-
RE: جنس مخالف نه ،متفاوت
سلام: درادامه بحث :
در قرن بیستم ودر پرتو پیشرفتهای حیرت انگیز علوم،تفاوتهای زن ومرد بیشتر روشن و مشخص شده است .جعل و افترا نیست ، حقایق علمی و تجربی است . اما این تفاوتها به هیچوجه به اینکه مرد یا زن جنس برتر است.و دیگری جنس پایین تر و پست تر و ناقصتر مربوط نیست .قانون خلقت از این تفاوتها منظور دیگری داشته است . این تفاوتها رابرای این بوجود اورده است که پیوند خانوادگی را محکمتر کند و شالوده وحدت انها را بهتر بریزد . تفاوتهای زن ومرد را به منظوری شبیه منظور اختلافات میان اعضاءیک بدن ایجاد کرده است که بدست خود حقوق و وظائف خانوادگی میان اعضاءیک بدن ایجاد کرده است ،اگر قانون خلقت هر یک از چشم و گوش و پا ودست و ستون فقرات را در وضع مخصوصی قرار داده است نه ازانجهت است که بادوچشم به انها نگاه می کرده و نظر تبعیض داشته است و به یکی نسبت به دیگری جفا روا داشته است.این قانون می خواسته با این تفاوتها تناسب بیشتری میان زن ومرد که قطعا برای زندگی مشترک ساخته شده اند و مجرد زیستن انحراف ازاین قانون است بوجود اورد .
دو گونگی هااز لحاظ جسمی:
مرد بطور متوسط درشت اندام تر است وبلند قدتر ،مرد خشن تراست و زن ظریفتر،صدای مرد کلفت ترو صدای زن نازکتر ،رشد بدنی زن سریعتر است ورشد بدنی مرد بطیءتر ،حتی گفته می شود
جنین دختر از جنین پسر سریعتر رشد می کند ،رشد عضلانی مرد ونیروی بدنی او اززن بیشتراست ،مقاومت زن درمقابل بسیاری از بیماریها از مقاومت مرد بیشتر است .زن زودتراز مرد به مرحله بلوغ میرسد و زودتر ازمرد هم از نظر تولید مثل ازکار می افتد ،دختر زودتراز پسر به سخن میاید ،مغز متوسط مرد ازمغز متوسط زن بزرگتراست . ریه مرد قادر به تنفس هوای بیشتری از ریه زن است ،ضربان قلب زن از ضربان مرد سریعتر است.
از لحاظ روانی:
میل مرد به ورزش و شکار و کارهای پرحرکت و جنبش بیش از زن است . احساسات مرد مبارزانه و جنگی و احساسات زن صلحجویانه وبزمی است ،مرد متجاوز تر و غوغا گرتراست وزن ارامتر و ساکت تر(البته به غیر ازیعضی زنهای امروزی که اصل نقش خود را دستکاری کردند و کارهای مردانه انجام می دهند و دم ازحقوق متساوی و متشابه می زنند. چون دیگر روح لطیف برایشان باقی نمی ماند.) زن از اصل توسل به خشونت درباره دیگران ودرباره خود پرهیز می کند وبهمین دلیل خودکشی زنان کمتراز مردان است. مردان در کیفیت خودکشی نیز از زنان خشن تر ند . مردان به تفنگ ،دار ،پرتاب کردن خود از روی ساختمانهای مرتفع متوسل می شوند ،وزنان بقرص خواب اور وتریاک وامثال اینها. احساسات زن از مرد جوشانتر است ،زن ازمرد سریع الهیجان تر است یعنی زن درمورد اموری که مورد علاقه یا ترسش هست زودتر و سریعتر تحت تاثیر احساسات خویش قرار میگیرد ومرد سرد مزاجتر اززن است ،زن طبعا به زینت و زیور وجمال وارایش ومدهای مختلف علاقه زیاد دارد برخلاف مرد،احساسات زن بی ثبات تر از مرد است ،زن ازمرد محتاط تر،مذهبی تر پر حرفتر و ترسو تر وتشریفاتی تر است ، احساسات زن مادرانه است، واین احساسات ازدوران کودکی در اونموداراست،علاقه زن به خانواده و توجه نااگاهانه اوبه اهمیت کانون خانوادگی بیش ازمرد است . زن در علوم استدلالی ومسائل خشک عقلانی بپای مرد نمی رسد ولی درادبیات ،نقاشی وسایر مسائل که باذوق و احساسات مربوط است دست کمی از مردندارد .مرد اززن بیشتر قدرت کتمان راز دارد و اسرار ناراحت کننده رادردرون خود حفظ می کند وبهمین دلیل ابتلای مردان به بیماری ناشی ازکتمان راز بیش اززنان است . زن ازمرد رقیق القلب تر است و فورا به گریه و احیانا به غش متوسل می شود.
از نظر احساسات به یکدیگر:
مردبنده شهوت خویشتن است وزن دربند محبت مرد است،مرد زنی رادوست می دارد که اورا پسندیده وانتخاب کرده باشد وزن مردی رادوست میدارد که ارزش اورا درک کرده باشد ودوستی خود راقبلا اعلام کرده باشد، مردمی خواهد شخص زن را تصاحب کند ودراختیار بگیرد وزن می خواهد دل مرد رامسخر کندواز راه دل اوبراو مسلط شود. مرد میخواهد زن رابگیردوزن می خواهد اورا بگیرند،زن بیش ازمرد قادر است برشهوت خود مسلط شود.شهوت مرد ابتدائی و تهاجمی است وشهوت زن انفعالی و تحریکی.
تفاوت در احساسات وعواطف:
احساس زن ومرد هیچوقت مثل هم نخواند بود و هیچگاه یک جور درمقابل حوادث واتفاقات عکس العمل نشان نمی دهند،زن ومردبنا به مقتضیات جنسی رسمی خود بطور متفاوت عمل می کنند ودرست مثل دوستاره روی دومدار مختلف حرکت میکنند ،انها میتوانند همدیگر را بفهمند و مکمل یکدیگر باشند ولی هیچگاه یکی نمی شوند به همین دلیل است که زن ومرد می توانند با هم زندگی کنند عاشق یکدیگر بشوند واز صفات و اخلاق یکدیگر خسته وناراحت نشوند.
برای مرد خسته کننده است که دائم نزد زنی که دوستش دارد بسربرد. اما هیچ لذتی برای زن بالاتر از این نیست که همیشه درکنار مرد مورد علاقه اش بسر برد.مرد دلش می خواهد هرروز به همان حالت همیشگی باقی بماند .امازن همیشه می خواهد موجود تازه ای باشد و هرصبح با قیافه تازه تری از بستر برخیزد.بهترین جمله ای که یک مردمی تواند بزنی بگوید ،اصطلاح «عزیزم دوستت دارم»است. زیباترین جمله ای که یک زن بمرد مورد علاقه اش می گوید ،جمله «من بتو افتخار می کنم»می باشد. اگر مرد ی دردوران زندگیش باچندین معشوقه بسر برده باشد بنظر زنان دیگر مردی جالب توجه میاید .مردها اززنی که بیش از یک مرد درزندگیش وجودداشته باشد بدشان می اید. مردها وقتی پیرمی شوند احساس بدبختی میکنند ،چون تکیه گاه خود یعنی کارشان رااز دست می دهند .زنهای مسن احساس رضایت می کنند . چون بهترین چیزها را ازنظر خودشان دارا هستند: یک خانه و چندین نوه.
خوشبختی ازنظرمردها بدست اوردن مقام و شخصیتی قابل احترام درمیان اجتماع است.خوشبختی برای یک زن یعنی به دست اوردن قلب یک مرد ونگاهداری او برای تمام عمر.یک مرد همیشه می خواهد که رن مورد علاقه اش رابدین و ملیت خوددراورد.برای یک زن همانقدر که تغییر دادن نام خانوادگیش بعد از ازدواج اسان است،عوض کردن دین وملیت نیز بخاطر مردی که دوستش دارد اسان است.
بله دستگاه عظیم خلقت برای اینکه به هدف خود برسد ونوع را حفظ کند،جهاز عظیم تولید نسل رابوجود اورده است ،دائما ازکارخانه خود هم جنس نر بوجود میاورد وهم جنس ماده،ودرانجا که بقاءو دوام نسل احتیاج دارد بهمکاری وتعاون دو جنس ،مخصوصا درنوع انسان ،برای اینکه این دورابکمک یکدیگر دراین کار وادارد طرح وحدت واتحادانها راریخته است،کاری کرده است که خودخواهی ومنفعت طلبی که لازمه هرذیحیاتی است تبدیل بهخدمت وتعاون وگذشت وایثار گردد،انها راطالب همزیستی بایکدیگر قرارداده است ،برای اینکه طرح کاملا عملی شود و جسم وجان انها رابهتربهم بپیوندد تفاوتهای عجیب جسمی و روحی درمیان انهاقرارداده است وهمین تفاوتها است که انها رابیشتر بیکدیگر جذب می کند ،عاشق وخواهان یکدیگر قرار می دهد.
افرینش مرد را مظهرطلب و عشق و تقاضاو زن رامظهرمحبوبیت و معشوقیت قرار داده است ،احساسات مرد طالبانه و احساسات زن مطلوبانه است.
نظریه ی یک خانم روانشناس :
1- تمام زنها علاقمندند که تحت نظر شخص دیگری کارکنند وبطور خلاصه ازمرئوس بودن و تحت نظر رئیس کار کردن بیشتر خوششان می اید .
2- تمام زنها می خواهند احساس کنند که وجودشان موثر ومورد نیاز است.
بعقیده من این دونیاز روحی زن از این واقعیت سر چشمه می گیرد که خانمها تابع احساسات و اقایان تابع عقل هستند.بسیاردیده شده که خانمها ازلحاظ هوش نه فقط با مردان برابری می کنند بلکه گاهی دزاین زمینه ازانها برتر هستند. نقطه ضعف خانمها احساسات شدید انهاست ،مردان همیشه عملی تر فکر می کنند ،بهتر قضاوت میکنند ،سازمان دهنده بهتری هستند وبهتر هدایت میکنند ،پس برتری روحی مردان برزنان چیزی است که طراح ان طبیعت میباشد ،هرقدر هم خانمها بخواهند بااین واقعیت مبارزه کنند بی فایده خواهد بود،خانمها بعلت اینکه حساستر ازاقایان هستند باید این حقیقت راقبول کنند که به نظارت اقایان در زندگیشان احتیاج دارند ...بزرگترین هدف خانمها درزندگی« تامین» است .ووقتی بهدف خود نائل شدند دست از فعالیت می کشند زن برای رسیدن باین هدف از روبرو شدن باخطرات بیم دارد،ترس تنها احساسی است که زن دربرطرف کردن ان به کمک احتیاج دارد... کارهایی که به تفکر مداوم احتیاج دارد زن را کسل و خسته میکند.
«قسمتی از کتاب استاد مطهری.»
با توجه به وجود تفاوتها اینکه چه زن چه مرد بخواهند دیگری را تغییر دهد یا مثل خودش کند اشتباه بزرگی است.
اگربرای تغیر دادن مثل سنگ سخت شویم و با شتاب بر شیشه وجود همسرمان بکوبیم ان شیشه خرد و شکسته می شودولی اگر با صلاح عشق و گرمای سوزانش وبا استفاده از زمان شیشه وجودش را حرارت دهیم انگاه شیشه وجودش را شکل زیبا داده ایم بدون انکه خرد شود و بشکند .
-
RE: جنس مخالف نه ،متفاوت
سلام مجدد ؛
حدود چند ماه قبل CIA شروع به گزينش فرد مناسبي براي انجام كارهاي تروريستي كرد. اين كار بسيار محرمانه و در عين حال مشكل بود؛ به طوريكه تستهاي بيشماري از افراد گرفته شد و سوابق تمام افراد حتي قبل از آنكه تصميم به شركت كردن در دوره ها بگيرند، چك شد.
پس از برسي موقعيت خانوادگي و آموزش ها و تستهاي لازم، دو مرد و يك زن ازميان تمام شركت كنندگان مناسب اين كار تشخيص داده شدند. در روز تست نهايي تنها يك نفر از ميان آنها براي اين پست انتخاب مي گرديد. در روز مقرر، مامور CIA يكي از شركت كنندگان را به دري بزرگ نزديك كرد و در حاليكه اسلحه اي را به او مي داد گفت :
"- ما بايد بدانيم كه تو همه دستورات ما را تحت هرگونه شرايطي اطاعت مي كني، وارد اين اتاق شو و همسرت را كه بر روي صندلي نشسته است بكش!"
مرد نگاهي وحشت زده به او كرد و گفت :
" – حتما شوخي مي كنيد، من هرگز نمي توانم به همسرم شليك كنم."
مامور CIA نگاهي كرد و گفت : " مسلما شما فرد مناسبي براي اين كار نيستيد."
بنا براين آنها مرد دوم را مقابل همان در بردند و در حاليكه اسحه اي را به او مي دادند گفتند:
"- ما بايد بدانيم كه تو همه دستورات ما را تحت هر شرايطي اطاعت مي كني. همسرت درون اتاق نشسته است اين اسلحه را بگير و او بكش "
مرد دوم كمي بهت زده به آنها نگاه كرد اما اسلحه را گرفت و داخل اتاق شد. براي مدتي همه جا سكوت برقرار شد و پس از 5 دقيقه او با چشماني اشك آلود از اتاق خارج شد و گفت:
" – من سعي كردم به او شليك كنم، اما نتوانستم ماشه را بكشم و به همسرم شليك كنم. حدس مي زنم كه من فرد مناسبي براي اين كار نباشم،"
كارمند CIA پاسخ داد:
"- نه! همسرت را بردار و به خانه برو."
حالا نها خانم شركت كننده باقي مانده بود. آنها او را به سمت همان در و همان اتاق بردند و همان اسلحه را به او دادند:
" – ما بايد مطمئن باشيم كه تو تمام دستورات ما را تحت هر شرايطي اطاعت مي كني. اين تست نهايي است. داخل اتاق همسرت بر روي صندلي نشسته است . اين اسلحه را بگير و او را بكش."
او اسلحه را گرفت و وارد اتاق شد. حتي قبل از آنگه در اتاق بسته شود آنها صداي شليك 12 گلوله را يكي پس از ديگري شنيدند. بعد از آن سر و صداي وحشتناكي در اتاق راه افتاد، آنها صداي جيغ، كوبيده شدن به در و ديوار و ... را شنيدند. اين سرو صداها براي چند دقيقه اي ادامه داشت. سپس همه جا ساكت شد و در اتاق خيلي آهسته باز شد و خانم مورد نظر را كه كنار در ايستاده بود ديدند. او در حاليكه عرق را از پشاني اش پاك مي كرد گفت:
"- شما بايد مي گفتيد كه گلوله ها مشقی است است. من مجبور شدم مرتيكه را آنقدر با صندلي بزنم تا بميرد !!!.
-
RE: جنس مخالف نه ،متفاوت
سلام به همه دوستان
من می خواستم کمی راجع به این هویت زنانه یا جنسیت بدانم . یعنی این فضای ذهنی دختر ها . برای من دقیقا پیش امد که دختری که باهاش قصد ازدواج دارم داشت برام درد دل می کرد و منم هی دست و پا می زدم که راهکار بدم و مساله رو عقلانی بررسی کنم .یدر صورتی که اون فقط از من می خواست که گوش بدم. یا مثلا اون اوایل رابطه با هم سوار تاکسی شدیم و من برای اینکه این جو رو حاکم کنم که ما دو تا دوست هستیم گفتم کرایه تاکسی رو اون حسا ب کنه و این بهش برخورده بود و به حساب خساست من گذاشته بود در صورتی که من می خواستم فقط اینو القا کنم که ما هر دو یکسان از رابطه لذت می بریم و اون دختری نیست که من بخوام ازش سود ببرم و پول هم خرجش کنم
-
RE: جنس مخالف نه ،متفاوت
همشنگ جون،ای بابا سه کردی که!!اصلا نباید با نسوان محترمه این جور برخورد کنی.اولا که دختران و زنان دوست دارند که یکی فقط حرفاشونو گوش کنه و دنبال دلیل و راه حل نیستند،در صورتیکه ما مردها می نشنیم و دنبال راه حل می گردیم،اونا می خوان که یکی همدل و شنوای حرفاشون باشه،دقت کن.
بعدشم که اِ،اِ،اِ این چه کاری بوده که تو تاکسی کردی!!؟اونها یک مرد دست و دلبازو می خوان،خوب معلومه که خسیس بازی در آوردی،جانم!!!!هیچوقت،هیچوقت نکنی این کارو که کارت زار میشه . . . .
حواست باشه این جزو ذات و فطرتشون است و کاریشم نمی شود کرد؛؛؛
-
RE: جنس مخالف نه ،متفاوت
ببن گرد آفرید چجوری می شه این رفتار ها رو در کل فهمید . مثلا یکبار هم سوار تاکسی شدیم و من روشنفکر بازی در آوردم و اول خودم نشستم و اون نشست وسط . یا اصلا یک مشکل دیگه اینه که من علت رفتار های دختر ها رو نمی فهمم. من این تفاوت فضای فکری دخترونه و پسرونه رو می خوام بدنم . که هر کدوم از اینا با توجه به جنسیت و فضای ذهنی خودش رفتار می کنه و طرف مقابل با توجه به فضای ذهنی خودش (نه طرف مقابلش) تفسیر می کنه
-
RE: جنس مخالف نه ،متفاوت
چی رو می خوای بدونی؟!!خوب با هم متفاوتیم ما و زنها،همین؛حالا تو می خوای بری از کی بپرسی که تک تک این تفاوتها را بهت بگه!!!
بهر حال،کتاب *زنان ونوسی مردان مریخی* چیز بدی نیست،هر چند که با توجه به جامعه آمریکا نوشته شده،ولی بخونش واسه مزاجت خوبه!!راستی اگر خواهر داری یا دختری در فامیل که تو رفت و آمدها باهاش رابطه نسبتا نزدیکی رو داری به رفتاراش بسیار بسیار دقت کن،فقط جان بی ارزش هر چی بدخواهته سه ننمایی ها!!!
-
RE: جنس مخالف نه ،متفاوت
سلام جناب پیشدادی ،
اگه از اول تا اینجا بحثهای همین موضوع یعنی "جنس مخالف نه، متفاوت " رو خونده باشی ، می بینی که همه ما یه جورایی دنبال پاسخ به همین سوالیم ...
اما من شخصا فکر می کنم بیشتر از تفاوتهای ناشی از ساختار فیزیولوژیکی زن و مرد ، این زمینه ی تربیتی ، شرایط خانوادگی و محیطی و ... هست که شکل دهنده ی رفتارها و ذهنیت هاست . مثلا همین موضوعی که شما گفتی در مورد پرداخت کرایه تاکسی ... شخصا دختر هایی رو می شناسم که در شرایط مشابه ترجیح می دن خودشون کرایه رو پرداخت کنند و به همون نسبت ، دخترایی که مثل دوست شما فکر می کنند و ....
به نظر من شما به جای اینکه بفهمی همه ی خانمها در مورد مسائل مختلف چطوری فکر می کنند ، روی رفتار دوست خودت تمرکز کن که اگر خواستی باهاش ازدواج کنی شناخت مناسب تری نسبت بهش داشته باشی ...
-
RE: جنس مخالف نه ،متفاوت
سلام طاهره
اگر تفاوتهای زیست شناختی و فیزیولوژیکی را جنس (sex) تعریف کنیم و تفاوتهای هویتی را جنسیت (gender) تعریف کنیم آنوقت من فکر می کنم که همه دختر ها با همه ی تفاوتهایی که از لحاظ شخصیتی و هویت فردی با هم دارند باز هم در داشتن یک هویت زنانه با هم مشترک هستند و این است که برای من مشکل زا شده . چون من که با دوستهای همجنسم این مشکلات را ندارم و فکر می کنم این ناشی از عدم درک" فضای دخترونه" از طرف منه.البته اینکه شما گفتی به رفتار های دوستم دقت کنم خیلی خوب و کاربردی هست ولی می خواستم به یه دید کلی تر برسم .
-
RE: جنس مخالف نه ،متفاوت
سلام هوشنگ پیشدادی
بهتر اینه که از دوستت این سئوال رو بپرسی که هم تفاوت دختر و پسرها را بهتر بفهمی هم تفاوت این دختر رو با دخترا دیگه!
-
RE: جنس مخالف نه ،متفاوت
به این میگویند یک پیشنهاد عملیاتی ناب،درست است هوشنگ جان خوتان بروید و با او گفتگو کرده و با دقت در رفتار و گفتار دوست خود و اندیشه درباره آن،و سنجش بحثهای تئوریک و آرای ما با آنچه در او دیده و از او شنیده اید،نتیجه مطلوب را بیابید؛؛؛بدرود.