RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
دیشب صحبت کردم باهاش
گفتم من دیگه شوقی ندارم و انگار توهم مثل منی
گفتش انقد صغری کبری نچین حرف دلت رو بگو فلسفی حرف نزن واضح حرف دلترو بگو
گفتش بگو دلت با منه یا نه؟
منم گفتم بود ولی الان نه!
گفت این حرف اخرته؟زودم قبول کرد و گفت به تصمیمم احترام می زاره
با اینکه دلم می خواست تموم شه و اصلا به اینده امیدوار نبودم و این مدت همش احساس می گردم یه چیز سنگینی رو دوشمه و اگر این رابطه تموم شه اون از رو دوشم برداشته میشه ..
ولی وقتی دیدم انقدر راحت پذیرفت و گفت به خواستت احترام می زارم نتونستم جلو خودمو بگیرم خیلی گریه کردم
بهش گفتم خیلی نامردی به همین سادگی میگی باشه؟حتی نمی گی چرا؟؟؟
گفتش که مگه همینو نمی خواستی پس چرا گریه می کنی ؟منم بهش گفتم گریم از این که نامزدیمون به هم خورد نیست از اینکه این مدت همه فکر مو و انرژِی رو به پای مرد بی ارزشی مثل تو گذاشتم...
:302: که حتی نمی خوای دلیل تصمیمم رو بدونی
گفت من با تصمیم تو موافق نیستم خواستم بدونم این تصمیم رو از رو دلت گرفتی یا نه؟و الانم فهمیدم که نه چون اگر دوستم نداشتی انقدر گریه نمی کردی ...
کلی کشمکش داشتیم و از این جور حرفا زدیم و در اخر بازم گفتم تصمیم من همینه خیلی هم گریم می گرفت اصلا با قدرت صحبت نمی کردم خیلی ناراحتم که نتونستم بدون گریه حرفامو بگم از اینکه این همه ضعف نشون دادم خیلی ناراحتم ولی اون خیلی مسلط بود به خودش اصلا نه گریش می گرفت نه صداش غم داشت خیلی عادی حرف می زد و ...با اینکه با جدیت تمام بهش گفتم تحت هیچ شرایطی نمی خوام رابطمون ادامه داشته باشه و گفتم لطفا کسی رو واسطه نکن برای من...هر کسم بیاد حرفمم همینه ..
باز اخر سر که می خواست منو بزاره خونه گفتش حالت بهتر شد زنگ بزن..
یعنی انگار اصلا حرفا مو جدی نگرفت
امروزم از صبح همه حرفایی که اینجا شنیدم به دقت مرور کردم تا ببینم واقعا بعدا
پشیمون نشم
الانم مامانم بامادرش صحبت کرد و گفت قسمت نبوده و ...... این صیغه محرمیت هم یه قوانینی داره که تا مدتش تموم نشه نمیشه طلاق گرفت
یعنی اصلا چیزی به نام طلاق نداره و باید صبر کرد تا تموم شه
مگر اینکه مرد بره این مدت رو ببخشه
دیگه نمی دونم چی کار قرار کنه
اینم همش مسخره بازی قانون های من دراوردی
انگار اسیر تا مدت اسارتت تموم نشده اسیری
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین جون فدای سرت
خوب شد همین الان فهمیدی
بابا حیف قلب پاک و مهربونت نیست؟
چرا این قدر راحت باید قبول کنه؟
درسته ناراحتی از این که چرا گریت گرفت ولی آدم گاهی وقتها تو یه شرایطی ناخودآگاه گریش میگیه
به خودت فرصت بده عزیزم
به هر حال شناختیش
آگه بخوادت که این قدر راحت جا نمیزنه و نمیگه باشه
نازنین جون این گریه هات هم ه ناراحتی از دستشون یه تجربه ای شد واست که واسه دفعه ی بعد محکم تر باشی
خودتو سرزنش نکن,منم جات بودم خی:46:لیییی ناراحت میشدم
ببخشید اشکال تایپی دارم کامپیوترم مشکل داره با گوشی تایپ میکنم:43:
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
از چی ناراحتی؟ازاین که چرا گریه زاری نکرده؟همه مردا که مثه هم نیستن.یکی گریه میکنه یکی تو خودش میریزه.من مطمئنم خیلیم ناراحت شده.احساس شکستگی غرور هم پیدا کرده.شاید تو که رفتی گریه هم کرده باشه.اما الان تو شوکه.حس میکنه غرور مردونش شکسته شده.
ببین نازنین جون!خواهر گلم!این حرفا رو بذار کنار.گریه کرد و نکرد رو ولش کن.با عقلت تصمیم بگیر نه ازروی احساسات.اگه حسابی دو دو تا چهار تا کردی حواست به اینم بوده که گل بی خار خداست.اگه معایبش برات پررنگ و ازار دهنده بوده.بذارش کنار
اگه نه بازم صبر کن
راستی بگم نامزدت هم معلومه اعتماد به نفس بالایی داره ها
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
یه دختری به هر دلیلی می خواد نامزدیشو بهم بزنه.دیگه از روی عقله یا احساس مهم نیست.چیزیو که از دست نمی ده.
ولی نازنین برای اینکه فردا روزی نشینی به خودت بگی کاش با ... می موندم.اول هر جور که می تونی صیغه رو باطل کن.دوم
فرصت دو سه ماهه بده و شرط کن تو این مدت نه حرف عاشقونه نه تماس بدنی مثل دوتا آدم غریبه که تازه نامزد شدن
فقط برای شناختن همدیگه در ارتباط باشید.
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نازنین عزیز به نظر من تعیین یه فرصت چند ماهه برای دوری از همدیگه شاید تو مراحل بعدی زندگی جواب بده اما در مرحله نامزدی اصلا مفید نخواهد بود و شما فقط روزهای عمرتون رو بیخودی صرف ایشون می کنین.(با توجه به اینکه صیغه محرمیت شما به هدف آشنایی نبوده بلکه به دلیل شرایط موجود در واقع به منزله عقد بوده ) نازنین جان چیزی که تو دوره نامزدی باید باشه شور و شوق و اشتیاق فراوان برای با هم بودن هست ، تو دوره نامزدی طبیعی احساسات خیلی بالاست. وقتی در رابطه شما این شور و شوق دیده نمیشه نشون میده که این رابطه ، رابطه ی سالمی نیست و چه بهتر که همین جا تموم بشه قبل از اینکه آثار مخرب بیشتری روی روح و روان شما به جای بگذاره.
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
شوکا
:302:
خیلی بده فکر کن از صبح حرفام رو اماده کرده بودم هزار بار با خودم تکرار کرده بودم و به خودم قول داده بودم که گریه نمی کنم ،دیروز چون می دونستم شب می بینمش قبلش نشستم حسابی گریه کردم گفتم دلم خالی بشه جلوی اون دیگه گریه نکنم و خیلی منطقی حرف بزنم ولی دقیقا از زمانیکه دیدمش گلوم تیر کشید از بغض.... و نتونستم بدون گریه زاری حرف بزنم انقدر بدم می اد از این کارم :302: ...
شوکا اولش باورش نشد من که گفتم باید از هم جداشیم و من فکرامو کردم گفتش مگه بهم چسبیدیم که جدا شیم!!
و هی مسخره بازی در اورد.دیدم داره مسخره بازی در می اره
بهش گفتم جدا شیم یعنی طلاق ! طلاق می خوام ...
بازم ادامه داد شوخیشو گفت باشه بابایی می خرم برات ، چند تا می خوای؟:316:
نمی دونم واقعا تو شرایطی که من دارم از حرص می میرم اون چطور می تونه با خونسردی و بی تفاوتی باهام شوخی کنه!
بهش گفتم یه ذره جدی بگیر حرفامو ،بحث یه عمر زندگیه،زندگی من برات مهم نیست به درک،برای زندگی خودت یکم وقت بزار یکم جدی باش...
خیلی راحت گفت باشه من به نظرت احترام می زارم .
بهار66
خیلی اعتماد به نفسش بالاست خیلی زیاد،البته از من خیلی تعریف می کرد یعنی مغرور بد نیست
اتفاقا من همیشه از ابراز علاقش که می گفتم تو خونه،مامانم انقدر خوشش می اومد می گفت چه خوب که انقدر بهت ابراز علاقه می کنه و ازت تعریف می کنه و احساسش رو نشون می ده
مشخصه خیلی با احساسه ...ولی ظاهرش اون جور بود دیروز دیدم که خیلی بی احساس بود.
بهار می دونم تصمیمم کاملا عقلانی نیست ولی دیگه حوصله وقت گذاشتن و فکر کردن به این موضوع رو ندارم آخه به خدا اگر رو درسم انقدر فکر می کردم و وقت می ذاشتم الان پروفسر شده بودم
دیگه خسته شدم از فکر کردن
از اینکه هی بگم ایا خوبه ایا بده هی فال قهوه و فال حافظ بگیرم براش
یه پسر بچه دمه محل کارم فال حا فظ می فروشه
انقدر ازش فال خریدم دوست شدیم باهم ....بهم می گه خاله تو نباشی من فالام رو به کی بفروشم :302:
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
سلام.
نازنین جان امیدوارم زودتر مشکلت حل بشه.:72:
فقط اومدم یه چیزی بگم.
نقل قول:
اول هر جور که می تونی صیغه رو باطل کن.
صیغه رو فقط پسر میتونه باطل کنه.
صیغه تون چند وقته بوده؟
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
یه دختری به هر دلیلی می خواد نامزدیشو بهم بزنه.دیگه از روی عقله یا احساس مهم نیست.چیزیو که از دست نمی ده.
ولی نازنین برای اینکه فردا روزی نشینی به خودت بگی کاش با ... می موندم.اول هر جور که می تونی صیغه رو باطل کن.دوم
فرصت دو سه ماهه بده و شرط کن تو این مدت نه حرف عاشقونه نه تماس بدنی مثل دوتا آدم غریبه که تازه نامزد شدن
فقط برای شناختن همدیگه در ارتباط باشید.
فرهنگ نمیشه من نمی تونم باطل کنم باید مدتش تموم شه
یا اینکه پسر بگه مدت رو بخشیدم اونم گفت من چیزی نمی بخشم
بهمن تموم میشه
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
دوم
فرصت دو سه ماهه بده و شرط کن تو این مدت نه حرف عاشقونه نه تماس بدنی مثل دوتا آدم غریبه که تازه نامزد شدن
فقط برای شناختن همدیگه در ارتباط باشید.
اصلا اختلافا از همين جا شروع شد كه اين اقا به شرط و شروط احترام نميذاره وگرنه شرط صيغه هم فقط براي رفت و امد بوده و وقتي نازنين گوشزد ميكردن ايشون قهر ميكردن.نازنين جان من فكر ميكنم جدي نگرفته از ديشب تا حالا تماس نداشتين؟
RE: به خاطر این رفتارهایی که از نامزدم دیدم خیلی دودل شدم
دختر مهربون
ممنون مهربون
بهمن تموم میشه
گلنوش67
نه تماس نگرفتش،امروز مامانم با مادرش تماس گرفت برای همین تموم کردنش،البته قبلا هم با مادرش صحبت کرده بودش،بعد صحبت مامانم هم تماس نگرفتش ولی فکر کنم خونه بوده و صحبت های مامانم رو گوش کرده
چون مامانم گفت انگار یکی هم گوشی رو برداشته بود ولی فعلا که تماس نگرفته
ولی مادرش به مامانم گفته باشه،اصلا یه سری حرفای بیخود هم زده که مثلا پول لباس نامزدی رو باید خودتون می دادین!!!!از این بحث هاااااا:316:
و بعدش هم گفته که پسرش می گه چیزی رو نمی بخشه منظورش همین مدته
خوب نبخشه حالا ...چی می شه مگه به هر حال تموم میشه دیگه
چقدر مسخره است ها یعنی چی فقط مرد حق داره بهم بزنه ...
از جنسیت خودم به معنای واقعی کلمه متنفرم
از جنسیت خودم به معنای واقعی کلمه متنفرم
از جنسیت خودم به معنای واقعی کلمه متنفرم
از جنسیت خودم به معنای واقعی کلمه متنفرم
پروانه راست می گی سالم نیست :(