دلم سوخت برحال دیوانه ای که می گشت بردور ویرانه ای:305:
دلی بی قرار و سپری پر خروش همی خواند این شعر دیوانه وار
دلا با کسان اشنایی مکن اگر می کنی بی وفایی مکن
نمایش نسخه قابل چاپ
دلم سوخت برحال دیوانه ای که می گشت بردور ویرانه ای:305:
دلی بی قرار و سپری پر خروش همی خواند این شعر دیوانه وار
دلا با کسان اشنایی مکن اگر می کنی بی وفایی مکن
نمي دونم اين پست شيصد وهشتاد و شيش عليزاده كه شروع كرده
با حرف كاف بوده ولي شعر قبليش با حرف الف نكنه تو خواب شروع كرده
هر آن کس که خندد نگو دلخوش است
غم خفته در دل بس آدم کش است
.
.
.
شاعر جوان : آتنا
چرا با ه شروع كرد؟
از اين به بعد هر كي حواسش نباشه اشتباهي بگه مي سوزه ها!نه نمي سوزه،تو اين بازي مي بازه،قبول؟من با ت "است" شروع مي كنم
تا كي غم آن خورم كه دارم يا نه
وين عمر بخوشدلي گذارم يا نه
پركن قدح باده كه معلومم نيست
كاين دم كه فرو برم برآرم يا نه
no 1 عزیز به آخر شعر آقا عرفان توجه کن که با ه تموم شده .. البته ایشون شعر نگفته ولی او هم با ن شروع کرده که اخر شعر ستاره بوده..
هر کس بد ما به خلق گوید
ما چهره بهم نمی خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم
تا هر دو دروغ گفته باشیم
وای بچه ها من عضو قدیمی شدم. همین الان!!:54:
ای امان از پیری چه زود میرسه!!:305:
موی سپیدو توی آینه دیدم
آهی بلند از ته دل کشیدم
عشق باید پادر میونی کنه
تا آدم احساس جوونی کنه
هر كي شعر آتنا رو نتونه بخونه
ازشعراي قشنگش در اومونه
با عرض خسته نباشيد خدمت دوستان شاعر و با عرض پوزش ار اينكه در اين محفل ادبي طبع شعر من توان رقابت با عزيزان رو نداره :shy:
با نقل قول از حكيم عمرخيام
هشدار كه روزگار شورانگيز است
ايمن منشين كه تيغ دوران تيز است
در كام تو گر زمانه لوزينه نهد
زنهار فرومبر كه زهر آميز
زيرنعره گلوله هاي آتشين
از صفاي گونه هايآتشين مپرس