RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
سلام خانومي عزيز
از صميم قلب از خدا ميخوام به شما آرامش و به همسرتون دانايي و توانايي ترك اين كار رو بده.
عزيزم به نظرم شما اگه لينك مهارتهاي كلامي و رفتار جرات مندانه رو بخونيد درقبال برخي كارهاي همسرتون ميتونيد درستتر عمل كنيد.
گلم درسته كه شما ميخواييد به سليقه همسرتون احترام بذاريد و محبتتون رو به مادرشون نشون بديد. اما خريد انگشتر ميليوني در اين وضعيت اقتصادي شايد درست نباشه. همونطور كه خودتون هم از ته دل ناراحت بوديد.
اما شما با رفتارتون (تاييد كردن خوشحال بودن سرچ كردن براي مدل انگشتر) رفتار همسرتون رو تاييد كرديد.
خوب ، رفتار تاييد شده و پاداش گرفته دوباره تكرار ميشه . پس تا وقتي شما رفتار ايشون رو تاييد ميكنيد از اين قبيل رفتارها مجددا سرخواهد زد. آيا شما موافق ادامه اين رفتار هستيد؟
خانومي شما دختر با اراده و با انگيزه اي هستي كه همزمان هم درس ميخوني (يه شهر ديگه)هم سركار ميري و اونقدر درايت به خرج ميدي كه بتوني زندگيت رو با وجود مشكل فعلي اداره كني پس ميتوني در حوزه مهارتهاي زندگي هم به موفقيت برسي .
شروع كن.:72:
مطمئنم كه به نتايج خوبي ميرسي.
:104::104:[align=center]
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
نقل قول:
نوشته اصلی توسط khanumi_s
در مورد زنگ نزدنش به من، بعضی روزا صبحا اصلا از خونه بیرون نمی ره و با 2 3 تا تلفن کارشو راه می ندازه، ولی بازم به یاد من نمی افته، در حاله که زمان دوستی مون روزی 2 بار و هر بار 1 ساعت با هم حرف می زدیم! البته می دونم که اون موقع شرایط فرق می کرد ولی لااقل انتظار داشتم گاهی یاد من بیفته.
خب خیلی پسرا این طورین. شما دوره دوستی رو با الان مقایسه نکنید. اون موقع شما از هم دور بودید. ولی الان میدونه که شب شما رو میبینه. تازه این جور که شما گفتید مشکلات زندگی شما از بعد عقد شروع شده و شاید این مسائل و دلخوری هایی که داره باعث شده از وقتی رفتید سر خونه زندگیتون تماس هاش کم شده باشه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط khanumi_s
دارم همش تلاشمو می کنم. خیلی سخته. آخر هفته بود مثلا. تا ساعت 5 صبح بیدار مونده و من خوابیده بودم ( گفتم که اصلا دلش نمی خواد من کنارش بیدار بمونم ) و صبح هم که من بیدار بودم و از تنهایی احساس خفگی می کردم تا ساعت 1 ظهر خواب بود، بعدشم یه کم بعدش که بیدار شد و یه چیزی خوردیم، رفت سراغ گیم!! خیلی خودمو کنترل کردم و به خودم روحیه دادم که چیزی نگم، البته بعد 1 ساعت اومد پیشم. منم وقتی خوش اخلاق بود گلایه کردم که شبا که تنها می مونم، یه روزم که تعطیلم دلم نمی خواد بازم تنها بمونم.
شما نباید انتظار داشته باشید یهویی همه چیز درست بشه. زمان میبره. همسرتون 9 ماه روند زندگیش این بوده. نباید انتظار داشته باشید یه شبه همه چی درست بشه. اونم بعد از دعوای هفته پیش. شما باید صبور باشید و وقتی پیشتون میاد با محبت ازش استقبال کنید تا به سمتتون بیشتر جذب بشه نه این که گله گی کنید و غر بزنید سرش که پیش خودش بگه همون بهتر که برم سراغ گیم.( می دونم با وجود همه گله ای که ازش دارید سخته که بروز ندید ولی خب باید تلاش کنید. مردا از غر زدن زن ها بدشون میاد و براشون به شدت قدرت دافعه داره. آروم آروم جذبش کنید!)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط khanumi_s
دیروزم داشت تصمیم می گرفت برای مامانش کادوی تولد بخره و مطمئنم هر کس دیگه ای جای من بود ناراحت می شد. من برای تولدش همیشه سنگ تموم می ذارم و کادوی امسالم تقریبا هزینش 600 تومن شده بود به اضافه 6 تا کادوی کوچولوی دیگه که به مدت 1 هفته براش مثلا هفته تولد گرفته بودم و خیلی خوشحال شده بود. بعد برای تولد من یه دستگاه اپیلیدی گرفته بود 270 تومن. دلم نمی خواست مقایسه کنم و بگم باید بیشتر خرج می کرد، خیلی هم از سلیقه اش تعریف کردم و خوشحالیمو نشون دادم تا جایی که می گفت منو بیشتر دوس داری یا این کادو رو. دیروز ولی برای مامانش که داشتیم صحبت می کردیم چی بگیریم گفت دلش می خواد انگشتر بخره. انگشتر جواهر که خودتون می دونید کم کمش 1.5 قیمتشه. منم تائیدش کردم و حتی رفتم تو سایت ها براش مدلهای مختلف رو پیدا کردم و نشونش دادم تا تصمیم بگیره چه جوریشو بخره. ولی ته ته دلم یه مقدار ناراحت بودم.
به نظر من کار شما اشتباه بوده که هدیه اینقدر گرون قیمت گرفتید. تا جایی که یادم میاد گفته بودید تو دوران نامزدی هم یه بار کادوی گرون گرفتید ولی اون کادوی ارزون تری برای شما گرفت. چرا هدیه های نرمال تری نمی گیرید که بعدش اینقدر تا مدت ها پیش خودتون مقایسه نکنید که کادوی من گرون تر بوده! انگشتر هم فکر نمی کنم کم کمش این قیمت باشه!!! می تونید انگشتر شیک و زیبا با قیمت کمتر هم بخرید. بعید می دونم همسرتون خودش گفته باشه حتما باید برلیان باشه یا ... که اینقدر گرون در بیاد. به نظرم اگه امسال برای تولد مادر همسرتون این هدیه گرون رو بگیرید سال های آینده هم توقع کادوی گرون از شما خواهند داشت! پس با درایت یه هدیه با قیمت مناسب تر بگیرید. اما جوری رفتار نکنید که همسرتون یه وقت فکر کنه شما برای مادرش ارزش قائل نیستید.
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
روی مامانش همونجور که گفتم خیلی حساسه و می دونم چیز دیگه ای بگم فورا جبهه می گیره که تو نمی تونی تحمل کنی برای مامانم کادوی گرون بگیرم.
خودش هم دیروز نشست و دید که قیمت طلا چقدر گرونه. اونم با این اوضاع ما که هنوز اجاره نشینیم.
چی بگم. امروز میرم می پرسم ببینم نظرش عوض شده یا نه.
فعلا اونقد مشکلات دیگه داریم که نمی تونم از این جور چیزا هم یه مشکل جدید درست کنم، یعنی واقعیتشو بخواید دیگه انرژی شو ندارم. روی مشکل خودمون دارم تمرکز می کنم و تلاش می کنم بر خلاف ناراحتیم، خوب و سرزنده برخورد کنم تو خونه.
یه مشاور بهم معرفی کردن، باید برم ببینم چطوره.
ممنونم ازتون.
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
خانومي عزيز دوباره سلام
يه سايت در مورد مسايل روانشناسي پيدا كردم به نظرم مفيده سر فرصت سر بزن و از آموزه هاش استفاده كن.
اميدوارم موفق باشي.
http://www.migna.ir/ravanshenasii.html
RE: درگیری با شوهرم به دلیل مشکلات ج ن س ی ایشون
سلام khanoomi_s
ظرفیت تاپیک های مشاوره ای در همدردی 50 پست است. بنابراین این تاپیک با گذشتن از این مرز و 74 پست قفل می شود.
اگر هنوز مشکلتون حل نشده، لطفاً یک تاپیک جدید بزنید. در پست اول مشکل خود رو شرح دهید و مختصری از مسائل مطرح شده در این تاپیک رو بنویسید. و همینطور توضیح دهید که در چه مورد هنوز سوال دارید.
با تشکر از شما.
موفق باشید.