-
RE: مرددم براي طلاق
دوستان سلام اميدوارم هميگي خوب باشيد اميدوارم با كم شدن هر برگ از درخت تو پاييز 1 دونه از مشكلات شما هم كم بشه.يه خبر جديد دارم كه نميدونم چه طور باهاش برخورد كنم ازتون ميخوام كمكم كنيد.ديشب پدر همسرم با پدرم تماش گرفت و با هم تلفني صحبت كردن البته بيشتر احوال پرسي كردن.پدر شوهرم ميخواد قلبشو عمل كنه يه جورايي زنگ زده بود حلاليت بطلبه.تو حرفاش فقط اشاره اي به ما كرد و گفت بعد عملم يعني 2:3 هفته ديگه ميبياد خونه ما تا حرف بزنيم و تاكيد كرده بود كه ميخواد بيشتر نقش داوري داشته باشه و گفته بود من فكر نميكنم اينا كه تو اين 4 ماه به طرف هم برنگشتن با هم تماسي نداشتن زندگيشون بتونه ديگه برگرده.پدرمم تو جواب گفت مشكلي نداره نهايتش ميخوان جدا بشن.خيلي كلافه ام به نظرتون چه كار ميخوان بكنن تصميمشون اينه بيان دنبال من و راضيم كنن برگردم يا اينكه نه ميخوان تكليفشون برا طلاق مشخص بشه و برا جدايي ميخان بيان.به نظرتون من چه برخوردي كنم و چه شرايطي بذارم اصلا با وجود مشكلاتي كه داشتيم صلاح برگردم اون قضيه ترياكو چه طور مطرح كنم و چه طور مطمئن بشم ازش؟و اگه حرفشون فقط جدايي بود و فقط برا طلاق امدن يا اينكه خواستن اونا برا من شرط تعيين كنن چه طور برخورد كنم؟لطفا راهنماييم كنيد از مدير همدردي و مشاور سايتم ميخوام كمكم كنن ممنون
-
RE: مرددم براي طلاق
به نظر من خانواده همسرت دارند می آیند تا صحبت های خود شما را بشنوند نه اینکه برایتان تعیین تکلیف کنند این خود شما و همسرتان هستید که باید برای زندگیتات تصمیم بگیرید نه افراد دیگر . باید به حرف های همسرتان گوش بدهید و علت اینکه در این مدت خبری ازش نبوده را بگیرید به نظر من قبل از اینکه خانواده همسرتان بیایند خانه اتان با همسرتان حتماً صحبت کنید . علت اینکه در این مدت درخواست طلاق نداده شاید این باشه که منتظر اقدامی از ظرف شما هست پس به نظر من اینکه شما با همسرت تماس بگیری اشکالی نداره فقط تماس بگیر و ببین که می خواد چه کار کنه اصلاً منت کشی حساب نمی شه حتی می تونی یک قرار ملاقات باش بزاری و توقعات را در زندگی مشترک به اون بگو و گله هاتو و حتی بگو که از طلاق بدت می آید البته قبلش با خودت فکر کن که می خوای این زندگی را ادامه بدی یا خیر اگر خودت به این نتیجه بررسی که می خوای ادامه بدی یا نه اونوقت می تونی درست رفتار کنی نزار اونها برای تو تصمیم بگیرند تو باید تصمیم بگیری نه اونها . خیلی محکم و قاطع باش و ترسی به خودت راه نده انتظاراتتو بگو و در آخر بگو که مایل به طلاق نیستم ولی اگر همسرم مایل به زندگی با من نیست من اصراری ندارم و خودمو به کسی تحمیل نمی کنم به نظر من که اینکه خانواده همسرت تماس گرفتند می تونه نشانه خوبی باشه ولی باید با خودت فکر کنی که می تونی با این آقا زندگی کنی یا خیر و آیا می تونی با مسئله تریاک کشیدنش کنار بیای و آیا می خواهد ترک کنه یا نه و آیا در این مدت ترک کرده یا خیر برایت دعا می کنم که خدا برای تو بهترین راه جلوی پاهات بزاره فقط به خودت برس و سعی کن که شاد باشی
-
RE: مرددم براي طلاق
ستاره جان ممنون از نظرت راستش من دلم ميخواد اين زندگي ادامه پيدا كنه ولي به 3 شرط يكي حل شدن مسئله ترياكش كه نميتونم باهاش كنار بيام و دوم شرايط كاريش و سوم دخالت برادرش تو زندگيم.ولي واقعا نميدونم از قضيه ترياكش چه طور مطمئن بشم به غير از تست اعتياد چه روشهاي ديگه اي هست كه عدم اعتيادو نشون بده.مراجعه به روان پزشك و روان شناس ميتونه كمك كنه براي تشخيص اعتياد؟به نظرتون اين حرف پدرش كه گفته تو اين 4 ماه برنگشتن طرف هم ديگه ام برنميگردن چيه؟منظورش اين نبوده كه بخواد به ما بفهمونه طلاق؟حرف اخرا تو خانواده اونا همسرم و برادرش ميگن در واقع حرف پدرش ديشب حرفاي همسرم و برادرش بود نه خودش.اينجا هم پدرم تصميم اخرو به عهده خودم گذاشتن.و من ترجيح ميدم بازم تماسي نگيرم تا اينكه بيان و صحبت كنيم.ولي به قول ستاره منم به اين تماس خوشبينم اونم تماسي كه بعد 4 ماهو كلي شكايتو دادگاه رفتن و حرفاي سردي كه بينمون ردو بدل شد گرفته شده.ولي اين حرف پدرش نگرانم كرده.بازم از مشاوره سايت ميخوام كه نظرشونو بيان كنن.چه برخوردي با اين قضيه بكنم؟به نظرتون قصد همسرم برگشته يا نه اتمام حجت براي طلاق؟
-
RE: مرددم براي طلاق
دوست عزیز چرا خودت برای خودت دغدغه و فکر می تراشی؟! هیچ کس نمی دونه چرا پدر همسرتون زنگ زده حتی خودتون هم نمی دونید. شما که این همه مدت صبر کردی این 2-3 هفته هم روش. تا تلفن بزنن و ماجرا رو بگن.
اگه موضوع برگشت و مطرح کردن بهتره شرایطتون و محترمانه با پدر شوهرتون مطرح کنید. و ازشون بخواین که به شما و پسرش در نهایت صداقت کمک کنه.
اگرم بحث طلاق و مطرح کردن بازم بهتره که بهشون بگید می خوام برای بار اخر با همسرم صحبت کنم و ازشون بخواین که همسرتون و راضی کنن که یه بار با هم حرف بزنید. که ممکنه اگر حرفاتون سنجیده و منطقی گفته بشه تاثیر لازم و داشته باشه و بتونیم همسرتون و برگردونید
یه ذره غرور و بذار کنار به نتیجه خواهی رسید انشاءا... بقیشم بسپار به خدا. هر چی که صلاح زندگیت باشه خدا برات رقم خواهد زد منتها تو تلاشت و بکن.
موفق باشی:72:
-
RE: مرددم براي طلاق
سيسيل عزيزم نميدونم چرا اينقد اضطراب دارم از ديشب تا حالا دارم ديوانه ميشم ميترسم خيلي ميترسم اگه كارم به جدايي برسه من اين بي خبري رو دوست داشتم اين طوري راحتتر بودم تو اين مدت با اميد زنده بودم ولي احساس ميكنم اين اميد داره ازم گرفته ميشه ميترسم بهم نگيد حل ميشه اتفاقي نمييفته.احساس ميكنم منظور پدرش از اينكه گفته تو اين 4 ماه برنگشته ديگه ام برنميگرده يعني به جدايي فكر كنيد نه چيز ديگه.دارم ميميرم سرزنشم نكنيد دركم كنيد.برام دعا كنيد شايدم با اين حرف ميخواسته غرورشو حفظ كنه شايدم ميخواسته اب پاكيو رو دستم بريزه حالم خيلي بد خيلي
-
RE: مرددم براي طلاق
کمی ارام باش عزیزم:43:
با این افکار به جایی نمی رسی. صبور باش و دعا کن ما هم اگه قابل باشیم دعا می کنیم تا چیزی که صلاحته برات پیش بیاد. به هیچ عنوان منظورم سرزنش نبود فقط خواستم اروم باشی. تو این همه وقت صبر کردی این مدت رو هم صبوری کن.
به همه جوانبش فکر کن و همه حالتهای احتمالی رو در نظر بگیر. فقط این و بدون هر چی برات پیش بیاد خواسته خدا بوده و خداوند برای بندش بد نمی خواد مطمئن باش.
باور کن من هم استرس دارم این چند وقت بگذره و برای اتفاقای خوب بیفته. اما میانه رو باش و صبوری کن.
موفق باشی عزیز:72:
-
RE: مرددم براي طلاق
مینای عزیز
من کاملاً شرایط تو را درک می کنم چون خودم در شرایط تو بودم و واقعاً خدا بد ولی باید قوی و محکم بود مسائلی که گفتی همسرت نمی تونه یک شبه همه رو بزار کنار و بگه باشه تمام شرایط قبول باید اول خودش بخواهد که تغییرکنه و برای این زندگی تلاش کنه و تو هم در کنارش باشی خوب من از حرف های تو فهمیدم که می خوای این زندگی را ادامه بدی خوب خیلی خوب باید به همسرت کمک کنی البته اگر خودش هم بخواد که اعتیادش را ترک کنه و در رابطه با دخالت های برادرش اگر خودش بخواد که زندگی را ادامه بده فقط ازش بپرس که می خواد ادامه بده یا خیر در ضمن می تونی پیش مشاور هم بری و از آنها کمک بگیری اگر نخواد که زندگی را با تو ادامه بده که شرط ها هم مسلماً قبول نمی کنه باید نشان بدی که همراه همسرت هستی و می خواهی که مشکلاتتون را با هم حل کنی ببین اگر نخواد با تو ادامه بده ناراحت نباش خدا یک در را می بنده ولی هزار در را باز نگه میداره خیالی از اتفاقات خوب می تونه اتفاق بیفته که آدم ازش خبر نداره به آینده امیدوار باش خودت با دست های خودت می تونی آینده ی خودتو بسازی اگر به آینده امیدوار باشی برای من خیلی اتفاق افتاده که از خدا یک چیزی را خواستم ولی خدا به من نداده بعداً با خودم گفتم که چه خوب شد که خدا به من اون چیز را نداد چه بهتر شد فقط توکل کن به خدا
-
RE: مرددم براي طلاق
ممنون از جوابتون نميدونم چرا اينقد ضعيفم اين 2 روز شرايط بدي رو پشت سر گذاشتم خيلي بد تازه فهميدم چي شده باورم نميشه اول زندگيم بايد يه همچين تجربه تلخي برام پيش بياد كه كلي از زندگي عقبم بندازه خيلي زود كم مييارم هر چي فكر ميكنم ميبينم حرف باباش يه معني داشته طلاق.فقط ميخوان بيان راضيم كنن برا بخشيدن عقد.باورم نميشه اون همه عشق اخرش شد اين ما 5 سال دوست بوديم من فارس بودم اون كرد من شيعه بودم اون سني هيچكس راضي نبود هيچكس اينقد هر دومون اصرار كرديم تا شد حالا اخرش اين طوري شد.4 ماه يه تماس باهام نگرفته طوري بام برخورد كرده كه انگار از اول نميخواسته منو يادش رفته همه اون حرفارو تازه برام پيغام فرستاده تو اين 4 ماه برنگشته ديگه ام برنميگرده بي عاطفه سنگدل.اميدوارم فكرام اشتباه باشه و درست بشه ولي فكر نميكنم نميدونم حكمتش چيه كاش اين 1 ماهم تمام بشه.امروز صبح زمان يادم رفته بود فكر ميكردم هنوز دوستيم منتظر بودم فرشاد زنگ بزنه بيدارم كنه بعد يادم افتاد قهريم گفتم خوبه دوستيم ازدوج نكرديم ولي همش رويا بود حالا من شرايطم با قبل فرق كرده ازدواج كردم و دارم ميشم يه زن مطلقه.ميترسم
-
RE: مرددم براي طلاق
سلام
من تازه عضو شدم اما با مطالعات و گشت و گذارهای زیادی تو اینترنت در مورد اتفاقی که برای شما افتاده بهتون توصیه میکنم
(البته نه من بلکه روانشناسانی که باهاشون در تماسم) هر چه سریعتر از این اقا جدا بشین و دنبال امیال و ارزوهاتون برید البته حتما بعد از طلاق تا مدتی مثلا 4 ماه به یک مشاور مورد اطمینان و مورد قبول مراجعه کنید تا کمکتون کنه راحتتر فراموش کنید و در ضمن یادتون باشه ادم یکبار زندگی میکنه و اگر قرار باشه اون رو هم به این شکل بگذرونه پس جواب دلش و خدا رو چی میخواد بده شما هنوز جوانی و می تونی . پس با امید به خداتلاشت رو برای یک شروع دوباره اغاز کن و این هم باید یادتون باشه که هر ادمی اول باید خودش رو دوست داشته باشه تا بتونه دیگری رو هم دوست داشته باشه پس اول به اوضاع خودت رسیدگی کن . ان شا الله همیشه شاد باشی
-
RE: مرددم براي طلاق
سلام مینای عزیز
من تاپیکتو خوندم در مورد اینکه برگردی یا طلاق بگیری نمیتونم نظر بدم چون خودت باید شرایط خانوادگی مالی و و روحیتو بسنجی ببینی میتونی با طلاق کنار بیای یا نه اما مطمئن باش اگه به زندگیت برگردی همه چیز بدتر نشه عوض نخواهد شد . ببین میتونی با وضعیت قبلی کنار بیای یا نه ؟
اگه هم واقعا مرددی تو جلسه ای که قراره صحبت کنین حتی اگه اونا حرف از طلاق زدن خودت یا خانوادت مطرح کنین که به طلاق مایل نیستین و بهتره یه فرصت دیگه برای زندگی به همدیگه بدین . اگه اونا قبول نکردن و گفتن فقط طلاق توام از مهریت استفاده کن و بگو باید همشو بدین بعد طلاق.
یه جلسه ی معمولی هم ترسی نداره کسی نمیتونه تو رو مجبور کنه طلاق بگیری . مگه اینکه همه ی مهریتو بپردازن.
تو الان تفکر 1 ماه پیش منو داری منم تا چند وقت پیش خیلی از طلاق میترسیدم و مرتب تو اینترنت درمورد طلاق و مشکلات بعد اون میخوندم مشاوره میرفتم و دنبال راه حل بودم که به زندگیم برگردم . البته از یاد بردن شرایط قبلیم و پاک شدن خاطره هام و صحبت های بعضی دوستان هم بی تاثیر نبود. تا اینکه چند روز پیش اتفاقی افتاد که مطمئن شدم برگشت به اون زندگی فایده ای نداره. این تفکرات زودگذره همه این مراحلو میگذرونن تا بلعخره راه درست خودشو نشون میده . نگران نباش عزیزم. موفق باشی