يثنا عزيز
فرشته مهربون و بالهاي صداقت عزيز از همون اول در عين اميد دادن منو راهنمايي مي كردن كه از وابستگي بيرون بيام و دلمو به دل شوهرم گره نزنم . فكر كنم يه خورده بي انصافيه كه در مورد اين دوستاي خوب اينجوري صحبت بشه .
مقصر خودمم كه نتونستم از اين وابستگي بيرون بيام وگرنه اين دوستان همه سعيشون رو كردن .
شايد تقصير خودمه كه عادت دارم هميشه شيون كنم و داد و هوار راه بندازم .وقتي اينجوري در مورد اين دوستان صحبت مي كنيد عذاب وجدان مي گيرم كه چرا انقدر ناله مي كنم و باعث ميشم راجع به اين دوستاي خوبم اينطور قضاوت بشه .
مشكل از منه و منم كه بايد خودمو عوض كنم . مشكل شوهر منه كه با همه مرداي عالم فرق مي كنه .
در مورد قاضي هم كه گفته بودي عزيزم آخه اون كه مثل من احساساتي نيست و بيكار نيست كه بشينه گريه زاري منو گوش بده روزانه صد نفر ميرن پيشش كه شايد 530 سال با هم زندگي مشترك داشته باشن و دارن از هم جدا ميشن . وقتي شوهرم دوست نداره با من زندگي كنه چيكار كنه اون بنده خدا چاقو بذاره زر گلوش كه تو رو خدا بيا با اين دختره زندگي كن ؟
به عموم هم قضيه دادگاه رو گفته بودم حتي ازم شماره گرفت كه به شوهرم زنگ بزنه ولي الان ده روزه گذشته و حتما دلش نخواسته يا سرش شلوغه يا چه مي دونم دلش نمي خواد دخالت كنه چيكار كنم زورش كه نمي تونم بكنم .در ضمن چه فرقي مي كنه حتي اگه اونم با شوهرم صحبت كنه راضي نميشه من شوهرمو خوب ميشناسم .خيلي لجبازه حتي اگه الان ته دلشم نخواد كه اينكارو انجام بده انقدر لجباز هست كه كم نياره .خيلي موقع ها اينو ازش ديدم تو طول زندگي .
كاش بدون اينكه بفهمم يه روز پاشم از خواب و ببينم همه چي تموم شده .كاش مجبور نبودم دوباره برم دادگاه .
بي نهايت عزيز
ممنون از نظرت . يه امام زاده نزديك خونمون هست كه تقريبا هر روز اونجاام . مخصوصا اين روزاي آخر . انقدر دلم گرفته است كه تا نرم اونجا آروم نمي شم .تنهايي خيلي سخته خيلي .خونم خيلي سرد و بيروح شده .عين قبرستون مي مونه .نه ديگه كسي مياد نه ميره . فقط شده جاي خواب . واقعا دل آدم تنگ ميشه .
يكي از دوستام چند روز پيش ميگفت هر چي مال اونه يا تو رو يادش ميندازه بنداز دور تا كمتر بهش فكر كني ديروز داشتم فكر مي كردم ديدم اينجوري بايد همه خونه رو بفروشم چون همه چي يه خاطره از اونو برام زنده مي كنه .نميشه كه . فقط بايد دلمو جدا كنم ازش كه اونم بعد 6 ماه هنوز يه ذره هم جدا نشده . آخه مگه ميشه آدم يكي رو هم از دست مي ده ديگه بعد 5-6 ماه عادي ميشه براش چرا من اينجوريم نمي دونم .