RE: راهنمایی در نجات زندگی
سلام خانم مقاوم. من خوشحال شدم. خدا رو شکر کن انقدر دوستت داشته که خیلی زود واقعیت رو نشون داده. از حق و حقوقت اصلا نگذر. به نظر من اگه همسرت باز هم خواست برگرده دیگه پذیراش نباش. چنین مرد بی ثباتی توی همون خانواده بزرگ شده . تو 100 سال دیگه ام تلاش می کردی نمی تونستی عوضش کنی.
ولی تمام حق و حقوقت رو تا ریال آخر بگیر. چون تو اگه اینکار رو نکنی متوجه رفتار غلطشون نمی شوند و شاید دوباره یک همچن کاری رو با یک دختر معصوم دیگه در آینده بکنن. باید بفهمند مردم بازیچه اونا نیستن. در ضمن خدا جای حق نشسته . هم حق تو رو می ده هم حق اونا رو. به خدا واگذارشون کن عزیزم.
سعی کن خودتو مشغول کاری کنی . بنشین برای زندگی جدیدت یک برنامه ریزی خوب بکن. به هدف های قشنگت فکر کن. مطمئن باش خدا یک روزی به بهترین نحو جواب دل شکسته ات رو می دی .
ما همه برات دعا می کنیم. ما رو بی خبر نذار خانم گلی عزیز.
RE: راهنمایی در نجات زندگی
دوستای مهربونم از همتون ممنونم بخدا اگه شما نبودین نمیدونم تا الان چی به سرم میومد دیشب دوباره حالم بد شد میدونم تا یه مدت اینجوریم ولی نمیدونم چرا هنوز امیدوارم هر کاری میکنم مهرش از دلم نمیره کاش یه بار دیگه میدیدمش و دو.باره همون حرفارو بهم میزد کاش یه کاری میکرد ازش متنفر میشدم کاش تو این مدت یه بار سرم داد میکشید نمیدونم بچه ها تو رو خدا برام دعا کنین طاقت بیارم
RE: راهنمایی در نجات زندگی
عزیزم کی قراره برین دادگاه؟
برای اینکه از این حالت در بیایی حتما قبل دادگاه ببینش و باهاش حرف بزن حتما این کارو بکن این حقته که حداقل با خودش حرف بزنی و از زبون خودش حرفاشو بشنوی
RE: راهنمایی در نجات زندگی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط nafas
ولی نمیدونم چرا هنوز امیدوارم هر کاری میکنم مهرش از دلم نمیره ... کاش یه کاری میکرد ازش متنفر میشدم کاش تو این مدت یه بار سرم داد میکشید
نمي دونم امروز چرا دوست دارم شعر بگم ،
چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی که یک سر مهربونی دردسر بی
اگر مجنون دل شوریده ای داشت دل لیلی از او شوریده تر بی
نفس جون ، مگه فقط با دادزدن وفحش و... ادم از يکي متنفر ميشه ؟؟ مگه نه اينه که مي خواد ازت جداشه؟ آيا گفتن اين جمله بدتر از دادن کشيدن نيست؟
حتما فرصتي برا رودر رو شدن باهاش برات پيش مياد ، سعي کن دلايلشو (حداقل برا خودت) ازش جويا شي.
RE: راهنمایی در نجات زندگی
می دونی نفس عزیز این ذات ما آدم هاست . تمنای چیزی رو داریم که نمی تونیم به دستش بیاریم. تو هم الان همون حالت بهت دست داده. هی داری توی ذهنت خوبی های همسرتو بزرگ و بزرگ تر می کنی و دوری اش رو سخت و سخت تر. با خودت منطقی فکر کن. سرتو با کارهای جدید گرم کن. حتی دوستای تازه پیدا کن. این کار خیلی تاثیر گذاره. اگه خواستی برام پیغام بذار شمارمو بهت بدهم با هم بریم بیرون. هر کاری از دست من بر می یاد با کمال میل برات انجام می دهم دوست خوبم.
RE: راهنمایی در نجات زندگی
نفس عزیز، با نظر baby و نازنین موافقم..
عزیزم، صبر داشته باش تا زمان کار خودش رو بکنه. خودت رو سرگرم کن، به خودت کمک کن ...
:72:
RE: راهنمایی در نجات زندگی
از همتون ممنونم دوستای مهربونم جلسه دادگاه 4 آذره منم که لازم نیست برم اصلن بابام برا همین وکیل گرفته که من تو محیط دادگاه نرم یعنی اون موقع هم نمیبینمش حالا که همه چی تمومه ولی میخام یه تیر آخرم بزنم میرم خونه خالش ازش میخام یه جوری بکشوندش اونجا باید برا آخرین بارم که شده دلیل کارشو بهم توضیح بده برام دعا کنین
RE: راهنمایی در نجات زندگی
برو شاید تخلیه شی. البته امیدوارم بدتر از اینی که هستی بهم نریزی. ما همه برات دعا می کنیم.
RE: راهنمایی در نجات زندگی
عزيزدلم برات دعا ميکنم.مواظب خودت باش.
RE: راهنمایی در نجات زندگی
می دونی دوست من تو می ری پیش همسرت ولی بهت قول می دهم یکی از این دو اتفاق می افته :
1- خیلی سرد و سنگین باهات برخورد کنه یا حتی سرت داد بزنه که دست از سرش بر داری.
خب اونوقت چی می شه تو داغون تر می شی. تازه جلوی خاله اش اینا یک همچین برخوردی کرده.
2- تحت تاثیر حرفات عذاب وجدان بگیره. مظلوم شه و در حالت خوشبین بخواد دوباره بیاد سمتت.
در این حالت خودت قضاوت کن آیا پایه های زندگیت محکمه ؟؟؟؟ یک مدت باهات خوبه به خاطر دلسوزی بعدش چی ؟؟ مگه بازیچه ای؟!
ببین تو هر کاری از دستت بر میومده کردی. من توصیه می کنم قسمتو قبول کن و سعی کن خودتو با چیزهای خوب سرگرم کنی و پرونده این موضوع رو تو ذهن و قلبت ببندی.
باز هم خودت تصمیم بگیر ببین چه کار می کنی ؟