-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
:
با آرميتا كه حرف زدم و گفتم رحمان كار بدي كرده بي اجازه شماره داده گفت : شايان بي خود كرده اين حرف رو ميزنه !خودش اون جا بود و من تا الان دوسه بار با شايان و رحمان بيرون حرف زدم و اگه نيازه ميام روبروي شايان هم ميگم و.........ديشب كه شايان اومد خونه حسابي دعوامون شد اونم به من سيلي زد.بهش گفتم مگه قرار نبود راستش رو بگي مگه قرار نبود دروغ نگي ، مگه نگفتي دختره رو فقط در دانشگاه ديدي ؟حرف نميزد فقط ميگفت كه خوب كردم دوباره مثل هفته پيش گفت از خونه ميذارم ميرم ! بهش گفتم اين ديونه بازيها چيه در مياري مگه زني تا بهت ميگن بشين ميذاري ميري يا ميگي خودم رو ميكشم. بعد از كلي حرف زدن گفت ديگه نميخوام زندگي كنم با شك همه چي نابود ميشه پس الن جدا شيم خيلي بهتره .،منم قبول كردم آقا ساعت 10 شب خوابيد و من تا خود صبح اشك ريختم.صبح هم بهش گفتم آقا شايان اگه تابعد از ظهر خدا جواب مقصر رو نده ديگه بندگيش رو نميكنم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
دست روت بلند کرد؟؟؟
واااااااااااای...
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان نمی تونم یهت بگم طلاق یا نه چون هنوز خودم به نتیجه ای نرسیدم ولی نرفتن سرکار اشتباهه من اگه تونستم توی این جند روز خودمو جمع و جور کنم به خاطر کارم بود سرگرم میشدم باهاش وقت کمتری برای فکر کردن به آینده پیدا می کردم الان خیلی آرومتر شدم شما هم هر کاری می خوای بکنی بکن ولی حتما برو سرکار
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
نمیدونم چی بگم طراوت جان
امیدوارم هر چی صلاحته پیش بیاد
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
عزیزم طلاق که نقل و نبات نیست اینقدر راحت حرفشو میزنید پاشو برو خونه بابات برای قهر. بزار گند کاراش دربیاد همه بفهمن اون وقت بزرگترها اگر تصمیم به طلاق هم باشه بهتر میتونن محیط رو فراهم کنن تنهایی این بارو به دوش نکش خانوادش میفتن به جونت .این جارو دیگه با سیاست برو جلو!!!!!ادم میمونه برای دلداریت چی بگه!!!!!
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
نمي دونم چي بايد بگم. تو مطمئني كه آرميتا حقيقت رو گفته؟ ايشاالله هر چي خيره برات پيش بياد.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام
حرف زدن نشونه خیانته؟بله؟پس من خیلی خیانت کارم چون از صبح تا شب با همکارم حرف میزنم!
اما چه میگم؟بله این مهمه
خانوم طراوت این که همسر شما حرف زده نمیتونه به معنای خیانت نسبت به شما باشه....شما باید بدونی همسرتون با ارمیتا چیگفته... راجبه چی حرف زده.. شاید بهش گفته من خانوممو دوست دارم یک تار موی گندیدشو با تو عوض نمیکنم این هم به نظر شما خیانته؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام taravatخانوم:43:
نمیدونم چرا تا میاد ادم خوشحال بشه میبینه تموم شده خوشی دوباره باید غصه بخوره:54: در هر صورت میخواستم بگم تا حالا قسمت (مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده )خوندی بنظرم میتونه خیلی کمک کنه برات روزایی خوبی ارزو میکنم :203:امیدوارم دورست تصمیم بگیری ما واسه جداشدن ازدواج نکردیم[/size]
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین غ
دست روت بلند کرد؟؟؟
واااااااااااای...
....
چي بگم والله. به من به خاطر پستهام شهرت منفي داده مي شه. قصد شما چي بود خانوم نازنين از اين پست؟
خانوم طراوت عملا شما مخ واسه همسرتون نذاشتيد. خداوند محتاج بندگي من و شما نيست. به جاي كفر گويي يك مقدار اين حساسيتتون رو كم كنيد. بابا يك مرد صبح تا شب به زنش بگه هرزه زنه چند روز تو اون خونه طاقت مياره؟!!
اون دختره هر كسي هست قصدي جز به هم پاشيدن زندگي شما نداره. بابا شايد با اين همسر شما مشكل داره. ديگه دروغ گفتن اينقدر سخته ؟!!! كه انتظار داريد همه راست بگن غير از همسر شما كه by default تو ذهنتون يه دروغگو تصوير شده.
اميدوارم ختم به طلاق نشه اين رابطه كه لااقل الان اين كار اشتباهه. كسي كه ضرر مي كنه شماييد چون حتي خودتون هم مي دونيد تا به حال چقدر منطق وارد زندگيتون شده!!؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
از همه شما ممنون كه توي اين شرايط منو تنها نميذاريد.
در جواب آقاي سورنا بايد بگم كه اين دختره ميگه هيچ رابطه اي نبوده اما هر دفعه شايان يا رحمان يه چيزهايي ميگن كه منم مجبور ميشو ار آرميتا بپرسم و اونم جملات اونها رو كامل ميكنه.به اين ماه عزيز قسم اگه شايان بدون دروغ بهم بگه مشكل اينها با اين خانوم چي بوده و يا هست ناراحت نميشم .متاسفانه شايان به دروغ متوسل شده.در مورد وارد شدن منطق هم بايد بگم وقتي ديدم صحبت و منطق جواب نميده به داد و بيداد و گير دادن روي آوردم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ديروز اومد سراغم همكارم هم شب خونه ما دعوت بود اگه بدوني جلوي نرگس چه اخم و بي محلي ميكرد اين در صورتيه من هي باهاش حرف ميزدم دستش رو كه گرفتم دستمو پس ز:47:د.منم بهش ام اس دادم كه نرگس اومد پيش ما دلش باز شه نه اين رفتار تورو ببينه بازم حرف نزد ، منم بغض كردم و بهش گفتم لطفا نگه دار ميخوايم يه كم راه بريم بدون هيچ حرفي نگه داشت و اصلا نپرسيد كجا ميرم يا كي بر ميگردم !!:302:
ديشبم شب كار بود ساعت 11 زنگ زد كه دوست عزيزت(آرميتا) بهت گفته بچچه هاي ما تو كوچه با پسر گرفتنش و گفتهكه من با همسر فلان همسرتون دوستم ! خيلي هم شايان شاكي بود بهش گفتم تو چرا ميسوزي ؟ گفت بي خود كرده گفته با من و تو و رحمان آشناست منو داره ميبره زير سوال گفتم همين هديگه وقتي شماره و آشنايي ميدي بايد منتظر اين رفتار باشين كه باز شاكي شد و گفت تو داري اشتباه فكر ميكني.:162:
ديشب بهم گفت شماره ارميتا رو برام ام اس كن باهاش كار دارم:158: منم گفتم اگه تو نداري از رحمان بگير ديگه هم باهاش حرفي ندارم.امروز هم كه آماده باشه.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان روابطت با شایان الآن چطوره؟ حرف میزنید با هم؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
بچه ها ببخشيد حالم زياد خوش نيست كلي غلط املايي دارم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان ،
الان كه اينارو شنيدم ،ناراحت شدم !!!!! اما يه نصيحت از من به تو ، خوب ميدوني كه منم مشكلي شبيه مشكله تو داشتم ، حتي يه مدت ديگه داشتم به اين باور ميرسيدم كه همسرم علنا داره خيانت ميكنه
ديگه اون حس قديم و تو وجودم نسبت بهش نداشتم ، همه چيز جايه خودشو به تنفر و انزجار داده بود ،
تا اينكه يه روز تصميم گرفتم كه واقعا به اين موضوع بها ندم و سعي كنم تو ذهنم كمرنگ شه و كمرنگ شه !!!!
نتيجه اش چي شد : جذابيتم روز به روز برايه همسرم بيشتر شد ، به قدري كه در طول 8 ساعت كار 18 بار بهم زنگ ميزد و حالمو مي پرسيد ، از كار كه برمي گشتيم ، بيشتر وقتشو با من ميگذروند ، تقريبا مي تونم بگم همه چيز حالت عادي به خودش گرفت ، خودمو سرگرم طراح وب كردم و گذاشتن كلاسهاي خصوصي ، كه ديگه بهش فكر نكنم . شكر خدا الان خيلي بهتر شدم ، حالا اگه مثل تو اينقدر خود خوري ميكردم و خودمو داغون ميكردم نتيجه اي جز طلاق عايدم نمي شد .
حالا بر فرض مثال ، اگر هم همسرم با اون خانومه رابطه داشته باشه ، من با نثار محبتهامه كه مي تونم اون از خودكنم ، وقتي من براش چيزي كم نذارم ، چه دليلي داره بره سراغ يكي ديگه ،،،،
پس طراوت جان اول و آخر همه چيز خودمونيم ، برات آروزي سعادت دارم و مي دونم كه ميتوني از نو شروع كني ، درست از همين الان ، آره از الان شروع كن و به زندگيت طراوت و روح تازه اي ببخش .
منتظر شنيدن خبرايه خوبتم ؛
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان رو حرفای ماندگار عزیز فکر کن . از تجربه استفاده کردن بهتر از تجربه کردن است.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ماندگار خوبم مشكل اينه كه من معلق هستم شايان دروغ ميگه نه در نورد اين جريان بلكه هميشه.مشكل من اينه
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
الينا جان من حرفم ميزنم اون بي محل ميكنه تازه طلب كارم هست.
نميدونم تل ارميتا روميخواد چيكار ؟؟؟؟يعني اون و رحمان ندارن.
از صبح هم از دسترس خارجه.واي ديگه تحمل ندارممممممممممممممممممممم ممممممممممممممممممممممم
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
واقعا دركت مي كنم ، تو رو خدا اينقدر اعصابتوخورد نكن ، اينقدر به خودت ، به مغزت فشار نيار !!!!
يه كم آروم باش ، تازه تو الان خونه خودتي ، حالا حساب كن من كه هنوز عقدم و بايد موقع ناراحتيم يه ماسك تصنعي از خنده بزنم به صورتم كه خونوادهام نفهمن من امروز سر چي با همسرم حرفم شده !!!! به خودت فرصت مثبت انديشي بده ، اونو تو نمي توني عوض كني ، قبول كن ، پس ديگه اينقدر حساسيت نشون نده ، اون طلب كاره به خاطر اعتراضات ، خوب تو هم يه مدت به اون طلبكار باش ، نمي گم بي محلي كن ، نه !!! بذار اون بياد نازكشي ، بذار اون پيش قدم شه ، بذار اول اون نگرانه حالت بشه نه تو نگران حال او ، بذار بفهمه يه مدت كه تو بي اهميت شدي !!!!
الان كه اينارو دارم برات مي نويسم ، به جرات ميتونم حالتو بفهمم ، ولي مطمئن باش مي توني رويه زندگيت رو عوض كني !!! آرميتا رو از تو زندگيت حذف كن ، مي فهمي طراوت ، ... حذفش كن .... لزومي نداره اون تو زندگي تو شناور باشه !!! پس اولين گام و بردار ، ديگه اينطور شده ، همسرت حتي اگه راست هم بگه تو باور نمي كني !!! نبايد اين مي شده كه شده ، هي بهش نگو دروغ ميگي ، دروغ ميگي ، اينا همش يه دريچه اس سوق به سوي نابودي !!!!! بزن به طبل بي خيالي ، به قوله يكي از بچه ها يه مدت و بي خيالي طي كن ، ببين همه چيز مياد طرفت ، حتي همسرت . باور كن طراوت ، باور كن ، زندگيتو باور كن ، كه داري دستي دستي از دستش ميدي . تا بيشتر از اين روتون تو روي هم باز نشده و حرمتها بينتون شكسته نشده ، خودتو باور كن .
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام طراوت جان. نمي دونم چي بايد بگم. هر چي بگم كه گوش نمي كني..... نذار زندگيت دو دستي از هم پاشيده بشه. به نظر من خيلي زياده از حد داري تند مي ري.. تو فقط شايان رو متهم مي كني... با گفتارت بهش توهين مي كني.... بهش سوء ظن بيش از اندازه داري..... چرا همش بهش مي گي دروغ مي گي دروغ مي گي.... تو با حرفهات اون رو دروغگو مي كني... اگه راست بگه مي گي دروغ مي گه، خوب اون هم كم مي ياره يه جايي. با سياست مي تونستي خيلي چيزا رو حل كني. اما نكردي. غر زدن، گير دادن، متهم كردن همه اينها چيزهايي است كه خانه خراب كن هستش. چرا يه بار ديگه به زندگيت قشنگ نگاه نمي كني. خوب ببينش، باهاش اخت بگير، بذار بفهمه زني كه خونه شه همرازشه، دوستشه، محرم اسرارشه، و ..... بذار بفهمه كه خونه كه مي ره آرامش سراغش مي ياد نه تلفنو، آرميتا، رحمان، sms، كجا بودي؟چكار مي كردي، گريه كردن، قهر كردن و .... همينها باعث شده كه شايان از خونه فراري بشه و بزنه بر طبل بي عاري. تو رو خدا منطقي براي زندگيت تصميم بگير. موفق باشي عزيزم. اگه ناراحتت كردم ببخشيد.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوات جان ؛ خوبي ؟
از اوضاع و احوال خوبت بگو برامون ، منتظريم
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ماندگار جان و حرفدل عزيز ممنون از اينكه هميشه منو راهنمايي كرديد.به خدا ميخواستم به حرفهاتون گوش بدم اما نميشد يعني شرايط بد نميذاشت .
بگم از اين دو سه روزي كه نبودم:
خدا رو شكر مشكلات حل شده ، شايان خيلي باهام حرف زد و گفت من حق دارم بهش شك داشته باشم اونم به خاطر دروغهايي كه ناخواسته بهم گفته.!
شايان هم به رحمان گفته بود كه به آرميتا زنگ بزنه و بگه ديگه حق نداره به من ام اس يا زنگ بزنه ميدونيد آرميتا چي گفته؟گفته كه خانوم شايان دست از سر من بر نميداره و اين در صورتيه كه اون مرتب به من زنگ ميزد كه همديگرو ملاقات كنيم يا مرتب ام اس ميزد.آدم مي مونه اين دوره زمونه به دختر اعتماد كنه يا پسر.چقدر به رحمان اراجيف گفته......خدا رو شكر تمامي ام اس هاي خودم و اون رو ذخيره كرده بودم.
ميخوام روي خودم كار كنم ،چطوري بگم ميخوام اخلاقم رو نسبت به شايان عوض كنم به نظرم يه كم خونسرد باشم خيلي به نفعم هست.اما نميدونم چطوري!وقتي دير مياد ناخواسته عصبي ميشم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
آفرین عزیزم همین بهترین کاریه که می کنی
امیدوارم هیچ وقت دیگه مشکلی برات پیش نیاد
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت عزیز برای تمرین کردن کنترل عصبانیتت هر وقت ایستاده بودی و عصبانی شدی سریع همونجا بشین و 7 بار سوره قل هوالله احد بخون یه نفس عمیق بکش و با خودت تکرار کن من عصبانی نیستم میدونم عزیزم تو اون لحظه خیلی سخته که اینکارو بکنی ولی شدنی و تاثیر زیادی داره اما درمورد شایان بهش فرصت بده و به خودت که دوباره یه زندگی پر از اعتمادو عشق شرع کنی
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
مينا جان ازت ممنونم ، برام دعا كن كه من بتونم اينكار رو انجام بدم.
از صبح هيچ خبري ازش نبود و ديشب هم شيفت شب بود،اصلا زنگ نزد منم با خودم كلنجار رفتم كه زنگ نزنم تا همين 10 دقيقه پيش كلي زنگ زدم بازم بي جواب موندم جواب ام اس ها رو هم نميداد تا اينكه بار آخر جواب داد و پرسيدم كجايي گفت خونه رحمان تازه اومدم طلبي كه داشتم بگيرم !!! حالا شما باشيد شاكي نميشيد كه جواب تلفن شما رو ................ تا 12 مياد شركت چه برخوردي داشته باشم؟
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
من فقط می تونم بگم اشتباه پشت اشتباه...
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
دوست عزيز من تازه مشكلتو خوندم ببخشيد كه هيچ كمكي نكردم ولي مطمئن باش برات دعا مي كنم...... ما رو بي خبر نذار
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
نازنين جان چرا اشتباه پشت اشتباه؟
ممنون همتا جان لطف ميكني.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ببين طراوت جان ، من كاملا مي تونم بفهمم كه تو چي ميگي ، چون من خودن عينه تو بودم !!!! حساس
اگه زنگ نميزد زماني كه من مهمترين كارو باهاش داشتم ، جواب تلفنشو نميداد ، زنگ پشت زنگ ، اس ام اس پشت اس ام اس و چه ميدونم از هر چيزي كه مي تونست اون لحظه ارتباطمو با اون برقرار كنه استفاده مي كردم و به قول خودت تو اين فاصله هزار و يك جور فكر بيهوده ميومد تو سرم !!!! حالا بعد كه جواب ميداد ، ميدوني چي مي گفت : دست از سرم بردار دختر ، چرا ولم نمي كني !!!! حالا منو ميديدي ، از كوره در مي رفتم و ..... اونم هر چي پشت گوشي مي گفت : بابا شوخي كردم دختر ، معذرت مي خوام و اينا ، مگه من ميشنيدم ، دو باره يه مدت قهر و ... طراوت عزيزم : بيا روشي رو كه من پيش گرفتم ، تو هم پيش بگير ، يه مدت طبق ميل همسرت رفتار كن ، يه مدت به حاله خودش بذارش ، يه مدت گيرهايه بيجا و به جا نده ، يه مدت خودتو سرگرم كارايه ديگه كن ، يه مدت از پله حساس شدن نسبت به همسرت بيا پايين ؛ بخدا ضرر نمي كني ،
من الان يه مدته كه همين روش و پيش گرفتم ، در جريان مشكلات من كه بودي !!! الان شكر خدا ديگه مثل سابق حرص تو دلم نمي كنم ، همش و ريختم بيرون و جاش يه دنيا عشق و خوبي گذاشتم .
ميدونم كه تو هم مي توني
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ماندگار خوبم :72:
ديروز هر چي زنگ زدم جواب نميداد و بعد هم خطش رو دايورت كرد رو خط من :33: تو همون لحظه هم دوستش تماس گرفت و من گفتم خطش رو خط من دايورت كرده اونم گفت : با خط 919 تماس ميگيرم :163: منو ميگي داشتم رواني ميشدم تاليا داره اما 919 !!!نميدونستم چيكار كنم دوباره انواع فكرها اومد تو ذهنم.هر چي هم زنگ ميزدم چون دايورت بود نميتونستم تماس بگيرم .بهش ام اس زدم كه زود بيا بعد از 30 دقيقه كه اومد بهش گفتم گفت كه دوستم اشتباه گفته و منظورش تاليا بوده:223:((خيلي وقته كه تاليا رو به برادرش داده از زماني كه آرميتا زنگ زد)) ديگه چي داشتم بگم دوباره يه حس بد اما داد و بيداد نكردم و خيلي آروم گفتم باشه حرفت رو قبول دارم اونم ديگه حرفي نزد وقتي هم رفتم خونه ديگه حرفي از اين كه دوستش چي گفته به ميون نيومد.دوست داشتم دوباره ازش بپرسم اما پشيمون شدم.:160:
دوستهاي خوبم الان مشكل من شايان و اين پيچوندنهاش نيست مشكل منه اينه كه نميدونم چطوري بايد مثل ماندگار عزيز بيخيال شم وحرص نخورم اگه بتونم در رابطه با دير و زود اومدنهاش و بي تفاوتيهاش .......تو اين زمينه راهنماييم كنيد ممنون ميشم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
ولی طراوت عزیز اب از سرچشمه گل آلوده...
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
عزیزم اگر میتونی یه طوری مخفیانه که شایان نفهمه تحقیق کنی که ایا حرفاش صحت داره یانه خیلی خوب میشه اونموقع میتونی تصمیم بگیری چطور بی خیال باشی الان بی خیالی اصلا صلاح نیست میتونی با یه مشاوره مشورت کنی تا بهت بگه چیکار کنی اگه شایان واقعا انقدر تورو می پیچونه خوب حتما کاسه ای زیر نیم کاسه است و بهتر خودتونجات بدی اگر هم تورو توهم برداشته که اونموقع باید از طریق یه مشاور یاد بگیری که چطور بی خیال باشی .
(یا حق)
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
اي بابا نميدونم چه خاكي بر سرم بريزم.بي خيال باشم يا برم تحقيق؟؟؟بدبختانه راه تحقيق درست رو هم بلد نيستم؟نميشه آژانس بگيرم و راه بيافتم پشت سر ماشين گشت كلانتري ببينم كجا ميره !!! شايان هم كه قسم ميخوره من اشتباه ميكنم.نميدونم قسم حضرت عباس رو قبول كنم يا دم خروس رو.بهش گفتم اگه تا قبل از عيد كارش رو عوض نكنه براي هميشه از زندگيش ميرم چون ميتونه اين كار رو انجام بده.از 22 هم امتحاناتش شروع ميشه و ميمونه خونه و اين براي من كه سر كارم خيلي بده...
سعي ميكنم برم پيش مشاور .بازم ممنون
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان قرار شد فقط واسه یه هفته هیچ کاری بهش نداشته باشی. یادت رفت؟
بی خیال. مرتب به خودت بگو من از همه مهمترم. بقیه مهم نیستند.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
الينا جان چون بهت قول دادم اين كار رو انجام ميدم ببينم نتيجه چي ميشه.
الام مشكل من عصبي بودنمه كه فقط هم در رابطه با شايان بروز پيدا ميكنه .............. گاهي وقتها خيلي دلم براش ميسوزه.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
اصلا" بهش زنگ نزن. چکش نکن. اون اگه بخواد کاری کنه تو نمیفهمی. پس اروم باش. به جای ناراحتی از زندگیت لذت ببر. با دوستات و خانوادت برو بیرون.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت جان ، من دارم يواش يواش ، آهسته اهسته جلو ميرم
منم يه روزه بي خيال همه چيز نشدم ، مدتهاست كه زدم به طبل بي عاري ، عزيزم عاقبت گيردادنهايه ما ، ميدوني چيه ؟؟؟ اينه كه همه حرصها رو تنها تنها خوردي ، هزار و يك بد و بيراه هم شنيدي ، بي دليل باهات قهر ميكنن ، تازه ازتم فرار هم ميكنن و كلي هم طلبكارتن ، اينه آخر و عاقبت اين دلشوره هايه ما و دلواپس زندگيمون ، پس طراوت جان بهتر نيست ، نسبت به اين موارد بي تفاوت بود ، بعد كه همسرهاي گرام ، متوجه بي تفاوتي هامون بشن ، خودشون بيان سمتمون ؟؟؟؟؟!!!!! حالا هم اگه نيومدن ... نيومدن
اينقدر حرص نخور طراوت ، يك كم نگران حال و روز خودت باش !!! مگه اين دنيا چقدر ارزش داره كه اينطور باهاش بجنگيم ،
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
به حرف همگي گوش ميدم.سارا جون هم بهم شماره ي روانشناس رو داده كه تلفني مشكل رو حل ميكنه و هزينش رو قبض تلفن حساب ميشه.امروز بهش زنگ ميزنم.
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
طراوت عزيز كجايي اميدوارم همه چيز خوب باشه...
-
RE: از قصد داره اذيت ميكنه
سلام طراوت جان. منم با نظر دوستان موافقم . یه هفته کاری به کارش نداشته باش ولی یواشکی طوری که نفهمه زیر نظرش بگیر. خودت بهتر می دونی که چکار کنی. اگر مطمئن شدی اونوقت یه تصمیم درست و حسابی بگیر. موفق باشی عزیزم. من از این به بعد زیاد نمی تونم وارد تالار بشم.