RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
سلام و خسته نباشید
بازم من اومدم و با کلی تشکر و و سپاس میخوام از تون درخواست راهنمایی برای باقی راه رو بگیرم
امیدوارم بازم بتونم از راهنمایی های ارزندتون نهایت استفاده رو ببرم
اینبار در واقع یه مشاوره مالی میخوام لطفا
الان اوضاع نسبتا آرومه ....... تقریبا یک ماهی میشه که از شوهرم دروغی ندیدم البته همیشه پنهان کاری و دروغش رو من خیلی بعدتر می فهمم که عمیقا امیدوارم این دفعه اینطوری نباشه ......
میدونید که نصف بیشتر دروغ گویی ها و مخفی کاریهای همسرم در مورد مسائل مالی بود........
میشه خواهش کنم در مورد اداره امور مالی مربوط به خودمم راهنماییم کنید با توجه به اخلاقی که شوهرم داره (بی خیال و پشت گوش انداز در مورد اقساط و وام ها که ضامنین همشون هم همکارای من هستن و خوب این باعث میشه آبروی من در خطر باشه و باعث میشه من مجبور بشم هی از حقوق خودم بدم و دخالت کنم )
با توجه به این اخلاق هاش میشه لطفا راهنماییم کنید که چطور در مورد مسائل مالی رفتار کنم /
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
دوستاي خوبم يعني توي اين مدت هيچ كس نميخواد كمكم كنه
جناب sci دوستاي خوب همدردي لطفا راهنماييم كنيد.
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
بچه ها من توي اين مدت تمام راهكارهاي دوستان رو انجام ميدم البته طوفانهايي هم به پاشد بينمون
فقط هم به خاطر دروغ و مخفي كاري اما باز هم دروغ و دروغ و دروغ و مخفي كاري ..........
واقعا موندم چكار كنم؟؟؟؟؟؟؟
واقعا ديگه درمونده و خسته شدم
اظهار عشق و علاقه اش زياده همه جوره سعي ميكنه دوست داشتنشو نشون بده اما بعد همه ي اينا وقتي متوجه ميشم پشت باقي كارهاش داره يه چيزايي رو بهم نميگه و مخفي ميكنه و يا دروغ ميگه له ميشم و انگار محبتش برام مسخره است.
چكار كنم؟؟؟؟؟
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
بدترين موضوع پيش اومده اين چند مدته اينه كه تو يك شرايط بحراني مالي شوهرم مقداري پول از خواهرش قرض گرفت ((البته بدون اطلاع من)) من بعد از گرفتن متوجه شدم . بعد از چند روز شرايط طوري شد كه ميتونست قرضش رو پس بده اما از اين كار تفره مي رفت با اصرار زياد من كه درست نيست وقتي داري زير دين باشي و الان كه داري و ميتوني سريع قرضت رو پس بده تا اگر دوباره شرايط مشابهي پيش اومد باز بهت اطمينان كنن و خوش حساب باشي قبول كرد كه مبلغ قرضش رو پس بده .......
بعد از يكي دو روز ازش پرسيدم راستي چي شد؟ دادي بهشون قرضت رو ؟ گفت : آره اما يه مقدارش رو ندادم ... من با تعجب گفتم چرا آخه مي تونستي كه همه رو بدي گفت : نمي دونم همينطوري!!!!!!!!
يكي دو روز بعدش دوباره بهش گفتم ببين زشته اين مقدار باقيمونده كه خيلي كمه و خيلي راحت ميتوني بدي چرا خودت رو مقروض نگه ميداري ... من دوست دارم قبل از روز مهمونيشون كه مي بينيمشون قرضشون رو پس داده باشي ........ گفت باشه ..... چند روز ديگه نزديك روز مهموني گفتم شد؟ اون كاري كه قرار بود انجام بدي؟ گفت آره اما بازم ناقص باورتون نميشه اگر بگم مقداري كه گفت ندادم و باقيمونده چقدر كم و ناچيز هست شايد اندازه يك بار كه بره مغازه سوپر ماركت و بخواد خريد جزئي كنه!!!!!!!! ا زتعجب و از ناراحتي داشتم هلاك مي شدم...... ميگم آخه چرا اينطوري با آبروي خودت و من و زندگيمون بازي مي كني؟؟؟؟؟؟؟؟
اين مبلغ اندازه يك بار هست كه بري سوپرماركت و براي بچه خريد كني ...... واقعا روت شد........
جوابم فقط سكوت
مدت تقريبا دو الي سه هفته از اين قضيه گذشت... خواهر شوهرمو ديدم و باهم تنها بوديم...... قسمش دادم كه واقعا شوهرم چقدر بهت مقروضه ؟؟؟ آخه تو ذهنم نميگنجيد كه فقط مبلغ يه اين ناچيزي رو بخواد نزديك يك ماه پس نده در حالي كه خرج روزانه خونمون 3برابر اونه .......
خواهرشم اولش نميگفت ...... اما بعد گقت واقعيتش اول اين مقدار گرفت (كمتر از چيزي كه شوهرم به من گفته بود) بعد اومد پس داد با يه مقدار باقيمانده بعدش يه فاصله چند روز دوباره اومد همون مبلغ رو پس گرفت ازم........
اين مطلب رو پيش خودم نگه داشتم طي يك پروژه دو سه روزه با كه خيلي روابط عالي بود يواش يواش بهش فهموندم كه از قضيه خبر دارم و فقط دوست دارم بدونم چي پيش اومده كه دوباره مجبور شدي مبلغ رو بگيري؟ مشكلي برات پيش اومده؟ اتفاقي افتاده ؟ چيز خاصي پيش اومده؟
اما ايشون به كل منكر اين قضيه ميشه
منكر گرفتن مجدد پول ميشه و ميگه پس دادم و ديگه هم نگرفتم وقتي خيلي دوستانه بهش گفتم كه خود خواهرت بهم گفته و من اصلا قصدم دخالت تو كارات نيست فقط ميخواستم بدون اتفاق خاصي افتاده كه مجدد به اين مبلغ نياز پيدا كردي ........... به كل منكر قضيه ميشه
باور كنيد خيلي سخته اين همه دروغ شنيدن تا اين حد درويي ديدن......... واقعا به نظر شما ذهن يك زن با اين پنهون كاري مشغول نميشه كه واقعا اين پوله كچا رفته و چي شده و براي چي بايد از زندگي من و بچه ام كم بشه ؟
انوقت راه ميره ميگه اينقدر دوست دارم كه .........
بهت قول دادم به هيچ وجه بهت دروغ نگم .............
ر
RE: لطفا راهنمایی کنید با دروغگویی همسرم چه کنم؟؟؟
مهتاب جان.
هر کسی توی زندگیش یه وقتایی یه کارهایی انجام میده که دوس نداره هیچکسی اطلاعی ازشون داشته باشه. اصلا شاید یه کار خطا انجام بده و دوس نداشته باشه کسی اطلاع پیدا کنه.
مطمئنا اگه صادقانه به خودمون نگا کنیم، میبینیم همه مون از این دست کارها داشتیم.
حالا اگه کسی بخواد به این حریم سرک بکشه، ناخودآگاه حس بدی به آدم دست میده و باعث میشه دست به کارهایی مثل دروغ گویی بزنه.
من کاملا حس همسرت رو درک می کنم. وقتی داره میاد خونه همش پیش خودش داره شطرنج بازی میکنه. هی سعی میکنه مهره ها رو طوری بچینه که اگه مشکلی هم وجود داره نشون نده و این به دلیل سرک کشیدن بیش از حد دیگران به حریمشه. بعد از یه مدت این یه عادت میشه و باعث میشه ذهنش ناخودآگاه داستان سازی بکنه و اگه کسی ازش یه مسئله ی عادی رو هم سوال کنه، ناخودآگاه دروغ سر هم میکنه.
مهتاب جان نمی خوام قضاوت کنم و یا کسی رو متهم کنم. ولی چون دوس دارم بهت کمک کنم میگم که حس می کنم با رفتارت همسرت رو تحت استرس قراردادی و باعث شده بترسه.
خواهشی که ازت دارم اینه که، سعی کن باهاش رفیق بشی. یه رفیق خوب به زور حرف از رفیقش نمیکشه. آزادش میذاره تا هر وقت خودش دلش خواست درد و دل کنه. بعد کم کم اعتماد به وجود میاد و صمیمیت شکل میگیره.
یه رفیق خوب دوستش رو هنگام درد و دل قضاوت نمی کنه و متهمش نمیکنه، عصبی نمیشه و فقط یه گوش میشه واسه شنیدن حرفای دلش.
بعد میبینی که داستان کم کم تغییر میکنه. من تجربه کردم این ها رو.