RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
دوستان خوبم
راستش می خواستم دیگه اینجا پست نذارم و توی این بحث شرکت نکنم! چون نظراتی که من دارم ممکنه برای خیلی ها جالب نباشه!
فرشته مهربون و مدیر همدردی، اگه دوست داشتید این پست من رو هم پاک کنید! ولی دوست دارم این حرفها رو بنویسم!
خیلی از ما هنوز نپذیرفتیم که انسانها و فرهنگها با هم متفاوتند و هر جامعه دارای هنجارها و ناهنجارهای خودشه.
جامعه ای که من در اون زندگی کردم و بزرگ شدم هنجارهای خاص خودش رو داشته و نمی تونم به دیگران بابت باورهای متفاوتی با آنچه در جامعه من وجود داره ایراد بگیرم (تاکید می کنم، متفاوت و نه اشتباه!!)...
من آدمها رو از جوامع متفاوت با فرهنگهای متفاوت دیدم و سعی می کنم که به هنجارهای اجتماعی سایرین احترام بذارم!
اگر در تهران، داشتن همسر دوم برای یک مرد حکم مرگ رو داره، ممکنه برای یک نفر دیگه در یک جامعه دیگه اصلا یک روال عادی باشه!
شاید منی که امروز دارم فریاد می زنم که چندهمسری اشتباه بزرگیه، اگر در یکی از همون جوامع و خانواده ها بزرگ شده بودم، امروز باوری متفاوت داشتم!
یه داستان براتون تعریف می کنم که شاید براتون جالب باشه:
چند وقت پیش با خانمی اتفاقی هم صحبت شدم (من و یک خانم ویتنامی با یک خانم اهل یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس)، اون خانم(اهل کشور حاشیه خلیج فارس) حدود 15 سال بود که از کشور خودش خارج شده بود ولی هنوز باورها و هنجارهای جامعه خودش رو به دنبال می کشید! بحث به ازدواج دوم یا رابطه زوجین بعد از ازدواج با شخص ثالث رسید و اون خانم در کمال ناباوری گفت که "اگر شوهرش دوست داشته باشه با زن دیگه ای ازدواج کنه، چرا که نه؟!! من کاملا این موضوع رو درک می کنم و با کمال میل بهش اجازه می دهم که چنین کاری رو انجام بده!!!!"
برای من که کم و بیش از این مسائل دیده بودم (یا حداقل شنیده بودم) هم این پذیرش خیلی جای تعجب داشت ولی شما فرض کنید که اون خانم ویتنامی چه حالی شد و کاملا احساس می شد که از تعجب دیگه نمی دونست چی باید بگه!!!!
نه گفتن شما به این خانم، بدون توجه به جامعه ای که در اون بزرگ شده، درست مثل این می مونه که شما بخواهید به یک دختر متولد (مثلا) کالیفرنیا بفهمونید که ارتباط با نامحرم درست نیست!!!
قطعا من نمی تونم با هنجارهای یک جامعه بجنگم، مگر اینکه افراد اون جامعه خودشون بخواهند که هنجارهاشون رو تغییر بدهند و به سمت و سوی دیگه ای بروند...
امیدوارم سامره جان هم تصمیمی بگیره که بقیه عمر رو با شادی و آسایش زندگی کنه.
موفق باشید:72:
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
ممنونم از توضيحات خوبتون
اين دقيقا چيزيه كه من هي دارم مي گم و به نظر بقيه هي مقايسه مي اد
حسها نگرشها و ديدها ي ادمها و جامعه ها با هم فرق داره
جامعه مي تونه يه جامعه كوچيك باشه مثل خانواده تا بزرگترش...
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سمره چرا تاپيك باز كردي ؟
كه تائيد بگيري كارت درست است ؟ حالا تائيد و نوازش پنهان را گرفتي .
مي داني اسم كاري كه در طول اين تاپيك كردي جيست ؟
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نه چرا تاييدۀ
خوب يه چيز واضحه كه هيچ كس تاييد نمي كنه
اينو كه مي دونم
منظرتون چيه
اسمش چيه ؟
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
فعلا کاری به هنجارهای جامعه نداریم. به شخص شما و شخص همسر آینده تون و به بانوی اول می پردازیم:
شما: آیا سامره وجود زن اول را تا پایان عمر در زندگی همسرش با تمام حق و حقوق یک زن می پذیرد؟
آیا سامره قرار است در یک منزل با خانم اول زندگی کند؟ یا در منزلی جدا و به دور از آنها؟
آیا اگر در منزلی در کنار خانوم اول زندگی کند میتواند یکسری مسائل خاص زناشویی همسرش را با اون خانم تحمل کند؟!!! و مسائل دیگر الی ماشا الله...
آیا چنانچه در منزلی جدا زندگی میکند، قرار است عدالت به صورت چند شب حضور و چند شب غیبت برگذار شود؟ راجع بهش فکر کرده ای؟
آیا سامره به عنوان یک دختر تحصیلکرده و امروزی میتواند پذیرای این مسئله باشد که همسرش برای هوویش یک شوهر!!! باشد با تمام وظایفی که به عهده یک مرد هست، اعم از مهر و محبت و روابط همسری و...و مسافرت و مهمانی و خلاصه همه اینها چه با حضور شما و چه در غیاب شما و زمانی که شما در منزل خودت تنها نشستی؟
آیا آخر شبی که سر به بالین گذاشته اید یکهو تلفن زنگ بزند و از اونطرف خبر بدهند که بچه تب کرده یا مادر بچه فشارش فلان شده یا نمیدونم فلان کس از چلغوز آباد اومده و بابا پاشو بیا ببینیم چه خاکی به سرمون کنیم، و آقا هم بی چون و چرا شال و کلاه کنه و بره و سامره بمونه و ...
بانوی اول: آیا خانوم اول کاملا این مسئله را پذیرفته؟ یا بدون در نظر گرفتن عکس العملها و رفتارهای اون خانوم بر اساس شناخت درست، انتظارتون این هست که اون خانوم احیانا شب عروسیتان پیشاپیش شما راه میافتد و برایتان اسفند دود میکند؟
در پست قبلی گفته بودم به گوش خانوم اون آقا برسان که قرار است چه اتفاقی بیافتد تا هم همسرت را بهتر بشناسی و هم حساب کتاب دستت بیاید که خانوم مورد نظر تا چه حد پذیرای این مسئله است. گفتی اینها را پرینت میگیری و با همسرت در میان میگذاری. به عنوان کسی که تجربه این کار را دارم باید عرض کنم که این کار هیچ کمکی به شما نمیکند جز اینکه همسرت یک مشت وعده و وعید تحویلت بدهد و به گذشت زمان بسپارد و هیچ تضمینی برای گفته هایش وجود نخواهد داشت. و ضرر اینکار شما این خواهد بود که قبل از ازدواج با این آقا فرصت ارزیابی موقعیت را از دست خواهی داد.
آقا: هدفش از این ازدواج دوم چیست؟ تنوع طلبی؟ مشکل همسر اول؟ دنباله روی از فامیل و کم نیاوردن جلوی آنها؟ به نظرت اینها دلایل منطقی میتواند باشد برای اختیار همسر دوم اونهم توی قرن 21؟ از این آقا پرسیده ای که برنامه اش برای زندگی شما بعد از ازدواج چیست؟ خودش اصلا میداند که میخواهد چکار کند؟
خانم سامره در درجه اول به عنوان یک زن خدمت شما عرض کنم که تصویری که شما از این زندگی برای خودت ساخته ای تنها بر مبنای تخیل شما است چون واقعیت های زندگی دو همسری (حالا آسیبهایش بماند) فیل را از پا در میاورد. و بر اساس تجربه در اکثر موارد هم این همسر دوم است که بیشترین آسیب را می بیند. شاید سالیان سال برای همسرت دوست داشتنی بمانی یا شاید هم نه! اما در اصل ماجرا که حق و حقوق همسر دوم هیچگاه به اندازه همسر اول رعایت نمیشود هیچ تغییری حاصل نخواهد شد. یادم هست توی یکی از پستهایت نوشته بودی اصلا از آن خانم بدت نمیاید. الان در این مرحله این حس کاملا طبیعی است. همچنان که عشق بین شما و آن آقا قابل لمس است. اما این هم طبیعی است که بعد از مدتی (در اثر حقایقی که بعدها خودشان را نشان میدهند) حس های دیگری جایگزین خواهند شد!
خانوم lonely sky از تجربه شان در گفتگو با یک خانوم عرب صحبت کردند که با ازدواج مجدد همسرش موافق بوده. بنده از تجربه خودم در صحبت با یک خانم اهل دوبی بگم: یک خانوم اهل و ساکن دوبی که چند نسل قبل اش از سمت مادر به ایران میرسید، وقتی ازش سوال کردم که خانمهای عرب چطور با ازدواج های مجدد همسرانشان کنار میآیند، گفت مردهای عرب اغلب همسرانشان را در یک خانه نگاه میدارند و مدام هم بین آن زنان حسادت و چشم و هم چشمی و دعوا و نیش و کنایه است و تازه وقتی که مرد به خانه میاید آنقدر تنش وجود دارد که مرد ترجیح میدهد از خانه بیرون بزند و جایی دیگر برای خواب پیدا کند. به گفته آن خانم عرب، این زندگیها که به چشم ما ایرانیها گل و بلبل میاید و خیال میکنیم زنها در صلح و صفا زندگی میکنند، رنگ آرامش به چشم نمی بینند!
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سلام خانم samereh،
تاپیک شما رو از اول دنبال کردم.
دوستی گفته بودند که اگر این مسئله در خانواده های شما جا افتاده هست، مانعی بر سر این ازدواج نیست.
بالاخره در قدیم این کار شاید عادی بوده. همینطور خودم یکبار در یکی از روستاهای ایران در خانه ای مهمان بودم که آقای خانه دو خانم داشت. هر دو در یک خانه و مثل دو خواهر با هم زندگی می کردند. برای همه این یک امر جا افتاده و معمولی بود.
همینطور این مسئله در دین ما بوده.
پس شاید کسی نتواند ادعا کند که فقط چون مردی دو زن دارد یک گناه بزرگ مرتکب شده و یا اینکه هیچ وقت زن دوم نمی تواند خوشبخت شود.
البته من خودم فکر می کنم این مسئله چند همسری یکی از دلایل اصلیش این بوده که خانم ها فقط در خانه بودند و در جامعه مثل امروز حضور نداشتند. برای زندگی کردن نیازمند این بودند که زیر سایه یک مرد باشند. حتی شاید خیلی از زن ها از ترس گرسنگی ازدواج می کردند. و خب مردانی هم بودند که ثروتمند بودند و توانایی این را داشتند که خرج 2-3 زن و بچه هایشان را بدهند. پس همه راضی بودند. زن اول هم می دانسته که شوهرش بالاخره یک روزی مجدداً ازدواج خواهد کرد و با آگاهی به این مسئله همسر او می شده. همه فامیل هم این مسئله را قبول داشتند.
حالا به نظر من شما باید ببینید که خانواده شما و خانواده همسرتان و زن اول او آیا همه این فرهنگ را قبول دارند؟
آیا همسر شما با رضایت زن اولش این کار را می کند؟
آیا همسر شما با رضایت فرزندانش این کار را می کند؟
آیا پدر مادر شما و خانواده شما به این وصلت شما راضی هستند و بعد از ازدواج نگاه ها به شما منفی نمی شود؟
آیا جامعه ای که در آن زندگی می کنید این مسئله را تایید می کند؟
آیا شما نیازمند این شخص هستید و کس دیگری برای ازدواج پیدا نخواهید کرد و به این خاطر مجبور هستید که شوهر خود را با کس دیگری تقسیم کنید؟
اگر اینطور باشد که همسر شما و زن اولش وقتی با هم ازدواج کردند، با این تفکر ازدواج کردند که در آینده ازدواج مجددی در کار نخواهد بود، پس با هم عهد و پیمانی دارند. یعنی زن اول او به شوهر اعتماد کرده که بر این پیمان پایبند بماند.
حالا اگر این مرد این عهد و پیمان رو بشکند، به همسرش خیانت کرده. پس وقتی حرف از خیانت می زنم که این دو با این تفکر با هم ازدواج کرده اند که همیشه تنها با هم باشند.
یک جریانی رو می خواهم برای شما تعریف کنم.
در خانواده ما حدود 60 سال پیش یک مرد و زن زندگی می کردند. زندگی خوبی هم داشتند. البته 100% یک سری مشکلات بوده، ولی کی هست که مشکل نداشته باشه. این آقا به هر دلیلی تصمیم گرفت که زن دوم بگیرد و گرفت. همسر اول او به شدت ناراحت شد و هیچ وقت نتونست شوهرش رو ببخشه. مرد پشیمون شده بود، ولی دیگه راه برگشت نداشت. بچه هایش هم دیگه اون علاقه رو بهش نداشتند. این آقا دیگه هیچ وقت نتونست پیش زن اولش برگرده. زن اول هم تا آخر عمرش تنها موند. آقا با زن دومش به زندگی ادامه داد. ولی همیشه با اون عذاب وجدان زندگی کرد و شاید دیگه هیچوقت طعم خوشبختی رو نچشید. و چطور انتظار دارید همسر دوم احساس خوشبختی کنه، وقتی شوهرش از ازدواج با او پشیمونه؟ بچه هایی که حاصل ازدواج دوم هستند، هرچند که به نظر من بی گناه بودند، ولی نمی دونم چرا این همه اختلاف بینشون هست. بارها و بارها بین اینها دعوا پیش آمده و سالها با هم قهر بودند و رابطه نداشتند. این جریان هنوز هم ادامه داره. از این می ترسم که آه اون زن همیشه پشت سر اینها باشه.
بچه هایی که چنین ازدواجی به دنیا بیایند ممکن است همیشه به پدرشون به چشم خیانت کار و به مادرشون به چشم یک زنی که یک زندگی دیگر رو از هم پاشیده نگاه کنند.
پس به نظر من شما ببینید که آیا واقعاً این قضیه زن دوم برای همسر شما و برای زن اول او یک مسئله جا افتاده است یا خیر.
نیرزد این جهان بدین که بَهر دل، دل شکنی
بُرون کنی پیراهنی از تنی
موفق باشید!
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
من با بی دل موافقم .اگه هر کدومه ما داریم نهی می کنیم بیشتر به فکر شما هستیم موضع گیری نکنید به حرفهای دوستان خوب فکر کن نذار بعد چن سال به این نوشته ها نگاه کنی به خودت لعن بفرستی.البته من امیدوارم هر تصمیمی گرفتی خوشبخت شی.حتی اگه خلاف نظرای ما باشه
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
مي دونم ممنونم
من موضع نميگيرم باور كنيد
اتفاقا خوب به حرفهاي همه دارم گوش مي دم
هر پست رو چند بار مي خونم ....
تا به نتيجه هايي كه مي خوام برسم
خانم ani
يكي از دوستان راجع به فعاليت هورمون ها در 30 سالگي در خانمها تو يه جايي چيزي گفته بود
كه باعث خيلي تصميم هاي حساس مي شه
مي شه يه راهنمايي بكنيد در اين مورد
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
بله دوستت درست گفته
سي سالگي و كلا دهه ي 30 تا 40 ، دهه ي بسيار حساس و مهمي براي زنان است . همانگونه كه در مردان دهه ي 40 تا 50 بسيار مهم و حساس است .
اوج شكوفايي و نياز جنسي و تمايلات يك زن و مرد در اين دو دهه است كه به لحاظ هورموني تغييراتي خاص در بدن اتفاق مي افتد و همين تغييرات هورموني باعث تغييرات در بدن و خلقي و رفتاري در فرد مي شود و عمدتا منجر به تصميمات و عملكردهاي انقلابي ! البته اگر كنتر ل و درك نشود .
در اينترنت هم مي تواني سرچ كني و اطلاعات خوبي را از سايتهاي معتبر دريافت كني .
در ضمن پزشك زنان و دكتر سكسولوژ در اين راستا مي تواند مشاوره و راهنمايي دقيق و كامل تر بدهند .
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
عزیزم منم می خواستم دقیقا به این موضوع اشاره کنم که یه مدت بیشتر به خودت وقت بده چون در بد سنی هستی. من الان 32 سالمه و می دونم این هیجانات ناشی از تغییر هورمون ها اگر کنترل نشه چه بلایی سر ادم میاره ( تصمیمات غیر منطقی که فکر می کنی منطقیه و براش هزار تا دلیل میاری به خاطر این سی سیه (در مقابل چهل چهلی مردا:311:). ). مطمئنم اگر بیشتر صبر کنی تا هیجاناتت فروکش کنه خودت به این نتیجه می رسی که داری اشتباه می کنی یا حداقل سعی می کنی این ترس از امتحان کردن این اقا رو بذاری کنار و به طریقی که خانم بی دل گفتن این اقا رو امتحان کنی.