چشم آسمانی جان
همین کارو کردم امیدوارم ایندفعه کارشناسای مربوطه یه نظر هم به من کنن
- - - Updated - - -
http://www.hamdardi.net/thread-29909.html
نمایش نسخه قابل چاپ
چشم آسمانی جان
همین کارو کردم امیدوارم ایندفعه کارشناسای مربوطه یه نظر هم به من کنن
- - - Updated - - -
http://www.hamdardi.net/thread-29909.html
دلسا جان،
تاپیک جدیدت را دیدم. امیدوارم مشاوره و راهنمایی های بهتری بگیری.
در مورد آخرین پست فاطیما، نظر من این هست که این روش (انال 6 ) را پیشنهاد نکن.
من متخصص نیستم. تا جایی که می دونم فاطیما جان هم تخصص روانشناسی و مشاوره ندارند.
لطف می کنند و دوست دارند که به شما کمک کنند. اما احساس کردم این پست آخرشون درست نیست.
شما تا الان به اندازه کافی به خاطر رفتارهای همسرت احساس بد نسبت به خودت داری.
انال 6 تاثیر بدی روی شما خواهد گذاشت. مخصوصا اگر موفق نشی و رفتار همسرت اصلاح نشه.
نظر من این هست که امتحان کردنش اصلا درست نیست.
صبر کن انشالله توی تاپیک بعدیتون مدیر سایت یا کارشناسها جواب بدن.
دعوام نکنین :47::47::47::47::54::54::54::54::54::54::54::54::5 4:
خیلی فکرکردم این به ذهنم رسید...گناه دارم
- - - Updated - - -
من توپستم به دلسا جان گفتم سلامتی خودت اولین شرطه رابطه ی زناشوییته ...درسته که رابطه ی آنال بده ومنم بهش ایمان دارم ...حتی توی دین ما کراهت خیلی شدید داره اما ب رضایت زن حرام نیست...
منظورمن این بود که بهش پیشنهاد بده اصلا ببین حاضره باتو این رابطه رو داشته باشه یانه؟؟؟؟؟
چون اگه بدونین لذت جنسی که خیلی از مردا از انال دارن از روش اصلی وطبیعیش ندارن....
به نظر من اول بایدبدونه که اون آیا به این رابطه بادلسا اصلا گرایشی نشون میده یانه...
من از اول این پست به دلساگفتم شوهرت بیماره نه گناهکار وفاسد...وتو باید به چشم یه بیمار بهش نگاه کنی...
سلام من اومدم....دلسا به پست آخریم جواب ندادی... نظربچه ها رو خوندم دوست دارم نظر خودتم بدونم...ممنون گلم..
خیلی به موضوع تو فکرکردم حتی دیروز رفتم ازچندنفرپرسیدم که چه جوابی به تو بدم...
اینو بدون ما هم دوستت داریم ومیخوایم مشکلت برطرف بشه
سلاسلام دلسا به نظر من یه خلاصه ای از موضوت اینجا بنویس تا بتونن کمکت کنن
مسئله شما واقعا سخت وپیچیده هست و نمیشه اینجا جوابی براش پیدا کرد
اگر همسرتون واقعا از لحاظ جنسی به سمت همجنس گرایش داشته باشن این یه خواست فطری هست و اصلا نمیشه کاریش کرد و فقط باید شما تکلیف خودتون رو مشخص کنید که واقعا میخاید با همچین شرایطی با همچین فردی زندگی رو ادامه بدید یا نه
چون این یه مریضی نیست که درمان بشه و این یه خواست هست که در وجود فرد هست و فقط امکان سرکوبش وجود داره کار رو بدتر میکنه حتی
ولی اگر این علم ایشون فقط برای هوس یا شاید عاداتی و واسبیگیهایی باشه که باعث شروع این عمل ایشون شده، با کمک اطرافین و مشاوره خبره شاید بشه وضعیت رو تغییر داد و این تمایل رو در ایشون از بین برد و به سمت جنس مخالف سوق پیدا کنه
ولی انجام این عمل حالا چطور و با چه راهی فکر نمیکنم راحت باشه
سلام به دلسا جان و سلام به همه ی دوستان که اینجا هر کسی اینجا نظر خودش میده و هیچ کس هم ادعا نداره که بهتر از دیگری میدونه ولی دوستان من نظر فاطیما رو قبول دارم شاید فقط این رابطه رو دوست داره من اگه به جای دلسا بودم خودم به خود ارضایی کمک میکردم مثلامیگفتم بزار من اینکارو برات انجام بدم یا هر جور دیگه دوست داشته کمکش میکردم میگفتم یک کاری بگو من انجام بدم وقتی تو این کارو میکنی اگه خاصتی یک ایمیل بهم بده تا روشه های که میگم میتونی اونجا باشی اونم کار خودشو انجام بده بهت بگم البته باید بگم من اگه بودم براینکه قبول کنه من در این شرایط کنارش باشم بهش تو اینبار سکس اینو پیشنهاد میدادم میگفتم بیا یک کار جدید بکنم و اینو بهش پیشنهاد میدادم
سلام به دلسا جان و سلام به همه ی دوستان که اینجا هر کسی اینجا نظر خودش میده و هیچ کس هم ادعا نداره که بهتر از دیگری میدونه ولی دوستان من نظر فاطیما رو قبول دارم شاید فقط این رابطه رو دوست داره من اگه به جای دلسا بودم خودم به خود ارضایی کمک میکردم مثلامیگفتم بزار من اینکارو برات انجام بدم یا هر جور دیگه دوست داشته کمکش میکردم میگفتم یک کاری بگو من انجام بدم وقتی تو این کارو میکنی اگه خاصتی یک ایمیل بهم بده تا روشه های که میگم میتونی اونجا باشی اونم کار خودشو انجام بده بهت بگم البته باید بگم من اگه بودم براینکه قبول کنه من در این شرایط کنارش باشم بهش تو اینبار سکس اینو پیشنهاد میدادم میگفتم بیا یک کار جدید بکنم و اینو بهش پیشنهاد میدادم
سلام دوستان عزیزم
از همه ممنونم
همسر من یه اخلاقای خاصی داره حتی مشاور هم از بعضی رفتارها و اعتقاداتش تعجب می کنه. مشاور میگه به چشم بیمار بهش نگاه کن و از وقتی با این دید نگاش می کنم کمی راحت ترم ولی دیگه اصلا بهش اعتماد ندارم. حتی توی خونه جلوی چشم خودم خوابیده ولی بازم بهش اعتماد ندارم.
با خواهرش صحبت کردم بهش گفتم خودارضایی داره (هرچند مشاور گفت نباید می گفتی) خواهرش هم تعجب کرد و گفت این که گناه کبیره است و تو باید همون بار اولی که دیدیش مستقیما بهش می گفتی
با تاکید فراوان گفت من حدس میزنم و مطمئن نیستم ولی شاید شاید در گذشته مشکلی داشته (گویا خودشون هم می دونستن)
ازش خواستم اگر میتونه به نحوی راهنماییش کنه که حتما بره روانشناس.
مشاور باهام دعوا کرد که چرا باهاش حرف زدی گفت حرف زدن با خودش واسه کسایی خوبه که روابط صمیمانه دارن نه شما که مثل دو تا همخونه هستید. ولی از یه جهاتی هم خوب بوده که تلنگری باشه واسش.
از دیشب تا الان استرس بدی دارم.
اون با من راحت نیست و به هیچ عنوان از من این نوع روابط رو نخواسته و نخواهد خواست حتی بار آخر (با توجه به خبر داشتن از تمام کارهاش) ازش خواستم مدل رابطه رو تغییر بدیم با واکنش شدیدش روبرو شدم. پس میدونم که این نوع رابطه رو اصلا نخواهد خواست.