نمایش نسخه قابل چاپ
اون دنبال یه بهونه بود
بچه ها ترکم کرد خیلی راحت
نمیدونم چی بگم اما دلم رو شکوند
میخاستم واگذارش کنم به خدا که با احساسم اینطور بازی شد
اما وقتی تو بییمارستان اون مریضارو ددیدم بخشیدمش حتی گفتم خدا هم ببخشتت اشکالی نداره اون حق انتخاب داشت دیگه مگه نه زوری که نیست
شاد باشه براش ارزوی خوشبختی میکنم
اما چه ساده قول و قرار های که گفت رو فراموش کرد
چه راحت
میگفت بدون من نمیتونه اما تونست
حس میکنم کار جدیدش اونو ازم دور کرد
ایشالا همیشه پول دار باشه طوری که تو پول غرق بشه
اشکال نداره غریبه جان . امیدوارم یکی بهتر نصیبت بشه .
اون کسی که ترکت کرده اصلا ارزشش رو نداره که تو خودتو بخاطرش ناراحت کنی . امیدوارم خیلی زود از این ناراحتی بیرون بیایی .
غریبه عزیز، به چیزی که خدا برات خواسته اعتماد کن. امیدوارم زودتر این دوران سخت رو بگذرونی عزیزم. این اتفاق می تونه گرانبها ترین تجربه باشه، ازش استفاده کن...
:72:
قسمت هرچی باشه همون می شه گلم
ممنون از هموتون ممنون میدونم
میدونم واسه کارش دلیل داره میدونم بام بازی نکرده میدونم
نکته ای که در آخر آقای سنگ تراشان بهش اشاره کردن رو باید با آب طلانوشت واقعا حقیقت داره و من اونو بطور ملموس در زندگی برادرم مشاهده کردم حتما بهش توجه کنید حتمممممممممممممممما حتما
گلم به نظر من هم تا خونوادش راضی نباشن فایده نداره...اما اینم بذار بهت بگم که داداشم تعریف میکرد بعضی از دوستاش به بهانه ی ازدواج با دختر هایی که نجیب بودن رابطه برقرار میکردن اما این در واقع همون دوستی بوده! حواستو حسابی جمع کن...شاید اون پسر قصد ازدواج نداره و اینا همش بهونست تا یه جورایی از خواستگاری فرار کنه...شاید هم اینجوری نباشه...در این صورت به نظر من رابطه ی تلفنی و اس ام اسیتونو با اون پسر قطع کنین و بهش بگین که تا تکلیفمو روشن نکنی نمیتونم باهات رابطه ای داشته باشم...اینجوری اون زودتر تکلیف هردوتونو معلوم میکنه!
به تاریخ آخرین پست توجه کنید !
شروع تاپیک تاریخ اش 7 شهریور 87 است و
آخرین پست ۴ بهمن ۱۳۸۷
عزیزم با اینکه راهنمایی خوب و درستی کردی اما این تاپیک خیلی قدیمی است و قطعا دوستمان تا به امروز یک کاری کرده است . اینطور نیست ؟! لطفا به تاریخ ها دقت کنید .