-
RE: هرچي ديدم دم نزدم
سلام دوست عزیز :72:
خوب نمیتونه که مشتریو ول کنه که فقط با تو چت کنه !!! عزیزم یه ذره بزرگ فکر کن .
ببین من دقیقا تو شرایطه تو بودم زمانی که من عقد کردم شوهرم ۱۰ روز بد رفت من ۹ ندیدمش هر وقت که زنگ میزدم میگفت مشتری دارم من هم مثل تو ناراحت میشدم پیش خودم میگفتم مگه میشه من هر وقت زنگ میزنم از ۱۰ دفعه ۸ بارشو بگه مشتری دارم !!!!!!!!!! ولی الان که پیشش هستم و از نزدیک دیدم باور میکنم که نمیتونست جواب بده و الان دیگه وقتی میام ایران و زنگ میزنم شوهرم میگه نمیتونم حرف بزنم شرایطشو واقعا درک میکنم و پیش خودم فکرهای منفی نمیکنم .
و اینکه خودتو لعنت میدی برای تنهائی; خودت تقصیر داری ،خودت باید اقدام کنی برای رفتن پیش همسرت .با همسرت هم صحبت کن بهش توضیح بده که دوری ازش اذیتت میکنه .به نظر من همین تنهاییت و دوری از همسرت باعث این میشه که این همه فکرهای منفی بیاد تو ذهنت . و انقدر هم به شوهرت غر نزن با غر زدن شوهرتو بیشتر از خودت دور میکنی
موفق باشی :72:
-
RE: هرچي ديدم دم نزدم
:97:وای ممنونم پردیس جوووووووووووووووووووون نمیدونی حرفت تو این موقعیت چقدر بهم انرژی داد:227:میدونی من دیگه بهش گیر نمیدم واسه همینم اعصابم خورد میشه چون نمیشه ازش بپرسم کجایی؟یا چه کار میکنی؟2ساعته رفتم توی خیابونا بی هدف گشتن فکر میکردم که چقدر زندگی مسخره و بی معنیه با خودم به هدفهایی فکر میکردم که تا همین چند روز پیش واسم کلی ارزش داشت بهشون که فکر میکردم انرژی میگرفتم دوست داشتم به دست بیارمشون اما حالا که میخوام عملیشون کنم هیچ انگیزه ای ندارم با خودم میگم این همه بدوم که چی؟اخرش چی میشه بدست میارمشون اصلا مشتاق نیستم دیگه هرچی انگیزه داشتم از بین رفت به همین سرعت.یاد یه دوستی افتادم که اونم مثل من دوره کودکی و نوجوانیش سختی کشیده بود یه روز تو همین خیابونی که امروز راه میرفتم بودیم بهم گفت شمیلا چقدر زندگی مسخره س نه گفتم نه گفت من هیچ انگیزه ای واسه هیچ کدوم از هدفام ندارم ازش پرسیدم اصلا هدف داری گفت نه گفت میدونی دیگه از همه چیزو همه کس بدم میاد (با دوست پسرش بهم زده بود)گفت نگاه میکنم همه تو مدرسه با چه ذوقی از عشق مجازیشون میگن اما من چی اصلا کسی هست منو دوست داشته باشه اون موقع من همسرم دوست بودم اما مینا نمیدونست دوست بودم و به عشقش ایمان داشتم میدونستم به خاطر من خوب شده بهش گفتم نه این حرفا چیه میزنی بیا طور دیگه ای زندگیو نگاه کنیم ببین چقدر همه چی قشنگه درختا رو ببین ماه و تو دل تاریک شب نگاه کن چه طور خودنمایی میکنه ستاره هارو ببین که سو سو میزنن هیاهوی خیابونا رو نگاه کن تکاپوی ادما حالا وجود خدارو حس کن ببین عشقه یه عشقه واقعی کجا میتونی یه عشق اینجوری پیدا کنی که هیچ وقت ترکت نکنه این جمله یادم افتاد (درزمین عشقی نیست که زمینت نزند اسمان را دریاب)خدایا دوستت دارم تو دیگه تنهامون نزار.تو دلم گفتم عشق زمینیه من تو رو هم دوست دارم بهترینی مرد روی زمینی.مینا گفت معلوم نیست چت شده!!!!!!!!!!!همیشه از من بیشتر منفی بافی میکردی گفتم چون مثل تو بودم(عشقم عاشقم نبود جز من با خیلیا بود)امروز تو اون خیابون یاد بهترین دوستم افتادم دلم براش تنگ شد دوست داشتم ببینمش اما همسرم این اجازه رو بهم نمیده حرفای اون موقعش منو یاد الان خودم انداخت خیابون شلوغ و نگاه میکردم از جنب و جوش مردم خسته شدم با خودم میگم چرا این همه فعالیت چند نفر از مردم این شهر مثل من بیکارن؟چند نفر مثل من بی هدفن نمیدونم باید چه کار کنم با کی صحبت کنم با خدارو 100هزار مرتبه شکر این سایت و دیدم بالاخره یکی جوابمو میده میرم پیش مشاوره فقط بلده سوال کنه اخرشم خودم راه حل و ارائه میدم خودم راهو پیدا میکنم فقط میگن امروز برو فردا بیا از همتون که میخونید جواب میدید تشکر میکنم
-
RE: هرچي ديدم دم نزدم
شمیلا جان.دختر خوب به نظر من شما نباید اخلاق یا برخورد همسرت رو درست کنی. شما خیلیی بچگانه رفتار میکنی. باید با خودت کار کنی. خود من همسرم ایران هست و خودم انگلیس خیلی برام سخت هست. به حرفای بچهای تالار گوش کردم و الان خدا رو ۱۰۰ ۱۰۰۰ مرتبه شکر خیلی بهتر شده . من سعی کردم خودم رو تغییر بدم چون وقتی خودم تغییر کنم به مرور زمان همسرم هم تغییر میکنه.
تو هم همت کن و دست از بدبینی بردار. اینجوری با این رفتاری که میکنی با این غصها که تو دلت میذاری ازش یه کینه میسازی. سوالی داشتم، آیا قبل از ازدواج از اینکه ایشون قصد کار کردن در خارج از کشور رو دارن خبر داشتید؟
-
RE: هرچي ديدم دم نزدم
شمیلا جان این همه افسردگی و غمیگین واسه چیه؟ شما جوان تر از اینی که بخوای این طوری فکر کنی.
ایراد ما ادما اینه که همیشه منتظریم دیگران ما رو شاد کنن دیگران ما رو بفهمن دیگران به ما نیرو بدن. عزیزم خودت یا علی بگو و پاشو . این همه کلاس تفریحی. این همه تفرجگاههای سالم. اگه ایمان داری که شوهرت خوبه و سرش به کارشه و این بدبینی تو هست که داره زندگیت و خراب می کنه به همین که شوهرت هست دل خوش کن و روحت و خودت بساز.
تلاشتم بکن که بری پیشش. اگرم نمی شه سرت و به درس و کلاس گرم کن. از نشستن یه گوشه و غصه خوردن تنها چیزی که عایدت می شه افسردگی و مشکلات اعصاب و هدر رفتن عمرته.
از عمرت استفاده کن که روزای رفته دیگه بر نمی گرده.
موفق باشی:72:
-
RE: هرچي ديدم دم نزدم
ممنون سیسیلی عزیز
با وکیل صحبت کردم گفت از طریق ایران نمیتونی کاری بکنی باید همسرت از اون ور اقدام که بهش میگم میگه خیلی دوست دارم بیای ولی باز پشت گوش میندازه.درسهایی رو هم که افتادم معلم گرفتم که بخونم اما اصلا انگیزه ندارم:302:
-
RE: هرچي ديدم دم نزدم
:325:وای ترو به خدا به من بگید چه کار کنم چه طوری برخورد کنم؟الان ای دیشو باز کردم همین امروز اسم یه خانم دیگه رو ادد کرده بود بهش بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟تورو خدا بگید چه کار کنم؟خسته شدم بس که حرص خوردم اصلا جون واسم نمونده واسه غصه خوردن....
:323::316:
-
RE: هرچي ديدم دم نزدم
چرا کسی جوابمو نمیده همین حالا چقدر خوشحال بودیم و با هم صحبت میکردیم که احساس کردم جز من داره به یکی دیگه ام پی ام میده.بگید ازش بپرسم؟بهش بگم این کیه(سمیرا)؟تو رو خدا جوابمو بدید:323:
-
RE: هرچي ديدم دم نزدم
شما قدر زندگی رو می دونید و علی رغم تجربه کمتون برای بهتر شدنش تلاش می کنید. این سایت و جمع دوستان همدردی هم به شما کمک خواهند کرد که از پس مشکلات زندگی بر بیاید.
اینکه اینجا مشکلاتتون رو می گین نشون میده که به مشورت گرفتن اهمیت می دین و این خوبه.
در کنار این موارد یه توصیه هم بهتون دارم:
خیلی خودتون رو به این سایت و کمک گرفتن از دیگران وابسته نکنید. به هر حال یادتون باشه همیشه و در هر موقعیتی امکان دسترسی به راهنمایی های دوستان همدردی نیست. البته این به معنی نیست که روی اینجا حساب نکنید.
شما باید کم کم این توانایی رو در خودتون تقویت کنید که خودتون و با خلاقیت و آموخته هاتون بتونید در موارد مختلف از پس مشکلاتتون بر بیاید. نباید اینجوری باشه که همیشه و برای مسائل کوچک و پیش پا افتاده منتظر کمک دیگران باشید. البته مسائلی که تا الان مطرح کردید هیچ کدوم کوچیک نیست ولی به نظر می رسه که تا حدودی برای حل مسائل وابسته به دیگران باشید.
بهتره که کم کم شروع کنید. اول از مسائل کوچیک تر شروع کنید و سعی کنید حلشون کنید و همین طور این کارو برای مسائل بزرگتر هم ادامه بدین تا جایی که فقط برای مواردی که واقعا حلشون از عهده شما خارجه از تجربیات و نظرات دیگران کمک بخواید.
با این وجود شما چه مسائل کوچیک براتون مطرح باشه و چه بزرگ، درِ اینجا همیشه به روی شما بازه و دوستان هم از کمک کردن به همدیگه خوشحال می شن اما امیدوارم که سعی کنید توانایی های خودتون رو هم بالا ببرید.
-
RE: هرچي ديدم دم نزدم
سلام شمیلا جان:72:
فکر میکنم اولین و مهمترین کاری که باید بکنی اینه که خودتو باور کنی و سعی کنی شخصیت مستقلی داشته باشی چون فکر میکنم جزئ شخصیتهای وابسته باشی ... کاملا" مشخصه که همینطور که اینجا انقد به جوابها و نظراتو راهنماییهای بقیه وابسته ای و خیلی ببخشید که رک میگم انقدر التماس میکنی بقیه جواب بدن بهت معلومه که همینطوری به شوهرتم گیر میدی و اعصابشو خورد میکنی
شمیلا جان هیچ مردی از یه زن به این شدت وایسته خوشش نمیاد و کمکم زده میشه!
اگه دوست داری شوهرتو جذب کنی و برات مهمه اول باید اعتماد به نفستو ببری بابا و شخصیت محکمی داشته باشی و انقدر حالت به نحوه برخورد اون با تو وابسته نباشه..
-
RE: هرچي ديدم دم نزدم
تا حالا به خانوادش گفتی که ایشون همزمان با شما با کس دیگه ای هم چت می کنه و یا ای دی های جدید تو مسنجرش می بینی؟
البته دوستان دلیلی که شمیلا مدام از دوستان اینجا راهنمایی می خواد یکیش شخصیت وابستشه مورددوم اینه که متاسفانه از داشتن پدر و مادری که با هم زندگی کنن محرومه و مورد سوم سن کمشه بالاخره باید ماها حداقل فکری کمکش کنیم .
منتها من واقعا نمی دونم باید چی بهش بگم . زندگی یا جدایی؟!:163: نمی دونم دیگه باید چی بهش بگم . دوستان با تجربه تر لطفا شما ها کمک کنید.:72: