سلام.
برادرهام که سالی دو سه بار بیشتر نمیبینیمشون. یه ۵۰۰-۶۰۰ کیلومتری مسافت بینمون هست.
اما درست میفرمایید. بهانه برای شادی و دلخوشی هم زیاده.
چشم. سعی میکنم کمتر حرف دپرس کننده بزنم. :)
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام.
دوستان، شماها چیکار میکنید که از خودتون راضی میشید؟ نمیدونم این مشکل از کمالگراییمه یا از اینکه خودمو به درستی پیدا نکرده ام!
هر کاری میکنم بازم حس میکنم ارزشمند نیست. انگار ته دلم دنبال یه کار سخت و طاقت فرسا که واقعا ارزشمند باشه میگردم. یه جورایی انگار دلم میخواد یه کاری کنم که برای دیگران موثر و مفید باشه تا حس کنم ارزشمنده.
البته میدونم یه خودشناسی اساسی باید کنم و برم یه جهاد اکبر اساسی با خودم. ولی بازم یه بخشی درونم هست که مفید بودن برای دیکران رو ازم میخواد. یه جور از خودگذشتگی به نفع چیزی که ارزشمند بدونمش! یه چیزی که ارزش گریه کردن داشته باشه! ارزش فداکاری داشته باشه!
همچین چیزی سالهاست درونمو سوک میزنه. اخیرا خیلی بیشتر. هم بی قرارم میکنه هم دوسش دارم. ولی نمیدونم چه پاسخی باید بهش بدم.
کسی همچین دغدغه ای داشته تا حالا؟
.
.
.......................................
راستی چند روزه خیلی یاد خانم آویژه میفتم. امیدوارم هر جا هستن حالشون خوب باشه.
.
.
همینطور خیلی وقتا یاد خانم pk, مهرااد، بهار زندگی، دختر مهربون و آی تک و خیلی اعضای دیگه میفتم.
همدردی گذرگاه خیلی ادمهای خوبی بوده. احتمالا نیتی که پشت راه اندازی همدردی بوده، نیت پاک و خالص و خیرخواهانه ای بوده که سالها، با تمام فراز و فرودهاش پابرجا مونده....
پوه عزیز
من هروقت سوالی خیلی درگیرم کنه رو به خدا میکنم و از خودش میخوام که خودش در مشکل پیش روم پاسخی قرار بده و یا منو به سمت مسیری که تشنه اش هستم هدایت کنه، بدون شک سؤال از خداوند بی پاسخ نمیمونه.
- - - Updated - - -
پوه عزیز
من هروقت سوالی خیلی درگیرم کنه رو به خدا میکنم و از خودش میخوام که خودش در مشکل پیش روم پاسخی قرار بده و یا منو به سمت مسیری که تشنه اش هستم هدایت کنه، بدون شک سؤال از خداوند بی پاسخ نمیمونه.
سلام
دلم آشوبه....جند ساعته میام لاگین میشم تاپیک بزنم یا اینجا بگم..مینویسم بعد افلاین میشم دوباره لاگین میشم دوباره نمیتونم ارسال کنم :302:..برم تاپیک دعا بگم دعام کنید بعد اونحا دست به تایپ بشم انقدر از این درو اون در میگم که جاش نیست
پس بهتره تو همین حالو احوال ذهنم و خالی کنم
ولی نه میتونم توضیح بدم نه میتونم حتی مطمئن شم که واقعا موضوع تاراحت کننده ایه
تو خودم میریزم نمیتونم بگم....مدتهاست نادیده گرفتم..... تو شک و تردید موندم
ولی امروز زنگ خطرها بیشتر شد...شایدم کاملا برعکس زنگ خطر نیست...خدا میخواد.چشم باز بشه.حقم و بگیرم
..نمیتونم درست وغلط و از هم تفکیک کنم
میترسم اشتباه کنم جبران نشه...اشتباهیه که هم
میتونه دنیام و اسیب بزنه هم اخرتم و:302: ولی حقم و خواستم بگیرم ...
گاهی دست خودم نبود.....چقدر سخته گاهی:302:
لطفا دلداریم بدین بگین حق گرفتنیه .....از دنیا حقت و بگیر
کاش میفهمیدم نظر خدا چیه....
- - - Updated - - -
سلام
دلم آشوبه....جند ساعته میام لاگین میشم تاپیک بزنم یا اینجا بگم..مینویسم بعد افلاین میشم دوباره لاگین میشم دوباره نمیتونم ارسال کنم :302:..برم تاپیک دعا بگم دعام کنید بعد اونحا دست به تایپ بشم انقدر از این درو اون در میگم که جاش نیست
پس بهتره تو همین حالو احوال ذهنم و خالی کنم
ولی نه میتونم توضیح بدم نه میتونم حتی مطمئن شم که واقعا موضوع تاراحت کننده ایه
تو خودم میریزم نمیتونم بگم....مدتهاست نادیده گرفتم..... تو شک و تردید موندم
ولی امروز زنگ خطرها بیشتر شد...شایدم کاملا برعکس زنگ خطر نیست...خدا میخواد.چشم باز بشه.حقم و بگیرم
..نمیتونم درست وغلط و از هم تفکیک کنم
میترسم اشتباه کنم جبران نشه...اشتباهیه که هم
میتونه دنیام و اسیب بزنه هم اخرتم و:302: ولی حقم و خواستم بگیرم ...
گاهی دست خودم نبود.....چقدر سخته گاهی:302:
لطفا دلداریم بدین بگین حق گرفتنیه .....از دنیا حقت و بگیر
کاش میفهمیدم نظر خدا چیه....
سلام خانم اله زیبایی ها.
چرا تاپیک نمیزنید. ؟!ما انسان ها که عالم به همه چیز نیستیم نیاز به مشورت هم داریم.
الله ملک السماوات و الارض و ما بینهما ......
خداوند مالک اسمان ها و زمین و هر انچه که بین ان است میباشد. مالک همه چیز، مالک هر حقی، مالک هر مالی، مالک هر سخنی. مالک هر چیزی.
در درجه اول همه حق ها تعلق به خداست.
این انسان های غرق شده هستند که مدعی هستند صاحب مطاع و کالایی هستند.
حال اگر با این احقاق حقتون حقوق خدا و شخصی دیگر ضایع نمیشود نگرانی چرا؟
اگر دلشوره از این دارید که یک روز نتیجه بگیرین چرا نتونستین ببخشید د دل بکنید یه بحث دیگه است.
دلیل نگرانیتون چیه؟
- - - Updated - - -
سلام خانم اله زیبایی ها.
چرا تاپیک نمیزنید. ؟!ما انسان ها که عالم به همه چیز نیستیم نیاز به مشورت هم داریم.
الله ملک السماوات و الارض و ما بینهما ......
خداوند مالک اسمان ها و زمین و هر انچه که بین ان است میباشد. مالک همه چیز، مالک هر حقی، مالک هر مالی، مالک هر سخنی. مالک هر چیزی.
در درجه اول همه حق ها تعلق به خداست.
این انسان های غرق شده هستند که مدعی هستند صاحب مطاع و کالایی هستند.
حال اگر با این احقاق حقتون حقوق خدا و شخصی دیگر ضایع نمیشود نگرانی چرا؟
اگر دلشوره از این دارید که یک روز نتیجه بگیرین چرا نتونستین ببخشید د دل بکنید یه بحث دیگه است.
دلیل نگرانیتون چیه؟
سلام آلهه جان
الهه نبینم دلت آشوب باشه
منو نگاه کن
من و دوستان و خانوادت در کنارت هستیم
برو هر حقی که میتونی بگیری بگیر و خوش باش
ولی دلت دیگه آشوب نباشه
خیلی فکر نکن به چیزی مخصوصا به چیزهایی که فعلا نداریشون
داشته هاتو ببین
سوره حمد زیاد بخون و هرچی میخوای از آفریدگار بخواه اون اگر به صلاحته دعاتو اجابت میکنه اگرم صلاحت نیست اجابت نمیکنه
- - - Updated - - -
سلام آلهه جان
الهه نبینم دلت آشوب باشه
منو نگاه کن
من و دوستان و خانوادت در کنارت هستیم
برو هر حقی که میتونی بگیری بگیر و خوش باش
ولی دلت دیگه آشوب نباشه
خیلی فکر نکن به چیزی مخصوصا به چیزهایی که فعلا نداریشون
داشته هاتو ببین
سوره حمد زیاد بخون و هرچی میخوای از آفریدگار بخواه اون اگر به صلاحته دعاتو اجابت میکنه اگرم صلاحت نیست اجابت نمیکنه
سلامالهه جان.
امیدوارم بهتر شده باشی.
اینجوری برداشت کردم که میخوای کاری انجام بدی و حقی برای خودت قایلی که میخوای بگیری ولی تردید داری... و گویا هنوز اقدام عملی در موردش انجام ندادی.
نگفتی چیه جریان. ولی اگر تردید داری، بذار یکم زمان بگذره و ذهنت اروم تر بشه و از بیرون از فضای هیجانی در موردش تصمیم بگیر.
اگر بعد از مکث و تفکر منطقی بدون هیجان به این نتیجه رسیدی که باید انجامش بدی، انجام بده.
نه به کسی ظلم کن، نه به خودت.
اگر با کسی که در مورد مدنظر تخصص داره مشورت کنی هم خوبه.
میدونم خودت اینها رو میدونی. فقط خواستم منم توی این شرایط کنارت باشم
.................................................. ..
ارم عزیز، شما درست میگید...و میدونم این احتمالا از ضعف ایمان من و ضعف شناخت من از خداست.... اینکه از هیچی به اندازه اینکه از خدا چیزی بخوام، نمیترسم! تجربه بهم نشون داده هر وقت ازش چیزی خواسته باشم، و در اون راستا چیزی سر راهم قرار گرفته باشه، به حساب اینکه پاسخ خداست دلم خوش شده، ولی بعدش فهمیدم پاسخ نبوده، تله برای امتحان من بوده!!
واقعا ترجیح میدم هیچی ازش نخوام و فقط روی خودم حساب کنم. در حد زور و توان خودم ارزو داشته باشم نه در حد توان او !! میدونم که هر چی هم پیش بیاد حتما خدا داده، ولی حداقل میدونم مسوولیتش کاملا با خودمه و روی چیزی فراتر از خودم حساب نکرده ام و اعتماد نکرده ام که بعد اعتمادم نابود بشه !
شاید هم خیلی ضرر کنم از این نخواستن. ولی خواستن و اعتماد کردن و بعدش بفهمم با خواسته ام امتحان شده ام و انچه داده تله بوده، خیلی دردناک تر از هیچ چیزی نداشتنه.
همینجوری با خدا دوری و دوستی، راحت ترم. من کار خودمو انجام میدم. خدا هم هر کاری دلش میخواد بکنه. من دخالتی نمیکنم.
همین که دورادور قوانین و شگفتی ها و زیبایی های خلقت رو در حد خودم ببینم و به خاطرش یه جمله « دم خدا گرم چه باحال» از دلم رد بشه و تحسینش کنم، برام بسه.
باز هم ازت ممنونم ارم عزیز....
راستی اسم شما منو یاد شیراز میندازه. :)
.................................................. ...........
برادر کوچکم سه چهار سال پیش یه نامزدی کرد. بدون عقد... یادمه اصلا ته دلم حسم به اون وصلت خوب نبود!... اونا بعد یک سال یهو تصمیمشون عوض شد که دخترشونو راه دور نمیدن!... داداشم داشت کارهاشو برای انتقال شغلش و محل زندگی به شهر اونا انجام میداد... که اونا بی دلیل و کاملا ناگهان زدن زیر همه چی.....
داداشم خیلی غصه خورد...
چند ماه بعدش هم خیر عقد رسمی اون دختر خانم اومد.
ولی واقعا بعضی نشدنها رو باید خدا رو شکر کرد.
امشب مراسم بله برون داداشم بود.... با دختری خیلی فهمیده تر و با محبت تر، خانواده ای خیلی بهتر و با شخصیت تر، و ظاهری هر چند متفاوت ولی به همون نسبت زیبا..... و اینکه بر خلاف مورد قبل چقدر مهرش به دل هممون نشست از اول.
خدا رو شکر.
امیدوارم همیشه کنار هم با سلامتی و سعادت زندگی کنن.
اقا غلام اقای Mvaz
خادم رضای عزیز
poohعزیزم
خیلی خیلی ازتون ممنونم.:72:...الان خوبم....تصمیمم و گرفتم....ادامه میدم ممکنه راه خطرناکی باشه ولی میخوام باهاش مواجه شم....این دلیل محکمیه برام
..عذرم و بپذیرید نمیتونم توضیح بدم.....حتی به خانواده و دوستان چه برسه فضای عمومی.....
خیلی هم نمیتونم نتیجه گیری قطعی کنم باید بیشتر جلو برم تا ببینم
به من اینجا تو تاپیک اخرم گفتن نتیجه گیری های سطحی میکنی...
خودم که اینطوری فکر نمیکنم ولی خب اگر باشه هم ، همونطور که
هر چیزی مزایا و معایب خودش و داره....دنیا ی ساده و قشنگ من نگاههای سطحی هم جزو لاینفک اش محسوب میشه. حواسم هست اینجا فقط گریبانگیرم نشه.....
متاسفانه متاسفانه گیرنده هامم قطع شده اصلا نمیتونم با خدا ارتباط بگیرم ....
وهمین هم مزید بر علت شده که پس دارم اشتباه میکنم؟
..نمیدونم چرا اینجوری شدم ...ولی نمیتونمم راه و متوقف کنم...
باید تاپیک بزنم راههای حس کردن خدا....اونجا بهتون احتیاج دارم
احتمالا اینروزها اگر کارم زیاد نشه میزنم...شاید از همین راه به یقین برسم.
خدا که منو میبینه شمام که الان از خارج گود ماجرایید مطمئنم دعاتون در حقم مثمر ثمر.....پس لطفا از ته دلتون دعام کنید:203:
سلام خانم الهه زیبایی ها
ما تو هر لحظه از زندگی مون می بایست یه تصمیمی بگیریم
حتی اگه تو اون لحظه و شرایط ، تصمیم هم نگیریم ، یعنی تصمیم گرفتیم که تصمیم نگیریم ،،،
تو تصمیم گرفتن وسواس نداشته باشید ، البته این به معنی عدم آنالیز و مشورت نیست ،،
بعضی موقع ها یه فکر را آنقدر آنالیز می کنیم ، آنقدر می گیم : اگه اشتباه انتخاب و تصمیم بگیرم چی میشه ، نکنه فرصت های بهتری پیش بیاد ، نکنه فلان بشه و نشه .....
ما انسانها با توجه به شرایط و زمانی که داریم( در لحظه حال ) باید به تصمیمی بگیریم ،،چون شرایط حال ما اینگونه هست و می بایست یه مسیر را می رفتیم .
لذا فارغ از نتیجه تصمیم ، هیچ وقت خودتون را محاکمه نکنید در آینده ،،چون به خودتون میگید من یه شرایطی داشتم که باید تصمیم می گرفتم ..لذا با توکل به خدا و مشورت از دیگران و تحقیقات خودم این مسیر را رفتم .
اون کاری که می دونید درسته را انجام بدید ،،،،با صلح هم انجام بدید ( صلح با خودتون ،،با کائنات )
مسئله بعدی در مورد ارتباط با خداست ،،
هر چی این ارتباطه فعال تر باشه ،،شادترید
یه چیزی هست که اگه تو ما آدم ها گم بشه هیچ وقت اون آرامش واقعی را پیدا نمی کنیم
خیلی مهمه .
ما آدمها مثل توپ یویو می مونیم .... توپ یویو میره جلو و می یاد عقب ...ولی نخه وصله !
حکایت ما انسانها با خدا اینجوریه ....گاهی دور میشیم ..گاهی نزدیک
سعی کنیم نخه همیشه وصل باشه ،،
بعضی از آدم ها هم شاید این نخ را خودشون قطع کنند .
ائمه و پیامبران که ایمان بالایی داشتند این توپه همیشه سمت خدا و نزدیک اون بوده براشون
نخه وصل باشه یعنی امواج برقراره !
هر چی توپ سمت خدا باشه ،،،امواج واضح تر و راحت گرفته میشه .( آرامش در تصمیم - توکل ...)
مطلب بعدی در مورد دنیاست
سوره مبارکه عنکبوت مطالب زیادی داره .
در پناه خدا .
سلام الهه جانم وقتت بخیر ،
امیدوارم حال دلت خوب باشه عزیز دلم :72:
واقعیتش اگر میدونستیم موضوع از چه قراره بهتر راهنماییت میکردیم ...آخه اینجا که کسی واقعا کسی رو نمیشناسه پس راحت باش .
حالا باز هم هر جور خودت راحتی ... فقط اینقدر بدون قدرت تصمیم گرفتن نعمت بزرگیه که گاهی نصیب انسان نمیشه ... دلیل های خودمو دارم ... پس خدارو شکر کن که داری با عقل و منطقت این راهی که میخواهی بری رو ارزیابی میکنی .
ان شاءالله عاقبت بخیر باشی دوست خوبم و به هدف مورد نظرت برسی.:43: