RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط همسفر65
اون دخترایی که شما دیدید خیلی شاد و سرزنده بودن و دلبری میکردن اکثرا تجربه رابطه با آقایون و دارن و این رفتارها رو یاد گرفتن،به نظر من خانوم شما یه دختر چشم و گوش بسته (مثل من) هستن که نیاز به یادگیری مهارت دارن
سلام برادر خوبم من کاملا با این پاسخ :305: موافقم... یعنی حرف دل منو زد.. شوهر من 6 ماه بخاطر رفتارای ناپخته ی من ولم کرد به امون خدا و اصرار به جدایی داشت ما هم دوران عقد هستیم.. وقتی میگفت جدا بشیم اصلا منظورش رو نمیفهمیدم.. ولی توی مدتی که تنهام گذاشت به خودم اومدم فهمیدم چقدر دهن بین و بچه بودم ... و توی اون مدت همه ی ضعف های خودم رو برطرف کردم... تنها گناه من هم نداشتن مهارت و تجربه بود.... ولی گذشت توی زندگی خیلی مهمه.. من هر بار تایپیک شما رو میبینم یاد اون روزای خودم میفتم و خیلی دلم برای هر دوتون و بیشتر برای همسرتون میسوزه.. شما گفتین همسرتون به نبود شما عادت کرده .. با وجود اینکه میدونین عاشقتونه .. کاش بدونین که این گفته تون محاله....خانواده ی من توی اون دوران اصلا منو خوب راهنمایی نمیکردن البته از سر دلسوزی.. و واقعا با کم محلی های همسرم خجالت میکشیدم بگم عاشق همسرم هستم.. خواهش میکنم به عنوان آخرین راه حل از یه مشاور کمک بگیرین.. براتون آرزوی خوشبختی میکنم :72:
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Sahar_1987
خواهش میکنم به عنوان آخرین راه حل از یه مشاور کمک بگیرین.. براتون آرزوی خوشبختی میکنم
به نظر شما اگه تصمیم گرفته باشم باهاش زندگی كنم بازم لازمه به مشاور مراجعه كنیم؟
یه چیز جالب: یادتونه گفتم اون حاضره با هر شرایطی كنار بیاد اما منو از دست نده؟http://forum.persiantools.com/images...grinsmiley.gif
حتی قبول كرده من زن دوم بگیرم یا صدتا دوست دختر داشته باشم، اما اونو طلاق ندم، http://www.getsmile.com/emoticons/sm...aiw/secret.gif
البته من همچنین قصدی ندارم http://www.getsmile.com/emoticons/sm...853/aiw/no.gif
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
سلام ، وقتتون بخیر
مطالبتون رو خواندم.ببینید همان طور که هر کاری شرایط خودش را می خواهد.ازدواج نیز نیازمند تامین شرایط خودش است..
مثال:
شما برای طراحی یک ساختمان باید 4 سال درس بخوانید و مهندس شوید.حال آنکه یکی با نیت خانه دار کردن افراد می آید و بدون علم مهندسی یک ساختمان می سازد.آن ساختمان فرو می ریزد و 5 خانواده همراه زن و بچه هایشان که هزاران امید در زندگی خود داشتند می میرند!به نظر شما سازنده ی ساختمان نباید مجازات شود؟!
مسلما هر طور که بوده سازنده ی ساختمان مسئول مرگ اون خانواده ها بوده.حالا هرچقدر هم که بگوید من قصدم این نبوده ، من نمی دونستم ، گریه کند و ...
امیدوارم منظورم رو متوجه شده باشید
قبل از ازدواج باید هم آقا و هم خانوم آموزش های لازم تنظیم خانواده و مهارت های همسر داری را دیده باشند.هر کدام که در این امر قصور کند مسئول خراب کردن زندگی خود و طرف مقابلش است و اینجاست که می گویند
خود کرده را تدبیر نیست
ببینید یکی دیگر قصور کرده شما نباید تقاص پس بدید.گذشت زیباست ولی من از شما این سوال را می پرسم:
اگر او به شما خیانت می کرد یا در تربیت فرزندتان کوتاهی می کرد از او می گذشتید؟
گذشت تا چه حدی زیباست؟
تا حد خراب کردن آینده ی خود و دیگران؟
تا حد نابودی اعصاب دیگران؟
به راستی تا چه مرزی باید گذشت کرد.اگر همه از تقصیر همه می گذشتند دنیا چطور می شد؟
:82:
حال از زاویه ای دیگر :
نقل قول:
حتی قبول كرده من زن دوم بگیرم یا صدتا دوست دختر داشته باشم
خب به نظر شما این حرف به چه معناست؟
همین حرف کاملا مشخص است که طرف شما هنوز هم ناپخته است
برای اثبات حرف من کافی است شما بروید و سوری با یک خانوم دوست شوید.اونوقت ببینید 1 هفته هم تحمل می کند یا خیر!!
این حرف تنها دلیلش مستاصل شدن خانوم شماست.یعنی اینکه حالا می خواهد به هر آب و آتشی بزند تا شما را برگرداند و همچنین خود را مظلوم جلوه دهد.این آخرین تدبیری است که خانوم ها برای دفاع از خود به کار می برند:
مظلوم نمایی
یعنی اینکه با هدف قرار دادن وجدان شما می خواهد به نتیجه برسد!ولی متاسفانه این امر به جز نتیجه ی معکوس حاصلی در بر ندارد.
ببینید من نمی گویم از وی جدا شوید.ولی به سوال زیر فکر کنید:
اون شما را دوست دارد.حال اینکه شما هنوز هم او را دوست دارید؟
اگر دوستش داشتید این همه سوال اینجا مطرح می کردید؟
شما فقط به دنبال یک بهانه ی منطقی می گردید که یکی اینجا به شما بگوید تمامش کن و شما هم بدون وجدان درد و آسوده خیال کار را تمام کنید!
ولی من به شما نمی گویم تمامش کن!!!
دوست داشتن چیزی نیست که در یک نگاه حاصل شود.چیزی است که در یک پروسه ی طولانی مدت به دست می آید.با هم ساختن زندگی یعنی همین.اگر قرار باشد هر تقی به توقی خورد ملت از هم جدا شوند که هی چی دیگر.این کار درست نیست.به هر حال در هر شرایطی یکی مقصر است.فکر نکنید خود شما فرشته هستید.شما هم یک روزی یک اشتباه شاید به همین بزرگی مرتکب شوید.ولی از سوی دیگر با این وضع هم نمی شود ادامه داد.کار خانوم شده التماس کردن و کار شما شده اینکه بیایید اینجا درد و دل کنید.این که نشد زندگی.
یادتان باشد یک کاری رو یا نکنید یا اگر کردید درست بکنید
اگر قراره "ببخشید" درست و حسابی "ببخشید".اینکه "ببخشید" ولی مرتب سرکوفت این روز ها رو بزنید یا بگویید باید مجازات کار خودش را پس بدهد یا مرتب این روز ها رو به یادش اندازید از صد تا نبخشیدن بدتره.
کسی همسر خودش رو مجازات نمی کند
به هر حال برای رهایی از این وضع هم شما و هم خانومتان باید به کلاس هایی که مدت ها پیش باید می رفتید و نرفتید بروید تا وضع تغییر کند.هم خانوم و هم شما باید آموزش های لازم ازدواج را در کلاس هایی که برای این کار گذاشته اند ببینید.برای ساختن یک ساختمان ، 16 سال افراد درس می خوانند.شما برای ساختن زندگیتان 1 هفته هم کلاس نرفته اید!چه انتظاری دارید
تجربه بدترین معلم دنیاست.اول امتحان می گیرد و بعد یاد می دهد
امیدوارم که توانسته باشم پاسخ مناسب دهم ، می دانم که متضاد صحبت کردم.این شمایید که راه زندگیتان را انتخاب می کنید
ارادتمند شما
:72::72::72:
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
آریکس
تجربه بدترین معلم دنیاست.اول امتحان می گیرد و بعد یاد می دهد
در روشهای تدریس مدرن فکر دانش آموز را به چالش وامی دارند و با دادن سوال و هدایت و کمک سعی می کنند که خودش به جواب برسه.
تجربه معلم مدرنی است. بشر بعد از سالها فهمیده که این روش تدریس بهتر از روش سخنرانی و ... است. به شرط اینکه جایی که داره هدایتت می کنه و می خواد که از مغزت کمک بگیری، بر و بر نگاش نکنی. بعد خودت به جواب می رسی و محاله دیگه این جواب یادت بره.
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
در روشهای تدریس مدرن فکر دانش آموز را به چالش وامی دارند و با دادن سوال و هدایت و کمک سعی می کنند که خودش به جواب برسه.
تجربه معلم مدرنی است. بشر بعد از سالها فهمیده که این روش تدریس بهتر از روش سخنرانی و ... است. به شرط اینکه جایی که داره هدایتت می کنه و می خواد که از مغزت کمک بگیری، بر و بر نگاش نکنی. بعد خودت به جواب می رسی و محاله دیگه این جواب یادت بره.
مرسی از نظرتون.خودتان هم گفتید که در روش مدرن دانش آموز را به چالش وا می دارند
چه کسی وا می دارد؟
معلم
یعنی باز هم معلمی باید در کار باشد.کلاسی باید در کار باشد.دانش آموزی باید در کار باشد
کسی نمی گوید که برو به امان خدا و خودت ایشالا با سواد می شی!
ارادتمند
راستی من خوشحال می شوم که در مورد حرف هایم نظراتتان را بشنوم.
ولی لطفا برای این جور بحث ها تاپیک جداگانه باز نمایید تا بحث منحرف نشود.هدف اصلی در این تاپیک کمک کردن به آقای ابوذر است . بهتر است بحث های انحرافی در جای دیگر مطرح شود
ممنونم
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط arix
ببینید من نمی گویم از وی جدا شوید.ولی به سوال زیر فکر کنید:
اون شما را دوست دارد.حال اینکه شما هنوز هم او را دوست دارید؟
اگر دوستش داشتید این همه سوال اینجا مطرح می کردید؟
با تشكر از راهنمایی شما دوست گرامی
اگه منظور از دوست داشتن عشق عمیق باشه نه! http://www.getsmile.com/emoticons/sm...853/aiw/no.gif اونجور حسی راجع بهش ندارم اما اگه بخوام باهاش ادامه زندگی بدم خودم حس میكنم كه دارم فداكاری میكنم و نمیخوام یه نفر بخاطر اشتباه من زندگیش خراب بشه، و فقط اینجوری میتونم با مسئله كنار بیامhttp://forum.persiantools.com/images...iredsmiley.gif
چون خانومم هم بی تقصیرهhttp://forum.persiantools.com/images...olsmiley02.gif
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
آریکس،
شما گفتی تجربه معلم بدی است
من گفتم تجربه معلم مدرنی است
حرف از بودن و نبودن معلم نبود. حرف از کیفیت و نحوه ی کار معلم بود. هر دو سر معلم بودنش توافق داریم. شما می گی روش کارش بده. من می گم روش کارش مدرنه.
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط arix
دوست داشتن چیزی نیست که در یک نگاه حاصل شود.چیزی است که در یک پروسه ی طولانی مدت به دست می آید.با هم ساختن زندگی یعنی همین.اگر قرار باشد هر تقی به توقی خورد ملت از هم جدا شوند که هی چی دیگر.این کار درست نیست.به هر حال در هر شرایطی یکی مقصر است.فکر نکنید خود شما فرشته هستید.شما هم یک روزی یک اشتباه شاید به همین بزرگی مرتکب شوید.
:305:
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
RE: میخواهم از نامزدم جدا شوم.
بله حتی اگر تصمیم دارید که زندگی کنید باز هم برید مشاوره.
باید مشخص بشه که چی شد که این تصمیم (جدایی ) را گرفتید و چی شد که ازش برگشتید.
در ضمن اون دختر هم الان خیلی اذیت شده و مسلما نمی تونه خیلی دلگرم به شما زندگی کنه. برید مشاوره تا هم به ایشون کمک بشه و هم به شما.
هیچ کس دلش نمی خواد همراه زندگیش را با کس دیگه ای شریک بشه ( همسر دوم ) و از اون بدتر هرزگی کنه ( دوست دختر ) ببین ایشون را در چه شرایطی قرار دادی که گفته باشه.
چهار سال عقد و کشمکش ( هر چند پنهان بوده و دیگران خبر ندارند ولی اون دختر که می دونه ) ایشون را خسته و آزرده کرده. برید مشاوره تا با انرژی و برنامه زندگیتون را شروع کنید.