RE: دوست ندارم کار و آزادیمو از دست بدم،میترسم
واییییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی ی!
مینا جان! به اندازه ی همه ی دنیا از شنیدن این موضوع خوشحال شدم!:227:
خدایا! شکرت!
از صمیم قلبم بهت تبریک میگم!
و یه خوش بحالی!
:123:
نمی دونی وقتی ما توی دنیای مجازی؛ از شنیدن این خبر اینقدر خوشحال شدیم؛ مادر و پدرت چقدر خوشحال خواهند شد از این موضوع!:227::227:
کاش یه روزی برسه که من بدون هیچ برنامه ریزی و استرسی بدونم که حامله ام! کاش بدونم که یه بچه از خودم دارم!
یه نی نی کوچولو و ناز که وقتی بغلش میکنم و می چسبونم به سینه ام؛ صدای تپش قلبش آرومم کنه! اون وقت تمام غصه های عالم رو فراموش میکنم و به داشتن یه خانواده ی کوچولو شکرگذاری میکنم.
مینا! خواهش میکنم ناشکری نکن!
هر روز صبح با لبخند بلند شد و پنجره ها رو باز کن؛ خدا رو صدا کن و نی نیت رو بسپار به دستاش! و آروم با اون کوچولو صحبت کن! اون وقت می فهمی که چقدر به خدا؛ نزدیکی!
خدایا! شکرت!
مینا جان! چقدر خداوند دوستت داره که بزرگترین هدیه اش که مادرشدن هست رو بهت تقدیم کرده!
RE: دوست ندارم کار و آزادیمو از دست بدم،میترسم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آفتاب همدرد
مرسی پاییزان جون،دوس داشتم الان پیشم بودی یه عالمه سوال ازت میپرسیدم و کلی هم واست گریه میکردم،سرمو میزاشتم رو شونت!
حتما میگی پس خدا رو شکر که پیشش نیستم.
شبا خواب میبنم،از صدای گریه خودم بیدار میشم.روزا هم که دلم خیلی میگیره میزنم زیر گریه.
میترسم استراحت مطلق شم کارمو از دست بدم.
از این مهمتر خیلی خجالت میکشم ،به هیچ کس تو خونوادمم نگفتم و نمیگم.اصلا نمیدونم بعدا چطوری باید بگم؟
خوش به حالت خواهر داری،من خواهر هم ندارم:302:
وقتی فکر میکنم به آقایون سر کارم و داداشام و بابام از خجالت دیووووونه میشم.:54:
میدونین تو اتقامون هشت تا آقاین ومن یه دونه خانومم،خیلی اینجا تنهام.:54:
فکر کنم گنده شه نتونم با صفحه کلیدم کار کنم،محیط اینجا خیییییییلی مردونس من هیچ کسو ندارم.
چطوری سوار سرویسی شم که توش 40 تا آقاین؟
ای خدا کاش بمیرم،راحت شم.:223:
دیروز رفتم دکتر بهم یه قرص افسردگی داد!!!!
یه چیزی درگوشی بهت بگم،دوس دارم بمیره راحت شم از این کابوس:163:
وقتی میبینم بقیه خوشحالند از بچه دار شدنشون با خودم میگم چرا من عادی نیستم؟چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
منم که خواهر داشتم به خواهرم نگفتم. اما می دونی خیلی دوست داشتم بگم. خیلی سخته که بتونی خودداری کنی و به کسی نگی. نمی دونی اگر بتونی بگی چقدر نوازشه که به طرفت سرازیر میشه.:72:
عزیزم نگران نباش. این روزها می گذرند و اصلا هم شکمت انقدر بالا نمیاید که نتونی با کیبورد کار کنی. مگر قراره بچه غول به دنیا بیاوری. :311:در ضمن همه این اقایان مگه بچه ندارند. مگه مادر ندارند؟ عجبا.
اما در مورد احساست به کودکت. می فهمم چی می گی. اره قبل از اینکه صدای قلبشو بشنوی، لگد زدنهاشو درک کنی، صورت فرزندتو ببینی شاید احساسی نسبت بهش نداشته باشی.
اما همین که به دنیا بیاد فکر می کنی بهشت با تمام فرشته ها اومدن روی زمین. اون لحظه زیباترین لحظه زندگیم بود. در گوشت یه چیزی بگم؟! هیچ مردی قدرت درک اون لحظه رو نداره:311:
RE: دوست ندارم کار و آزادیمو از دست بدم،میترسم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط del
واییییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی ی!
مینا جان! به اندازه ی همه ی دنیا از شنیدن این موضوع خوشحال شدم!:227:
خدایا! شکرت!
از صمیم قلبم بهت تبریک میگم!
و یه خوش بحالی!
:123:
دل عزیزم این،نهایت لطفتونو به من نشون میده.ممنونم:46:
کاش یه روزی برسه که من بدون هیچ برنامه ریزی و استرسی بدونم که حامله ام! کاش بدونم که یه بچه از خودم دارم!
واقعا؟پس هممون واست دعا میکنیم عزیزم.برام خیلی جالب بود
مینا! خواهش میکنم ناشکری نکن!
چشم،به خدا دست خودم نیست،ناراحت نشید. میدونم کارم اشتباهه اما اشکام بی اختیار میریزن!
مینا جان! چقدر خداوند دوستت داره که بزرگترین هدیه اش که مادرشدن هست رو بهت تقدیم کرده!مرسی عزیزم:46:
سبکتیکین جون ممنون.خودت خوبی؟
پاییزان عزیزم از شما هم ممنونم.
دختر مهربون هم که مثل همیشه حرفاش خیلی تاثیرگذارن.ممنونم
RE: دوست ندارم کار و آزادیمو از دست بدم،میترسم
یکی از همکارام که یه اقای خیلی مذهبی هستند یک ساعت پیش اومدن بهم گفتن: دیشب خواب شما رو میدیدم،واسه اینکه بچه داشتید اومده بودید استعفاتونو بنویسید و دیگه شرکت نیاین!!!!!!!!!
نمیدونم چرا اما حرفش باعث شد خیلی بترسم.یعنی خوابش به حقیقت میرسه؟
وای نه:302:
RE: دوست ندارم کار و آزادیمو از دست بدم،میترسم
آفتاب عزیزم
واسه یه خواب خودتو اذیت نکن.
خانومی توکل کن به خداوند . مطمئن باشه هرچی به صلاح توست همون میشه.
:46::46:
RE: دوست ندارم کار و آزادیمو از دست بدم،میترسم
ممنون پاییزان جون که به فکر منی عزیزم:46:
حالم که زیاد خوب نیست.خیلی استرس دارم و متاسفانه هنوز هم خجالت میکشم!به کسی چیزی نگفتم.
صحرا کجایی؟ حالت خوبه؟
RE: دوست ندارم کار و آزادیمو از دست بدم،میترسم
با سلام،
این تاپیک به علت گذشتن از ظرفیت تاپیک های مشاوره ای قفل می شود.
از شما تقاضا داریم که به راهکارهای ارائه شده در این تاپیک عمل کنید.
برای شما آرزوی سلامتی و موفقیت می کنیم.