقوام نترسید
موفق باشید
-
RE: خیلی تنهام
الان دیگه قضیه مغرور بودن مطرح نیست، قضیه زندگی من و همسرم مطرح هست، برای من همسرم از هر کسی مهمتره و حاضر نیستم به خاطر شخص دیگه ای اون رو ناراحت کنم.
با هم صحبت کردیم، بهش گفتم ادامه تحصیل بده اما با اینکه می دونم خیلی دوست داره ادامه تحصیل بده قبول نکرد، بهش گفتم شغلم رو عوض می کنم، گفت هر وقت شغلت رو عوض کردی به این قضیه فکر می کنم. قرار شده دنبال یه کار بهتر باشم، اما باز هم نمی دونم درسته از طریق پدرم اقدام کنم یا نه!!
من غرور پدرم رو نشکستم که حالا بخوام غرور همسرم رو بشکنم، کسی که غرور من و همسرم رو شکست پدرم بود!
-
RE: خیلی تنهام
"من غرور پدرم رو نشکستم که حالا بخوام غرور همسرم رو بشکنم، کسی که غرور من و همسرم رو شکست پدرم بود! "
نمیدانی چه سخت است در میان جمع بودن
ولی در گوشه ای تنها نشستن
برای هرلبی شعری سرودن
ولی در را بروی خویش بستن!!!
چه بلا تکلیف سختی!برات از خدا آرزوی چاره گشائی میکنم وبرای خودم وبقیه!
موفق باشید!
-
RE: خیلی تنهام
زمان همه چیزو حل میکنه نگران نباش روزن جان. اول خودت دنبال کار بگرد اگه پیدا نکردی غیر مستقیم با پدرت مطرح کن و ازش کمک بگیر.
-
RE: خیلی تنهام
مرسی بچه ها، فعلا صبحها دنبال کار می گردم. همه جا حقوقها خیلی پایینه. ولی امید از وقتی دیده من مصرم که کارم رو عوض کنم داره در مورد دانشگاه ها تحقیق می کنه :73:
در مورد دعواشون هم، امید هر از چندگاهی میرفت خونشون، اما این سری مثل اینکه سر یه جمله بحثش شده و بعد کشیده بالا، نمیدونم مادرش چطوری و با چه لحنی مثلا حال منو پرسیده، امید هم عصبانی شده و کار به جاهای باریک کشیده.
-
RE: خیلی تنهام
سلام بچه ها، من تازگی فهمیدم که دیگه تنها نیستم! خدا بهترین هدیه رو به من و همسرم داده، یه نی نی کوچولو. مرداد پاشو به این دنیا میذاره. امیدوارم بتونیم پدر و مادر خوبی براش باشیم.
یه کار جدید هم پیدا کردم دیگه کمتر میتونم بیام، امروز مرخصی بودم. دلم براتون تنگ شده بود.
-
RE: خیلی تنهام
مباركه خانومي :73::72::227::104:
قدمش خير و شادي باشه . خيلي خوشحال شدم :228: