نمایش نسخه قابل چاپ
تعداد پست ها از حد مجاز خارج شده بهتره که با مدیر همدردی به بحث بشینید تا راه حل رو بهتون بده.
من تنها راه حل افسار کشیدن این آقا رو بهتون نشون دادم نگفتم برید تلافی کنید همینکه بتونید در مقابل این فرد حرفتون رو درست و درمون بزنید کافیه،
محض اطلاع تشکیلات پزشک های خودش رو هم دارهنقل قول:
متخصص اورولوژی باید میرفت عضو ساواک میشد
خانم ستاره ف ببخشيد شما نميخواد نگران شوهرت باشي تا كارشو نگيرن و...و...و تو اگر تمام قد همت كني موفق به چند قدم جلوتر ميشي شوهرت از پس خودش بر مياد نگران ديگران نباش خودتو بايد محكم كني و نجات بدي
بازم ممنونم از همه و راهکارایی که میدین ... التماس دعا دارم ...
ستاره جان من نمیگم این رفتار همسرت تقصیر شماست یا به خاطر کوتاهی های شماست . اونطور که شما از اول ازدواجتونو شرح دادید ایشون عاشق شما بوده .و مطمئنا هنوزم هست و شما در اول ازدواجتون خیلی جوان و کم تجربه بودید و طبیعیه که کوتاهی هایی داشته باشید . همه در اول ازدواج دارند و شما استثنا نیستید . ولی عکس العمل ایشون در مقابل کوتاهی شما درست نبوده . همین طور عکس العمل شما در مقابل عمل ایشون درست نبوده . اولین باری که شما رو زد چکار کردید ؟ فقط یه کم گریه کردید و بعد هم انگار که اصلا اتفاقی نیافتاده؟ اینطوری ایشون اصلا به زشتی کاری که کرده اصلا پی نبرده و این براش عادت شده . شما برای ترک این عادت باید بیشتر روی خودتون کار کنید و به کمک کارشناسای محترم رفتار منفعلانه رو کنار بذارید . ترس از ایشونو کنار بذارید . تا زمانی که شما بترسید ایشون به کارش ادامه خواهد داد . برخلاف نظر بعضی دوستان من نظرم این نیست که شما گواهی پزشک قانونی بگیرید و مدرک جمع کنید و از این حرفها . به جای اون جرات داشته باشید و باهاش صحبت کنید و بگید که از این وضعیت خسته شده اید و دیگه قادر نیستید به این شکل ادامه بدید . موازی با اون توانمندیهای خودتون رو افزایش بدید . ایشون اختلاف تحصیلیشون با شما زیاده و این باعث شده که احساس برتری نسبت به شما داشته باشه . سعی کنید این فاصله رو کم کنید اگه امکان ادامه تحصیل در دانشگاه براتون وجود نداره میتونید با مطالعه اطلاعاتتون رو بالا ببرید . اگه نمیتونید شاغل باشید ولی میتونید یه همسر و مادر نمونه باشید . این کارها رو نه به خاطر ترس از ایشون بلکه به خاطر اینکه وظیفه تونه انجام بدید . از اینترنت که محیط خوبی برای یادگیری میتونه باشه به نحو احسن استفاده کنید . فنون خونه داری همسر داری - انواع غذاها - انواع دکوراسیون خانه - خود ارایی و خیلی چیزای دیگه رو میتونید یاد بگیرید . مدیریت زمان داشته باشید . مثلا اگه اطلاع دارید همسرتون کی از سر کار خسته و گرسنه میاد . تا زمان اومدنش غذا رو اماده کنید . و ازش بخواهید که اگه زودتر خواست بیاد موقع راه افتادن بهتون زنگ بزنه تا شما غذا رو اماده کنید . یا مثلا گفتید که پسرتون دوست داره شماهم باهاشون بیرون برید ولی پدرش میگه مامان باید شام درست کنه . شما به پسرتون بگید که من شام رو از قبل اماده میکنم و دوست دارم با شما بیام اینطوری وقتی برگشتیم شاممونم اماده است تازه بعضی وقتام میتونیم همه باهم شامو بیرون بخوریم . با پسرهاتون رابطه صمیمانه ای داشته باشید . مادری در شرایط شما باید دقیقا در جریان تحصیل بچه هاش باشه و مثل یه معلم خصوصی باهاشون کار کنه . با خریدن کتابهای مختلف با پسر چهار ساله تون میتونید کار کنید و حتی در کلاس زبان ثبت نامش کنید . از همسرتون بخواهید که مدرسه پسرتونو به جای اینکه نزدیک محل کارش انتخاب کنه نزدیک خونه انتخاب کنه تا شما مستقیما در تحصیلش نظارت داشته باشید . عزیزم جرات داشته باش اگه اون بدونه که شما از عهده این کارا برمیایی خوشحال هم میشه که باری از دوشش برداشته میشه . اون این انتظار رو ازت داره . خواهش میکنم از جزئیات و کارهای روزمره ات برامون بگو تا دوستان بخصوص خانمها راهنماییت بکنند . بعضی وقتا حرفای منطقی خودت رو بواسطه بچه ها میتونی به کرسی بشونی .
راستش آره من اولین باری که کتکم زد و همین حالاشم وقتی کتکم میزنه فقط گریه مکنم اونم آروم که بچه ها نشنون .. اون عمدا مدرسه پسرام رو نزدیک محل کارش برده که خودش ببرتش شوهرم اجازه نمیده من برم مدرسه پسرم ... نه فقط مدرسه حتی کلاساشونم همون نزدیک محل کارش انتخاب میکنه .. من فقط با پسرم وقتی تو خونه درس میخونه با هم کارمیکنیم .. تقریبا همه درساشو باهم میخونیم ... خواهرم همیشه کتابایی در مورد تربیت بچه ها واسم میگیره سعی میکنم بش عمل کنم..در مورد شام هم که میگین چشم من این کارو میکنم ... ولی شام بهونه شوهرمه ...وگرنه من همیشه حتی تو فریزرم غذای آماده دارم .. مخصوصا الان که حامله ام یه وقتایی حالم بد میشه نمیتونم زیاد سر پا واسم .. واسه همین بعضی وقتا چند جور غذامیپزم میذارم فریزر...من صبح همیشه ساعت 6:30 پا میشم صبحونه حاضر میکنم پسرم پامیشه صبحونه میخوره پسرم تو تراسمون خیلی گل و گیاه داره (خیلی دوس داره ) باهاشمیرم به گلدوناش آب میدیم بعدم حاضرش میکنم بره مدرسه .. بعد شوهرمو بیدار میکنمصبحونه اونم میدم تا دم در باهاشون میرم .. جفتشون با هم میرن .. شوهرمم وقتی میرهدرو قفل میکنه ... بعدم که درگیر کار خونه میشم .وقتای بیکاریم کتاب میخونم .. توخونه آکواریوم داریم .. به ماهی ها میرسم .. یه وقتایی گلدوزی میکنم ...از این طور کارا دیگه ... پسر کوچیکمم که کلاس زبان میره باهاش کار میکنم باهاش بازی میکنم ... تا ظهر که شوهر و پسرم بیان ...بعدم که ناهار و کارهای خونه ... عصر باز شوهرم میره تا شب ... اگه پسرام عصر کلاس داشته باشن اون روز عصر درو قفل نمیکنه ولی بازم من حق ندارم برم بیرون .. راننده میاد میبره و میارشون....تقریبا برنامه هرروزم همینه
یه آدم ببخشید چقدر می تونه نفهم باشه.نمی گه زن من حاملست،هر لحظه ممکنه
براش یه اتفاقی پیش بیاد،خودشو برسونه بیمارستان.وقتی درو قفل می کنم چطوری
خودش نجات بده؟تا منم برسم دیر شده باشه.
آکواریوم چند در چنده؟اجازه می ده یه سری تغییرات بهش بدی؟همین می تونه روزها
مشغولت کنه هم یه تنوعی توی دکوراسیون خونه باشه.منتظرم جوابم تا بهت بگم
چه کار کنی.
سلام دوست عزیز
می دونی همسرت خیالش راحته هر بلایی سرت بیاره کسی نیست بهش چیزی بگه
و مطمنه که هیچ وقت از دستت نمی ده
میدونی با 3تا نامه پزشک قانونی به راحتی می تونی ازش جدا بشی؟
میدونی گواهی پزشک قانونی و نظر روانپزشک باعث میشه موقعیت شغلیش رو از دست بده؟
ستاره جان همسرت یه زن قوی میخواد زنی که شجاع باشه
من یه زنم میدونم زندگیت رو دوست داری و نمیخوایی جدا بشی به همسرت واسه رفتارهای زشتش اعتراض کن هرچی حفظ آبرو کردی بسه
با تعریف های که از همسرت کردی مشخصه به فک آبروش هست
اگه نمیتونی حضوری مشاوره بری تلفنی با یه مشاور صحبت کن
آکواریوم یک متریه ... نمیدونم اجازه میده یا نه ... باید ازش بپرسم...رویا جان مشکلم رو به مشاورای اینجا گفتم بلکه کمکم کنن....منتظر جوابشون هستم
درود بانو ستاره لطفا از طریق انجمن آزاد پیگیر باشید.
فعلا شما نیاز به آرامش دارید.انشاالله با راهنمایی مدیر سایت و مشاورین عزیز مسیر درست و صحیح را بپیمایید:72:
عزیزم زمانی که حالش خوبه و عصبانی نیست ازش پرسیدی که چرا اینکارو میکنه ؟ زمانی که در اوج احساسات هست ازش بپرس چطور میتونه کسی رو که دوست داره کتک بزنه ؟ ازش بپرس که چرا در رو قفل میکنه ؟ شما که دیگه یه دختر بچه نیستی . مادر سه تا بچه ای . ایا اینکارش به خاطر اینه که بهتون اطمینان نداره ؟ یا شما رو اونقدر بی دست و پا میدونه که نمیتونید از خودتون محافظت کنید ؟ یا شما به نظرش بیش از حد زیبا هستید ؟ به هر حال دلیل اینکارشو هیچ کس بهتر از خودش نمیدونه . درسته ایشون از نظر تحصیلات از شما خیلی بالاتره ولی این دلیل نمیشه که به عزیزترین کسش ظلم کنه و زور بگه .بلکه مثل یه استاد باید راهنمای شما باشه . اینو بهش یاد اوری کنید و بگید افتخار میکنید که همسر یه پزشک متخصص خوب هستید . بهش بگید که ایشون عزیزترین و نزدیکترین کس شماست و با رفتارش داره شما رو آزار میده . با توضیحاتی که شما دادید فکر میکنم شما از لحاظ وظایف همسری و مادری و خانه داری کم نمیذارید و این طبیعیه که بعضی وقتا مثلا غذای خانم دیر حاضر بشه . و اینجور اتفاقات برای همه پیش میاد و دلیل نمیشه به خاطر اون دعوا راه بیفته چه برسه به کتک کاری . ولی شما از اول جلو این رویه رو نگرفتید و به این روال عادت کرده . ایشون مدت 8 ساله که این کارش رو تکرار میکنه و شما مدت کمی گریه میکنید و بعد زندگی عادی میشه ؟ تا حالا ازش نپرسیدید که چرا اینکار رو میکنه ؟ ایا شما هیچ وقت در این موارد با ایشون صحبت کردید ؟ و نارضایتی خودتونو ابراز کردید ؟ ایشونو از محبت و علاقه خودتون مطمئن کنید . بهش یاد اوری کنید که شما همون کسی هستید که عاشقتون شده و با اصرار موافقت شما و خانواده تونو به دست اورده . فکر نمیکنه با اینکارش ممکنه شما رو از دست بده؟ اگه اینا رو ازش پرسیدید ایشون چه جوابی داشتند؟