آقاي SCI سلام
ميشه لطفا جواب سوالمو بديد..ممنون
نمایش نسخه قابل چاپ
آقاي SCI سلام
ميشه لطفا جواب سوالمو بديد..ممنون
خواهرم،
در حال حاضر در چه وضعيتي هستيد
ايشون ميلي به بازگشت به زندگي نداره؟
پيش يك مشاور مطمئن بطور حضوري بريد و با ايشون صحبت كنيد تا ايشون همسر شما رو بابتدا به جلسه مشاوره دعوت كنه و بعد به زندگي مشترك
ممنونم
در حال حاضر منزل پدريم هستم . و همسرم هم خونه خودمون (در حقيقت خونه خودش)
نه ميلي به بازگشت به زندگي مشترك هم نداره و علتشو همون چيزي كه قبلا اشاره كردم ميدونه.
متاسفانه من مشاور خوب نميشناسم. لطفا اگر شما ميشناسيد و مطمئن هستيد راهنمايي كنيد.
در نهايت به خاطر مزاحمتهايي كه براي شما فراهم كردم معذرت ميخوام و از شما خيلي ممنون كه تا اينجا همراه من بوديد.
خواهرم،
سو تفاهم نشه براتون يه وقت، اگر گفتم به مشاور حضوري مراجعه كنيد به معني ننوشتن نيست...
مشاورهاي زيادي هستند.. اين مشاوري كه انتخاب مي كنيد ترجيحا خانوم باشه
اگر ايشون منزل خودتون يعني منزل خود شما دو نفر هستند... خب يه صحبتي كنيد و بريد سر خونه زندگيتون ديگه...
در ضمن من تو پست 23 مفصل توضيح دادم كه همسرم به چه علت از مشاور گريزانه بنابراين پيشنهاد مشاور دادن به ايشون اصلا عملي نيست. چون منتظر جداييه.
به هر حال من با كمك دوستان تقريبا هر كاري كه به نظرم درست اومد رو انجام دادم ولي خوب نشد....
همينجا از همه دوستاني كه من رو همراهي كردن، دلداري دادن، راهنمايي كردن، و يا به بازسازي زندگي مشترك اميدوار كردن تشكر ميكنم . دوست داشتم تاپيكم نيمه رها نشه بنابراين سعي ميكنم تا آخرين مرحله اي كه پيش رفتم رو بنويسم
اميدوارم دوستان با مطالعه تاپيك من به تجربيات خوبي برسن . براي همه آرزوي خوشبختي ميكنم..............
:[align=center]72::72::72::72::72:[/align]
هر بار كه تكرار ميكنم همسرم من رو نميخواد و منتظر جداييه احساس شرم ميكنم.......
احساس خجالت از خودم .........
اينكه چقدر نخواستني شدم كه همسرم اينطور من رو پس ميزنه .!!!!!!!!
تمام تلاشهام جهت برگردوندن نظر ايشون به خودم رو هم تحميل ميدونم احساس حقارت ميكنم .
دوستان عزيز سلام عباداتتون قبول حق:72:
هر روز مي اومدم و به تاپيكم سر ميزدم ببينم كسي پيامي برام گذاشته يا نه كه خوب هيچي نبود.
امروز خواهرم قرارشده به اتفاق همكلاسي هاش (دختر و پسر)افطار برن بيرون ما رو هم دعوت كردن يعني من و همسرم رو.
از ديروز نگرانم اگه همسرم نتونه با اونها ارتباط خوبي برقراركنه چي؟ يا من چيكار ميتونم بكنم كه به همسرم خوش بگذره تا تبديل به خاطره خوبي براش بشه و از اين به بعد اگه سفري يا چيزي بود همسرم هم بياد و از تنهايي و بي دوستي تو تهران دربياد.
البته اين اولين باريه كه من ،دوستان و همكلاسيهاي خواهرم رو ميبينم . چه نكاتي رو من بايد رعايت كنم چه نكاتي رو خواهرم ؟
منتظر نظر دوستان خوبم هستم:72:
سلام با آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما