ترس از رابطه جنسی

خانم پیانو زن عزیز،

آقا کیوان و خانم bluesky نظر های خوبی دادند.

و همینطور یکبار دیگه نظر مدیر همدردی رو یادآوری می کنم:
این نگرانی بیشتر تحت تاثیر تلقین های محیطی یا واگویه های تکرار گونه ذهنی شما قوت گرفته هست.

شما به خودت مطمئن باش!
خداوند هر کسی رو به یک شکلی آفریده و همونطور که آفریده زیباست!
همونطور که به تعداد آدمها ظاهرهای متفاوت داریم، به همین تعداد هم سلیقه های متفاوت داریم.
شما اصلاً هیچ نگرانی نداشته باش.

همانطور که قبلاً گفتم، مطمئن باش کسی که به خواستگاری شما میاد، دیر دیرش وقتی برای جلسه دوم سوم هم اومد، شما رو همینطور که هستی پسندیده.

در رابطه با خیانت صحبت کردی. به نظر من خیانت هیچ توجیهی ندارد.
ربطی به کوچکی اندام ندارد. اگر خیانتی صورت می گیرد، در مرحله اول کسی که خیانت کرده مشکل شخصیتی دارد و پایبند به عهدی که بسته نیست. و همینطور معمولاً اشتباهات زیاد از دو طرف و مشکلات زیادی دست به دست هم می دهند تا یک خیانت صورت بگیرد. می توانی این تاپیک را بخوانی.
شما باید مطمئن بشی که کسی که می خواهد با شما ازدواج کند، شما رو همینطور که هستی دوست دارد.

البته که شاید یک مردی سلیقه اش با اندام شما متفاوت باشد و شما را نپسندد. ولی سوال اینجاست که چرا اصلاً چنین کسی باید با شما ازدواج کند و تازه بعد از ازدواج یادش بیفتد که سلیقه اش چیز دیگریست؟! اگر اینطور هست، سر هر مسئله ای دیگری ممکن است این مشکل پیش بیاید! ممکن است بیاید بگوید، من دوست دارم زنم قدش 180 باشه، ولی تو نیستی.
من دوست دارم زنم چشمهایش سبز باشه و هزار مسئله دیگر!

پس این هم مهم هست که شما تشخیص بدهی خواستگارت تا چه حد پخته هست و آمادگی ازدواج دارد و می داند که چه می خواهد! معمولاً پسرها تا سن 24-25 سلیقه هاشون ثابت نمی ماند. البته باز هم به شخصیت طرف بستگی دارد.

اگر خیلی نگران هستی، می توانی بعد از اینکه کمی با طرف آشناتر شدی و هر وقت شراطیش فراهم بود، نظر او رو راجع به اندامت بپرسی.

پس به خودت اطمینان داشته باش. تو همینطور که هستی، زیبا هستی.

موفق باشی

سلام

هر کس زخدا میطلبد راحت جانی!! ما طالبه انیم که تو بی قصه بمانی

تو هیچ مشکلی نداری وبه نظره من منتظره کسی باش که واقعا تو رو به خاطره خودت بخواد نه به خاطره وسیله؛ شاید اینجوری هم فکر کنی که مستحق بهترین کسایی ولی همون کسا شاید مستحق شما نباشن. پس به خدا توکل کن مغرور نشو به ظاهرت! چون یه خطی اگه بیفته به صورتت خدایی نکرده اونوقته که دیگه مسئله جنسی واینجور چیزا واست بی اهمیت میشه. اگه مورد خوبی دیدی از دست نده دختر جان.:72:
اول بسنجش ببین میخواتت بعد یواش یواش حرفاتو بزن ببین دنیا واست گلستان میشه.
در ضمن زود عصبانی میشیا این برا زندگی خوب نیست.مهربون باش عاشقی کن تا عاشقی کنه. اگه بعضی از مردا پس از ازدواج میرن سراغ یکی دیگه خوب این عمق نگاه کثیفشونو میرسونه مثله بعضی از دخترای هرزه امروزی که پردشونو عمل میکنن و میرن خونه بخت!! تو هیچ مشکلی نداری

ممنون از همه ی دوستان عزیز:72::72::72:


آخه زشت نیست بپرسم؟ خیلی خجالت میکشم. الان این خواستگارم از بچه های دانشگاست. تقریبا صحبت های اولیه رو کردیم. تقریبا دو ماهی هست مطرح شده. مثلا چه جوری بپرسم؟ بعد اگه جواب منفی دادم اگه از این قضیه حرفی زده باشم که تا وقتی دانشگاهم و ببینمش که هی تو خودم خجالت میکشم آخه!!!!:163:

مثلا اگه بپرسم ظاهر همسرتون براتون چقدر مهمه از نظر جهره اندام آرایش نوع پوشش در منزل و بیرون از منزل و... به جاست؟ اینطوری بپرسم جوابهای دقیقی خواهم گرفت یا نه؟ آخه فکر کنم اون هم تا جایی که من فهمیدم شرم و حیاش زیاده.
چه سوالهایی رو پیشنهاد میکنید؟ ممنون میشم اگر در این زمینه هم راهنمایی بفرمایید.

از آنجا که خیلی این مسئله برایت مهم هست، می توانی این سوال رو همینطور که خودت گفتی مطرح کنی.
اینکه چقدر به ظاهر و اندام اهمیت می دهد و اینکه آیا اندام و ظاهر شما رو می پسندد یا نه.
البته جوابش به نظر من مشخص هست. وقتی 2 ماه است که او خواستگار شما هست و همچنان قصد ادامه دادن دارد، معلوم است که شما رو پسندیده!

شما بیشتر دنبال این هستی که یک تایید از زبان او بشنوی...

اگه واقعا میخوایتش سوالاتو بپرس وگرنه میخوای محک بخوریو یه چیزلیی دستگیرت بشه وبعدم جواب رد بدی نپرس و اون بنده خدا رو هم معطل نکن.

شما خیلی وسواس داری و خیلی حساس شدی به خودت
من که پسر نیستم ولی میگن آقایون حتا با چادر هم تا حدودی اندام را حدس میزنن و خلاصه خیلی تو این مورد تیزن و قوی

اگه آقا ۲ ماه است با شما صحبت میکنه و شما هم به قول خودتون اینقد ریزه میزه هستین که همه میگن و میدونن
خوب اون بنده خدا هم داره میبینه دیگه

چه اصراری داری که بشنوی؟

مگر اینکه شما از لباس و وسایل مصنوعی برای بزرگ کردن سینه استفاده کنی و ایشون را به اشتباه بندازی
در این صورت باید یه جوری از اشتباه درش بیاری تا بر اساس واقعیت تصمیم بگیره

خانم pianozan عزيز،

اولا كه هيچكس نميگه كه اگه مردي از زنش ارضاء نشد، 100% ميره و خيانت ميكنه!!!! ولي عدم رضايت جنسي طرفين ميتونه توي زندگي مشكلات ديگه اي رو ايجاد كنه كه ميتونه ريشه در مسائل جنسي داشته باشه(يكي از اين موارد ميتونه احتمال خيانت طرفين باشه) دقت كن دارم ميگم احتمال و نه يك چيز حتمي و 100%...و همينطور ميگم طرفين و نه صرفا آقايون...

ثانيا هيچكس نميدونه كه مشكل و نگراني شما تا چه حد به جا و درست هست،مطمئنا هيچ ملاك و وسيله اندازه گيري و سنجش مشخصي هم وجود نداره،
و مسئله اي كاملا نسبي و سليقه اي هست.
شما ماجرا رو خيلي خيلي براي خودت پيچيده كردي!! به نظر من هم مواردي كه خانم داملا توي پست 61 گفتن رو انجام بده:

نقل قول:

---

پس کار شما:
1- مراجعه به پزشک تغذیه
2- مراجعه به دکتر زنان
3- تقویت اعتمادبه نفس
4- ورزش کردن

---

حتما نتيجه ي خوبي ميگيري و در كنارش خودبه خود اعتماد به نفست روي اين قضيه افزايش پيدا ميكنه،حتي اگر هم تغييرات فيزيكيت اونقدر محسوس نباشه!!

نه خیر. بنده به اصل صداقت در جلسات خواستگاری قویا معتقدم و هرگز از چنین وسایل و لباس هایی استفاده نکرده ام و نخواهم کرد.

بنده اصراری به شنیدنش ندارم. عرض کردم که چی شد که حساس شدم نسبت به این قضیه. شما خوشتون میاد بعد از چند ماه صحبت کردن و نزدیک شدن به جواب مثبت خواستگارت که پسر داییت بود و به قول خودش برات میمرد تازه بیاد ببینه چه قیافه ای هستی؟ باز تحمل کنی هی چند بار تو شرایط مختلف اینو بگه مثلا بگه میگما اصلا لباس عروس سایز تو گیر میاد؟ فکرنکنمم خیلی بهت بیاد و... باز تحمل کنی بعد از گذشت دو سال رفتید آزمایش خون بیاد قه قه بهت بخنده بگه پرسنله که اومد خون بگیره اون لاستیکه رو دور بازوی من که بست دو سه سانتش اضافه اومد دور بازوی تو که بست فقط دو سه سانتشو پیچید و بقیه اش اضافه اومد. یا یه دفعه اتفاقی بشنوی که مامانش میگه خیلی لاغره پس فردا بخواد لباس عروس بپوشه آدم جلو مردم خجالت میکشه و ....

اینا برای شما قابل تحمله؟!! من تازه خیلی هم خوب با خودم کنار اومدم که با اون همه علاقه و وابستگی که به پسرداییم پیدا کرده بودم و سر همین چیزا بریدم و نتونستم جواب مثبت بدم و جا خالی دادم بازم تونستم خودم رو جمع و جور کنم و به ازدواج فکر کنم.

مشکل دارم و اومدم اینجا که بتونم حلش کنم و نخواستم مشکلم رو درون خودم انکار کنم و ازش فرار کنم.

ممنون از همه به خاطر راهنمایی هاشون.:72::72::72::72:
به خدا میسپارمتون. دعا یادتون نره. به خصوص ماه رمضان.:203:

اگر مسایل جنسی و رضایت جنسی در زندگی زناشویی مهم نبود لزومی نداشت ازدواج کنیم و با می شد این مهر و محبت و کمالات و فضایلی که ازش صحبت می کنید را با یک همجنس هم تامین کرد.

بله. چه خوشتون بیاد، چه بدتون بیاد یکی از مهم ترین مسایل و دلایل زندگی زناشویی سکس است.

شما با آرامش شروع کردید، اما هر چی تاپیکتون بیشتر پیش می ره عصبی تر و بدتر می شید.

دو سال نامزد بودن و به مرحله آزمایش و عقد رسیدن و بعد به هم خوردنش، شما را خیلی اذیت کرده و تاثیر منفی اون هست که الان شما را به شک انداخته و اعتماد به نفستون را ازتون گرفته.

اما این را بدونید که همه مثل هم نیستند. اگر پسر دایی شما اشتباهی کرده یا با شما رفتار ناشایستی داشته، دلیل نمی شه که شما اینقد از همه بترسید و به قول خودتون حتی خواستگارهایی را که به نتیجه مثبت می رسید فقط از ترس رفتاری مشابه رفتار ایشون در آینده ( ترس از یک رفتار احتمالی نه قطعی ) رد می کنید.

پاک کردن این ذهینت نیاز به مشاوره حضوری داره.
موفق باشید.

گل عزیز،با لباس راسته هم می شه فهمید یه نفر هیکلش چطوره.